بخشی از مقاله
چکیده:
پیشرفت تکنولوژی و ماشینی شدن زندگی تا حد زیادی از کار کردن بشر کاسته و بر ساعات فراغت او افزوده است همچنین آنها را از نظر جسمی غیرفعال کرده، بطوری که سبک زندگی غیرفعال به یک اپیدمی مهم و خطرناک در جهان تبدیل شده است.
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر برخی ویژگیهای دموگرافیک بر فعالیت های بدنی اوقات فراغت - LTPA - اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور بود، روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود و برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد شده توسط - گودرزی و اسدی؛ - 1379 استفاده گردید که مجددا با استفاده از فرمول آلفایکرونباخ پایایی درونی آن - =0/89 - بدست آمد، استفاده گردید؛ جامعه آماری این تحقیق را تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه پیامنور تشکیل دادند که از میان آنها 151 نفر به عنوان نمونه آماری در دسترس انتخاب شدند 107 - نفر مرد و 44 نفر زن - . پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از آزمون T-test و ضریب همبستگی اسپیرمن به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد و کلیه محاسبات با نرم افزار SPSS/15 انجام پذیرفت و سطح معنیداری آماری - p 0/05 - درنظر گرفته شد.
نتایج نشان داد: ویژگیهای سن، جنسیت، تاهل و تجرد، سطح تحصیلات - رتبه دانشگاهی - و سطح سلامت، با میزان اوقات فراغت ارتباط داشت؛ همچنین این ویژگیها با میزان پراختن به فعالیتهای ورزشی مرتبط بود؛ نتایج نشان داد، سرانه ورزشی با میزان اوقات فراغت اعضای هیات علمی مورد بررسی در این تحقیق ارتباط مستقیم دارد. مدیران منایع انسانی و برنامهریزان اداره رفاه دانشگاه باید با توجه به عوامل تاثیرگذار بر چگونگی گذران اوقات فراغت استادان دانشگاه پیام نور نسبت به غنیکردن این اوقات بویژه با فعالیتهای ورزشی، بپردازند.
مقدمه
پیشرفت تدریجی علوم و تکنولوژی و همچنین ماشینی شدن زندگی تا حد زیادی از کار کردن بشر کاسته و بر ساعات فراغت او افزوده است، نظر به گسترش روز افزون زندگی شهری و دورشدن از زندگی طبیعی آنها را از نظر جسمی غیرفعال کرده، به طوری که سبک زندگی غیرفعال به یک اپیدمی مهم و خطرناک در جهان تبدیل شده است؛ بنابراین بررسی فعالیتهای بدنی اوقات فراغت - LTPA - 1 میتواند نقش مفید و تاثیرگذاری بر برنامهریزی و تعیین راهبردهای عملیاتی جهت غنی کردن اوقات فراغت جوامع با فعالیتهای بدنی ایفا کند.
فراغت پدیدهای است فرهنگی- اجتماعی که از هنگام پیدایش جامعه و فرهنگ اجتماعی به شکلهای مختلف در زندگی اجتماعی و فردی افراد جامعه مطرح بوده است. تحقیقات نشان میدهد که ورزش و فعالیتهای مربوط به آن بیش از هر فعالیت دیگری در پرکردن اوقات فراغت افراد جامعه نقش دارد؛ در برخی از کشورها برنامههایورزشی از چنان جایگاهی برخوردار است که در برنامهریزیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از عوامل مورد توجه و تعیین کننده تلقی میشود
اهمیت ورزش و فعالیتهای بدنی در اوقات فراغت را، نتایج بسیاری از تحقیقات گوشزد نمودهاند و به عنوان یکی از روشهای رایج و مورد استقبال گذران اوقاتفراغت قابل بررسی میباشد. در گزارش سلامت مردم ایالات متحده آمریکا در سال2010 ، پرداختن به فعالیتهای ورزشی در اوقاتفراغت به عنوان یکی از ده روش و شاخص مهم تامین سلامت افراد جامعه ذکر شده است
فعالیتبدنی منظم به منظور کاهش شیوع مرگ و میر بسیاری از بیماریهای غیرواگیردار و مزمن مانند: بیماریهای قلبیوعروقی، دیابت نوع2، فشارخون بالا و چاقی، پوکی استخوان، سکته مغزی و حتی سرطان توسط پژوهشهای زیادی ثابت شده است 4 - و - 3؛ محققان گزارش کردهاند کسانی که در اوقات فراغت فعالتر شرکت میکنند، سطح پایینتر چربیهای مضر مانند کلسترول را در خونشان دارند - 5 - و بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی - WHO - عدم فعالیت جسمانی کافی هر ساله بیش از 1/9 میلیون نفر را به کام مرگ میبرد و بر اساس همین گزارش بیش از %60 از بزرگسالان جهان به اندازه کافی فعال نیستند و سبک زندگی بیتحرک را انتخاب کردهاند
ویژگیهای افراد جامعه مانند: سن، جنسیت، تاهل و تجرد، تحصیلات، میزان درآمد، سطح اجتماعی، سطح سلامتی، مصرف سیگار و...را ویژگیهای دموگرافیک یا جمعیتشناختی گویند - 1 - محققین زیادی تاثیر این عوامل بر میزان و چگونگی گذراندن اوقات فراغت افراد جوامع مختلف را بررسی و تاثیر آنها را بر میزان پرداختن به فعالیتهای ورزشی را مورد مطالعه قرار دادهاند.
الیراپز2 و همکاران - 7 - در سال2012 در یک مطالعه مقطعی از جمعیت شهری جنوب آلمان اعلام کردند، مردان سطح بالاتری از فعالیت جسمانی را نسبت به زنها دارند و تحصیلات ارتباط مستقیم با پرداختن به ورزش در اوقات فراغت دارد و نزدیک به 40 درصد مردم جنوب آلمان هیچ نوع فعالیت ورزشی ندارند. در پژوهش دیگری که بین بزرگسالان شانگهای چین توسط لیسا3 و همکاران - 8 - در سال 2007 انجام شد، آمده است، بیش از %35 مردان شانگهای به طور مستقیم فعالیت ورزشی دارند که پیادهروی و دوچرخه سواری مهمترین فعالیت فراغتی آنها است و سطوح بالاتری از تحصیلات و درآمد بالا ارتباط مثبت با میزان فعالیت ورزشی در اوقات فراغت دارد
و سن ارتباط مثبتی با میزان پرداختن به فعالیت فراغتی دارد.
مارتینز4و همکاران - 9 - در سال - 2009 - در پژوهشی که در جنوب برزیل انجام شده بود گزارش دادند، %55 مردم جنوب برزیل بیتحرک هستند و در میان مردان عدم فعالیتبدنی بالاتر با افزایش سن، تحصیلات پایین و سطح درآمد رابطه معکوس دارد و در میان زنان چگونگی گذران اوقات فراغت و پرداختن به فعالیت ورزشی با میزان تحصیلات و اشتغال آنها ارتباط مستقیم داشت. در پژوهشی دیگر در این کشور که توسط فلریندو - 10 - 5 انجام شده بود اعلام کردند؛ فقط 15 درصد بزرگسالان اوقات فراغت فعال دارند و مردان فعالتر از زنان بودند، با بالا رفتن سن میزان فعالیت جسمانی کمتر میشود و سطح تحصیلات به طور مستقیم با فعالیت فیزیکی ارتباط دارد و وجود مکان مناسب برای گذران اوقات فراغت در نزدیکی خانه با میزان فعالیتبدنی در این اوقات ارتباط داشت.
آدریانا - 11 - 6 اعلام میدارد، علیرغم تحقیقات متعدد که زنان را همواره با نرخ پایینتر از مردان در مشارکت در فعالیتهای جسمانی میدانند، میتوان زنان چین را فعال طبقهبندی کرد، با %63/8 از جمعیت زنان و سن را در ارتباط مستقیم با شرکت در فعالیتهای ورزشی اعلام کردند، همچنین وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالا، بازنشستگی و عدم سابقه بیماری، عدم کشیدن سیگار ارتباط مثبت با مشارکت در ورزش دارند و بر خلاف مطالعات در ایالات متحده و اروپا که مشارکت در فعالیتهای فیزیکی با افزایش سن کاهش مییابد ولی در بین زنان چین این اثر مثبت است.
این در حالی است که ون هال - 12 - 1 عوامل محیطی مانند: دسترسی به محل مناسب برای فعالیتهای جسمانی، حمل و نقل، تراکم ساختمانها، کیفیت محیط زیست، ایمنی محل و میزان ترافیک را مرتبط با میزان فعالیت ورزشی در اوقات فراغت شهروندان اروپایی اعلام میکنند و در پژوهش کلیلند2 و همکاران - 13 - در سال - 2013 - گزارش شده است که زنان اروپایی با طبقه اجتماعی و اقتصادی بالاتر احساس سلامتی بیشتر، سطح فعالیت جسمانی بالاتر در اوقات خود دارند که این میزان را بیشتر از %58 اعلام کردند.
در تحقیق که توسط پیزاوس3 و همکاران - 14 - در یونان انجام گرفت آمده است، %52 از مردان و %48 زنان فعال میباشند و مردان با احتما بیشتری به فعالیت ورزشی میپردازند، زنان و مردان فعالتر کمتر علائم افسردگی داشته و نیمی از جمعیت مورد مطالعه غیرفعال بودهاند.
در مطالعهای که به توصیف الگوهای فعالیت بدنی و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و اقتصادی در شش کشور در منطقه آسیا و اقیانوس آرام پرداخته بود، بایومان4 و همکاران - 15 - به سال - 2011 - گزارش کردند که فعالیت فیزیکی در اوقات فراغت با افزایش سن در چین افزایش یافته ولی در کشورهای فیجی و ناتور، کاهش نشان داد و در کشورهای استرلیا، مالزی و فیلیپین هیچ ارتباطی وجود نداشته است؛ همچنین افرادی که در چین، فیجی و مالزی در مناطق شهری زندگی میکنند و از تحصیلات بالاتری برخوردارند به لحاظ جسمی در اوقات فراغت فعالترند اما در محل کار کمتر فعال میباشند.
در تحقیق دیگری که در سال - 2012 - در کشور تایوان، چن5 و همکارانش - 4 - انجام دادند آمده است؛ افزایش سن را در ارتباط مستقیم مثبت با میزان فعالیت ورزشی در اوقات فراغت عنوان کردهاند، همچنین بزرگسالان با درک بهتر نسبت به امکانات و تجربه ورزشی گذشته در فعالیتهای ورزشی بیشتر شر کت میکردند و کسانی که رسانههای ورزشی را بیشتر مطالعه میکنند و از خودکارآمدی بالاتری برخوردارند، فعالتر بودند.
لینک6و همکارانش - - 16 در مطالعهای با موضوع اختصاص دادن زمان در میان استادان دانشگاه دریافتند که ارتقاء شغلی روی اختصاص دادن زمان تاثیر میگذارد و بیشتر این صرف مسیر شغلی میشود، استادان تمام وقت و دارای ارتقاء شغلی بیشتر وقت خود را صرف تحقیق میکنند اما استادانی که از ارتقاء شغلی برخوردار نیستند فقط تدریس میکنند و در مجموع زنان بیشتر وقت خود را صرف تدریس و مردان بیشتر تحقیق میکنند.
در بررسی نتایج پژوهشهای انجام شده در کشور امیرعباس مومنان و همکارانش - 3 - گزارش کردند، شیوع عدم فعالیت بدنی در بزرگسالان تهران بالا بود و عدم فعالیتبدنی در اوقات فراغت با عوامل سن بالا، سیگار کشیدن، ساعات کار، شاخص توده بدن - BMI - در ارتباط است و اوقات فراغت فعال با میزان آموزش بالا در ارتباط مستقیم بود، مردان بیشتر از زنان فعالند به طوری که بیشتر از %50 مردان و %43 زنان کمتر از 30دقیقه در هفته فعالیت ورزشی دارند و تنها %30 زنان و مردان به طور منظم ورزش میکنند و فعال هستند؛ همچنین تفاوت معنیداری بین میزان پرداختن به فعالیت ورزشی زنان و مردان مشاهده نشد و بین عدم فعالیت جسمانی و سن ارتباط مثبت وجود دارد.
کریمیان و همکاران - 17 - در پژوهشی به بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت اعضایهیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداخته بودند، اعلام کردند که امور ورزشی در اولویت دوم استادان علوم پزشکی اصفهان است و حدود %60 آنها در طول هفته کمتر از 30 دقیقه و فقط %14 بالای 60 دقیقه در هفته به فعالیت ورزشی میپردازند، بین میانگین زمان فعالیتهای فراغتی اعضای هیات علمی بر اساس جنسیت تفاوت معنیداری وجود دارد و با احتمال %99 بین فعالیتهای فراغتی آنها با توجه به سابقه خدمت تفاوت معنی داری بدست آمد و سن تاثیری بر میزان پرداختن به فعالیت ورزشی در اوقات فراغت ندارد.
دارویی - 18 - با عنوان نحوه گذارندن اوقات فراغت استادان دانشگاههای استان اصفهان اولویتهای فراغتی افراد را مطالعه مرتبط با تدریس و انجام امور فرهنگی برشمرد و آقابیگی - 19 - در بررسی اوقاتفراغت اعضای هیاتعلمی دانشگاه اصفهان با تاکید بر فعالیتهای ورزشی به این نتیجه رسید که: بین جنسیت و سن با نحوه گذران اوقاتفراغت رابطه وجود دارد