بخشی از مقاله

چگونگی توصیف مؤلفه های شهروندی در کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی و بخوانیم مقطع دبستان

 

چکیده
پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی و بخوانیم در سه پایه (سوم، چهارم، پنجم) ابتدایی در سال تحصیلی((91-92 پرداخته است. با توجه به این که کتابهای درسی نقش مهمی در یادگیری دانش آموزان در هر نظام آموزشی از جمله ایران دارد و آموزش رفتار شهروندی میتواند اعضایی فعال و سالم به جامعه تحویل دهد، هدف این پژوهش بررسی و مشخص کردن میزان مؤلفههای شهروندی و انواع آن در کتابهای مذکور میباشد. روش این پژوهش توصیفی و تکنیک تحقیق،تحلیل محتوا از نوع کمّی است. معیار توصیف، آموزش شهروندی و واحد ثبت نیز مفاهیم میباشد. با تلفیق دیدگاههای مختلف از چارچوب نظری بهره گرفته شده که آموزش رفتار شهروندی را در سه مقوله دانش مدنی، مهارتهای مدنی و منش و فضیلت مدنی بررسی می کند.

جامعه آماری این پژوهش کتابهای درسی اجتماعی و بخوانیم سال های سوم چهارم و پنجم ابتدایی است. یافتهها نشان میدهند که محتوای کتابهای بخوانیم و اجتماعی به آموزش مهارت مدنی بیشتر توجه دارند و هویت جنسی در این کتابها کمترین درصد را به خود اختصاص داده است. همچنین یافتهها نشان دادهاند که ایران در مقایسه با سایر کشورها در طیف آموزش حداقلی قرار میگیرد که شامل دانش و فهم کافی از تاریخ و ساختار و فرآیندهای ملّی، حکومت و زندگی سیاسی برای دانش آموزان میشود و مهارتها، منش و فضیلت چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.

واژگان کلیدی: آموزش شهروندی، کتابهای درسی، تحلیل محتوا، مقطع دبستان.


.1 مقدمه و بیان مسئله:
مفهوم شهروندی از دیدگاههای مختلف فلسفی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تربیتی و ... مورد توجه قرار میگیرد. شهروندی مفهومی کاملا چند بعدی و وابسته به ارزشها است و با گذشت سالیان متمادی از پیدایش آن مفهوم در ادبیات، علوم اجتماعی و علوم سیاسی هنوز هم در خصوص بار معنایی و ویژگیهای آن اتفاق نظر وجود ندارد. مفهوم شهروندی تا حد زیادی وابسته به شرایط خاص آن جامعه میباشد. از طرفی هر فرهنگی نیز شهروند ویژهی خود را می طلبد. اما طبق تعریف برخی از متفکران، شهروند شخصی است که دارای دانش و اطلاعات کافی دربارهی اجتماع بوده و نگرش مناسبی نسبت به فضیلتهای مدنی دارد که این نگرش منجر به مهارتهایی میشود که امکان مشارکت وی در امور اجتماعی را فراهم میکند. در واقع او فردی است که علاوه بر برخورداری از حقوق خاص دارای وظایف و مسئولیتهای ویژهای نیز میباشد.[1] آموزش و پرورش در جوامع امروزی به عنوان کلیدی ترین نهاد آموزشی در جهت آموزش مؤلفههای شهروندی به شمار میرود. چرا که در پرتو تعالیم کتابهای درسی، آماده سازی کودکان و نوجوانان برای شهروندی امکان پذیر میشود. پژوهشها نشان میدهند که ایران در تقسیم بندی دیدگاههای آموزشی کشورها در طیف حداقلی یعنی شامل دانش و فهم کافی شهروندی است قرار میگیرد.

آموزش شهروندی در واقع ارائه اطلاعات و آگاهی در مورد مسایل عمومی جامعه میباشد که فردا را برای کسب فرهنگ شهروندی جامعه، محل زندگی خود در ابعاد محلیملّی- و جهانی آماده میکند. چنین آموزههایی شامل فضایل و اخلاق مدنی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و دینی میباشند. آموزههای شهروندی از همان دوران کودکی به گونه ای است که کودک را درگیر مشارکت همه جانبه با اجتماع و محیط پیرامون خود میکند. همچنین تصمیم گیری و قضاوت عادلانه در روابط اجتماعی را آموزش میدهد. این فرآیند در نهادهای آموزش رسمی جامعه منجر به پرورش شهروندی فعال میگردد که البته این مهارت در این عرصه شامل:- 1 تقویت شیوههای همکاری و کار گروهی -2 تصمیم گیری به شیوه ی شورایی -3 توانایی بخشیدن به افراد برای استدلال و نقد کردن -4 تقویت مهارتهای موثر ارتباطی -5 مدیریت مشترک فعالیتها و کارهای محلی -6 تقویت گروه و مهارتهای مشارکتی و ... میگردد. یادگیری پارامترهای آموزش رفتار شهروندی به افزایش کیفیت زندگی جمعی و تقویت سرمایههای جمعی در زندگی اجتماعی کمک شایانی میکند. در واقع تربیت شهروندان از طریق آموزش رفتارهای شهروندی در قالب پارامترهای اخلاقی و اجتماعی باعث بهبود عملکرد افراد جامعه نسبت به یک زندگی سالم و آرام خواهد شد. [2] فقدان آموزشهای شهروندی موجب هرج و مرج اجتماعی، عدم شکل گیری هویت و شخصیت اجتماعی-شهروندی افراد و نداشتن مهارتهایی برای زندگی و تفکر همه جانبه، درست، منطقیخلّاق، و انتقادی(که لازمهی حل مسایل در جامعه ی دموکراسی است) میشود و مهارتهای شغلی، زبانی، کمک رسانی و درک جامعه شهری را کاهش میدهد، همچنین نارضایتی از زندگی را به همراه دارد. براساس چنین تبیینی و اهمیت کتب درسی در آموزش این مفهوم، در مقاله ی حاضر میزان مؤلفههای شهروندی و ابعاد آن در کتابهای مذکور را بررسی میکند.

.2 اهداف پژوهش:

هدف اصلی: میزان و نوع مؤلفههای شهروندی موجود در کتابهای درسی بخوانیم و تعلیمات اجتماعی.

اهداف فرعی: .1 مشخص کردن نوع رویکرد آموزش شهروندی موجود در کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی و بخوانیم مقاطع(سوم، چهارم، پنجم).

2. جایگاه ایران در بین کشورهای دیگر از لحاظ آموزش شهروندی و رویکرد غالب در این آموزش.
3. تفاوت چگونگی ارایه مؤلفههای شهروندی در کتابهای درسی اجتماعی و بخوانیم.

4. شناخت ابعاد مختلف مؤلفههای شهروندی بر حسب دو کتاب موردنظر.

.3 پیشینه تحقیق:

به منظور بررسی مجموعه تحقیقات انجام شده در مورد آموزش مؤلفههای شهروندی در داخل و خارج کشور منابع اطلاعاتی متعددی مورد بررسی قرار گرفت. تحقیقات انجام شده در داخل کشور حاکی از آن است که در این مورد تحقیقاتی که انجام شده بسیار جزئی و اندک میباشد. اهم این تحقیقات در مورد ارزشهای ایرانیان است و کل ابعاد شهروندی را در بر نمیگیرد. از جمله پژوهش آشتیانی و همکاران در سال((1385 با عنوان لحاظ کردن ارزشهای شهروندی در برنامه درسی دوره ابتدایی آنها را به این نتیجه رساند که لحاظ کردن روشهای مختلف و مناسب تدریس نیز متناسب با سن و ارزش مورد نظر مشخص شدند.[3] در پژوهش نیکنامی و مدانلو (1387) با عنوان»تعیین مؤلفههای آموزشی شهروندی در دوره راهنمایی تحصیلی برای ارایه یک چارچوب نظری مناسب« نتایج نشان داده است که حیطهی رفتار اجتماعی و سیاسی، قانونمندی و قانون گرایی رفتار ملی- مذهبی و حیطه ی زیست محیطی و توسعه ی پایدار به ترتیب بیشترین حیطههای اصلی آموزش شهروندی به شمار میروند. نتایج تحلیل محتوای کتابهای دوره راهنمایی نشان داده است که بین میزان اهمیت هر یک از مؤلفهها و میزان توجه به آنها در کتابهای درسی رابطه ی معناداری وجود ندارد .[4] علاوه بر آموزش و پرورش سازمانهایی مانند شهرداری، نیروی انتظامی و ... نیز به این موضوع پرداختهاند. به عنوان مثال در ایران شهرداری مشهد به دنبال اجرای طرحی در آموزش شهروندی تحت عنوان منظومهی ارتقای فرهنگ شهروندی با عناوین»غنچه های شهر بهشت« برای سنین 5 تا 6 سال، » شهروند خانواده« برای سنین 7 تا 11 سال، » شهردار مدرسه« برای سنین 12 تا 16 سال و»شورای دانش آموزی« برای سنین 15 تا 17 سال میباشد.[5] هاشمی (1389) نیز در پژوهش خود مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی را از دیدگاه دبیران بررسی کرد و نشان داد که به نظر دبیران بیشترین مؤلفه شهروندی حقوق اجتماعی و کمترین آن عدالت و برابری است. مفاهیم تربیت شهروندی در پایه ی سوم راهنمایی نسبت به پایههای اول و دوم به طور متوسط بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.[6] محمدتقی محمودی((1390 به تحلیل محتوای متن وتصاویر کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کتاب درسی تعلیمات اجتماعی در آموزش شهروندی به رویکرد شهروند قانون مدار گرایش داشته و رویکرد مشارکتی و انتقادی کمتر مد نظر میباشد.[7] گوازی((1387 با مطالعه ی تطبیقی تحلیلی شیوه انتخاب و سازماندهی محتوای برنامه مطالعات اجتماعی و آموزشی شهروندی دوره ابتدایی به مقایسه آموزش شهروندی در ایران و سوئد پرداخته است. او وجود مدیریت و برنامه ریزی متمرکز نظام آموزشی، مشارکت ندادن ذی نفعان در تهیه، اجرا و ارزیابی برنامهها، استفاده ناکافی از روشها و شیوههای فعال و مشارکت جویانه و تاکید بر کتاب و جزوه محوری و بی توجهی به موضوعها و مفاهیم مرتبط با تربیت شهروندی در کتابهای درسی برنامههای آموزشی مدارس ابتدایی ایران را به نقد کشیده است در حالی که تاکید نموده آموزش شهروندی در سوئد به شیوه تلفیقی و مبتنی بر رویکرد میان رشتهای، مشارکتی و تعاملی است و علاوه بر مدرسه، همکاری والدین، جامعه و سازمان های غیر دولتی در راستای تربیت شهروند جهانی برای زندگی در دهکده جهانی صورت می پذیرد .[8]

اولین تلاش بین المللی معاصر برای مفهومی نمودن آموزش شهروندی را گروه تحقیقاتی موسسه بین المللی ارزشیابی موفقیت تحصیلی با طراحی و انتخاب مدل مفهومی(مدل هشت ضلعی آموزش شهروندی ( IEA انجام داده که بیانگر دیدگاههای نقش آفرینان اصلی و دانشمندانی بود که آن را مناسب آموزش شهروندی در جامعه مردم سالاری میدیدند. دومین تلاش معروف در این زمینه برگزاری سمینار پیشنهاد ایجاد پیوستار شهروندی و آموزش شهروندی از حداقل تا حداکثر معنا ارائه گردید و سومین تلاش بین المللی در این زمینه گردهمایی در مرکز »چند فرهنگی« دانشگاه واشنگتن در سال(-2003 (2004 بود که حاصل آن شناسایی یک سری اصول و مفاهیم اساسی بود که باید زیر بنای آموزش به منظور شهروندی در حکومت مردم سالاری چند فرهنگی باشد.[8]

َ

در منابع تربیتی معاصر انواع شهروندی را بر اساس رابطه ی فرد با حکومت تعریف میکنند.[11] مک لافلین1، تمایزی میان شهروند حداقلی و شهروند حداکثری را قائل میشود. شهروند خود مختار یا شهروند حداقلی به طور اساسی مطیع حکومت است. در مقابل، شهروند مستقل یا حداکثری به پرسشگری فعال یا دیدگاهی انتقادی در همه مفهومات اساسی رسیده است. شهروند مسوول، شهروند مشارکتی، شهروند عدالت گرا(ویکر2(2007 شهروند وفاق مدار، شهروند فرد مدار و شهروند انتقادی- دموکراتیک از ترکیب شهروند حداقلی و حداکثری با تقسیم بندی 3 نوع شهروندی با کلماتی متفاوت ارائه شده اند. فتحی و همکاران نیز بررسی و جمع بندی منتقدانه طبقات سه گانه شهروندی اعم از شهروند قانون مدار، شهروند مشارکتی، شهروند انتقادی را پیشنهاد نموده اند.-1شهروند قانون مدار: این شهروند در جامعه به طور فردی فعالیت میکند. او از قوانین پیروی میکند و به افرادی که در شرایط بحرانی مانند سیل، زلزله و ... گرفتار آمده اند کمک میکند. هم کسانی که در جنبش تربیت شخصی فعالیت میکنند و هم آنهایی که خدمت به جامعه را از جمله اهداف ضروری می دانند بر این دیدگاه فرد گرایانه در مورد شهروند خوب تاکید دارند. -2شهروند مشارکتی: این شهروندان افرادی هستند که فعالانه در امور مدنی زندگی اجتماعی در سطح ملی و محلی مشارکت میکنند. دیدگاهی که این شهروند را پیشنهاد میکند برآماده سازی دانش آموزان برای مشارکت در اجتماعی جامعه تاکید دارد. شهروند مشارکتی ارتباطات، ادراک مشترک، اعتماد و تعهدات جمعی را توسعه میدهد. -3 شهروند انتقادی: شهروند انتقاد محور به طور منتقدانه ای ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی را مورد ارزیابی قرار داده و به راهبردهایی توجه میکند که ماهیت جمعی دارد، با بی عدالتی مخالفت میکند و دلایل اصلی مشکلات را نشان میدهد. مطابق این دیدگاه برنامههایی که برای تغییرات اجتماعی تاکید میکنند درصدد آماده کردن دانش آموزان هستند که از طریق تحلیل منتقدانه و پرداختن به مسائل اجتماعی و بی عدالتی ها موجبات پیشرفت جامعه را فراهم میکنند واحتمال کمتری وجود دارد که این برنامهها بر نیاز به نیکوکاری و نوع دوستی به عنوان هدف تاکید کنند. اسلر و استارکی3 مخالف تفکیک میان شهروند حداقلی و حداکثری هستند و رویکرد کل گرا را به عنوان مدل چند فرهنگی لیبرال در آموزش شهروندی پیشنهاد داده اند که اساس آموزش شهروندی با گرایش جمعی است.[12] هدف آموزش شهروند انتقادی فعال تمایل به پیشبرد عدالت اجتماعی و دفع بی عدالتی دارد. حوزه های تربیت شهروندی، -1 حوزه ی شناختی یا دانشی، یعنی تربیت شهروندی مستلزم فراهم کردن اطلاعاتی درباره ی ساختار حکومت، روابط حکومت و مردم و مکانیزم های توزیع قدرت، قوانین، فرآیند دمکراتیک رسانهها، حقوق بشر، پول، اقتصاد، توسعه پایدار جهانی به عنوان جامعهی جهانی و در مورد مفاهیمی همچون عدالت، دموکراسی، برابری، آزادی، قدرت و اجرای قوانین استبنابراین. لازم است اطلّاعات و دانشهایی در باب این موارد در اختیار فراگیران قرار گیرد. ساختار حکومت، روابط دولت و اقتصاد، دولت و روابط اجتماعی شامل رفاه عمومی، ضرورت و کارکرد احزاب سیاسی، اما بسنده کردن به عرصه ی اطلاعات و دانشهایی از این قبیل برای بعد شناختی هم مورد نیاز است. دانش آموز نیازمند آن است که با اطلاعاتی که در اختیار دارد به درستی اندیشه کند. عناصر و معیارهای اندیشه ورزی باید به منزله قابلیتی ذهنی شکل بگیرد. منظور از این قابلیت ذهنی، توانایی واقعی بر اندیشه ورزی است نه صرفا دانستن معیارهای آن به صورت برخی قواعد. -2 حوزه ی عاطفی یا ارزشی: تربیت شهروندی در پی آن خواهد بود که گرایشها و قابلیتهای عاطفی مناسب با جامعه مدنی را زمینه سازی کند.[9] همترین موارد در این باب به این قرار است، ارزشها و تمایلات: مثلا احترام به عدالت، دموکراسی، اجرای قانون، آزادی عقیدتی، پایداری، تحمل دیگران، احترام به دیگران، تمایل به نقادی. - 3 حوزه رفتاری مشارکتی: تربیت شهروندی مستلزم فرآهم کردن مهارتهای لازم برای زیستن در جامعه مدنی است. نمونهای عمده از این جنبه تربیت عبارتند از: تفکر انتقادی با تحلیل اطلاعات، حضور در بحث ها، توانایی انجام گفتگوی مؤثر و استفاده مثرؤ و نقّادانه از رسانه های مکتوب. "لی" در مطالعه ای از کشورهای جهان سوم فهرستی از اهداف تربیتی، مبانی برای




رشد روحی و روانی افراد، افزایش مسئولیت پذیری شخصی و کمک به افراد در دستیابی به یک شخصیت مستقل را شناسایی نموده است.[13] فتحی در ایران سه حیطه برجسته تعلیم و تربیت در کشور آمریکا و مجموعه اهداف تربیت شهروندی را به دو دسته ی اساسی هدفهای مرتبط با "وحدت و اتحاد" و هدفهای مرتبط با تکثر گرایی تقسیم میکند -1 وحدت و اتحاد در جامعه شامل عدالت، برابری، قدرت، مشارکت، الزام شخصی برای خیرخواهی عمومی و مانند آن -2 تکثرگرایی:شامل آزادی، تنوع، حریم و حرمت شخصی، حقوق شخصی، حقوق بشر و مانند آن. مؤلفههای تربیت شهروندی عبارتند از:-1 دانش مدنی:این مؤلفه بیشتر در ارتباط با محتوایی است که شهروندان باید بیاموزند و اطلاعات است که آنها باید یاد گیرند، مانند آگاهی از قوانین و مقررات اجتماعی، آگاهی از حقوق شخصی، آگاهی از حوادث رویدادهای جامعه، آگاهی از حقوق بین المللی، آگاهی از ضروریت و اهمیت حکومت -2 مهارتهای مدنی:شهروندان نه تنها نیاز به کسب دانش، بلکه به کسب مهارتهای عقلانی و مشارکتی برای توصیف و ارزیابی اعمال حکومت و شهروندی است، مهارتهای عقلانی و مدنی شکل غیر قابل جدا از محتوا هستند و برای هر شهروند مسئول و مؤثر فردی است که گاهی از آن تحت عنوان مهارتهای تفکر" انتّقادی " نام برده میشود. به طور کلی مهارتهای مدنی میتوان شامل توانایی و درک متقابل، التزام عملی به قانون، مسئولیت پذیری، احترام به حقوق دیگران، توانایی نقد و ارزیابی، توانایی گفتمان، توانایی ارزیابی اصول و اعمال حکومت، توانایی مشارکت با دیگران باشد -3منش و فضیلت مدنی:شامل ویژگیهای خصوصی و عمومی شخصیت و منش فرد برای اصلاح و حفاظت دموکراسی است. از ویژگی های خصوصی شخصیت شهروندان دارای فضیلت مدنی میتوان به مسئولیت اخلاقی، خود انضباطی و احترام به ارزش و حرمت آدمی، دارا بودن حس وطن دوستی و میهن پرستی، روحیه ی قانون مداری، داشتن روحیه ی بردباری و تحمل داشتن اعتقادات و باورهای مستقل، خوش بین بودن، احترام و ارزش به حرمت انسانی یک عضو مستقل در جامعه شدن .[1]
نظریه هایی که میتوان در چارچوب نظری از آنها استفاده کرد میتوان تلفیقی از چند نظریه باشد زیرا هر نظریه ی شهروندی به تنهایی به بخشی از موضوع شهروندی پرداخته و نمیتوان همه ی مفاهیم و تعاریف شهروندی را در بر گیرد. با این وجود در پژوهش حاضر سعی شده رفتار شهروندی در قالب سه مهارت فوق مورد بررسی قرار گیرد.

.4 روش تحقیق:

روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و تکنیک تحقیق تحلیل محتوا از نوع کمی میباشد. تحلیل محتوا کاربرد روشهای کمی و کیفی و عینی و اقلام دار برای توصیف رسانه آموزشی و آگاهی از میزان و تاثیرگذاری آن در فرآیند یاددهی-یادگیری تاثیرات آشکار و پنهان در فراگیران شناخت واقعیت های اجتماعی است.[10] بدین مبنا ابتدا در یک مطالعهی مقدماتی مقولات تحقیق با توجه به چارچوب تئوریک از متن کتابهای بخوانیم و اجتماعی سه کلاس مقطع ابتدایی استخراج شدند، سپس این مقولات در پرسشنامه ی معکوس درج و دوباره به متن مراجعه و داده ها از متون مورد نظر جمع آوری گردیده و در انتها اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و به صورت آمار توصفی و جداول یک بعدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.


ِ

5 یافته ها:

طبق یافته های ارائه شده در جدول شماره 1 مؤلفه عمل به احکام دینی بیشترین و مؤلفههایی چون: آزادی، برابری نژادی، مسالمت، مهارتهای استفاده و برخورد درست با منابع اطلاعات، صداقت، رقابت، آگاهی از مسائل جهانی و سازمان و نهادهای بین المللی، آشنایی وحفظ و قدردانی از میراث فرهنگی، مهارت نقد کردن، پذیرش دیگران، خیرخواهی، توجه به هویت جنسی، و امانتداری کمترین درصد را در محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی سال سوم به خود اختصاص داده اند. نکته هائز اهمیت اینکه به مؤلفههایی چون صلح و احترام به حق مالکیت اصلا اشاره ای نشده است.


طبق یافته های ارائه شده در جدول شماره 2 مؤلفه آشنایی وحفظ و قدردانی از میراث فرهنگی بیشترین و مؤلفههایی چون: برابری نژادی، شجاعت، استقلال، بهداشت و اطاعت از قانون کمترین درصد را در محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی سال چهارم دبستان به خود اختصاص داده است. در ضمن به مؤلفههایی چون : آزادی، اعتماد به نفس، صلح، امنیت، فرصت برابر، صداقت، امانتداری، اعتماد متقابل، پذیرش دیگران، پایبندی به قول، توانایی انتخاب، رقابت، رفاه، مسالمت، خیرخواهی، توجه به هویت جنسی، احترام به حق مالکیت، دوست یابی، آگاهی از مسائل جهانی و سازمان و نهادهای بین المللی، استفاده صحیح و بهینه از امکانات و فرصت های پیرامونی، مهارتهای استفاده و برخورد درست با منابع اطلاعات، شناخت پایه ای از قوانین راهنمایی و رانندگی و آشنایی با نهادهای مختلف اجتماعی اصلا بهایی داده نشده است.

طبق یافته های ارائه شده در جدول شماره3 مؤلفه عمل به احکام دینی بیشترین و مؤلفههایی چون: وجدان کاری، خلاقیت، مسالمت، مهارتهای استفاده و برخورد درست با منابع اطلاعات، رفاه، رقابت، آگاهی از مسائل جهانی و سازمان و نهادهای بین المللی، آشنایی وحفظ و قدردانی از میراث فرهنگی، مهارت نقد کردن و صداقت کمترین درصد را در محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی سال پنجم به خود اختصاص داده است. این در حالی است که به مؤلفههایی چون اعتماد به نفس، بهداشت، برابری نژادی، آداب و رسوم، توجه به هویت جنسی و شناخت پایه ای از قوانین راهنمایی و رانندگی اشاره ای نشده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید