بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی نقش فرهنگ سازمانی در توانمندسازی کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج انجام شده است، که در آن مفهوم فرهنگ سازمانی و توانمندی کارکنان به وسیله پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسشنامه بین 142 نفر نمونه از جامعه آماری که کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج میباشد، و تعداد آنها 142 نفر میباشد، توزیع شد. روش تحقیق توصیفی از نوع علی- مقایسهای است. برای تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزار SPSS از آزمون ضریت همبستگی، آزمون رگرسیون و آزمون رتبهبندی فریدمن استفاده گردید. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت ومعنیدارهمه ابعادفرهنگ سازمانی یعنی - درگیرشدن در کار، یکپارچگی، سازگاری و مأموریت - بر توانمندسازی کارکنان می باشد.
واژه های کلیدی: فرهنگ سازمانی، توانمندی کارکنان، مدیریت منابع انسانی،
-1 مقدمه
سازمان چیزی بیش از سطوح افقی و عمودی، واحدها و سلسله مراتب است. یک سازمان همانند یک فرد دارای شخصیت است، شخصیتی که دارای ویژگیهای انعطاف پذیری، محافظه کاری و نوآوری و ... است در سازمان کارکنان نسبت به یک الگوی خاص رفتاری با هم توافق می کنند و این همان فرهنگ سازمانی است. لذا، از آنجا که در هر سازمانی، فرهنگ منحصر به فرد آن سازمان وجود دارد که به افراد شیوه فهم و معنی بخشیدن به رویدادها را نشان می دهد، از فرهنگ سازمانی می توان به عنوان یک اهرم قدرتمند برای هدایت و تقویت رفتار سازمانی استفاده نمود.
به هر حال بالندگی سازمان به عنوان یک فرایند برنامه ریزی شده، با دگرگونی فرهنگ سازمانی برابر می باشد و هر گونه تغییرات و دگرگونی در سازمان بدون توجه به فرهنگ سازمانی، مؤثر واقع نمی شود. در نهایت باید گفت که تحقق اهداف سازمانی بستگی به عواملی از جمله فرهنگ سازمانی حاکم بر نیروی انسانی دارد. لذا در جهت تحقق اهداف سازمان و امکان خشنودی اعضاء آن بر مدیران است تا فرهنگ سازمانی را شناخته و بر نحوه تأثیر آن بر سازمان آگاهی داشته باشند - فرهنگی، . - 1385
سازمان ها در دنیای پرتلاطم و رقابت پذیر کنونی در جستجوی شیوههای جدیدی برای به حداکثر رساندن کارائی و اثربخشی منابع انسانی هستند. سازمانها برای رقابت در سطح جهانی و حداکثر کردن عملکرد خود، تلاش مینمایند تا کارکنانی را جذب و استخدام نمایند که با توانمندی و کاردانی بالاتری، کار و فعالیتها را انجام دهند. مدیران سازمانها میبایست شرایط حضور در فضای رقابت جهانی را بپذیرند و زمینه حضور مؤثر در صحنه جهانی، پذیرفتن واژه مدیریت تغییر در عمل میباشد در غیر این صورت شرایط رقابتی را از دست خواهند داد. واقعیت این است که در جهان امروز آنچه بیش از همه دارای اهمیت است نیروی انسانی است به طوری که اقتصاددانان معتقدند آنچه در نهایت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تعیین می کند منابع انسانی آن کشور است نه سرمایه و یا منابع مادی دیگر. اسکات در سال - 1999 - منشأ اصلی مزیت رقابتی برای سازمانها را فداکاری، کیفیت تعهد و توانایی نیروی کار برشمرد چرا که نیروی انسانی توانمند و وفادار و سازگار با اهداف سازمانی، حاضر است برای تحقق اهداف سازمانی با حداکثر توان و قابلیت تلاش نماید و در نتیجه موجبات اثر بخشی سازمان را فراهم نماید.
با توجه به ارزش و اهمیت بالای توانمندسازی کارکنان برای شرکتها، محقق پس از بررسی شرکتها و سازمانهای مختلف در داخل کشور متوجه شد که این شرکت ها در دستیابی به توانمندسازی مناسب کارکنان خود با مسئله و مشکل روبرو هستند، محقق دلیل این ناکامی را عدم توجه به فرهنگ سازمانی تشخیص داده است. بنابراین در این پژوهش سعی بر این است که نقش فرهنگ سازمانی در توانمندسازی کارکنان بررسی شود. و همچنین اینکه مشخص شود که فرهنگ سازمانی بر کدامیک از ابعاد پنجگانه توانمندسازی کارکنان - احساس شایستگی، احساس معنیدار بودن، احساس مؤثر بودن، احساس داشتن حق انتخاب و احساس داشتن اعتماد به دیگران - تأثیر مثبت و معنی داری دارد؟ تا کنون مطالعاتی در زمینه توانمندی کارکنان صورت گرفته است، با این همه متأسفانه تحقیقی جامعی به بررسی میزان تأثیر فرهنگ سازمانی در توانمندسازی کارکنان انجام نگرفته است. بنابراین برای رفع این خلا در پژوهش حاظر سعی بر این است که تأثیر فرهنگ سازمانی در توانمندسازی کارکنان مورد بررسی قرارگیرد.هستهاصلی فرهنگ سازمانی راارزشهایی تشکیل میدهندکه اعضای سازمان همگی باهم درآن مشترک هستند وبراساس این ارزشها،رفتارهای درون سازمانی شکل میگیرند - حاجیکریمی، . - 1383
فرهنگ مجموعهای ازارزشهای کلیدی است که توسط اعضای سازمان به طورگسترده پذیرفته شده است - تسویی1ودیگران، . - 2006 اساساًفرهنگ سازمانی ازسه منبع سرچشمه میگیرد: اول:باورها،ارزشهاوفرضیات بنیانگذاران. دوم:تجارب آموخته شده توسط اعضای گروهها به عنواناجزایسازماندرطولزمان.سوم:باورها،ارزشهاوفرضیاتجدیدکهتوسط اعضاء و رهبران جدید وارد سازمان میشوند. اگرچه هریکازاین راهکارها وابزارها نقش حیاتی درشکلگیری فرهنگ سازمانی ایفا میکنند اما بنیانگذاران سازمان مهمترین تأثیر رادارند. آنها نه تنها تعیین کننده آرمان اصلی وزمینه محیطی برای فعالیت گروه جدیدهستند،بلکه با انتخاب اعضای گروه،نحوه پاسخگویی به محیط وانجام گروه رانیز تعیین میکنند. به طوریقین سازمانها تصادفی یا یکباره شکل نمیگیرند، بلکه ازیک طرف هدفگراهستند ومقاصد خاصی دارند وازسوی دیگر، عده ای به خاطردستیابی به آرمانهایی که به تنهایی قادربه دستیابی به آنها نیستند، سازمان را شکل میدهندتاازطریق ایجادهماهنگی گروهی به هدفهای خود برسند - کونتزوهمکاران، . - 1385
توانمندسازی در حقیقتواگذاری اختیارات رسمی و قدرت قانونی به کارکنان است - ارجریس 2، 1998 ، ص. - 12 توانمندسازی فرآیند توسعه است، فرآیندی که باعث افزایش توان کارکنان برای حل مشکل ارتقای بینش سیاسی و اجتماعی کارکنان میشود و آنان را قادر میسازد تا عوامل محیطی را شناسایی کنند و تحت کنترل خود در آورند - کرت رایت3، 2002، ص. - 6 تغییرات سریع محیطی، حیات بسیاری از سازمانها را تهدید می کند و اقتصاد جهانی با فشارهای اقتصادی منطقهای به جلو رانده میشود. رسانههای جدید فناوری اطلاعات، فرهنگهای سازمانی مصرفکننده، ظهور استانداردهای جهانی و امکان سهیم شدن در هزینه ها، تغییرات تأثیرگذار محیطی هستند که در سازمانهای امروزی وجود دارند. توانایی سازمانها برای تطابق با تغییرات محیطی، برای بقای آنها مؤثر است. سازمانها به انعطافپذیری به منظور پاسخگویی به موقع بر روی فشارهای محیطی نیاز دارند. امروزه توانمندسازی، راهبرد افزایش عملکرد و تأمین بقای سازمان تلقی میگردد. توانمندسازی باید مهم ترین مسئله سازمان در نظر گرفته شود - مزید آبادی فراهانی، 1383 - .از نظر - هال4، - 1994 امروزه تغییرات موجود در محیط، سازمانها را مجبور کرده که به منظور بقای خود در دنیای متلاطم، در نظامهای مدیریت خود بازنگری کنند و توانمندسازی کارکنان را به منزله موضوع اصلی مربوط به عملکردهای رهبری و مدیریت، این امکان را برای سازمانها فراهم ساخته که رقابتیتر شوند
فرهنگ سازمانی