بخشی از مقاله
چکیده
در فرآیند برنامه ریزی درسی ، تهیه و تدوین محتوای آموزشی مناسب بخصوص در نظام آموزشی متمرکز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. متاسفانه با وجود آنکه ریاضیات از دروس مهم و اساسی دوره ابتدایی است، عده ی کمی از کودکان در مدارس ابتدایی به ریاضیات به عنوان دانشی ارزشمند و کاربردی می نگرند. از این رو تهیه و تدوین محتوای کتاب های درسی ریاضی با در نظر داشتن ملاک هایی که موجد یادگیری معنادار است یک ضرورت محسوب می شود و با توجه به این که ریاضیات پایه اول ابتدایی زیر بنای ریاضیات سال های بعد است از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب ریاضی پایه اول ابتدایی بر اساس نظریه یادگیری معنادار دیوید آزوبل انجام گرفت.
این پژوهش در گروه پژوهش های توصیفی و از نوع کاربردی می باشد، تجزیه و تحلیل کمی با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد، طبق 4 مولفه از اهداف سند برنامه درسی ملی که در راستای یادگیری معنادار تدوین شده بود، انجام گرفت و مشاهده نمودیم که از مولفه های زیر: - A آشنایی با نمایش های مختلف از مفاهیم ریاضی و استفاده از زبان ریاضی در ارائه مطالب - B معنادار دیدن مفاهیم ریاضی و تعمیم و مرتبط کردن آنها با موقعیت های محیط پیرامونی - C کسب توانایی تجزیه و تحلیل و توصیف موقعیت های گوناگون با زبان و روش های ریاضی - D به کارگیری الگوهای ریاضی و کارکرد های زیباشناختی آن ، مولفه B با فراوانی 65 بالاترین درصد - 38,01 - و مولفه D با درصد 14,04 کمترین میزان فراوانی - 24 - را دارد.
مقدمه
هرمعلم در طول سال های تدریس ممکن است با این پرسش ازجانب دانش آموزان خود روبرو شود که ریاضیات به چه دردی می خورد؟ ویا چرا باید ریاضی یادگرفت؟ و هرمعلمی به فراخور دانش وتجربه خود پاسخی دراین زمینه ارائه می کند. شاید ساده ترین توضیح در مورد علت یادگیری ریاضی آن باشد که ریاضی با زندگی ما وبه طورکلی باجهان اطراف ماعجین شده است. ریاضیات یکی از کلیدهای اصلی درک جهان محسوب می شودو به قول گالیله "طبیعت با زبان ریاضی سخن می گوید."با این حال بسیاری از دانش آموزان ما نمی خواهند درآینده ریاضی دان شوندو پاسخ ما برای آنها قانع کننده نیست.
آموزش رسمی ریاضی ازدوره ابتدایی آغاز می گردد و این آموزش باید به گونه ای پایه گذاری شود که تا دراز مدت ادامه یابد. در گذر از ریاضیات ابتدایی، معلمان نوع نگرش کودکان نسبت به ریاضی را شکل می دهند به طوری که این نگرش ها در رشد رفتار ریاضی، کودک را یاری می دهند که نه تنها مفاهیم ومهارت های ریاضی برای آنان معنا دار باشد بلکه تلقی شان از ریاضی به مثابه علمی سودمند وکارآمد در زندگی درآید.
درهمین راستا ضرورت ارتباط میان عالم ریاضی بادنیای واقعی ومحیط پیرامون او وهمچنین تجربه های پیشین کودک و درنتیجه یادگیری معنادار کودک از جایگاهی بس مهم در آموزش ریاضی دوران ابتدایی برخورداراست و باید مورد بررسی و تامل قرارگیرد. بنابراین هدف اصلی این مقاله کمک به گسترش و افزایش دانش شغلی معلمین ریاضی پایه اول از طریق شناساندن جنبه های کلیدی نظریه یادگیری معنادار و ایجاد پلی بین نظریه و عمل است که سبب تدریس اثر بخش و کارآمد می گردد.
پیشینه پژوهش
مروری بر پیشینه این پژوهش نشان می دهد که تاکنون تحقیقاتی دراین راستا انجام شده است به عنوان نمونه:
در مقاله " تحلیل محتوای کتاب ریاضی دوه ابتدایی از نظر مولفه های فرهنگی"، نگارندگان، علیرضا مقدم و طیبه سهرابی به تحلیل کیفی ازنگاه فرهنگی بلند مدت وبازتاب های کوتاه مدت آن دربرنامه درسی ریاضی پرداخته اند وبررسی محتوا نشان داده است که دغدغه های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی در قالب آموزش ریاضی در مساله ها و تمرین های کتاب های درسی گنجانده شده اند. مقاله دیگری نیز از صغری یزدانی با عنوان " تحلیل و ارزشیابی کتاب ریاضی اول ابتدایی بر اساس الگوی مریل و روش ویلیام رومی در سال تحصیلی "87-88 با هدف تحلیل محتوای کتاب ریاضی پایه اول ابتدایی با استفاده از الگوی مریل وروش ویلیام رومی انجام گرفت که به این نتایج انجامید
-1 کتاب ریاضی اول ابتدایی طبق الگوی مریل، دارای نوع محتوایی مفاهیم ونوع عملکرد کاربرد می باشد .
-2 طبق الگوی مریل، نحوه ارائه اولیه - بخش تمرین وارزیابی - در محتوای کتاب ریاضی اول ابتدایی رعایت شده است .
-3 طبق الگوی مریل ، نحوه ارائه ثانویه در قسمت بیان تعمیم - - %0 ودر قسمت بیان مثال وسوال نیز - %100 - رعایت شده است .
-4 طبق الگوی مریل در بخش اصول ارائه و ارزشیابی، اصل تنوع - %100 - وسطح دشواری - %62/5 - واصل همتا سازی در حد کمی - %25 - رعایت شده واصل تفکیک رعایت نشده است .
-5 محتوای کتاب ریاضی اول ابتدایی بر اساس روش ویلیام رومی، به صورت ضعیف وغیر فعال طراحی شده است وهمچنین مریم عباسیان درپایان نامه خود باعنوان" تحلیل محتوای کتاب ریاضی چاپ جدید پایه ی اول دبستان براساس دیدگاه برنامه ی درسی جروم برونر"به تحلیل کتاب ریاضی پایه اول ابتدایی پرداخته است او دراین پژوهش نظریات جروم برونرمبنای تحلیل قرار داده است که دراین نوع برنامه درسی دانشآموزان ترغیب به حل مسائل ومجهولاتی راکه خودمایل به حل آنها هستند را شناسایی کرده ومعلم نقش راهنما، تسهیل کننده فرآیند یادگیری وغنیسازی محیط آموزشی را بعهده دارد و در فصل آخر به تبیین هرکدام از اجزای چهارده گانه نظریه پرداخته است. اکنون ما درنظر داریم محتوای کتاب درسی ریاضی اول ابتدایی رابرمبنای نظریه شناختی یادگیری معناداردیوید آزوبل تحلیل نماییم ومیزان درصد وجایگاه 4 مولفه ازاهداف سند برنامه درسی ملی را که درراستای نظریه یادگیری معناداراست، مشخص نماییم.
بیان مسئله
وقتی کودک برای یادگرفتن انگیزه پیداکند سخت ترین مانع راپشت سرگذاشته است.زیرا اواکنون هدفی رادرمقابل خود دارد که از رسیدن به آن خوشحال می شود وراه موفقیت نیز بسیار هموارتر می گردد. انگیزه، تجربه های موفق را به دنبال خود می آوردو تجربه های موفق موجب تقویت انگیزه می شود و این دورتسلسل همچنان ادامه پیدا می کند. درتدریس ریاضیات بایدعواملی که کودکان را به کلاس درس علاقه مند می کند شناخته شود. بیشتر اوقات نفس یادگیری و فهم مطالب ایجاد انگیزه می کند به این ترتیب که وقتی کودک می فهمد با معلوماتی که کسب کرده چه کارهایی را می تواند انجام دهد, تصور این توانایی ها ایجاد انگیزه می کند. شما می توانید از این شرایط استفاده کنید و به کودک توضیح دهید که یادگیری این موضوعات چه تاثیری در زندگی روزمره دارد وخود شما تاکنون از اینها چه بهره هایی برده اید وچه خسارت هایی رابه خاطر عدم آگاهی از بعضی مطالب متقبل شده اید.
بدین ترتیب ما می توانیم به کودکان کمک کنیم تا ارتباط ریاضیات را باجهان واقعی دریابند. این موضوع اهمیت فوق العاده ای داردکه ما بتوانیم کاری کنیم تا کودکان اندیشه های ریاضی راچه درمدرسه وچه درزندگی خارج از مدرسه خود به کار ببرند. اگر ندانیم آنچه که سعی درتدریس آن داریم باید برمبنای دانسته های پیشین کودکان بنا شود دریاری کودکان موفق نخواهیم بود. حتی اگر بچه ها موضوع رابه شیوه ای نادرست یادبگیرند یاشایدمطلب به شیوه ای نادرست تدریس شود.