بخشی از مقاله
چکیده
سعدالدین بن شمس الدین بن محمد ملقب به حکیم نزاري از شاعران توانا اما کمتر شناخته شده ادب فارسی است که در قرن هفتم هجري در بیرجند به دنیا آمد. نزاري هم عصر سعدي شیرازي بود و در سرودن اقسام شعر به ویژه غزل توانائی کامل داشته و همواره از سبک سعدي پیروي می کرده است. برخی اشعار وي را هم تراز با حافظ قیاس کرده اند. با این تفاوت که اشعار حافظ یکپارچگی و قدر ادبی خود را حفظ نموده است، اما در مجموعه سرودههاي نزاري اوج و فرودهاي بسیاري دیده میشود. مطالعه و تدقیق در اوضاع اجتماعی و سیاسی دوره زندگانی نزاري که مقارن با حمله مغولان در کشور است، توجیه چندگونه پردازي در آثار حکیم را آن چنان پیچیده مینماید که به آسانی نمیتوان در خصوص اندیشه و اعتقادات او به جزم سخن گفت.
حوادث مهم و پر فراز و نشیبی که براي حکیم در طول دوره حیاتش رخ داده باعث شده تا با یک ژرف اندیشی حکیمانه، تلاشی براي زیستن در آن اوضاع نابسامان بیابد که در دورههایی هم به این امر توفیق می یابد؛ اما در سالهاي پایانی عمر و انتقاد از اوضاع اجتماعی، سیاسی و نابرابري هاي موجود در جامعه، انزوا و گوشه نشینی و طرد او از مناصب دیوانی را به همراه دارد. نزاري در طول حیات خود به اقتضاي شغلی و علایق شخصی مسافرتهاي متعددي داشته؛ از جمله مسافرتهاي مهم وي، سفر به هرات و سفر دوساله به ماوراء قفقاز است. در این مقاله توصیفی که بر اساس روش اسنادي و با مراجعه به متون و کتب تاریخی و ادبی آماده گردیده، تلاش شده تا سفر دو ساله حکیم از حیث علل، انگیزه ها و اوضاع جغرافیایی، مورد بررسی قرار گیرد. توصیف شهرهایی که نزاري در طول سفر خود از آنها دیدار نموده، از قلم و بیان جغرافیدانان مهم، بخش دیگر این مقاله است.
کلید واژه: نزاري قهستانی، سفرهاي نزاري، ماوراء قفقاز.
مقدمه و بیان مسأله
سخن از شاعر توانا اما کمتر مشهور ادب فارسی حکیم نزاري قهستانی است. آثار و احوال نزاري از چندبعد قابل بررسی است. یکی به دلیل طبع لطیف و قوي وي در سرودن اشعار، به گونه اي که به سبب قرابت سبک غزلسرایی، نزاري را با لسان الغیب حافظ شیرازي قابل قیاس دانسته اند»نزاري یکی از شعراي شیرین زبان فارسی است و به قولی با سعدي رفاقت داشته و بگفته جامی، حافظ در غزلسرائی متتبع سبک اوست« - اقبال آشتیانی، . - 545:1384دلیل دیگر را می توان در مناصب دیوانی نزاري دانست که وي را با حکومت هاي محلی نزدیک ساخته بود و علاوه بر مأمور دولت بودن، به نوعی شاعر دربار نیز محسوب می شده است.
هر چند پس از دوره اي خدمت، مغضوب واقع شد و از خدمت برکنار گردید. » نزاري سفرهاي مختلفی داشته و طی این سفرها مدح حاکمان را گفته است از آن جمله در سفر تبریز با شمس الدین محمد صاحب دیوان جوینی ملاقات کرد و او را مدح گفت.علاوه بر شمس الدین محمد بعضی از رجال سیستان و خراسان و خصوصاً سلاطین کرت را نیز مدح کرد. پس از چند سال دوري به خدمت امراي آل کرت پیوست، اما معاندان نزاري ملوك کرت را علیه او برانگیختند تا جایی که معزول و اموالش مصادره شد. سال هاي آخر عمر را در انزوا گذرانید و به شغل کشاورزي پرداخت - نصیري، . - 34:1384
خدمات دیوانی او در دربار آل کرت و مهربانیان تحت تأثیر مذهب از یک سو و اعتراض به اوضاع و احوال اجتماعی متأثر از عقاید مغول ها از سوي دیگر، موقعیت نزاري را در مناصب دولتی با تغییرات و قبض و بسط هایی مواجه ساخته بود. بحث قابل توجه دیگر درباره نزاري، آیین و عقاید وي است که همواره مورد بحث پژوهشگران بوده است. »چون صباح و اتباع او، نزاري قهستانی آن مذهب داشتند و طایفه جانب خلافت گرفته برخلاف المستعلی باالله اتفاق نمودند « - رازي، . - 503:1378بعد دیگر سفرهاي نزاري است که خود از دو جنبه تبلیغی و مأموریت هاي دولتی قابل بررسی است؛حتی سفرهاي متعدد نزاري را مرتبط با مسلک وي دانسته اند.
روش شناسی تحقیق
این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی است که داده ها با توجه به موضوع تحقیق، با مراجعه به متون تاریخی و مطالعات انجام شده، گردآوري شده است.
بحث
حکیم سعدالدین پسر شمس الدین پسر محمد نزاري فوداجی بیرجندي قهستانی از گویندگان بزرگ نیمه دوم سده هفتم و آغاز قرن هشتم است - مصفا، . - 13:1371 وي معاصر با سعدي شیرازي است که در سال 645ه .ق مطابق 1247 م. در روستاي فوداج از توابع بیرجند به دنیا آمده است - بایبوردي، . - 223:1370 دولتشاه سمرقندي وي را این گونه معرفی می کند: »مرد لطیف طبع و حکیم شیوه بود و اصل او از برجند قهستان است و سخنان مقبول و دلپذیر دارد « - دولتشاه سمرقندي، . - 231:1382 اقامت او در بیرجند از اشعار او نیز معلوم است. بیرجند از نواحی قهستان است و بدین جهت او را قهستانی هم می نامند. او کراراً در اشعار خود از قهستان به نام وطن خود سخن می گوید و در بیان مسافرت هایش در دلتنگی از دوري قهستان اشعار لطیفی سروده است - بارادین، . - 183:1337
اي باد صبارو ز سپاهان به قهستان بگذر چو به قاین رسی از طرف گلِ ستان
یارانِ مرا در چمن باغ طلب کن از جام صبوحی شده مستان و چه مستان
وي از جمله شعراي دربار ملوك کُرت بوده است که در اوان جوانی وارد خدمت آنان شده بود - خلیفه،. - 224:1390 براي تخلص »نزاري« دو عقیده وجود دارد برخی دلیل برگزیدن این نام را نحیف بودن نزاري دانسته اند و برخی دلیل آن را آیین اسماعیلی وي؛ که روایت دوم بیشتر مورد استناد قرار گرفته است. »تعلق نزاري به فرقه اسماعیلیه و حتی، اگر درست استنتاج کرده باشم، به خاندان و پیشوایان صباحیه و نزاریه، مسلم می شود و همچنان که دیده ایم، این تعلق به حدي است که فرقه نزاریه در آثار خود او را از داعیان اسماعیلیه شمرده اند« - صفا،. - 739:1366 آنچه اکثر مورخین و به احتمال زیاد درست، حدس زده اند وجه تخلص وي به علت پایبندي او به کیش اسماعیلی و ارادت به امام و قائم اسماعیلیان، نزار بن مستنصر باالله بوده است - فرقانی،. - 382:1381
دولتشاه سمرقندي نیز در تذکره الشعرا می گوید: »نزاري را بعضی موحد و عارف می دانند و بعضی از زمره اسماعیلیه می گویند، هر چند سخنان او بر شیوه می پرستی و آداب معاشرت و مستی واقع شده اما معارف و حقایق نیز دارد و از حقیقت سخنان او معلوم می شود که مرد حکیم و صاحب تحقیق بوده و بدو اعتقاد بد، بهتان است هر چند گستاخی هائی که در شرع ممنوعست احیاناً ازو صادر می شود - دولتشاه سمرقندي،. - 233:1382بر آستانه میخانه گر سري بینی مزن بپاي که معلوم نیست نیت او دوره اي که نزاري در آن می زیسته و موقعیت جغرافیایی خاص منطقه قهستان از آن رو که« رخساره جغرافیایی کوهستانی قهستان و برجستگی نداشتنش در تاریخ شرق اسلامی آن را به صورت منطقه اي درآورده بود که پناهگاه مناسبی براي اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم اجتماعی کهن تر یا فرقه هاي اسلامی »بدعتگزار« شده بود و این گروه ها و عقاید می توانستند، نسبتاً مصون از گرفت و گیر مراجع سنّی مذهب شهرهاي خراسان، در آنجا دوام آورند« - بازورث،275 :1382و. - 276
قهستان را به یکی از پایگاه هاي اصلی اسماعیلیان مبدل ساخته بود و احتمال آنکه نزاري و خاندان وي تحت تأثیر این عقاید قرار گرفته باشند به طور قوي وجود دارد. »مطابق سنگ نوشته هاي ایران باستان، قهستان - قوهستان - ، بخش جنوبی مملکت خراسان بوده و ایالت مستقلی محسوب نشده است.این منطقه در سده هاي نخستین و میانه تاریخ ایران نیز به ندرت به عنوان واحد مستقل سیاسی محسوب شده و بیشتر به عنوان بخشی از سیستان و خراسان به حساب آمده است. اما گاهاً نیز به عنوان ایالتی محسوب شده« - اکبري، . - 32:1388 در معجم البلدان به قهستان، وجه تسمیه و حدود آن اشاره شده است»قوهستان