بخشی از مقاله
چکیده
اقتصاد مقاومتی که در سال 1389 اولین بار ازسوی مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از کارآفرینان کشور مطرح شد و پس از آن نیز در سخنرانی های متعددی مورد تاکید ایشان قرار گرفت در حقیقت اقتصادی را ترسیم می کند که توانایی مقابله با شوک های وارد شده بر اقتصاد را دارد چنین اقتصادی باید قابلیت انعطاف در شرایط مختلف و توانایی عبور از بحران را داشته باشد.
بخش کشاورزی یک بخش بسیار مهم از اقتصاد کشور نه تنها در حوزه تامین غذای هر کشور می باشد بلکه نقش اساسی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی نیز ایفا می کند. تامین امنیت غذایی جامعه به عنوان یکی از تحقق امنیت ملی، از وظایف اساسی دولت ها در هر کشوری محسوب می شود.
همچنین امنیت غذایی از یک سو به عنوان کالای عمومی حکم به دخالت دولت در بازارهای شکست خورده میکند و دخالت از سوی دولت باید کارایی اقتصادی را افزایش دهد، در واقع دخالت دولت باید خالص منافع اقتصادی را افزایش دهد و بیشترین منافع را با کمترین هزینه اقتصادی ممکن به ارمغان آورد و بتواند اهداف اقتصاد مقاومتی را نیز پاسخگو باشد.
مقدمه
اقتصاد ایران به دلیل وابستگی آن به درآمد نفتی و ویژگیهای ساختاری دیگر از جمله شبکه منافع افرادی که دستی در قدرت و ثروت دارند با چالش و آسیبهای جدی روبروست و این موارد ساختاری از جدی ترین موانع اصلاح در کشور است .[8] اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که در سال 1389 اولین بار ازسوی مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از کارآفرینان کشور مطرح شد و پس از آن نیز در سخنرانی های متعددی مورد تاکید ایشان قرار گرفت
اقتصاد مقاومتی در حقیقت اقتصادی را ترسیم می کند که توانایی مقابله با شوک های وارد شده بر اقتصاد را دارد چنین اقتصادی باید قابلیت انعطاف در شرایط مختلف و توانایی عبور از بحران را داشته باشد. برای دستیابی به چنین اقتصادی لازم است نگاه بلندمدت به سیاست های اقتصادی وجود داشته باشد و زیرساخت های اقتصاد به گونه ای طراحی شود تا چارچوب کلی اقتصاد در برابر انواع ناملایمات تقویت گردد همچنین باید با توجه به شرایط جاری اقتصاد کشور و تحریم های بین المللی تحمیل شده، سیاست های خاص و گاهی متفاوت از شرایط عادی اتخاذ گردد
اقتصاددانان بر این باورهستند که اقتصاد مقاومتی واقعی، پدیده ای خاص و پویا می باشد که در آن مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و ترقی ملحوظ باشد. حال باید دید در جامعه کنونی ما که از یک سو وضع تحریم های مختلف اقتصادی، و از سوی دیگر تکیه صرف بر درآمدهای ناشی از فروش نفت، موقعیت کشور را در شرایطی خاص قرار داده، چگونه می توان از این الگوی اقتصادی استفاده کرد و اگر در آینده نتوان بر این مشکل فایق آمد، به طور قطع، کشور با مشکلات عدیده ای رو به رو خواهد شد.
اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آن تاثیرها میباشد و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگیهای خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تأکید گردد. طبق نظر دولتمردان ایران در تعریف اقتصاد مقاومتی، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختیها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی نیاز است .[
در تعریفی دیگر اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی "مقاوم سازی"، "آسیب زدایی"، "خللگیری" و "ترمیم" ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است
به طور کلی منظور از اقتصاد واقعی یک اقتصاد فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته. چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر مهم حرکت و پیشرفت تعریف می شود
بخش کشاورزی در اقتصاد ایران
بخش کشاورزی یک بخش بسیار مهم از اقتصاد کشور نه تنها در حوزه تامین غذای هر کشور می باشد بلکه نقش اساسی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی نیز ایفا می کند. استفاده بهینه در این بخش مثل زمین، آب، سرمایه گذاری در این بخش به منظور افزایش محصولات کشاورزی می تواند جایگزین سایر بخش های تولیدی کشور گردد
بر مبنای اخرین آمارهای بانک مرکزی ایران، تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت ثابت سال 1383 برابر با 1972853 میلیارد ریال است که ارزش افزوده بخش کشاورزی - به عنوان یکی از چهار بخش اقتصاد کشور در کنار نفت، صنایع و معادن و خدمات - برابر با 130952 میلیارد ریال است. این یعنی اینکه مطابق آخرین آمارهای سال 1392، حدود 9 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را بخش کشاورزی به خود اختصاص داده است.
اهمیت بخش کشاورزی با افزایش بهرهبرداری بهینه عوامل تولید در هر جامعهای مشخصتر و آشکارتر خواهد شد و در این صورت کشاورزی قادرخواهد بود که با تحصیل مازاد و جانبی گوناگون به اهداف توسعه و رشد اقتصادی دست پیدا کند.
بهطور خلاصه کشاورزی میتواند نقش خود را به اشکال زیر ایفا نماید:
1. عرضه نیروی کار و سرمایه مازاد،
2. تامین مواد غذایی و مواد خام صنعتی،
3. گسترش صادرات غیر نفتی و تأمین ارز خارجی،
4. تهیه بازار برای کالاهای صنعتی سبک بالادستی و پاییندستی،
5. تشویق سرمایهگذاری در فعالیتهای تولیدی جانبی و صنایع تبدیلی و تکمیلی،
6. رونق مبادلات تجاری محصولات کشاورزی به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی کشور .[11]
امنیت غذایی در بخش کشاورزی
با افزایش پیوسته جمعیت دنیا، نیاز به مواد غذایی روز به روز با سرعت شگرفی در حال افزایش است با وجود پیشرفت های قابل توجه در سه دهه اخیر، مصرف سالانه مواد غذایی در حدود 20 درصد افزایش یافته است و بر اساس برآورده های موجود تا 25 سال آینده باید مقدار تولید محصولات غذایی در کشورهای در حال توسعه 70 درصد بیشتر از تولید فعلی آنها باشد
تا بتواند همگام با جمعیت روبه رشد حرکت کند و جوابگوی نیاز های آنها باشد. با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در تولید، اشتغال و ایجاد امنیت غذایی، کشورهای مختلف جهان، اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه، به روش های گوناگون این بخش را حمایت می کنند
حمایت از بخش کشاورزی همواره مورد توجه دولت هاست و حمایت از بخش کشاورزی جزء جدانشدنی آن به شمار می رود. سیاست های حمایتی از مهم ترین سیاست های اقتصادی در بخش کشاورزی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به شمار می روند. امروزه، اهمیت و جایگاه منحصربه فرد بخش کشاورزی در قالب کارکردهای کلاسیک و متداول آن همچون تأمین مواد غذایی و مواد خام صنایع، صادرات، ارزآوری و اشتغال نه تنها تضعیف نشده، بلکه در روند توسعه کشورهای پیشرفته بیش از پیش تقویت شده است