بخشی از مقاله

چکیده:

مترجم علاوه بر تسلط کامل به زبانهای مبدأ و مقصد باید بر فرهنگهای غالب بر هر دو زبان نیز اشراف داشته باشد؛ اما باز هم برخی اوقات در ترجمه دچار چالش میشود. ارجاعات بینامتنی قرآنی یکی از این موارد چالش برانگیز در ترجمه است. این امر به شکل ویژه در ترجمه متون ادبی که غالبا از بار زیباشناختی بالایی برخوردارند، صدق میکند و مترجم باید در کنار دانش زبانی و ادبی، از حساسیت لازم برای شناخت و برگردان درست اشارات قرآنی اثر برخوردار باشد.

مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با بهکارگیری نظریه بینامتنی کریستوا در صدد است ترجمه آیات پرکاربرد در شعر مظفر نواب، شاعر معاصر عراق، را مورد بررسی قرار دهد و بر اساس الگوی لپیهالم راهکارهایی صحیح برای ترجمه آیات ارائه دهد. هدف این بررسی ارائه راهکارهایی مناسب برای مترجمان جهت انتقال اشارات قرآنی در اشعار این شاعر برجسته است. بر این اساس ترجمه دو شکل بینامتنی عَلَم و بینامتنی لفظی در شعر مظفر نواب نشان از آن دارد که راهکار حفظ اسم در بینامتنی عَلَم با تغییر حداقل و توضیح صریح در بینامتنی لفظی، نسبت به دیگر راهکارها، معانی بینامتنی را بهتر منتقل مینماید.

.1 مقدمه

عموما تصور بر این است که ترجمه قابلیت گذر از مرزهای زبانی و فرهنگی را داراست. مترجم برای نیل به این هدف، علاوه بر تسلط کامل به زبان های مبدأ ومقصد، که خود یکی از پیشنیازهای مسلم توانش ترجمه است، باید بر فرهنگهای غالب بر هر دو زبان نیز اشراف داشته باشد تا بتواند متن مبدأ را به درستی درک کند و با انتخاب راهکارهای مناسب، آن را به مخاطب زبان مقصد انتقال دهد

ارجاعات بینامتنی که تلمیحات، مصداق بارز آنهایند، اغلب در ترجمه چالش برانگیزند. این امر به شکل ویژه در ترجمه متون ادبی که غالبا از بار زیباشناختی بالایی برخوردارند، صدق می کند و مترجم باید در کنار دانش زبانی و ادبی، از حساسیت لازم برای شناخت و برگردان صحیح و در خور اشارات فرهنگی و ممیزههای بینامتنی اثر برخوردار باشد

جولیا کریستوا، منتقد و فیلسوف فرانسوی، برای اولین بار در سال 1969م در مقالاتی با هدف معرفی آثار منتقد صاحبنام روس، میخاییل باختین، اصطلاح بینامتنی را در رابطه با آنچه که او وجه گفتوشنودی زبان مینامید، به کار برد. از نظر باختین هیچ پاره گفتاری به تنهایی وجود ندارد، تمام پارهگفتارها گفتوشنودیاند؛ چراکه مفهوم و منطق آنها وابسته به آنچه که پیشتر گفته شده و چگونگی دریافت و فهم دیگران از آنهاست

کریستوا تحت تأثیر عقاید باختین به دنبال راهی برای نشاندادن نحوه پدید آمدن متن از گفتمان موجود بود. او بر این باور بود که نویسندگان، متن را با ذهن خلاق خود به وجود نیاوردهاند؛ بلکه آنها را از متنو دیگر در فضای یک متن با هم تلاقی می کنند و متن جدید در حقیقت برایند تلاقی پاره گفتارهاست. از این رو به گفته کریستوا »هر متن از برآمدی از درهم ریخت نقلقولها ساخته شده است؛ هر متن جذب و تغییر متنی دیگر است«؛ لذا هر متن در رابطه با متون دیگر معنیدار میشود و نقش خواننده در ایجاد این معنی نقشی انکارناپذیر است.

بینامتنی اغلب به معنی تلمیح ادبی و نقل قول غیرمستقیم از متون ادبی و غیر ادبی به کار میرود و کموبیش با اصطلاحاتی همچون ارجاع، نقلقول، امانت و بینامتنی در ارتباط است. »اصطلاح بینامتنی به مفهوم راههای متعددی است که از طریق آن یک متن رابطهای جداناپذیر با متون دیگر دارد؛ این ارتباط یا از طریق نقلقولها و تلمیحات آشکار و پنهان، یا با شرکت اجتنابناپذیر آن در ذخیره مشترک قوانین و روندهای زبانی و ادبیای که همیشه از پیش موجودند و گفتمانهایی را که ما در میان آنها متولد میشویم شکل می دهند، برقرار میشود

در فرایند ترجمه متونی که بهگونهای با آیات قرآن رابطه بینامتنی برقرار کرده است، تشخیص و شناخت بینامتنیهای قرآنی در واقع اولین مرحله ترجمه متن است و مترجم به عنوان مخاطب نمیتواند پیش از شناسایی و تشحیص دقیق بینامتنیهای قرآنی یک اثر به درستی از عهده ترجمه آنها برای مخاطبان زبان مقصد برآید. »اشارات و تلمیحات موفق، ترکیبی از متون قدیمی و جدید برای انتقال مفهومی است که هیچیک به تنهایی نمیتوانند انتقال یابند. ترکیب این متون جز در ذهن خواننده ممکن نیست؛ اگر او به درستی این اشارات را تشخیص ندهد و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار ندهد، بیگمان استنباط او از متن مخدوش خواهد بود.

پس از تشخیص بینامتنیت قرآنی در متن، یافتن راهکار مناسب برای انتقال نیمه نهفته آن ها به مخاطبان زبان مقصد، دومین چالش در ترجمه آنهاست. با در نظرگرفتن ویژگی بینامتنیت شاید بتوان ادعا کرد که نقش مترجم یک متنی که پر از بینامتنیت قرآنی است، به ظرافت و دشواری نقش نویسنده اصلی به هنگام نگارش متن است. بهخصوص هنگامی که نویسنده بهشکلی خودآگاه بر استفاده از آیات قرآن، به عنوان تمهیدات ادبی، در متن ادبی تأکید ورزد، »مترجم باید درست مانند نویسنده آن، خودآگاه عمل کند و با انتخاب راهکارهای مناسب، چالش و لذتی را که خوانندگان زبان مبدأ به هنگام خواندن متون تلمیح آمیز تجربه میکنند به خوانندگان زبان مقصد انتقال دهد

با وجودی که عبارت بینامتنی در غرب برای اولینبار در آثار نظریهپردازانی چون کریستوا و بارت در نیمه دوم قرن بیستم مورد نظریهپردازی قرار گرفت، نویسندگان و شعرای نوگرای معاصر عرب نیز به خوبی به مفهوم آن واقف بودند و از موقعیت آن به عنوان عنصر حیاتی در شکل دهی آثار ادبی آگاهی کامل داشتند. مظفر نواب شاعر معاصر عراق به این مهم اذعان داشت و به صورت مستقیم و غیرمستقیم از متون ادبی و تاریخی کهن و همچنین از قرآن کریم در خلال اشعارش بهره میبرد. این امر بهویژه در اشعار این شاعر نوگرای عراق جلوههای متعدد مییابد و مترجم را برای دریافت و برگردان آنها با چالشی بزرگ مواجه میسازد. از اینروست که بررسی رویکردهای متفاوت در ترجمه بینامتنی قرآنی در شعر مظفر نواب از اهمیت ویژهای برخوردار است.
 
اشعار مورد بررسی در این پژوهش از میان دیوان شعری مظفر نواب برگزیده شدهاند که دشواری، پیچیدگی و بینامتنی قوی از خصیصههای متمایزکننده آن است؛ لذا پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به الگوی ترجمه لپیهالم در تلاش است تا راهکارهای مناسب در ترجمه بینامتنیت قرآنی در شعر مظفر نواب را ارائه دهد و چالشهای پیش رو در خوانش ابیات مورد بحث را تدقیق نماید و از این رهگذر به سؤالات زیر پاسخ دهد:

1.    مهمترین چالشهای پیشرو در ترجمه بینامتنیت قرآنی در اشعار مظفر نواب کدام است؟

2.    بر اساس الگوی لپیهالم مناسبتترین راهکار در ترجمه بینامتنیت قرآنی در اشعار این شاعر کدام است؟

نتایج حاکی از آن است که شگرد بینامتنی اشعار مظفر نواب با قرآن، به خاطر هنرنمایی عالی آن و باتوجه به اصل ناسازواری آن، به شکل برجسته قابل ترجمه به زبان فارسی نیست؛ زیرا موسیقایی کلام عربی و نوع بیان قرآنی در اشعار مظفر نواب، که به زبان عربی است آن را تقریبا ترجمهناشدنی نموده است. اما میتوان راهکارهایی برای نزدیکی بهتر به متن اصلی برگزید که این مقاله درصدد ارائه آن است.

.2 پیشینه تحقیق

گستردگی پژوهشهای ادبی در حوزه بینامتنی، نشان دهنده اهمیت آن است که در ذیل به چند مورد از آنها اشاره میشود:

»بینامتنی لفظی شعر بدوی جبل با قرآن کریم1390 - «ش - از سلمانی و یاری؛ »بینامتنیت قرآنی در شعر بدر شاکر سیاب1391 - «ش - از مختاری و عربی؛ تحلیل انتقادی تناص دینی قرآنی در شعر محمد عفیفی مطر1391 - «ش - از اقبالی و سلیمی؛ »خوانش روابط بینامتنی قرآنی در اشعار مدحیه نبوی به زبان عربی1391 - «ش - از ابراهیم زاده و عابدی؛ بینامتنی قرآن و حدیث در شعر شیعی طلائع بن رزیک1391 - «ش - از مسبوق و دریادل؛ »بینامتنیت دینی در غزلهای مادی الشاب الظریف1392 - «ش - از حیدری و دادپور و »بررسی روابط بینامتنی میان شعر صیفیالدین حلی و قرآن کریم1392 - «ش - حبیبی.

اما تنها چند پژوهش یافت شد که با الگوی نظری پژوهش حاضر همخوانی دارد، از آنجمله: »اشعار تیاس الیوت در زبان فارسی: بررسی موردی ترجمه تلمیحات1390 - «ش - از احمد گلی و منبری؛ »انتقال معنا و بینامتنی بر اساس مدل لپیهالم: بررسی موردی ترجمه اشعار احمد مطر1392 - «ش - از میرزایی و شیخی؛ »اشعار تی اس الیوت در زبان فارسی: بررسی موردی ترجمه استعارهها در سرزمین بیحاصل1393 - «ش - سجادی و رستمی.

همانطور که مشاهده میشود در زمینه بررسی ترجمه بینامتنیت قرآنی در شعر مظفر نواب هیچ پژوهشی صورت نگرفته است و این نخستین اثری است که به این موضوع می پردازد.

.3 راهکارهای ترجمه بینامتنی قرآنی در شعر مظفر نواب

در مدل لپیهالم برای ترجمه بینامتنی راهکارهای ویژهای ارائه می گردد. در این مدل مترجم بایستی ابتدا »درک درستی از ساز و کارهای درونی زبان مبدأ داشته باشد و این شرط لازم برای عملیات ترجمه است و مسؤولیت آن به عهده مترجم است.

« از اینرو دومین چالش مترجم »انتقال نیمه نهفته متن به مخاطبان زبان مقصد است در این مدل، لپیهالم تلمیحات و اشارات را به دو دسته اسامی عام و اسامی خاص تقسیم نموده و در خصوص انتقال هر کدام از آنها به زبان مقصد، راهکارهایی را برای مترجمان آورده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید