بخشی از مقاله
مقدمه
منظور از تکالیف بسطی و امتدادی، هدایت دانش آموز به فراسوی فعالیت های آموزش و فراهم آوردن موجبات یادگیری ایده ها و مهارت ها در موقعیت های جدید است. در این نوع تکلیف ممکن است خواسته شود در ارتباط با یکی از موضوعات درسی، کتاب یا مقثاله ای را بخوانند و سپس در کلاس آنچه را که دریافت کرده اند ارایه دهند. تکالیف بسطی به صورت پروژه های درازمدت و در امتداد کارها و موضوعاتی است که در کلاس درس تدریس شده و ادامه ی آن به صورت فردی انجام می گیرد و معمولا خود انتخابی است - حوریزاد و همکاران، . - 1393 به زعم حسنی - 1388 - اهمیت تکلیف درسی، در برقراری ارتباط بین شاگردان، معلمان و والدین است که می تواند عامل اتحاد در فرایند یادگیری باشد. تکالیف درسی به عنوان پشتوانه رسمی مدارس در منزل تلقی شده و از آن به منزله پل انسانی مابین مدرسه و خانه یاد می شود. همچنین می تواند دید معلمان و والدین را وسعت بخشیده و در طراحی تکالیف، به آنها کمک نماید. فضلی خانی - 1385 - معتقد است، برنامه های آموزشی رسمی رشد و تقویت همه ابعاد شخصیتی دانش آموزان را در پی ندارد و همه اهداف را در زمان و وقت محدود به کلاس و مدرسه نمی توان به انجام رساند. از سوی دیگر، امکانات و هزینه های کافی برای صرف زمان بیشتر در برنامه های مصوب وجود ندارد. به همین خاطر یکی از راه های جبران معضل یاد شده امر تکلیف دهی است و باید به بهینه سازی آن اقدام شود. از سوی دیگر، تعمیم و ارتباط دادن مطالب و آموخته های مدرسه ای در عرصه زندگی دانش آموزان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از نظر دانش آموزان، یادگیری زمانی مطلوب است که آنها طعم شیرین درس و مشق را در خارج از مدرسه بچشند و با تکیه بر آن، نیازهای خود را برطرف کنند. این خواسته از طریق انجام تکلیف که حلقه ارتباطی بین مدرسه، جامعه و خانواده است متحقق می شود. همچنین توجه به تفاوت های فردی فراگیران ایجاب می کند که توانایی ها و علایق و نیازهای دانش آموزان تشخیص داده شود و با همه آنها برخورد یکسانی صورت نگیرد. مدارس و کلاس های موجود امکان توجه ویژه به علایق شخصی را ندارند و معلم نمی تواند در زمان محدود به صورت انفرادی با تک تک دانش آموزان به فعالیت بپردازد برای جبران این مهم از طریق ارائه تکلیف اقدام می شود. از موارد مهم دیگر کمبود تجهیزات و وسایل آموزشی است که ارائه تکلیف را ضروری می سازد. بدیهی است که هر گروه از دانش آموزان برای انجام تکالیف خود به وسایل، تجهیزات و رسانه هایی نیازمندند. شرایط موجود در اکثر مدارس، نمی تواند نیاز ذکر شده را تامین کند و در این زمینه سعی می شود از امکانات و تسهیلات خارج از مدرسه استفاده شود به نظر می رسد که در بررسی عوامل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر نقش فراگیران بیش از معلمان پرداخته شده است. شیوه های تدریس معلمان به منظور یادگیری بیشتر در تکالیفی که به دانش آموزان ارائه می گردد، متجلی می شود. به زعم میرشفیعی لنگری - 1390 - در گذشته، تکالیف درسی رکن اساسی کار شاگرد و معلم در امر آموزش شمرده می شد. در تعلیم و تربیت به روش های سنتی و قدیمی، تکالیف به منظور حفظ کردن و یادگیری از راه تمرین و تکرار، روش منحصر به فرد تدریس بود، که اصل و پایه آن بر انضباط سخت استوار شده بود. تکالیف سخت و طاقت فرسا به شاگردان داده می شد تا هم با این وسیله درس را بهتر یاد بگیرند و هم وقتشان بجای شیطنت و بطالت، صرف این کار اساسی و آموزشی شود؛ حتی بعضی اوقات، اگر دانش آموزی به وظیفه خود در آموزش عمل نمی کرد و یا کار آموزشی در منزل را انجام نمی داد، به عنوان جریمه و تنبیه این رفتار، تکلیف اضافی و تحمیلی به او داده می شد. فضلی خانی - 1385 - معتقد است مدرسه به تنهایی و صرفا با تکیه بر فعالیت های درونی خود موجب تربیت مطلوب و همه جانبه افراد نمی شد؛ زیرا بخش مهم شخصیت افراد در جامعه و خانواده شکل می گیرد و برای توفیق در آموزش و پرورش باید امکان پیوند سازنده بین خانواده، جامعه و مدرسه به وجود آید. یکی از راه های برقراری ارتباط بین آموزش های مدرسه ای و جامعه، تکالیف دانش آموزی است. تکالیف حلقه ی اتصال آموخته های درون مدرسه و کاربست های عملی در زندگی روزمره ی دانش آموزان است و هر چه این اتصال منطقی تر و موثرتر باشد، یادگیری پایدارتر و کاربردی تر خواهد شد. کیدول - 2009 - 1 نیز در مورد اثرات مثبت و منفی تکالیف درسی این گونه بیان کرده است که تکالیف درسی در نگهداری بهتر مطالب، افزایش درک، ایجاد تفکر انتقادی بهتر و تکوین مفهوم پردازش بهتر اطلاعات و غنی کردن برنامه آموزشی درکنار تغییر نگرش نسبت به مدرسه و ایجاد مهارت های بهتر در مطالعه و خود انضباطی بیشتر از موارد مثبت و در خستگی جسمی و روحی، از دست دادن علاقه به مطالب آموزشی، دخالت والدین، ایجاد فشار به منظور رقابت و بهتر عمل کردن و رونویسی کردن از روی مشق و تکالیف دانش آموزان دیگر در کنار گرفتن معلم خصوصی برای دریافت کمک بیش از معمول و متعارف، از موارد منفی تاثیرگذار می باشد آموزش و پرورش نیز به عنوان یکی از سازمان های دولتی کشور و به لحاظ برخورداری از منابع انسانی شایسته و متخصص، همواره از بدو پیدایش تا کنون نقش بی بدیلی در توسعه و شکوفایی کشور از طریق تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان کشور بر عهده داشته است. از آنجا که یکی از مولفه های مهم در درک یادگیری دانش آموزان »پیشرفت تحصیلی« است و با توجه به اینکه »تکالیف درسی« ابزار بسیار مهمی برای شناخت معلمان و والدین از یادگیری و موفقیت های فراگیران در امرتحصیل است و با عنایت به اهمیت دوره ی ابتدایی و به ویژه درس ریاضی برای آینده حرفه ای و اجتماعی دانش آموزان و با توجه به اینکه تحقیقی در این خصوص تا به حال صورت نگرفته است؛ لذا پژوهش حاضر در خصوص تأثیر تکالیف درسی بسطی و امتدادی بر پیشرفت درس ریاضی دانشآموزان پایه دوم ابتدایی شهر شاهین شهر را ضروری ساخته است.
مفهوم تکالیف درسی بسطی و امتدادی
هدف از این تکلیف، هدایت دانش آموز به فراسوی فعالیت های آموزش و فراهم کردن موجبات یادگیری ایده ها و مهارت ها در موقعیت های جدید است. در این نوع تکلیف ممکن است خواسته شود در ارتباط با یکی از موضوعات درسی، کتاب یا مقاله ای را بخوانند و سپس در کلاس آنچه را که دریافت کرده اند ارایه دهند. تکالیف بسطی به صورت پروژه های دراز مدت و در امتداد کارها و موضوعاتی است که در کلاس درس تدریس شده و ادامه ی آن به صورت فردی انجام می گیرد و معمولا خود انتخابی است. گاه فعالیت های حل مساله، ممکن است روزهای طولانی را در بر گیرد و از افراد خواسته شود که مسئولیت پژوهش در یک موضوع اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، ادبی یا اخلاقی و ... را که قبلا در کلاس تدریس شده است، بپذیرند و سپس به کلاس گزارش دهند. این نوع تکلیف می تواند تولید دانش نموده و به عنوان پیش سازمان دهنده ی مفاهیم درسی و آموزشی به کار بسته شود
مفهوم پیشرفت تحصیلی
افروز، پیشرفت تحصیلی را، عدم فاصله بین توان بالقوه - ظرفیت یادگیری - و توان بالفعل - عملکرد تحصیلی - تعریف کرده است - افروز، . - 1389 پیشرفت تحصیلی با مؤلفههای گوناگونی ارتباط دارد که یکی از ابعاد آن فعالیتهای بعد از مدرسه است که در بین فعالیتهای بعد از مدرسه در این پژوهش به میزان ساعات انجام تکالیف، میزان ساعات مطالعه کتاب درسی و کمک درسی مربوط به ریاضی و شرکت در کلاسهای خصوصی پرداخته میشود. یکی از مؤلفههای پیشرفت تحصیلی انجام تکالیف است که بر دو نوع میباشد، یک نوع آن سؤال همگرا یا سؤالی است که پاسخ مشخص دارد و نوع دیگر سؤال و اگرا یا سؤالی است که هرکس بر مبنای بینش خود جواب آن را میدهد. اما در مسائل ریاضی سؤالات از نوع همگرا هستند، چون پاسخ مشخص و یکسانی دارند. در پژوهشهای ریاضی منظور از تکالیف همان تکالیفی هستند که از نوع همگرا میباشد. مؤلفه بعدی که در اینگونه پژوهشها مورد نظر قرار گرفته میشود این است که میزان مطالعه کتابهای درسی و کمک درسی مربوط به ریاضی و منظور زمان اختصاص یافته به مطالعه این کتابهاست، تا زمانی که دانشآموزان با مفهوم اصلی درس آشنا نشوند، نمیتوانند به حل تمرینهای آن بپردازند، لذا به نظر میرسد زمان اختصاص یافته به مطالعه کتابهای درسی و کمک درسی که نکات مورد نیاز برای حل تمرینها را ارائه میدهند، بسیار مفید و مؤثر در پیشرفت تحصیلی ریاضی باشد. مؤلفه بعدی میزان ساعات شرکت در کلاسهای خصوصی است، از آنجایی که زمان لازم برای تدریس کتاب ریاضی در مدرسه محدود میباشد کاظمی پور - 1389 - در پژوهشی تحت عنوان »تأثیر تکالیف نوشتاری مبتنی بر اصول تدریس ساختن گرائی بر پیشرفت تحصیلی درس مطالعات اجتماعی دانشآموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان ملایر« در یک نمونه 52 نفری از دانش آموزان اول متوسطه شهرستان ملایر، نتیجه گرفت که بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنیدار وجود دارد. این تفاوت در تمام سطوح شناختی دانش، فهمیدن، به کار بستن و بالاتر نیز معنیدار بود. همچنین در این پژوهش به این نتیجه دست یافت که استفاده از تکالیف نوشتاری نه تنها پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را در کل افزایش داده است؛ بلکه این افزایش در تمام سطوح شناختی دانش، فهمیدن و کاربستن و بالاتر نیز بوجود آمده است. دانشآموزانی که تکالیف بیشتری انجام میدهند، در مقایسه با بقیه موفقترند؛ هرچند که آن تکالیف مورد ارزشیابی و نمره گذاری قرار نگیرند. اگر به تکالیف درسی نمره داده شود و معلم ویژگیهای هر دانشآموز را مورد توجه قرار دهد و به او کمک کند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آنها را بشناسد، میزان یادگیری به مراتب افزایش می یابد. کیدول - 2009 - در پژوهشی با عنوان »تکلیف خانه و نگرش دانشآموزان نسبت به آن« در نمونه ای 1037 نفری، با استفاده از ابزار مصاحبه اقدام به بررسی نگرش دانشآموزان به تکلیف خانه، تکرار و لذّت بردن از آن نموده و به این نتیجه رسید، به طور کلی، دانشآموزان نگرش و برخورد مثبتی با تکلیف خانه دارند. همچنین دانشآموزان احساس میکنند که تکلیف خانه به بهبود عملکرد آنها در مدرسه کمک میکند؛ آنها فعالیتهایی که به نظرشان به یادگیری آنها کمک نمیکند، نیز دوست ندارند.