بخشی از مقاله
چکیده
ردیف گوشه اي از موسیقی کناري شعر فارسی است. علاوه بر اینکه در زنجیره کلام مکمل معنی است، پیرایه اي زینتی و زیبایی ساز محسوب میشود. برترین نقش خیره کننده آن غنا بخشیدن به موسیقی قافیه و محور بسیاري از هم صدایی ها و هم حروفیها در شعر فارسی است که اغلب نقش و کارکردهاي آن از نظر پژوهشگران پوشیده مانده است. در این پژوهش نخست تعریفی ساده، جامع و مانع از ردیف ارائه مینمائیم. سپس نقشهاي موسیقایی و معنایی ردیف را در غزلیات حکیم نزاري قهستانی پی میگیریم. همچنین شگردهاي هنري انتخاب انواع ردیفهاي فعلی، صفتی، ضمیري و حرفی در غزلیات نزاري مورد کنکاش قرار گرفته است.
مقدمه
در این پژوهش صحبت از » شاعر ستم ستیز مردم دوست و عارف شیرین گفتار قلندر کردار ایران - « مقدمه دیوان ، _ . - 12 : 1371 سعدالدین بن شمس الدین بن محمد نزاري فوداجی بیرجندي قهستانی _ حکیم و گوینده اي تاثیر گذار است . اگر چه تذکره نویسان سال ولادتش را ذکر نکرده اند . » ولی از قول خود نزاري در مثنوي دستور نامه که خود را 65 ساله دانسته و این مثنوي را در 710 پرداخته می توان دانست که در 645 پا به دنیا گذاشته است - « مقدمه دیوان ، . - 12 : 1371 انتساب وي به خاندان نزاري می باشد ، به همین دلیل نام شعري اش - تخلص - را نزاري انتخاب نموده است در گذشت او را به سال 721 ه_ق نوشته اند.
کلیات دیوان حکیم نزاري مشتمل بر قصاید ، غزلیات ، ترکیبات ، ترجیعات ، مقطعات ، مثنوي ها و مکاتبات منظوم است . » مرتبه وي در شاعري متوسط و در آثارش اشعار خوب و سست بسیار در پی هم می آید یعنی غثّ و سمین فراوان دارد و شاید علت این امر اصرار نزاري بر ساختن اشعار ساده و روان باشد که گاه مبالغه در این امر به سست کردن ابیات می انجامیده است - « صفا ، 1368 ، جلد . - 740 : 3/2
تعاریف ردیف
ردیف قسمتی از موسیقی کناري شعر فارسی را تشکیل می دهد و از نوآوري هاي شاعران ایرانی است، » که با زبان فارسی پیوندي طبیعی دارد و از قدیم ترین روزگاران به صورت مشخص و برجسته در شعر فارسی وجود داشته است - «شفیعی ،. - 133 : 1388 با پیشرفت شعر فارسی به خصوص در قرون هفتم و هشتم هجري قمري حضور این مقوله ادبی در شعر پررنگ تر و محسوس تر می شود و همزمان مورد توجه نویسندگان، پژوهشگران و منتقدین قرار می گیرد و هر کدام به جهت با جهاتی از تعریف شعري ردیف ، نظر داشته اند. ردیف در لغت به معنی سواري است که پس سوار دیگر بر یک اسب می نشیند این واژه ي عربی در فرهنگ ها ذیل »ردف« آمده است.
»ردف« یعنی از او پیروي کرد، پشت سر او سوار شد - ابن منظور،:1362 ذیل واژه ردف. - در » کنزالفواید« چنین آمده است: » ردیف چیزي را گویند که وراء فارس و راکب نشیند و نشست او بر عجز باشد « - انصاري،. - 22 :1365 واعظ کاشفی در بدایع الافکار فی ضایع الاشعار ردیف را در صنعت شعر این گونه تعریف می کند . » ردیف آن است، که حرفی از حروف ضمیر و یا یک کلمه و یا بیش از آن بعداز قافیه آورده شود و این ردیف از آن گویند،که بعد از قافیه آید« - کاشفی، . - 75 :1369 در این صورت، رابطه مفهوم لغوي ردیف با تعریف اصطلاحی و علت نامگذاري آن مشخص می شود. مولوي نیز ردیف را به معنی همراه و پیوسته به کار برده است:
» ور نشیند بر سر اسب شریف حاسد ماه است، دیو او را ردیف«
- مثنوي معنوي،دفتر پنجم : - 21
تعریفی که شمس قیس رازي - قرن هفتم هجري - از ردیف ارائه می کند، مبین استقلال این واژه است. » ردیف ، کلمه اي می باشد مستقل و منفصل از قافیت که بعد از اتمام آن در لفظ آید بر وجهی که شعر در وزن و معنی بدان حاجت باشد، و به همان معنی درآخر ابیات متکرر شود - «رازي،. - 202 :1360 خواجه نصیر الدین توسی در معیار الاشعار، در فصل بیان حروف و حرکات قافیه »پارسیان« اشاره اي به ردیف دارد:»حروفی باشد یا کلماتی که بعد از روي موصول یا غیر موصول مکرر شود در همه قوافی ... حرف وصل را چون متحرك شود از حساب ردیف شمرند - « خواجه نصیر الدین توسی ، . - 149 :1369 و نزدیک به همین معنا در» حدائق السحر« آمده است: » ردیف کلمه اي باشد یا بیشتر که بعد از روي آید در شعر پارسی، و این شعر را اهل صنعت مَدرف خوانند« - وطواط،. - 79 :1362 بنابر تعاریف فوق، دیگر حروف قافیه از قبیل خروج ، مزید و نایره بعد از روي - آخرین حرف اصلی قافیه - تکرار می شوند ، ردیف به شمار می روند.
پژوهشگران معاصر تعاریفی از ردیف ارائه نموده اند، که به چند نمونه بسنده می گردد. » کلمه یا کلماتی را که در آخر مصراع ها عیناً بعد از قافیه تکرار شوند، ردیف می نامند - « وحیدیان کامکار ، . - 101 :1386 » ردیف همگونی کاملی است که از تکرار یک عنصر دستوري یگانه - واژه ، گروه ، بند یا جمله - با توانی یکسان و با نقش هاي صوتی ، صرفی ، نحوي و معنایی یکسان در پایان مصاریع یا ابیات شعر و بعد از قافیه پدید می آید - «حق شناس ، . - 62 : 1370 حال با توجه به مطالب و تعاریف فوق ردیف را این گونه تعریف می کنیم : » ردیف واژه یا واژه هایی است که پیوسته یا گسسته در یک یا چند معنی ، پس از قافیه در پایان مصرع یا بیت می آید« - محسنی ، . - 20 1382