بخشی از مقاله
ارزيابي ميزان عدم رضايت ساکنان محله ي نواب تهران از ارزش هاي کيفيت محيط شهري
چکيده :
افول ارزش هاي کيفيت محيط به ويژه در زمينه ي مؤلفه هاي محيطي، از جمله مسائلي است که ساکنان محلات شهري در نواحي سکونتي خود با آن روبرو هستند. تاثيرات نامطلوب آن ها بر سلامت عمومي ساکنان نيازمند بررسيهاي علمي است .
اين مقاله با هدف سنجش ميزان عدم رضايت ساکنان محدوده ي نواب تهران از ٤عامل اجتماعي- محيطي (شامل مولفه هاي فقدان بهداشت محيط ، عدم احساس امنيت ، آلودگي صوتي و آلودگي هوا) صورت گرفت . حجم نمونه مطالعاتي شامل ٢٧٠ نفر بود که با تکنيک پرسشنامه اي مورد پيمايش قرار گرفتند. نتايج حاصل از تحقيق نشان داد در محدوده مطالعاتي تمامي عوامل مورد نظر در مدل تجربي با ميزان نارضايتي ساکنان از محيط سکونتيشان رابطه معنيداري دارد
در مجموع ميزان نارضايتي ساکنان نواب از مجموع عوامل مورد بررسي بالاتر از متوسط با ميانه نظري ٣) ارزيابي شد. ميزان آزردگي ساکنان از تمامي عوامل مورد بررسي بيشتر از ميانگين به دست آمد. بيشترين ميزان نارضايتي ساکنان مربوط به احساس آزردگي از آلودگي هوا (٣>٢.٨٩>١ با ميانه نظري ٢) و کمترين ميزان ، مربوط به آزردگي از فقدان بهداشت محيط (٣>٢.٠٢>١ با ميانه نظري ٢) است . همچنين در اين بررسي ميزان تاثيرگذاري سه متغير مستقل جنس ، سن و طول مدت اقامت در محله بر روي ميزان نارضايتي، نتايج نشان داده و مشخص شد که هيچ کدام از اين متغيرها بر ادراک احساس آزردگي ساکنان از عوامل مورد بررسي تاثير گذار نبوده است (٠٥. <P).
کليدواژه ها: مؤلفه هاي محيطي-نارضايتي- احساس آزردگي- ارزش هاي محيطي- پروژه نواب .
١-مقدمه :
امروزه اهميت محيط هاي سکونتي به ويژه نواحي شهري به عنوان زيستگاه اصلي ساکنان افزايش يافته است . افول ارزش هاي محيطي و قرار گيرفتن ساکنان با انواع آلودگي ها از جمله عواملي است که زمينه عدم رضايت مندي از اين نواحي را فراهم مي کند. به علاوه آگاهي از شدت اثرات نامطلوب اين عوامل بر روي کيفيت زندگي و سلامت اشخاص ، بر اهميت اين مساله تاکيد ميکند. در اين مقاله سعي بر آن است تا مجموعه عواملي که منجر به عدم رضايت مندي و احساس آزردگيساکنان نواب از ناحيه سکونتيشان شده را شناسائي و به صورت کمي بيان گردد.
٢- بيان مسأله :
در پي رشد سريع شهرها بخشي از فضاهاي شهري بخصوص بافت قديم و يا مناطقي در اطراف شهرها که در اثر بافت هاي خودرو ايجاد شده اند، فرسوده شده و کيفيت زندگي در اين مکان ها به شدت افول پيدا کرده است . اين گونه فضاها که تعادل زيستي خود را از دست داده اند به عنوان بخش مساله دار شهري نمود پيدا کرده و لزوم مداخله در اين گونه بافت ها با هدف ارتقاء کيفيت را اجتناب ناپذير ميکند. نمونه هاي بسياري از اين گونه مداخلات در بافت هاي فرسوده - مخروبه و نابسامان شهرهاي ايران اجراء شده است که از جمله آنها ميتوان به اقداماتي نظير ساخت ميدان در بافت کهن ، تخريب محله ها، تهيه نقشه هاي گذربندي، توسعه و اصلاح بعضي از معابر و ... اشاره کرد. تجربه نشان داد که در بسياري از اين مداخلات ، توجه صرف به ابعاد کالبدي و يا اقتصادي طرح ها منجر به ناديده گرفتن ساير ابعاد تاثيرگذار در کيفيت محيط هاي سکونتي همچون ابعاد اجتماعي، فرهنگي، روان شناختي و ... شده است . بيشتر کارشناسان با نگاه صرفا کمي و تکنيکي به مسائل شهرها از توجه به پيامدهاي کيفي اقدامات غافل بوده اند. در حالي که مردم کميت ها را کمتر درک کرده و جنبه هاي کيفي آن ها را مي بينند؛ لذا کيفيـت محيط شهري با تـوجه توأم به جنبـه هاي کيـفي و کمي عناصر شهري و اجزاي تشکيل دهنده ي آن ها نهفته است .
يکي از مباحثي که در سال هاي اخير در ادبيات شهرسازي وارد شده و فقدان توجه به آن در مداخلات صورت گرفته در بافت هاي ناکارآمد شهري احساس مي شود، کيفيت محيط و ميزان رضايت مندي ساکنين از نواحي سکونتي مي باشد. کيفيت محيط شهري يک مفهوم چند بعدي است و به عنوان يکي از ابعاد مهم کيفيت زندگي ميتواند تاثيرات همه جانبه اي در زندگي شخص داشته باشد و با مفاهيمي همچون کيفيت مکان ، ادراک ميزان رضايت و نارضايتي ساکنان از محيط هاي سکونتي و ... اشتراکاتي داشته و در بسياري از موارد به عنوان معاني مشابه قلمداد مي شود.
بدين منظور سنجش کيفيت وضعيت فعلي محيط سکونتي در جريان مداخلات صورت گرفته در بافتي مساله دار، با شناسائي معيارهاي موثر بر ميزان ادراک کيفيت محيط و ميزان اهميت اين معيارها نسبت به يکديگر و سنجش نحوه ارزش گذاري به کيفيت هاي محيطي از سوي ساکنان با هدف اصلي ارتقاء کيفيت محيط در اين محدوده ، سه فاز اجراء شده پروژه نواب به عنوان محدوده مطالعاتي انتخاب گرديد. اين پروژه در سال ١٣٧٣ اجراء شد. لزوم اجراي اين طرح با هدف اتصال محور شمال به جنوب از طريق ارتقاء نقش و توان محور نواب ، لزوم بهسازي بافت فرسوده و فاقد کيفيت نواب را مطرح گرديد. ليکن بر اساس مطالعات مقدماتي صورت گرفته به نظر ميرسد که اين محدوده از حداقل ارزش هاي محيطي يک محله شهري برخوردار نبوده و مداخلات صورت گرفته موجب کاهش شديد ارزش هاي سکونتي و اجتماعي آن شده است .
٣- پيشينه يتحقيق :
از اواسط دهه ي ١٩٦٠ با شناخت بحران هاي محيطي، جامعه با افزايش آگاهي عمومي در مورد مشکلات مربوط به کيفيت محيط در مقياس جهاني، شهر و محلات سکونتي روبرو شد. اين آگاهي در پي افزايش تخريب هاي محيطي در طول سه دهه ي گذشته و با نمايان شدن مشکلات محيطي در مقياس جهاني (هم چون تخريب لايه ازن ، افزايش اثرات گلخانه اي و ...) و بروز بلاياي در بزرگ که تعداد زيادي از مردم و نواحي سکونتي را تحت تاثير قرار داده و همچنين آگاهي از تخريب و زوال محيط در مقياس محلي به وجود آمد [١٥].
همزمان با پديدار شدن بحران هاي محيطي، کيفيت محيط به عنوان بخشي از مفهوم کلي کيفيت زندگي شناخته شد. اين مفهوم به عنوان بازتاب همه جانبه احساس شخص از سلامتي، شامل همه ي عواملي که در رضايتمندي انسان نقش دارند، فرض شده است . در اولين کنفرانس هابيتات سازمان ملل در سال ١٩٧٦ مفهوم کيفيت محيط شهري براي اولين بار در يک مجمع رسمي بين المللي مطرح شد. در اين کنفرانس کيفيت محيط را با برآورده کردن نيازهاي اساسي انسان و عدالت اجتماعي مترادف دانستند [٣]. افزايش تعداد جمعيت در محيط هاي سکونتي در سال ٢٠٠٠ ميلادي (بيش از ٥٠ درصد جمعيت جهان در نواحي شهري مي زيسته اند)، توسعه کالبدي شهرها را در پي داشته [١٣] و موجب بروز چالش هايي بين نظريه پردازان و استفاده کنندگان از محيط شهرها شد. اين چالش ها عموما حول مفاهيم و مؤلفه هاي موثر بر کيفيت زندگي و به تبع آن کيفيت محيط شهراند. نظريه پردازان مسائل شهري معتقدند توجه صرفا کمي و تکنيکي به مسائل شهرها خطاست و تاکيد بر جنبه هاي کيفي نيز بحث انگيز است . کيفيـت محيط شهري در تـوجه توأم به جنبـه هاي کيـفي و کمي عناصر شهري و اجزاي تشکيل دهنده ي آن ها نهفته است [١٥].
فقدان توصيف جامع و دقيقي از کيفيت محيط در نواحي سکونتي که شامل مولفه هاي مهم آن باشد، کاملا مشهود است .
مطالعه روشمند کيفيت محيط موضوعي نسبتا جديد است . در اين مورد مطالعات اوليه بيشتر به حواشي موضوع پرداخته اند [١٤]. در آمريکا تحقيقات گسترده اي از سال ١٩٨٣ تا کنون به منظور دستيابي به شاخص هايي براي ارتقاي کيفيت محيط هاي سکونتي از طريق سياستگذاريهاي دولتي صورت گرفت . در کشورهايي همچون کانادا، فرانسه ، هلند، نروژ و انگلستان به منظور ارزيابي و ارتقاي کيفيت محيط در مقياس هاي ملي و محلي، شاخص ها و چشم اندازهايي در سياستگذاريها و اهداف ملي در نظر گرفته شده است [٢]. شاخص هاي شکل گرفته بر پايه ي مطالعات اوليه بيشتر بر مبناي ديدگاه هايتک بعدي و يک جانبه بر اساس نظرات کارشناسان بوده است . به تدريج مفهوم کيفيت محيط در نواحي سکونتي براي برنامه ريزان روشن تر از مفاهيم ناقص و يک جانبه دوره هاي قبلي شد.
بدين معنا دريافتند که کيفيت محيط هاي مسکوني شهري يک مفهوم سلسله مراتبي با ويژگي چندگانه ٣ است [١٥] که بايد در تعريف شاخص هاي آن مد نظر گرفته شود؛ به طوري که شاخص هاي کيفيت محيط ميبايست معناي روشني از اين مفهوم را فراهم کنند. در يک مطالعه که توسط Lansing و Marans در سال ١٩٦٩ صورت گرفت ، رضايت مندي يکي از معيارهاي کليدي سنجش ميزان کيفيت محيط مطرح شد. آنان کيفيت محيط را به صورت زير تعريف کردند:((يک محيط با کيفيت بالا، احساس رفاه ورضايت مندي به جمعيتش را به واسطه ويژگي هائي که ممکن است فيزيکي، اجتماعي و يا سمبليک باشد، منتقل مي کند)). از ديدگاه پژوهشگران مختلفي رضايت مندي به عنوان يک معيار عام براي سنجش کيفيت محيط مطرح شده است Christensen ;١٩٧٦ ,.Campbell, et al ;١٩٨٩ ,Baba and Austin ,see, e.g.)
and Carp, ١٩٨٧; Davis and Fine-Davis, ١٩٨١; Fine-Davis and Davis, ١٩٨٢; Gruber .(and Shelton, ١٩٨٧; Ha
مسائل محيطي از جنبه هاي گوناگون و در سطوح مختلفي از سطح جهاني تا محلي مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است [١٦]. از جمله مهم ترين سطوح مورد بررسي، سطح محلي (شامل واحد مسکوني و محيط زندگي افراد) ميباشد که ساکنان در معرض انواع مختلفي از آلاينده هاي محيطي قرار دارند. در اين سطح به اختلالاتي که براي زندگي انسان به وجود ميآيد، پرداخته مي شود. افرادي که به صورت منظم در معرض اين اختلالات قرار دارند، بر اهميت اين مساله تاکيد کرده اند. ممکن است آسيب فيزيکي واقعي، محدود به سطح فردي باشد، اما مقياس و فراواني رخداد آثار، اين موضوع را به يکي از مباحث اساسي محافظت محيطي تبديل کرده است [١٦]. به چنين آثار و تبعاتي، آزردگي اطلاق مي شود. اثرات زيان آور سلامتي ناشي از تنزل محيطي در طيفي از آزردگي تا مرگ و مير متفاوت است . اگر چه آزار ناشي از تنزل کيفيت محيطي بر روي سلامتي شدتش بسيار کمتر از شيوع بيماريها و يا مرگ و مير است ، با وجود اين ، به خاطر اينکه تعداد زيادي از مردم را تحت تأثير قرار ميدهد، موضوع نگران کننده اي است [١٥]. به علاوه تاثيرات محيطي بر روي سلامت همگاني (عمومي) کمتر مورد توجه قرار گرفته است .
کيفيت محيط هاي شهري توسط سنجش مجموعه عوامل مثبت و منفي تاثيرگذار در ادراک ساکنان قابل اندازه گيري است .
در زمينه شناسائي مجموعه عوامل منفي تاثير گذار در نارضايتي سکونتي ساکنان ، تحقيقات گسترده اي توسط محققان صورت گرفته است که در ادامه به بررسي آنها و تعريف شاخص هاي نارضايتي معطوف به محدوده مطالعاتي پرداخته مي شود.
کيفيت محيط هاي محلي تنها توسط عوامل فيزيکي تعيين نميشود، بلکه در کنار ويژگيهاي فيزيکي، ويژگي هاي روان شناختي، اجتماعي و ويژگيهاي محيط ساخته شده نيز بايد مورد بررسي قرار گيرد. مهم ترين ويژگيهاي اجتماعي - روان - شناختي محيط هاي مسکوني عبارتند از: حس اجتماع ، ازدحام و شلوغي و مخاطرات امنيت اجتماعي. از خصوصيات محيط مصنوع ، دسترسي به امکانات و خدمات واحد همسايگي است [١٠]. در کنار مخاطرات صنعتي، از مخاطراتي که اصطلاحا مخاطرات امنيت اجتماعي خوانده ميشود نيز بحث شده است . از نمونه هاي اين مخاطرات ميتوان به دزدي، ونداليسم ، تجاوز و مورد حمله قرار گرفتن ، و يا حضور معتادان در واحد همسايگي اشاره کرد [٩]. يکي ديگر از مخاطرات امنيت به ترافيک مربوط مي شود. همچنين ميتوان از وجود انواع گوناگون آلودگي هوا (وجود ذرات معلق ، گرد و خاک، غبار و ...)، آلودگي آب و خاک اشاره کرد. آثار آزارنده منابع توليد و انتشار بوي بد بر روي ساکنان محيط هاي مسکوني شهري به صورت وسيعي مورد مطالعه قرار گرفته است [١٥]. از جمله منابع توليدکننده بوي نامطبوع در محيط مسکوني شهري ميتوان به آشغال ، زباله ، فاضلاب ، آب هاي سطحي و فضولات حيواني اشاره کرد. وجود کارخانه هاي صنعتي بزرگ (شيميايي، اتمي) که در زمينه حمل و نقل ، نگهداري و پردازش مواد خطرناک فعاليت دارند نيز از منابع عمده مخاطرات صنعتي مي باشند [١١].
در سال ١٩٩٠ پولس ، استگ و کوتر-کمرلينگ يک مطالعه از نمونه ٤٨٧ نفري ساکنان شهر گرونينگن انجام دادند. در اين مطالعه از مخاطبان خواسته شد تا ميزان رضايتمنديشان از منزل و واحد همسايگي فعليشان را بيان کنند. نتايج نشان داد که در کل آزاردهنده ترين مشخصه هاي مسکوني عبارت بودند از بوي بد، آزردگي از فضولات حيواني، مخاطرات امنيت اجتماعي، آزردگي از سروصداي همسايه ها، زباله ، آزردگي از سر و صداي ترافيک و وضعيت نامناسب نگهداري واحد همسايگي.
نتايج تحليل عاملي امتيازهاي آزردگي محيطهاي سکونتي را در ٥دسته آزردگي از ترافيک ، وضعيت نگهداري آشغال واحد همسايگي، آزردگي از سروصدا، مخاطرات امنيت اجتماعي، و آزردگي از بوي بد طبقه بندي کرد [١٥]. روبين و همکارانش در سال ٢٠٠٦ مطالعه اي در فرانسه (٩٢٦ نفر) انجام دادند. آنها براي اندازه گيري آزردگيهاي محيطي درک شده در محيط هاي شهري، يک مقياس ساختند. اين مقياس همه ي وضعيت هايي را که بالقوه آزارنده بودند را شامل مي شد. بر اساس نتايج حاصل از دسته بندي تحليل عاملي، هفت عامل اصلي شامل احساس ناامني، نارضايتي از حمل و نقل عمومي، ترافيک ، آزردگيهاي محيطي، محدوديت استفاده از خودروي شخصي، رفتار غيرمدني استفاده کنندگان از فضاهاي عمومي، تراکم بالاي جمعيت مي باشند [١٤].
دسته اي ديگر از اظهارنظرها به منابع به وجودآورندة اشکال گوناگون نارضايتي مي پردازد. براي مثال ، منابع عمده ي آلودگي صوتي عبارتند از ترافيک جاده اي، قطارها، هواپيما و فعاليت صنعتي . هم چنين ميتوان به وسائل درون خانه ، همسايه ها، و جوانان . بچه هاي در حال بازي اشاره کرد. در سطح سوم مدل تئوري سنجش کيفيت محيط (نمودار ١) از هفت عامل آزردگي محيطي ياد شده که در پايين ترين سطح (سطح ٤) آن مهم ترين منابع احساس نارضايتي ذکر گرديده است .