بخشی از مقاله

چکیده

آغاز نخستین رگههاي شعر شکوایی به قرن سوم هجري برمیگردد. دیوان شاعران بزرگ ادب فارسی، سرشار از شکواییههایی است که به دلیل احتوا بر عواطف و بیان حالات و احساسات درونی شاعران از زیرعناوین ادب غنایی شمرده شده است. از این رو در شعر فارسی، وسیعترین دامنه معنوي آثار بزرگان ادب، افق شعر غنایی است. تقریباً تمام موضوعات ادب فارسی بجز - حماسه و شعر تعلیمی - در این حوزه گنجیدنی است.

نزاري قهستانی شاعر غزلسرا و اهل ولاي اواخر قرن هفتم، از زمرة شاعران بزرگ، اما ناشناخته ادب فارسی است که دیوانش از حیث مضامین غنایی پربار و نیز سرشار از مضامین شکوایی است. ما به دلیل تنگناي مجال، تنها به معرفی گزیدهاي از شکواییههاي او در دو حوزة شخصی و اجتماعی پرداختهایم و نیز به منظور پرورش مطلب و نشان دادن اهمیت و پیشینه موضوعات، به فراخور مضامین از شواهد شعري شعراي نزدیک به عصر وي، بهره بردهایم.

کلیدواژه: نزاري قهستانی، شعر غنایی، شکواییه، شخصی، اجتماعی.

مقدمه

شعر شکوایی بیشک از ژرفترین و انسانیترین بخشهاي ادب غنایی و منظوم ایران است، زیرا تا دل سرایندهاي به درد نیامده و از امري ناگوار آزردگی حاصل نکرده باشد، زبان به گلایه نخواهد گشود. گونههاي مختلف این شکوائیهها از قبیل شکوائیههاي شخصی، اجتماعی، سیاسی، عرفانی، فلسفی، دینی، عاشقانه و... تواند بود. این شکوائیهها در قوالب شعري متنوعی چون قصیده، غزل، مثنوي، قطعه، رباعی، دوبیتی، تکبیتی و... سروده شدهاند.

اهمیت شکواییهها بیشتر در شناساندن روحیات سرایندگان و نمایش اوضاع و احوال زمانه آنان است؛ زیرا هر شکواییه، علاوه بر آشکار ساختن وضع نامطلوب زندگی شاعر، از جامعه آرمانی او نیز تصویر روشنی به دست میدهد. ما نیز امروزه در حکم خوانندگانی از نوع بشر، درد مشترك خویش را در لابه لاي این شکایات میجوییم و با خواندن میراث گلایهآمیز پیشینیان، با احساس همدردي با آنان، به نوعی از آرامش دست مییابیم.

هر نویسنده یا شاعري ممکن است در طول حیات خویش به مقتضاي انسان بودنش، شکوه و گلایهاي داشته باشد و آن را به انحاء مختلف به ظهور برساند. این شکایات نمایانگر واقعیات و زوایاي پنهان و آشکار زندگی او، وقایع دنیاي پیرامون و نیز محصول افکار و احوال درونی و شخصیتی اوست، این افکار و احوال نیز خود زاییدة سلسلهاي از عوامل گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادي و یا شرایط زمانی و مکانی، فلسفه و عرفان، دین و مذهب و مسائلی از این دست است که زیربناي اندیشه و باور او را تشکیل دادهاند.

بیگمان شناخت واقعی و درست این عوامل ما را در درك راستین درونیات شاعران و نویسندگان و فهم منطقی شکواییههاي آنان یاري خواهد کرد. واضح است که زبان تنها وسیله ارتباط و بیان مقصود نیست. بلکه وسیله اندیشیدن است. مردمی که زبانی پرمایه و توانا ندارند، از فکر بارور و زنده و آفریننده بیبهرهاند... هرقدر شاعر و نویسندهاي جهان اندیشه و تخیلش پهناورتر و موضوع سخنش متنوعتر باشد، ناگزیر براي آنچه در فکر و ضمیر دارد به زبانی وسیعتر و غنیتر نیازمند است.

در این راستا یکی از مظاهر غنا و توانش وسیع زبان فارسی، میراث شکواییههاي شاعران آن از قدیمالایام است که گنجینه سرشاري از معارف متنوعی را در خود جاي داده است. لذا بررسی این بخش از ادب غنایی و گوناگونیهاي آن، میتواند شناخت اوضاع و احوال روانی شاعران ایرانی و حال و روز جوامع آنان را براي ما تسهیل کند. شفیعی کدکنی اعتقاد دارد: خلاف معتقدین شعر غرب که شعر غنایی شاعران را تبلور خویشتن خویش میدانند، ادبیات غنایی، محصولی کاملا اجتماعی است ؛ به طوري که اگر تعریف این گروه را بپذیریم، بخش عمدهاي از شعر غنایی را باید از حوزة تعریف غنایی بیرون کنیم.

لذا ایشان تعریف دقیق شعر غنایی را چنین میدانند: شعرغنایی سخن گفتن از احساسات شخصی است به شرطی که از دو کلمه »احساس« و »شخصی« وسیعترین مفاهیم آن ها را در نظر بگیریم؛ یعنی تمام انواع احساسات از نرمترین احساسات تا درشتترین آن ها با همه واقعیاتی که وجود دارد. احساس شخصی بدان معنی که خواه از روح شاعر مایه گرفته باشد و خواه از احساس او، به اعتبار این که شاعر فردي است اجتماعی، روح او نیز در برابر بسیاري از مسائل با تمام جامعه اشتراك موضع دارد.

لذتها و شاديهاي شاعر و بدبینیهاي برخاسته از دست نیافتن به آرزوها و رنج حاصل از اندیشه بودن و دست نیافتن به آزادي و دنیاي آرمانی و مطلوب، از جمله موضوعات شعر غنایی است. در شعرِ فارسی، وسیعترین افق معنوي و عاطفی، افقِ شعرهاي غنایی است. موضوعاتی که در ادب فارسی حوزة شعر غنایی را تشکیل میدهد، تقریباً تمام موضوعات رایج است بجز حماسه و شعر تعلیمی. و در یک نگاه اجمالی، شعرهاي عاشقانه، عرفانی، مذهبی، هجو، مدح و وصف طبیعت همگی مصادیقی از شعر غنایی به شمار میرود.

شکواییه هاي منظوم در اصطلاح ادبی اشعاري است که ناکامیها، رنجها و نومیديهاي شاعر را بیان میکند و دردهاي فکري، روحی و اجتماعی آنان را شرح میدهد. بنابراین چنین اشعاري حاوي مضامینی چون شکایت از روزگار، بخت و سرنوشت، پیري و ناتوانی و فقدان نیروي جوانی، مردم زمانه، سختیهاي زندگی، ارباب قدرت و جز اینهاست. در حوزة گلایههاي شخصی و اجتماعی، شواهدي از شکایات متعدد هست که در زبان ادبی و هنري شاعران آزاده و عاشق پیشه - بویژه نزاري قهستانی - توان بروز و ظهور یافته است. نزاري که قسمت عمدة دیوانش را غزلیات تشکیل میدهد، زبانی ساده و بیپیرایه و خالی از تکلّف دارد.

فصلنامه تخصصی سبک شناسی نظم و نثر فارسی، محقق،مهدي و رحیم سلامت آذر مقاله بررسی برخی از ویژگیهاي سبکی یا تصویرهاي شاعرانه در غزلیات حکیم نزاري ما در این رساله با نظرداشت کوتاهی مجال، کوشیدهایم تا با بررسی اجمالی چندوچون اشعار شکوایی در دو حوزة شخصی و اجتماعی، تصویري مختصر از اندیشه و بیان نزاري نشان دهیم، باشد که راهی فرارويِ برونرفت دیوان وي از ناشناختگی نهاده باشیم.

شکوائیههاي شخصی

در این نوع از شکواییهها که میان شاعران پارسیگوي اشتراك دارد و تقریباً در همه دواوین آنان یافت میشود، شاعر از ناداشتهها و کمبودهایی همچون: ضعف جسمانی و پریشان حالی، بیماري، ضعف و ناتوانی و کاهش قواي جسمانی و جوانی، خواري و بیکسی، تنهایی و بیهمدمی، ناداري و محرومیتهایی نظیر آن، گلایه میکند. بخش اعظم شکواییههاي شخصی به ناکامیهاي عاشقانه تعلق دارد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید