بخشی از مقاله
چکیده
در شعر فارسی وسیع ترین افق معنوي و عاطفی، افق شعرهاي غنایی است و غزل فارسی که یکی از غنی ترین قالب هاي شعر است نمونه کاملی است که می توان همه مفاهیم غنایی شعر را به خوبی در آن دید. از آنجا که قالب اصلی شعر نزاري، غزل غنایی است و عشق از اصلی ترین موضوعات شعر غنایی و جان مایه ي شعر و ادب فارسی به شمار می آید، این مقاله برآن است که چگونگی تجلّی عشق رابه عنوان پر بسامد ترین نوع شعر غنایی در شعر حکیم نزاري ذیل عناوین: انواع عشق، ستایش عشق، توصیف معشوق، صفات عاشق حقیقی، عوارض عشق و عاشقی - وصل و فراق و هجران - و تقابل عقل و عشق به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد.
کلید واژه: شعر غنایی، شعر حکیم نزاري قهستانی، غزل، عشق.
مقدمه
»غنا« در لغت به معنی سرود، نغمه و آوازخوش طرب انگیز است و شعر غنایی به شعري گفته می شود که گزارشگر عواطف و احساسات شخصی شاعر باشد. " شعر غنایی در اصل شعري است که احساسات و عواطف شخصی را مطرح می کند. این گونه اشعار در یونان باستان همراه سازي به نام لیر خوانده می شد؛ از این رو در زبان هاي فرنگی به اشعار غنایی، "لیریک" می گویند. لیریک را در عصر ما شاید به پیروي از عرب ها که به شعر عاشقانه و عاطفی »اشعار الغنایی« می گویند، به غنایی ترجمه کرده اند و به دو معنی اشعار عاشقانه و بزمی به کار می برند" - شمیسا، - 119 : 1374 دهخدا نیز با تأیید این مطلب، دامنه شعر غنایی را بسیار گسترده می داند: "شعر غنایی یا موسیقی: شعري است که حاکی از عواطف و احساسات روحی باشد؛ فخر، حماسه، حکمت و تعلیم، مدح و هجا، رثا، تشبیب، وصف مناظر و نظایر آنها همگی در این قسم داخل هستند." - دهخدا، " . - 16820 :1377 به بیان دیگر نوع غنایی، آن نوع ادبی است که در آن نخستین هدف شاعر، گزارش عواطف درونی با بیانی زیبا می باشد. دایرهي این عواطف، بسیار گسترده و در عین حال متنوع است؛ از احساسات عاشقانه و تغزّل گرفته تا عواطف طرب انگیز، تمسخرآمیز، دردآلود و حزن انگیز و همهي عواطف فردي و اجتماعی دیگر." - زرقانی، - 91 -92 :1388 لازم به ذکر است که ذیل عنوان تجلّی عشق در شعر حکیم نزاري، به این شیوه و با این نوع نگاه و تقسیم بندي کاري انجام نشده، اما در بین منابع مورد بررسی، بايبوردي در کتاب »زندگی و آثار نزاري« اشارهاي به جلوههاي غنایی در غزلهاي نزاري کرده و ویژگیهاي صنعت شعري وي را بیان نموده است.
پیشینه ي شعر غنایی
شعر غناییاز جمله کهن ترین نوع اشعار فارسی می باشد زیرا بیانگر احساسات و عواطف درونی انسان است. "در قلمرو هنر شعر، نوع غنایی، کهن ترین شکل آن است که به وسیله ي شاعر صاحب دلی سروده شده و بی گمان اولین بشري که بر سطحکرهي زمین شعر گفته، به زبان دل سخن گفته و احساسات و تراوش روح خود را بیان کرده است؛چنین شعري بی شک از نوع غنایی بوده است." - رزمجو، - 84 :1382 اشعار عاشقانه در ادب فارسی از اواسط قرن سوم _ یعنی از نخستین روزگار پیدایش شعر دري آغاز میشود.از آن عهد است که شاعران به سرودن نوع خاصی از شعر به نام غزل یا تغزّلات دل پسند در تشبیب قصاید می پردازند؛همین تشبیب در اشعار است که اندك اندك، رنگ تغزّلی میگیرد و به صورت غزل، نوع و قالبی خاص از هنر شعري را به وجود میآورد. نخستین غزلهاي دلنشین پارسی از آن رودکی سمرقندي است. در نیمهي اول قرن پنجم، غزل و تغزّل در شعر فرّخی سیستانی، به کمال میرسد.
در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجري، در دیوانهاي شاعرانی چون: سنایی وامیر معزّي به غزلهاي فراوانی برمیخوریم و این نشان میدهد که غزل به تدریج به عنوان نوع خاصی از شعر، وسیلهاي میشود براي بیان عواطف و احساسات شخصی شاعران. همچنیناز اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم به بعد، به تدریج عدهاي از صوفیه غزلهاي عارفانه را به وجود آوردند. از کسانی که در این زمینه توانست موفّقیت شایانی کسب کند، سنایی غزنوي است که بعد از او سرودن غزلهاي عرفانی بسیار متداول شد و در اوایل قرن هفتم، فریدالدین عطّار، آنها را تکامل بخشید و پس از او، جلالالدین مولوي و فخرالدین عراقی، غزلهاي عارفانه را به اوج رساندند. غزلهاي عاشقانه نیز در قرن هفتم به وسیلهي سعدي شیرازي و پس از او حافظ، به حد اعلاي کمال میرسد. - شمیسا، 125:1374، با تلخیص -
گسترهي معانی شعر غنایی
در شعر فارسی وسیعترین افق معنوي و عاطفی، افق شعرهاي غنایی است. موضوعاتی که در ادب فارسی، حوزهي شعر غنایی را تشکیل میدهد تقریباً تمام موضوعات رایج است بجز حماسه و شعر تعلیمی و در یک نگاه اجمالی؛ شعرهاي عاشقانه، عرفانی، مذهبی، هجو، مدح و وصف طبیعت، همگی مصادیقی از شعر غنایی به شمار میروند. بارزترین نوع شعر غنایی در ادبیات فارسی، غزل است که خود به دو نوع عاشقانه و عارفانه تقسیم میشود. "بجز برخی از آثار غنایی که جنبهي شخصی محض دارد، اصولاً شعر غنایی شعري است کاملاًاجتماعی و مقصود از شعر غنایی، سخن گفتن از احساس شخصی است به شرط این که از دو کلمهي »احساس« و»شخصی« وسیعترین مفاهیم آنان را در نظر بگیریم، یعنی تمام انواع احساسات از نرمترین تا خشنترین آنها را با همهي واقعیاتی که وجود دارد؛ احساس شخص بدان معنی که از روح و احساس شاعر مایه گرفته باشد و به اعتبار این که شاعر فردي است از اجتماع لذا روح او نیز