بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل سازمانی از جمله فرهنگ سازمانی ، ساختار سازمانی، آموزش، منابع انسانی، جریان اطلاعات و ارتباطات، فن آوری اطلاعات، و شفافیت اسناد بر عملکرد مدیریت دانش و مؤلفههای خلق دانش، ذخیره دانش، به کارگیری دانش، و انتقال و اشتراک دانش در آموزش و پرورش شهر سبزوار میباشد. روش پژوهش، پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه این پژوهش کارکنان آموزش و پرورش شهر سبزوار هستند که با توجه به حجم جامعه، نمونهگیری تصادفی طبقه ای به عمل آمد و در نهایت 194نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در نهایت پس از توزیع پرسشنامه 122 مورد پرسشنامه صحیح قابل تحلیل جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاد شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشانگر آن بودند که متغیرهای فرهنگ سازمانی، آموزش، و فن آوری اطلاعات تأثیر مثبت معنیداری روی عملکرد مدیریت دانش دارند. با این وجود سایر متغیرها از جمله منابع انسانی تنها در مؤلفه خلق دانش روی عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت معنیدار دارد

.1 مقدمه

امروزه به سبب تحولات در حوزههای فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و رواج نوع جدیدی از سبک زندگی، عصر جدیدی پدید آمده است که آن را عصر اطلاعات یا به عبارت دیگر عصر دانش می نامند. در چنین عصری است که اطلاعات و دانش، در حوزههای مختلف مدیریت، سیاست، اقتصاد و شکل جدیدی از اولویتبندیها را از نظر سیاستگذاری و برنامهریزی پدید آورده است. از این روست که در جهان امروز بر توسعه، برنامهریزی و نظامهای مدیریت مبتنی بر دانش تأکید شده است. این مدیریت مبتنی بر دانش، فرایندهای محکمی را دربردارد، از جمله خلق - تولید - ، ذخیره، اشاعه، و به کارگیری دانش، به عبارت دیگر در مدیریت مبتنی بر دانش، تمرکز اصلی باید بر خلق، ذخیره، اشاعه، و به کارگیری دانش باشد. به عنوان مثال اگر در سیستمهای مدیریتی قبل اوج بهرهوری سازمان منوط به تولید بیشتر بود، در سازمان نوآور و خلاق مبتنی بر دانش امروزی نیروی انسانی مولد دانش، که حاوی تجربیات و دانش تخصصی است از ارزش روزافزون برخوردار است و سیاستهای مدیریتی در راستای چگونگی ذخیره دانش تولید شده، اشاعه آن و استفاده یا به کارگیری آن در فرآیندهای تولید یا خدمات میباشد. از این رو نگاه مدیریت مبتنی بر دانش را باید نگاه حامی تجربه، تخصص و دانش تک تک کارکنان مشمول در یک شرکت، بنگاه، سازمان و ... دانست.

مالهوترا به عنوان یکی از پرکارترین افراد در زمینه مدیریت دانش در برگیرندهی فرآیندهای سازمانی است که در جستوجوی ترکیب ظرفیت پردازش داده و اطلاعات - توسط فنآوری اطلاعات - با ظرفیت نوآوری و خلاقیت منابع انسانی میباشد. - باکوینز و ویلیامز, - 1999 نیز معتقدند که مدیریت دانش فرآیندی است که سازمان از طریق آن، ثروت را از داراییهای فکری خود تولید می کند. علیرغم ضرورت استفاده از این رویکرد بر تمام سازمانها، مشاهده یِمشود که نگاه کلی مدیریت دانش یک نگاه مبتنی بر کسب و کار است و از ظرفیتهایی که استفاده از این بستر در سازمانهای عمومی و دولتی فراهم آورده است غفلت شده است. از این رو مشاهده میشود که نوعی علاقهمندی جهت به کارگیری فرآیند مدیریت دانش در سازمانهای عمومی و دولتی در سطح ملی و بینالمللی در حال شکلگیری است و تحقیقاتی مبتنی بر استفاده از فرآیند مدیریت دانش در سازمانهای دولتی و عمومی از جمله وزارت کار ، کتابخانه ملی کتابخانههای دانشگاهی - تاونلی، - 1380 انجام شده است. با این وجود بررسیها نشان میدهد که این رویکرد در آ موزش و پرورش و مدارس به عنوان اصلیترین سازمانهای دانشمدار کمتر پرداخته شده است. اگر آموزش و پرورش را به عنوان یک سازمان دانشمدار در نظر بگیریم که یکایک اعضای نیروی انسانی آن حامل دانش، تجربه و تخصص میباشند، نیروی انسانی شاغل در آن هیچ گاه به عنوان تهدید در نظر گرفته نخواهد شد و از آنها به عنوان فرصتی در جهت ارتقاء وضعیت فرهنگی و آموزش کشور یاد میشود. در راستای این هدف در این پژوهش سعی خواهد شد عوامل سازمانی که در پیشبرد، پیشرفت و موفقیت مدیریت دانش در آموزش و پرورش مؤثر هستند بررسی و شناسایی شوند تا از این طریق در جهت اتخاذ راهبرهایی برای گسترش و ترویج مدیریت دانش در آموزش و پرورش اقدام شود. برای بررسی عوامل مؤثر سازمانی بر عملکرد مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهر سبزوار، عوامل مؤثر سازمانی بر اساس نظریه منوریان و کسایی هفت عامل -1 فرهنگ سازمانی -2 ساختار سازمانی -3 فناوری اطلاعات -4 شفافیت اسناد -5 آموزش -6 جریان اطلاعات و ارتباطات و -7 منابع انسانی است. عملکرد مدیریت دانش بر اساس نظریه علوی و لیندر دارایچهار بُعد -1 خلق دانش -2 به کارگیری دانش -3 انتقال و اشتراک دانش -4 ذخیرهی دانش می باشد. - علوی و لیندر - 2001,

.2 مفهوم مدیریت دانش

دانش عبارت است از اطلاعات دسته بندی شده ومرتبط که در سازمان کاربرد اجرایی وعملی یافته اند.به بیانی دیگر دانش عبارت است از مجموعه باورها،مهارت ها،شناخت ها،تئوری ها،مقررات واقدامات عملی که سازمان و افراد آن در اختیار دارند وبرای اخذ تصمیمات و حل مسائل مختلف از آن استفاده می کنند. دانش عبارت است از ایده ها،فهم و درس های آموخته شده در طول زمان .دانش فهمیده می شود وفرد دانش را از طریق تجربه،استدلال،بصیرت،یادگیری،خواندن ونوشتن به دست می آورد. - ابراهیمی, - 1391 امروزه سازمان ها در یافته اند که هیچ چیز به اندازه دانش نمی تواند آنها را در دنیای رقابتی در وضعیتی مطلوب قرار دهد.مدیریت دانش به عنوان ابزاری که می تواند دانش موجود را گرد آوری کند،نظم بخشد ودر کل سازمان اشاعه دهد،اهمیت یافته است.
.3فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی مجموعه باورها،هنجارها،رفتارهایی است که بین کارکنان مشترک است.فرهنگ سازمانی ممکن است به یک اندازه توسط همه کارکنان تسهیم نشود.فرهنگ غالب مجموعه ای از ارزش های هسته است که به وسیله اکثر اعضای سازمان تسهیم می شود.ازطرف دیگر،یک پاره فرهنگ مجموعه ارزش های تسهیم شده توسط درصد کوچکی از اعضای سازمان است.بسته به تسهیم و شدت ارزش ها وباورها،سازمان ها ممکن است فرهنگ قوی وفرهنگ ضعیف داشته باشند.فرهنگ سازمانی کارکردهایی نظیر ارائه حس هویت به اعضا وافزایش تعهد آنان،تدارک الگوی تسهیم شده احساسات،تسهیل ایجاد تعهدبه علائق و منافع سازمانی بزرگ تر،عمل به عنوان یک مکانیسم کنترل برای شکل دهی رفتار کارکنان را انجام می دهد.

.4 فرضیه

این پژوهش دارای فرضیههایی به شرح زیر است:

1 -فرهنگ سازمانی بر عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت دارد. 2 -ساختار سازمانی بر عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت دارد.

3 -فناوری اطلاعات بر عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت دارد. 4 -منابع انسانی بر عملکرد مدیریت تأثیر مثبت دارد.

5 -آموزش بر عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت دارد.

6 - جریان اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت دارد. -7 شفافیت محتوای اسناد بر عملکرد مدیریت دانش تأثیر مثبت دارد.
.5پیشینه ی پژوهش

در این بخش به برخی از پژوهش های انجام شده در این حوزه اشاره میشود. - حسین زاده - 1383,، در پژوهشی که بررسی جایگاه مدیریت دانش در دانشگاه فردوسی مشهد بر اساس نظریه نوناکار و رابطه آن با فرهنگ سازمانی پرداخت، چنین نتیجه گرفت که مدیران در دانشگاه فردوسی بیش از آن که تمایل به تشریک و تبادل دانش و تجارب خود با یکدیگر داشته باشند تمایل به درونی کردن دانش و رقابت با دیگران دارند. در پژوهشی رابطه ی عوامل سازمانی - ساختار، فرهنگ و تکنولوژی - وزارت کار و امور اجتماعی را با استراتژی مدیریت دانش بررسی کرد. یافتههای این پژوهش نشان داد که رابطهی معناداری بین ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و تکنولوژی، با خلق دانش و انتقال دانش وجود دارد. بنابراین برای پیاده سازی موفقیتآمیز مدیریت دانش باید به سازمان به عنوان یک کل نگاه کرد و همهی این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها را شناسایی و مورد تحلیل قرار داد - دبوشک, - 2000 در پژوهشی دیدگاه دبیران زن اصفهان در مورد میزان استقرار عوامل مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش اصفهان را در سال تحصیلی 1384 - 1385 بررسی کردند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که در هر شش عامل مرتبط با استقرار مدیریت دانش - سیاست ها و راهبردها، انگیزش، تحصیل دانش، آموزش و ارتباطات - ، میانگین پاسخ آزمودنیهای کمتر از حد متوسط است.

مدیریت دانش و یادگیری سازمانی را در مدارس هوشمند و مدارس عادی شهر تهران بررسی و مقایسه کردند. نمونه آماری 127 مدیر و معلم از مدارس هوشمند و 221 مدیر و معلم از مدارس عادی بودند. یافتههای این پژوهش نشان دادند که بین یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در مدارس عادی تفاوت وجود دارد و میانگین نمرات مدیران و معلمان مدارس هوشمند از مدارس عادی بالاتر بود. در پژوهشی رابطه ی بین فرایند تبدیل مدیریت دانش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان را بررسی کردند. هدف این تحقیق بررسی رابطهی میزان تحقق ابعاد فرایند تبدیل مدیریت دانش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 85 - 86 می باشد. نمونه آماری شامل 85 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان بود. نتایج این تحقیق نشان داد که بین فرایند تبدیل مدیریت دانش - اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونی سازی - و میزان عملکرد همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.
در پژوهشی به بررسی وضعیت چرخه مدیریت دانش در کتابخانههای مرکزی دانشگاههای تهران و ارائه مدلی از عوامل مؤثر بر آن پرداخت. نتایج تحقیق نشان میدهد که ابعاد چهارگانه چرخه مدیریت دانش در کتابخانههای مورد بررسی، در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد که در مدل نهایی تحقیق، مهارتهای اجتماعی و فرهنگ سازمانی تأثیر مثبتی بر چرخه مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی گذاشتهاند در حالی که منابع انسانی تأثیری منفی بر روی آن داشته است . - حسنزاده - 1380, در پژوهشی به بررسی عوامل زیرساختی مدیریت دانش در ایران پرداخت. نتایج این پژوهش که در سطح 21 وزارتخانه انجام شده بود نشان داد که در بیشتر موارد بین وزارتخانههای مختلف و سازمانهای مدیریت و برنامهریزی کشور به لحاظ فراهم کردن عوامل زیرساختی مدیریت دانش تفاوت معنیداری وجود دارد. در کل، وضعیت عوامل زیرساختی مدیریت دانش در وزارتخانهها و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مناسب نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید