بخشی از مقاله
چکیده
بیان نظریههای انتقادآمیز اجتماعی در دیوان حکیم نزاری قهستانی، حاکی از آن است که تفکرات اجتماعی نزاری پویا و ستیزنده است. نمونههای بارز و کامل آن را میتوان در غزلیات وی مشاهده کرد. شاعر جسور و منتقد قهستان، زبان گویای جامعه خود بوده و مسائل مختلف اجتماعی را به شیوههای گوناگون از دم تیغ انتقاد خود گذرانده است.
با این توضیح، مقاله حاضر به بیان شیوههای نقد و بازخواست اجتماعی در دیوان نزاری قهستانی پرداخته است و به این سؤال پاسخ خواهد داد که نزاری در مواجهه با نظام سیاسی و اجتماعی عصر خود، چه راهبردهای انتقادی را در پیش گرفته است؟ دستاورد این پژوهش که به صورت کتابخانهای و در سطح غزلیات در دیوان دو جلدی وی انجام گرفته است، نشان میدهد نزاری در جای جای اشعارش زبان به شکوه می گشاید و نظریات جسورانه و افشاگرانه اجتماعی خود را با شیوههای مختلف بیان میکند.
وی با تکیه بر خلاقیت هنری بالای خود، به بازخواست مسائل اجتماعی، انتقادی، فرهنگی و سیاسی میپردازد. انتقادهای وی عموماً به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم است که با شگردهایی چون خود انتقادی، امر و نهی مستقیم، تمثیل، تقدسزدایی از پدیده-های مقدس، عقلستیزی، نقد اربابان قدرت و طبقات اجتماع، پناه بردن به می و مطرب و....بیان شده است.
مقدمه
هنر مسائل سیاسی و اجتماعی را به دوشیوه بازگو میکند: یکی مستقیم و افشاگرانه و دیگری غیرمستقیم یا تمثیلی و کنایی. چون ارتباط میان اندیشه و شرایط مادیمؤثّر در شکلگیری آن در شیوهی غیرمستقیم پیچیدهتر و مبهمتر است، اثر هنری متعالیتری پدید میآید. میتوان گفت ادبیات از جمله منابعی است که رویکردش به اجتماع بویژه در موضوعات انتقادی غیرمستقیم است. درتاریخ ادبیات فارسی، دورهای نیست که آثار ادبی از شرایط جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأثیر نپذیرفته و بازتابش نداده باشند.
میتوان انتقادات را از لحاظ درون مایه به .1 انتقادات سیاسی .2 انتقادات اجتماعی .3 انتقادات اخلاقی .4 انتقادات عرفانی .5 انتقادات فرهنگی .6 انتقادات دینی .7 اقتصادی و ... تقسیم کرد.
صرفنظر از اهداف و کارکردهای هنری و زیباییشناسی ادبیات و آثار ادبی، آن را برای تسهیل تکامل جوامع بشری و ابزاری برای مبارزه با ناهنجاریها و کجرویهای اجتماعی دانسته و گفتهاند:»ادبیات، مفهومی است که هر صاحب نظری آن را به گونهای هماهنگ با جهانبینی اجتماعی، علمی و مذهبی خویش تعبیر میدهد... و رسالت حقیقی آن روشنگری اذهان و تلطیف احساسات بشری و بارور ساختن امیال پاک مهرورزی و همدردی میان انسانها و به کلامی دیگر، ارج نهادن به آرمانهای والای انسانیت است
محور اصلی شعر نزاری غزل غنایی است. غزل هایی که در آن از قضایای ممنوعه سخن میگوید و مسائل اجتماعی که او را آزار میدهد سخت به باد انتقاد میگیرد حدود1400 غزل در دیوان وی گرد آمده است که دولتشاه با استناد به همین غزلها نزاری را شاعری خردمند، با قریحه و سخنان او را زیبا و دلنشین توصیف میکند. برتلس نخستین پژوهشگر آثار نزاری مهارت او را در حد والایی میبیند وی دربارهی منظومهی دستورنامه مینویسد: صنعت شعر او در حد کمال است در سرودن هر بیت کوچکترین جزئیات مورد توجه بوده، قافیهها رسا، مشخص و شعر از تکرار زائد عاری بوده است.
پرداختن نزاری به مسائل اجتماعی آن هم از منظر نقد و طنز و درپوشش ایهامها و کنایههای دلپذیر، غزلهای قلندرگونهای را بر زبان او جاری کرده است که شاعر در آنها، به مقررات کلیشهای و دست و پاگیر، اعتراض میکند. غزلهایی که انعکاس واقعیات اجتماعی و نشان دادن هرج و مرج جامعهی عصر اوست.
در دیوان نزاری صحنههای اعتراض به صاحبان زر و زور و دفاع از بیزبانان مظلوم تابلوهای گویایی از انحرافات اجتماعی است که در این مقاله نگارندگان را بر آن داشته تا شیوههای این انتقادها و اعتراضها را بررسی کنند. در این مجال و مقال غزلیات نزاری با نگرش جامعهشناختی و به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا از قالب غزل انتقادی بحث خواهد شد؛ چیزی که نزاری به عنوان یکی از نخستین شاعران، این قالب را هویتی جدید بخشید و پس از او حافظ به تأسی از او این مسیر را روشنتر و محکمتر پیمود. سپس شیوههای انتقاد با ذکر مصادیقی از دیوان نزاری تحلیل و بررسی خواهد شد ازجمله شگردهایی که در دیوان نزاری به شکل برجسته خود را نشان میدهد تمثیل ، طنز و اشکالی چون خود انتقادی ، بیاعتبار کردن پدیدههای مقدس، عقل ستیزی، زیر سؤال بردن جریانهای حاکم ، تمجید از می، نهی مستقیم و غیر مستقیم است.
پیشینهی پژوهش در باب زندگی و آثار و احوال نزاری تاکنون پژوهشهایی انجام شده است که به بررسی ابعاد مختلف اشعار و اندیشه های وی پرداختهاند. دراین میان برگزاری همایش ملی نقد و تحلیل زندگی، شعر و اندیشه نزاری در سال 1393 نقش بسیار مهم و کلیدی در معرفی نزاری داشته است که از حسن اتفاق، مجموعه مقالات این همایش به همت دکتر محمد بهنامفر - 1393 - به صورت الکترونیکی چاپ شده و در دسترس عموم علاقهمندان و پژوهشگران قرار گرفته است.
از جمله کتبی که در معرفی نزاری نگاشته شدهاست میتوان به »زندگی و آثار نزاری« اثر غلامعلی چنگیز بای بوردی - - 1370 و کتاب »اسماعیلیان پس از مغول« نوشته خانم نادیا ابوجمال - - 1382 اشاره کرد. پایان نامههایی چون »تحلیل محتوایی اشعار نزاری - 1389 - «، »نقد جامعه در اشعار نزاری - 1391 - «، »بررسی موسیقی شعر نزاری - 1385 - «، »بررسی عنصر تشبیه در غزلیات نزاری - 1387 - « نیز قبل از این به سرانجام رسیده بود. در این میان، این پژوهش به لایههای پنهان و شگردها خاص نزاری در بیان انتقادات توجه ویژه کرده تا از این رهگذر بتواند شناختی عمیقتر و دقیقتر از شگردهای نزاری در نقداجتماع، ارائه دهد.
غزل انتقادی نخستین غزلهای فارسی - در قرن چهارم و پنجم هجری - در مجالس بزم و شادی، همراه با موسیقی خوانده می شده است. شعر فارسی تا پیش از ظهور سنایی؛ مشتمل بر وصف، مدح و اشعار عاشقانه بوده است،امّا با ظهور سنایی و بروز حوادث اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خاص و ایجاد خانقاهها و توسعهی تفکرات عرفانی ، قدر قصیده، مدح و ستایشها بیدلیل شکسته شد و به همراه آن قالب قصیده نیز فروریخت و در نتیجه غزل جای آن را گرفت.
سنایی در غزل به جای سخن گفتن از مغازلهها و عشقورزیهای زمینی، در غزلهای خود به عشق الهی و شور معنوی میپردازد و فصلی تازه در شعر فارسی آغاز میکند که به لحاظ مضمونها و اهداف، کاملاً با تغزلات گذشتگان متفاوت است و در این میان قالب غزل هویت جدیدتری پیدا میکند و با نام غزل قلندری شناخته میشود در این نوع غزل شاعر به وصف رندی، تظاهر به بادهپرستی، لاابالیگری، طعن و کنایه به صوفیان و زاهدان ظاهرپرست می پردازد. نمونه این شعر در آثار سنایی غزنوی، خاقانی، عطار نیشابوری، عراقی و حکیم نزاری دیده میشود.
»معنی اندیشی اغلب شاعران کلاسیک فارسی ناشی از آن است که آنان حتی در صورت درگیری با یک حادثهی ذهنی، جزئی معنادار و قابل بیان و انتقال از طریق زبان عادی را از کل حادثه منتزع می کنند و در جامهی آرایه های شعری سنتی ارائه می دهند.
حادثهی ذهنی که ممکن است تحت تأثیر حالتی عاطفی در بعضی احوال در ذهن بسیاریزا شاعران کلاسیک پدید آید، معمولاً بیش از یک انگیزه و محرک برای بیان مضمون و موضوعی که دربارهی آن می اندیشند و یا از پیش اندیشیده اند. شعر آنان به همین سبب با اعمال حیات روحی آنان و در نتیجه با اعماق حیات روحی انسان و ضمیر ناخودآگاه قومی پیوند ندارد. شعر آنان در واقع تک معنایی است و به تبیین و تمییز حقیقتی می پردازد که یا به اقتضای زمان و موقع و مقام اجتماعی خود به باور داشت آن تظاهر میکنند و یا به آن اعتقاد دارند یا آن را تخیل میکنند
»نزاری از نخستین شاعرانی بود که با شیوهی مرسوم غزلسرایی که سرودن غزل درموضوع واحد و حفظ ارتباط منطقی بین ابیات آن را ضروری میشمرد، به مخالفت برخاست چنان که تداخل مضامین دینی، فلسفی، اجتماعی که ارتباط ظاهری با هم ندارند از مشخصات غزل نزاری است
در این نوع غزل پیدا کردن ارتباط ظاهری بین ابیات غزل کاری بیهوده است. مسائل متفاوتی در یک غزل مطرح میشود که ممکن است ظاهراً از یک حوزه معنایی نباشند و در نگاه اول بسیار گسسته نمایانده شوند.
غزل زیر نمونهای از این نوع غزلها است:
این منم این که لگد کوب جفا و ستمم // هیچ کس را غم آن نیست که من در چه غمم
گر همه زرو طلا می دهم و نقره خام // کم عیارست بر دشمن حاسد درمم
بی تو اطراف جهان بر دل من زندان است // به طواف ار همه در روضه باغ ارمم
چندگویی که وبال است حرامانه مخور // ای مسلمان بدل نوش بده بیش سمم
خون رز بهتر اگر خون دل بیوه زنان // چون تو یکسان نبود خوردن هردو به همم
در وجود تو اگر مردمیی موجود است // ترک من گیر که فارغ زوجود و عدمم
ساقیا می بده از سرزنش عام نترس // واندرین شیوه قدم باز مگیر از قدمم
چنان که میبینیم در بیتی از پریشان حالی و درماندگی خود سخن میگوید و دربیتی از بیحرمتی و عصیان و ستم شکوه میکند و در بیتی از فراق معشوق مینالد. در حقیقت نزاری با برگزیدن این شیوه راه را برای شاعران بزرگ پس از خود چون حافظ باز کرد.
»ژانپلسارتر که پیشتاز مکتب فکری ادبیات متعهد است، عقیده دارد که چون انسان، ذاتاً آزاد است، به همین دلیل نمیتواند از مسئولیّت شانه خالی کند و ادبیات تنها وسیله مؤثّری است که انسان برای ادای تعهدات خویش، در اختیار دارد. .... او با توجه به مکتب فلسفی خود، بهطورکلی باور دارد که کار ادبیات نشان دادن است