بخشی از مقاله
چکیده
اصطلاح اقتصاد مقاومتی در سالهای اخیر توسط مقام معظم رهبری مطرح و سپس به مفهوم رایج مباحث اقتصاد سیاسی تبدیل شد. صاحبنظرانی با رویکردهای گوناگون در این حوزه اظهار نظر کردهاند؛ برخی با ادبیات علم اقتصاد، برخی با ادبیات اقتصاد اسلامی و برخی نیز نقش مؤلفههای حوزههای فرهنگ و سیاست را در شکلگیری اقتصاد مقاومتی مورد بررسی قرار دادهاند. مقالهی حاضر، پس از تعریف مفهوم اقتصاد مقاومتی و استخراج مؤلفههای آن بر اساس سخنان رهبری سعی در تبیین نقش روستائیان در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی دارد.
روش به کار رفته در این مقاله روش اسنادی و مشاهده می باشد و جامعه نمونه روستای بابامحمد سنجابی می باشد.یافته های حاصل از مشاهده بر اساس تحلیل محتوای مورد استفاده قرار گرفته اند.
کلیدواژه:رهبرمعظم،اقتصادمقاومتی،روستائیان،کشاورزان
مقدمه
در حال حاضر، اقتصاد به عنوان یکی از رشته های مادر در شاخه علوم انسانی و به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین رشته ای که مسیر پیشرفت اقتصادی و حتی سیاسی- اجتماعی کشور را مشخص می کند، از وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر علوم این حوزه برخوردار است که مقام معظم رهبری نیز بارها در بیاناتشان بر لزوم اصلاح وضع موجود تاکید کرده اند. این تاکید معظم له و بیانات چندی پیش ایشان در خصوص تشکیل یک اقتصاد مقاومتی برای تبدیل تهدید تحریم ها به یک فرصت تاریخی و توجه به این نکته که اقتصاد مقاومتی در این برهه زمانی به عنوان یکی از بنیادی ترین مولفه های مکتب اقتصادی اسلام است، شاه کلید تدوین مدل و الگوی اقتصاد اسلامی ایرانی است که باید با توجه به اقتضائات زمانی عصر حاضر هرچه سریعترعملیاتی شود.
بی تردید استقرار این الگوی پیشرفت نیازمند تدوین شاخصه ها و مولفه هایی است اولین ویژگی یک اقتصاد مقاومتی، »پیشرفت« است. سطح توسعه یافتگی یک اقتصاد، بر اساس همان شاخص هایی که در جهان برای اندازه گیری درجه ی توسعه یافتگی اقتصاد به کار می رود، به خوبی می تواند معرف میزان توان مندی ابزارهای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و رسانه ای یک ملت برای پی گیری »حقوق« خود در عرصه ی مناسبات جهانی باشد.
به بیان دیگر، یک کشور پیشرفته تر، به طور متوسط از نیروی انسانی توان مندتر، قدرت نظامی بیشتر و ابزارهای رسانه ای و سیاسی قوی تری برخوردار خواهد بود؛ اما، پیشرفته بودن، به تنهایی نمی تواند نشان دهنده ی میزان استحکام یک اقتصاد در برابر فشارها باشد. اقتصادهای پیشرفته یا رو به پیشرفت زیادی در دنیا وجود دارند که به دلیل عمق وابستگی به نظام اقتصادی حاکم بر دنیا، به هیچ وجه قادر نیستند در مناسبات جهانی مواضع سیاسی مستقل و بومی از خود ارائه کنند؛ بنابراین، استقلال ویژگی بسیار مهمی است که در کنار توسعه یافتگی، می تواند قدرت مقاومت یک اقتصاد و یک ملت را افزایش دهد.
تعریف اقصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی اقتصاد زنده ،رو به جلو ورشد یابنده است . اقتصاد مقاومتی پاسخ به این سوال است که چگونه می توان در شرایط فشار و تهدید، رشد اقتصادی را ادامه داد و وضعیت رفاه مردم را بهبود بخشید.
اقتصاد مقاومتی در بخش روستایی
در گذشته روستائیان عمدتاً نیازهای اساسی خود را از طریق زمین و با استفاده از آن تأمین می کردند.لذا کشاورزی - شامل زراعت،باغداری،صید و شکار صنایع دستی - فعالیت عمده و معیشت روستائیان را تشکیل می داده است.
نقش و جایگاه روستا ها در فرآیند های توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده و نابرابری ،رشد جمعیت،بیکاری،مهاجرت حاشیه نشینی شهری و غیره موجب توجه به توسعه ی روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است مایکل تودارو ضرورت تقدم و توجه به توسعه روستایی نسبت به توسعه شهری به این علت نیست که اکثریت جمعیت کشورهای جهان سوم در مناطق روستایی قرار دارند بلکه به این علت است که راه حل نهایی مسئله بیکاری شهری و تراکم جمعیت بهبود محیط روستایی است.
با برقراری تعادل بین امکانات اقتصاد شهر و روستا و نیز ایجاد شرایط مناسب برای مشارکت وسیع مردم در تلاش هایی که برای توسعه ملی صورت می گیرد و بهره مند شدن از مواهب آن کشورهای در حال توسعه گام بزرگی در جهت تحقق معنای توسعه برخواهند داشت به این دلیل ما نیز در این مقاله به بررسی تاثیر روستا در اقتصاد مقاومتی پرداخته ایم. اقتصاد مقاومتی در حوزهی روستایی و کشاورزی به معنای تلاش برای حداکثر استفاده از امکانات موجود برای تولید محصولات استراتژیک و اساسی جهت کاهش وابستگی به کشورهای خارجی، افزایش بهرهوری تا حد امکان، تولید کالاهایی که وابستگی به خارج را هر چه کمتر میکنند و تأمین نهاده های لازم به شکل کامل و در زمانی مناسب است.
همچنین به موازات اینها باید در بخش کشاورزی سرمایهگذاری کرد. باید دقت کنیم که در اقتصاد مقاومتی از امکانات داخلی، استفادهی بیشتری کنیم و منابع را به شکل دقیقتری تخصیص دهیم. علم اقتصاد همین است که با تخصیص حداقل منابع، حداکثر استفاده را ببریم.