بخشی از مقاله

چکیده

در این پژوهش خیابان امام خمینی شهر اهواز بر مبنای مولفههای موثر بر پیادهمداری و تاثیر آن بر ارتقا تعاملات اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناخت ویژگیهای فضاهای اجتماعی مناسب در ایجاد تعامل اجتماعی به خیابان به عنوان فضایی پیادهمدار میباشد و همچنین بررسی امکان وجود رابطه تعاملات اجتماعی استفادهکنندگان از خیابان امام خمینی با پیادهمداری مکانی آنان به انجام رسیده است. نتایج تحقیق نشان میدهند که از میان مؤلفههای پیادهمداری در خیابان امام خمینی، سرزندگی، خاطره انگیزی و خوانایی از مهمترین ویژگیهای پیادهمداری در ایجاد تعاملات اجتماعی به خیابان میباشند.

1 مقدمه

قبل از انقلاب صنعتی مهمترین وسیله برای جابجایی انسانها پاهای آنها محسوب میشد و بیشترین الگوی سفر حرکت عابر پیاده بود. به همین دلیل انسان مبنای طراحی شهرها محسوب میشده و نیازهای اصلی وی بر اساس حرکت پیاده در شهر جانمایی میشدند. بر اساس روابط اجتماعی که در فضاهای پیاده و پیادهراهها شهری ایجاد می شود بسیار عمیق میباشد. در پیادهراهای شهری، فضاها کاملاَ در تسلط عابر پیاده، بوده و تسلط فضا برای عابرپیاده یعنی سطح تعاملات اجتماعی در فضای شهری در حد بالایی قرار داشته است. بعد از انقلاب صنعتی و با اختراع خودرو چهره شهرها دگرگون شد. دیگر انسانها مقیاس طراحی محسوب نمیشدند و توجه همگان فضای شهری در حد بالایی قرار داشته است. شهرسازان بعد از انقلاب صنعتی با ایدههای آرمانیشان توجه اصلی را برای حل مسأله ترافیک معطوف کردند و پدیدههایی مانند فلکه تقاطع روگذر و زیر گذر به وجود آمدند بنابراین مقیاس طراحی شهرها از مقیاس انسان خارج شدده و به مقیاس خودرو توجه نمود و تسلط فضا از اختیار انسان بیرون آمده و در اختیار خودرو قرار گرفت. در این گونه فضای شهری که دیگر انسان نقشی برای عبور و مرور ندارد، سطح تعاملات کاهش یافته است. از آنجا که با تغییر شکل شهرها از پیادهمدار به سواره مفهوم هویت مکان و تعاملات اجتماعی و همچنین درک مشترک شهر توسط اهالی بسیار اندک شده در طول دو سه دههی گذشته نهضت پیاده گستری و توسعه ی فضاهای پیاده یکی از سرفصل های اصلی شهرسازی جهان در طرحهای توسعهی شهری شده است که در نتیجهی آن، نه تنها سیمای شهرهایشان عوض شد بلکه تغییرات نوعی در کیفیت زندگی شهری رفتار اجتماعی و فرهنگی مردم نیز بوجود آمد. با شکست شهرسازی مدرن و به دنبال آن افزایش توسعه انسانی و محیط زیست، انتقادهای زیادی درباره دیدگاههای مدرن در شهرسازی و نیز کیفیتهای کالبدی فضایی نامطلوب حاصل از آن مطرح شد. در دوران معاصر، برای بازگرداندن کیفیتهای شهری به شهروندان و بازپس گرفتن استیلای شهر از ماشین و اعطای آن به صاحبان اصلی آنها - یعنی شهروندان - ، جنبشها و دیدگاههای جدیدی از جمله شهرسازی شهروندگرا « و »شهرسازی پیاده مدار ظهور یافته« است.[6]

.2پیشینه پژوهش

ایدهی طراحی خیابان های پیاده بعد از انقلاب صنعتی، برای اولین بار در خیابان های اروپایی نمود پیدا کرد. از دهههای میانی قرن بیستم میلادی به بعد این ایده در شهرهای اروپایی با هدف خارج ساختن محدودههای تاریخی شهرها از تسلط اتومبیل و برای حفاظت از بافتهای کهن و احیاء حیات اجتماعی، طرح و به اجرا درآمد. در جوامه شرقی به این مقوله کمتر از اروپا پرداخته شده، و با تأخیر زمانی دنسبت به اروپا و پس از تجربیات حاصله در شهرهای اروپایی در قالب طرحهای بهسازی، نوسازی و بازسازی بافتهای کهن اقداماتی صورت پذیرفته است.[5] در شهرهای آمریکایی نیز در قالب طراحی مجموعه های تجاری بزرگو تحت عنوان مالها، مبحث توجه به ایجاد مسیرهای پیاده متفاوت با آنچه که در اروپا و شرق اتفاق افتاده، به اجرا درآمده است. نکته مشترکی که سبب میگردد که این اقدامات را در کنار یکدیگر قرار دهد، اولویت حضور عابر پیاده با هدف احیاء حیات مدنی و اختصاص حداکثر فضا به عابر پیاده و حداقل نمودن فضای مورد نیاز وسایل نقلیه است. تحولات فکری جهان در خصوص پیادهراه در قالب جدول نشان داده شده است. جنبش پیادهراهسازی در یک دوره گذار از چند شهر محدود در اروپا، سپس آمریکا و در مراحل بعدی به همه دنیا انتشار پیدا کرد و از مطلوبیت ویژه ای در سراسر نیا برخوردار شد. در ایران نیز تجارب ارزشمندی اخیراَ در این خصوص در شهرهای تبریز ، مشهد و تهران صورت گرفته است. جدول-1 تحولات فکری جهان در خصوص پیادهراه
دهه 1940  

 - خیابانها و فضاهای ویژه عابر پیاده برای نخستین بار در شهرهای اروپا
 - نخستین تجربه آزمایشی در ایجاد منطقهی بیترافیک در شهرهای روتردام و استکهلم
دهه 1950    

- محدود کردن ترافیک و ایجاد ناحیه ی پیاده در تمام اروپا
- ممنوعیت ورود اتومبیل به نواحی تاریخی و تجاری در اکثر شهرهای اروپا؛ احیای فضاهای عمومی ، ایجاد خیابانهای پیاده
دهه 1960 تا کنون

 - ایجاد فضاهای پیاده محور در نقاط مختلف دنیا مانند ایالاتد متحده - 150 خیابان پیاده در آمریکا - ؛ در اروپا در کشور آلمان، انگلستان  ، هلند

.3 مفهوم پیادهمداری و فضاهای شهری پیاده

حرکت پیاده طبیعیترین، قدیمیترین و ضروریترین شکل جابجایی انسان در محیط است و پیادهروی هنوز مهمترین امکان برای مشاهده مکانها، فعالیتها و احساس شور و تحرک زندگی وکشف ارزشها و جاذبههای نهفته در محیط است. دو ویژگی عابر پیاده باعث تمایز نحوه حرکت او از سایرانواع ترددها میشود، انعطافپذیری و خود تنظیمینسبتاً سریع پیادهروی دارای اهمیت اساسی در ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیتهای محیطی است. چهره شهر بیشتر از طریق گام زدن در فضای شهری احساس میشود. به طور کلی میتوان حرکت پیاده را به هفت فعالیت مختلف تقسیم کرد که عبارتند از قدم زدن، ایستادن، نشستن، درازکشیدن، دویدن، بازی کردن و تماشا کردن. راه رفتن در خیابان شکل ابتدایی از تجربه کردن شهر به ما میدهد. پیادهراه سادهترین عنوانی است که قادر خواهد بود هدف طراحی مسیرهای پیاده گردشگری را بیان کند. لزوم توجه به عوامل کیفی و کمی مربوط به آن که تحت تأثیر طی کنندهی آن - انسان - و طی شوندهی آن - زمان - در رابطه با توده و فضای موجود - مکان - تعریف میشوند، مطلوبیت معبر پیادهراه را به دنبال خواهد داشت .[3] پیادهراه چیزی بیش از مجموعهی مغازهاست. این مکان زمینه های فرهنگی، تفریحی، فراغتی و گردشگری، زندگی مدنی و تبادلات دیدگاه، عقاید و نظرات جامعه را فراهم میآورند.[8] فضای پیاده عرصهای برای وقوع رویدادهای اجتماعی، سیاسی، ایجاد خاطره و بیان احساسات جمعی است. انسان به عنوان موجودی که در رابطه با محیط خود جنبههای خاصی را مطرح میسازد، توجه به ابعاد بصری و مفاهیم فضا: همچون ادراک زمان در حرکت و جنبههای اجتماعی برخورد با سایر افراد و گروهها، انجام فعالیت، وجود اثر هنجارها، ارزشها و فرهنگ از جمله موارد مهمی است که توجه به هر یک از آنها در نحوهی شکلگیری فضای پیاده مؤثر خواهد افتاد.

.4 تعاملات اجتماعی در طراحی شهری

طراحی شهری، علم دانش و حرفهای است که طی فرآیندی به ساماندهی یا ارتقاء کیفیت فضاهای شهری همگانی، بیرونی میپردازد. در این تعریف سه مقوله فرآیند، کیفیت و فضای شهری اهمیت دارد. فضای شهری، آن بخش از فضای باز همگانی بیرونی را در بر میگیرد که در آن تعاملات اجتماعی رخ میدهد و لینچ در این بار میگوید: در این فضا فرصت آن وجود دارد که برخی مرزهای اجتماعی شکسته شوند و برخوردهای از پیش تدوین نیافته به وقوع بپیوندند و افراد در یک محیط اجتماعی جدید با هم اختلاط یابند .[11] در تعریف فضای شهری سه ویژگی برای این فضا مشخص شده است. این ویژگیها شامل باز بودن، همگانی بودن و دارای تعاملات اجتماعی بودن میباشد. در واقع فضایی را میتوان به عنوان فضای شهری در نظر گرفت که حداقل یک طرف آن باز بوده و فرصت حضور برای همه افراد جامعه به طور یکسان وجود دارد و از همه مهمتر باید دارای تعاملات اجتماعی باشد. یکی از گونههای فضای شهری پیادهراهها میباشند که اینگونه تعریف میشوند: پیادهراه یا خیابان پیاده، خیابانی منفرد و مجزا است که آمد و شد خودرو از آن حذف شده است. به عبارت بهتر، دراین مسیر، آمد و شد غیر موتوری اولویت مطلق دارد. البته خودروهای خاص - آتش نشانی، اورژانس و پلیس - در مواقع اضطراری امکان دسترسی به آن را دارند و وسایل نقلیه خدماتی و حمل بار نیز طی ساعات خاص مجاز به تردد در آنها هستند.[10] پیادهراهها، معابری با بالاترین حد تعاملات اجتماعی هستند که در آنها تسلط کامل با عابر پیاده بوده و از وسایل نقلیه موتوری تنها به منظور سرویسدهی به زندگی جاری در معبر استفاده میشود.

.5 آراء اندیشمندان مبنی بر پیاده راهها

از میان اندیشمندان تأثرگذار بر پیادهراهها، جیکوبز با انتقاد از تفکر مدرنیستی در رابطه با خیابان، بر اهمیت پیادهراهها تأکید دارد. گوردن کالن نیز در کتاب منظر شهری به تأیید جیکوبز و بر خلاف نظر معماران مدرنیست، محیط شهری را در صورتی مطلوب میداند. که حضور انسان به صورت پیاده در شهرها ممکن و مقیاس شهرها نیز مقیاس انسانی باشد. فضای شهری، ساختار شهر را متشکل از خیابان و میدان میداند و به نقش اجتماعی خیابان و نظارت اجتماعی در خیابان از سوی مردم توجه بیشتری دارد .او به لزوم نماسازی جدارههای خیابان و رعایت مقیاس انسانی در فضای خیابان نیز توجه میکند. وی معتقد به اهمیت ارزشهای کلاسیک سنتی در کنار نیازهای معاصر بوده و از مخالفان شهرسازی مدرن است. در نهایت میتوان گفت پیادهراهها، محل حضور همه شهروندان و مشارکت آنان در زندگی جمعیشان میباشد. این فضاها در مقیاس همه شهر عمل کرده و پذیرای گروههای مختلفی از شهروندان میباشند و علاوه بر نقش ارتباطی و دسترسی، مکانی امن و راحت برای تماس اجتماعی، گردش و تماشا فراهم میآورند. در این راستا، کاربردهای پیادهراهها از دید اندیشمندان به شرح ذیل میباشد پیادهراه ابزاری برای بهبود اقتصاد شهری، سلامت اجتماعی و کیفیت زیست محیطی محسوب میشود. به تعبیر دیگر پیادهراهها در فضای شهری، مکانهایی برای تقویت ارتباطات، فعال بودن حواس غیر بصری، درک محیط از طریق حواس و تجدید حیات مدنی مراکز شهری میباشند. این مکانها در دراز مدت به فضاهایی به منظور ایجاد حس مکان و امنیت محیط و عابرین پیاده، ایجاد حس مشارکت و حضور فعال افراد و گروهها در تصمیمگیری و اجرا و حس مسئولیت و وابستگی بیشتر به محیط تبدیل شدهاند. پیاده مدار بودن فضا میتواند زندگی و سرزندگی را به مناطق مرکزی شهر آورده و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در شهر کند که این امر باعث ارتقای سطح اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و نیز بهبود کیفیت زیست محیطی منطقه و یا شهر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید