بخشی از مقاله

چکیده

یکی از راههای پاسخگویی سازمانها به الزامات محیطی استفاده از کارآفرینی سازمانی است. وضعیت اقتصادی کشور و ترکیب جمعیتی امروزه بیش از پیش ما را نیازمند یافتن زمینههای پیشرو در صحنه اقتصادی میکند از این رو شناخت موانع تحقق کارآفرینی میتواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی جهت ارائه مدل، الگوها و راهکارهای مناسب به منظور آموزش، تربیت و استفاده بهینه از نیروی فعال و کارآفرین باشد.

با توجه به این مهم و خلاء تحقیقاتی در این زمینه، در تحقیق حاضر به تبیین کیفی موانع کارآفرینی پرداخته شده است. نتایج نظری این تحقیق می تواند به عنوان راهنمای راهو مکملّی در راستای توجه بیشتر به کارآفرینی جهت دستیابی به نوآوری و بهرهوری در سازمانهای دولتی باشد.

-1 مقدمه:

در عصر حاضر سازمانها به صورت فزاینده ای با محیطهای پویا و در حال تغییر مواجه اند، بنابراین به منظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. به بیان دیگر با توجه به سرعت شتابنده تغییرات و تحولات علمی، تکنولوژیک، اجتماعی، فرهنگی و ... در عصر حاضر، سازمانهایی موفق و کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونی ها را نیز در آینده پیش بینی کرده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آینده ای بهتر هدایت کنند

چرا که »تنها با بهره گیری خلاقانه از تغییر، برای هدایت کردن خود تغییرات است که می توانیم، از آسیب شوک آینده در امان بمانیم و به آینده ای بهتر و انسانیتر دست یابیم

در این میان سازمانهای هوشمند باید به دنبال ایجاد شرایطی باشند که بتوانند افراد خلاق و کارآفرین را هرچه بیشتر جذب، مدیریت و نگهداری کنند تا از مزایای کارآفرینی سازمانی هرچه بیشتر بهرهمند شوند - آقائی،1378،ص. - 1 سازمانها باید به طور پیوسته با ترکیب جدیدی از منابع، مزیتی جدی فراهم آورند. اینجاست که اهمیت نیروی انسان خلاق و به عبارت دیگر، کار آفرینان سازمانی برجسته میشود. وجود بستر مناسب برای فعالیتهای کار آفرینانه در سازمانها و همچنین محیط بیرونی پشتیبانی کننده از این گونه فعالیتها از مهمترین عوامل کار آفرینی سازمانی به شمار میروند

به علاوه امروزه سازمانها نمی توانند با اندکی افراد خلاق و کار آفرین بر رقبای خود فایق آیند؛ آنها باید شرایطی را فراهم سازند تا همه کارکنان روحیه کار آفرینی پیدا کنند و بتوانند فعالیتهای کار آفرینی فردی و گروهی خود را به راحتی به اجرا در آورند. ایجاد چنین سازمانهایی در گرو عوامل کلیدی همچون شناخت شرایط محیطی، درک عواقب وضع موجود، احساس نیاز به تغییر اساسی، شناخت ویژگیها و اهمیت کارآفرینها، شناخت ویژگیهای سازمان کارآفرین و ایجاد بستر مناسب برای جذب کار آفرینها است

امروزه توسعه فعالیتهای اقتصادی و کارآفرینی، راهبردی اثربخش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته میشود. توسعه فعالیتهای اقتصادی به معنی فرآیند کشف و بهره برداری از فرصتها به منظور ارزشآفرینی در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی تلقی شده و لذا نقش شایستهای برای حضور فعالتر در بازارهای جهانی، مقابله با رقبا، اشتغال زایی پایدار، توسعه عدال، کاهش فقر و حل مشکلات بخش های عمومی و خصوصی دارد.

بی شک توسعه فعالیتهای اقتصادی به عنوان اجرایی ترین و عملی ترین استراتژی برون رفت از بن بستها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیازمند شناسائی و رفع موانع آن است. ظرفیت سازی برای توسعه فعالیتهای اقتصادی از یک سو مستلزم ارائه آموزش ها و مهارتهای کار آفرینی با رویکرد بازار محور و بر اساس نیازهای جامعه در همه سطوح آموزشی میباشد و از سوی دیگر نیازمند شناخت و رفع موانع در ایجاد زمینه های مناسب در راستای توسعه فعالیت های تولیدی و خدماتی است. سازمانها با مشکلات روز افزونی برای حفظ و ارتقای وضع وجود خود در بازار دارند و بسیاری از آنها مجبورند که ماموریت و راهبردهای کلی خود را دوباره ارزیابی کنند.

شایان ذکر است که اجزا و عناصر اصلی راهبرد کار آفرینی در سازمانهای غیر انتفاعی همان اجزا و عناصر راهبرد کارآفرینی در سازمانهای انتفاعی یعنی پیگیری فرصت ها، فرهنگ سازمانی، توانمندی کارکنان، ساختار و ارتباطات، پاداش و قدر دانی، کار گروهی، خلاقیت و کار آفرینی در نظر گرفته میشود. یکی از راههای پاسخگویی سازمانها به الزامات محیطی و پشتیبانی از ماموریتشان استفاده از کارآفرینی سازمانی است - ساندرا دوبینکی، . - 2000

اهمیت کار آفرینی به آنجا رسیده است که بعضی از صاحبنظران آن را یکی از عوامل تولید، مانند سرمایه و کار - به غیر از نیروی انسانی - ، میشناسند و آن را موتور توسعه اقتصادی میدانند. سالهاست که موضوع کار آفرینی در کشورهای توسعه یافته مورد توجه دانشمندان، مسئولان و مردم قرار گرفته و به صورت یکی از پر طرفدارترین رشتههای دانشگاهی در آمده است

همچنین با توجه به افزایش سریع رقبای جدید و احساس حس بیاعتمادی نسبت به شیوههای مدیریت سنتی در سازمانها و نیز از دست دادن بهترین نیروهای کاری،ضرورت کار آفرینی در سازمان ها جدی است - احمد پورداریانی، . - 1378 با توجه به این اهمیت و ضرورت تحقیقات مختلفی پیرامون کارآفرینی صورت گرفته اما تحقیقات بسیار متعدد و پراکنده میباشند. از این رو در این تحقیق مروری کیفی - ترویجی بر تحقیقات انجام شده در زمینه موانع کارآفرینی صورت گرفته تا بر این اساس دیدگاهی کلی در این زمینه حاصل شود.از این رو با توجه به این مهم، در این تحقیق به این مسأله پرداخته میشود که" موانع کارآفرینی در سازمانهای دولتی کدامند؟"

-2 روش تحقیق:

با توجه به اینکه، هدف این تحقیق توسعه دانش کاربردی در زمینه تعیین موانع کار آفرینی در سازمانها است؛ بنابراین تحقیق حاضر از نظر هدف»کاربردی« است. از نظر گردآوری دادهها توصیفی محسوب میشود، و از آنجا که تحقیق از مبتنی بر اطلاعات موجود است تحقیق از نوع کیفی و مروری است.

-3 ابزار جمع آوری:

جهت جمع آوری دادهها در این تحقیق، از روش کتابخانهای استفاده شده است. برای نگارش ادبیات تحقیق - مبانی نظری و پیشینه تحقیق - ، از روش کتابخانهای، مجلات، مقالات کنفرانسها و سایت های معتبر علمیمختلف استفاده شده است.

-4 بدنه اصلی تحقیق

-1-4 مفهوم کارآفرینی

در تعریف واژه کارآفرینی میان صاحب نظران اتفاق نظر وجود ندارد، در حقیقت از معنی کلمه آن نمیتوان به مفهوم واقعی آن پی برد. ریشه واژه کارآفرینی از کلمه فرانسویEntreprendre به معنای متعهد شدن نشات گرفته است. در واژه نامه وبستر: کارآفرین کسی است که متعهد می شود خطرهای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی اداره و تقبل کند

کارآفرینی فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید میشود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع، به منظور بهره گیری از فرصت ها - سعیدی کیا، 1388، . - 23 پیتر دراکر در خصوص کارآفرینی چنین می گوید "اکثر چیزهایی که درباره کارآفرینی می شنوید و آمریکا را پیشرو در تفکر مدیریتی قلمداد میکنید، گزافهای بیش نیست، نه سحری در کار است، نه رازی در میان است و نه ربطی به ژن دارد. کارآفرینی یک علم است و همچون علوم دیگر می توان آن را فرا گرفت

از سویی کارآفرینی عبارت است از ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصت ها - همان منبع، . - 18 در اوایل سده شانزدهم کسانی را که در سمت هدایت ماموریت های نظامی بودند کارآفرین می خواندند، از آن پس برای انواع مخاطرات نیز همین واژه با محدودیت هایی مورد استفاده قرار می گرفت

کارآفرینی موضوعی میان رشته ای است و در برگیرنده رویکردهای خلاقیت شناختی، مدیریتی، روان شناختی، جامعه شناختی و اقتصادی میباشد. از کارآفرین و کارآفرینی تعاریف مختلفی مطرح شده است که از میان آنها سه تعریف با رویکردی جامعه شناختی، روانشناختی و مدیریتی مورد تامل قرارمی گیرد - گلستان هاشمی، 1382، . - 10-11کارآفرینی عبارت است از قبول مخاطر، تعقیب فرصتها و ارضای نیازها و خواست ها از طریق، نوآوری و تاسیس یک کسب وکار کارآفرین فردی است که یک کسب وکاررا ر اه اندازی می کند و یا از طریق رو ش های نوآورانه آن را بهبود می بخشد

کارآفرینی درون سازمانی فعالیتهایی است که به طور صریح از حمایت قانونی و منابع انسانی در جهت تلاش های نوآورانه برای ارائه محصول جدید، رشد، بهبود محصول و فرآیندهای جدید تولید، برخوردار میگردد - احمدپورداریانی، . - 1381 سازمان کارآفرین: سازمان کارآفرین سازمانی است که بدون در نظر گرفتن منابع موجو د و تحت کنترل، فرصت ها را پیگیری میکند در رویکردی جامعه شناختی کارآفرینی نوعی فعالیت اجتماعی ارزشمند است و با مفاهیم جامعه شناختی مانند نیاز جامعه، حل مسئله اجتماعی و فرهنگ توصیف می گردد.

رویکرد روانشناختی، عبارت است از نوعی نگرش، رفتار و به طور کلی نوعی سبک زندگی است و با مفاهیم روانشناختی همچون شناخت، شخصیت، یادگیری و انگیزش توصیف میشود. در رویکرد مدیریتی، کارآفرینی نوع خلاقی از فرآیندهای مدیریتی است و با مفاهیم مدیریتی از قبیل طراحی راهبرد، برنامهریزی و سازماندهی توضیح داده می شود.

-2-4 تاریخچه کارآفرینی

اگر چه شروع کارآفرینی به سالهای قبل از قرون وسطی برمیگردد؛ ولی در قرون وسطی به کسانی که مسئول اجرای کارهای عمرانی بزرگ بودند، کارآفرین میگفتند، در قرن هفدهم کارآفرین به کسی اطلاق میشد که به منظور عرضه خدمات یا تهیه محصولات با دولت قرارداد میبست - عابدی،. - 8:1384 در قرن هیجدهم به دنبال صنعتی شدن جوامع بین صاحب سرمایه و فردی که به سرمایه نیاز دارد تفاوت گذاشته شد. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بین مدیران و کارآفرینان تمایزی قایل نبودند.

در اواسط قرن بیستم کارآفرین نوآور پایه ریزی شد در این دوران بین مدیر و کارآفرین تمایز ایجاد شد. در این دوران شومپیتر - - 1934 استاد دانشگاه هاروارد نقش مدیران و افرادی که کسب و کار ایجاد مینمایند را از کارآفرین جدا نمود. به زعم وی هر کدام از فعالیتهای زیر کارآفرینی است: ارائه کالایی جدید؛ ارائه روشی در فرآیند تولید جدید؛ گشایشی بازاری تازه؛ یافتن منابع جدید و ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت

به زعم وسپر - 1980 - کارآفرین از دید اقتصاد دانان، روانشناسان، تاجران و سیاستمداران متفاوت است، او کارآفرینی را به کارآفرینی داخلی و مستقل تقسیم بندی نمود. در سال 1985 پینکات واژه کارآفرینی سازمانی را ابداع کرد. از طرف دیگر در آمریکا از اواخر دهه 1960 تا 1980 تعداد 163 دانشکده دورههای کارآفرینی را در زمره آموزشهای خود قرار دادند.

در پنج سال اول دهه هشتاد این دانشکدهها رشد زیادی کرد، در سال 1990 تعداد 500 دانشکده دورههای آموزشی در زمینه کارآفرینی برگزار میکردند، در دهه 1990 کارآفرینی درون سازمانی رشد بسیار شدیدی کرد. لازم به ذکر است از ابتدای دهه 1980 پژوهش در زمینه آموزش کارآفرینی مورد توجه قرار گرفت و از سال 1985 همزمان با افزایش تعداد دورههای آموزشی در خصوص روند کارآفرینی روند دیگری نیز در خصوص شناسایی افراد مناسب برای آموزش اهداف خاص آموزش، شیوههای یادگیری و انواع محتوای درسی آغاز شد.

لازم به ذکر است در دهه 80 و 90 پژوهشهای مربوط به کارآفرینی رشد خوبی داشت اگر چه هر چه به زمان حاضر نزدیکتر میشد پژوهشها منسجمتر و هدایت شدهتر بود - هیسریچ و پیترز،. - 1383از دیگر سوی فرآیندهای کارآفرینی مانند کارآفرینی علمی، کارآفرینی فناورانه و کارآفرینی خدماتی، به علت ویژگی های ارزش آفرینی، سرمایه آفرینی، اشتغال آفرینی و سودآوری نقش مهم و بنیادی درفرآیند رشد و توسعه اقتصادی ایفا می نمایند، همچنین کارآفرینی را می توان یکی از موثرترین راه کارهای مواجهه با معضل بیکاری دانست، چون کارآفرینی اشتغالزا نوعی فرآیند برای خلق فرصت های شغلی جدید میباشد. بنابراین کارآفرینی از این طریق نقش مهم و بسیار تاثیرگذاری بر فرآیند رشد و توسعه اقتصادی ایفا می نماید

-3-4 انواع کارآفرینی
کارآفرینی به دو نوع کارآفرینی فردی - کارآفرینی آزاد و مستقل و کارآفرینی درون سازمانی - و کارآفرینی سازمانی تقسیم می شود.

1-3-4 کارآفرینی فردی که خود بر دو نوع است:

الف - کارآفرینی آزاد و مستقل: حالتی که فرد کسب و کار مستقلی را ایجاد میکند - احمدپور،1385، . - 51 این نوع کارآفرینی، فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایت مندی و یا تقاضای جدید می گردد. کارآفرین مستقل فردی است که مسئولیت اولیه جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار را به عهده می گیرد و مشخصه اصلی کارآفرینی، نوآوری میباشد

در این جا فرد با اتکا به منابع مالی خویش و با داشتههای ذاتی خود یک کار جدید را شروع مینماید و برای رسیدن به موفقیت تمام تلاش خود را می کند. برای مثال شرکت های کوچک و متوسط که تحت عنوان «SME » نامیده میشوند محصول فرآیندهای کارآفرینی مستقل هستند

ب - کارآفرین درون سازمانی: فرآیندی که کارآفرین با زحمت بسیار و معمولا بدون حمایت و رضایت سازمان طی میکند تا فعالیت کارآفرینانهای را در سازمانی که معمولا سنتی و بروکراتیک است، به ثمر برساند. کارآفرینی درون سازمانی به شدت در فعالیتهای کارآفرینانه و نیز جهت گیری های مدیریت ارشد سازمان بازتاب مییابد. این تلاشهای کارآفرینانه، چهار عنصر کلیدی را شامل میشوند، که عبارتند از اقدام به فعالیتهای کارآفرینانه اقتصاد نوپا، ابداع و نوآوری، نوسازی خویشتن و در نهایت تأثیرگذاری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید