بخشی از مقاله
چکیده
کتاب درسی در مقام مهمترین ابزار آموزشی کشور، بخش مهمی از محتوای برنامه درسی را در خود دارد.
انتقال آموزههای علمی، باورهای مذهبی و رویکردهای فرهنگی جملگی در بستر کتابهای درسی میسر میشود. از این رو، روزآمدکردن کتابهای درسی، افزودن بر غنای مفهومی و پرهیز از کاستیهای موجود در آنها همواره ضرورت تحلیل محتوای کتابهای درسی را اجتنابناپذیر میکند. از میان روشهای متداولِ تحقیق در حوزه علوم انسانی میتوان روش تحلیل محتوا را به عنوان ابزاری کارآمد در ارزیابی محتوای کتابهای درسی برشمرد.
پژوهش حاضر با هدف مشخصکردن میزان توجه کتاب فارسی نوشتاری سوم دبستان به انواع معانی موجود در قالبهای معنایی میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که کدام یک از انواع معانی »دستوری«، »صریح» «سبکی«، »همآیندی«، »کاربردی«، »تلویحی« و »متداعی« در کتاب فارسی سوم دبستان مورد توجه قرا گرفته است. پژوهش در شمار پژوهشهای کیفی قرار دارد و جامعه آماری پژوهش شامل تکالیف هفت فصل از مجموعه کتاب فارسی نوشتاری است.
معیار توصیف محتوا برای ارزیابی این کتاب، معنیشناسی قالبی فیلمور - 1975 - است و تکالیف کتاب براساس میزان کاربست انواع معانی موجود در یک قالب معنایی، تحلیل و توصیف میشوند. یافتههای پژوهش ناظر است بر آموزش غیرمستقیم معنای صریح، معنای همآیندی و معنای متداعی در قالب تکلیفهای نوشتاری مختلف که از این میان، بخش تمرینهای مربوط به معنای صریح بیش از معانی همآیندی و متداعی است. همچنین، تحلیل این کتاب نشان میدهد که معانی دستوری، سبکی، کاربردی و تلویحی از نظر دور مانده اند.
.1 مقدمه
کتاب درسیٌ هسته ابزار یادگیری است و سایر رسانههای آموزشی حول محور کتاب درسی قرار دارند؛ به سخن دقیقتر، کتاب درسی نقشکلیدیِ فرآیند یاددهی-یادگیری را ایفا میکند. سازمان یونسکو - 2005 - با ارئه تعریف کتاب درسی، جایگاه و نقش آنها را در فرآیند یادگیری چنین تبیین میکند:
کتاب درسی، وسیله اصلی یادگیری است که برای دستیابی به مجموعه خاصی از نتایج آموزشی، طراحی شده و از متن، تصویر و یا متن و تصویر تشکیل شده است. به طور سنتی، مجموعه چاپی مجلدی است که آسانسازیِتوالیِ یادگیری را هدایت و راهنمایی میکند. مواد یادگیری نیز هر شکلی از رسانه است که یک طرح یادگیری را حمایت کرده و اغلب برای کمک به کتاب درسی مورد استفاده قرار میگیرد. برخی از مواد یادگیری عبارت اند از: کتابهای کار، نمودارها، بازیهای آموزشی، نوارهای صوتی و تصویری، پوسترها و متون کمکی برای خواندن
از دو تعریف پیشگفته میتوان دریافت که کتابهای درسی و مواد یادگیری بستر مناسبی برای انتقال دانش، اکتساب مهارتها و نظمبخشیدن به شیوههایتعاملِ فراگیر با جهان را فراهم میکنند؛ اما اهمیت کتابهای درسی به جنبه آموزشی آن ها محدود نمیشود. به باور ویتاکرٍ و دایرَ، کاربرد گسترده کتابهای درسی در مدارس، دانشآموزان را در معرض عقاید، ایدهها و افکار گوناگون قرار میدهد در نتیجه، میتوان محتوای کتابهای درسی را به گونهای تدوین کرد که انتقال مفاهیم فرهنگی در کنار مسائل آموزشی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
نقش چشمگیر کتابهای درسی را در فرآیند یاددهی-یادگیری نمی توان نادیده گرفت؛ اما تحلیل محتوای این کتاب ها کمتر مورد توجه آموزگاران قرار میگیرد. به باور گودٌ »علیرغم این که آموزگاران بیشترین زمان کلاس را به کار با کتاب درسی تخصیص میدهند؛ اما بهندرت اقدام به تجزیهوتحلیل مواد درسی میکنند، در حالی که این کار بسیار ضروری است
با توجه به این که کتابهای درسی تنها ارائهدهنده اطلاعات، مهارتها و ارزشگذاریها نیستند و میتوانند فعالیتهایی برای هرچه بیشتر درگیر کردن دانشآموزان پیشنهاد کنند، در پژوهش حاضر تمرینهای کتاب فارسی نوشتاری سوم دبستان از منظر معنیشناسی قالبی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
پژوهشی از این دست را میتوان زمینهساز دو دست آورد عمده دانست: نخست این که امکان تحلیل کتابهای درسی را در چهارچوب نظریههای زبانشناسی بررسی میکند. دیگر آن که قلمرو مطالعات زبانشناسی را به مطالعات کاربردی گسترش میدهد. در پژوهشپیشِ رو، متن کتاب فارسی نوشتاری سوم دبستان مشتمل بر هفت فصل، در هشتاد صفحه مورد مطالعه قرار میگیرد. واحد تحلیل در پژوهش حاضر، واژه خواهد بود.
.2 پیشینه پژوهش
اعزازی - 1370 - در مقاله »تضاد میان آموزش و پرورش و جامعه، بررسی کتاب فارسی اول دبستان« رویکردی جامعه شناختی برای تحلیل کتاب فارسی اول دبستان اتخاذ میکند.