بخشی از مقاله

چکیده

فرهنگ عمومی بخشی از فرهنگ یک جامعه یا گروه استکه مورد پذیرش اکثریت افراد گروه قرار گرفته و دارای ضمانت اجتماعی است. از آنجا که سند برنامه درسی ملی به عنوان یکی از زیر نظام-های اصلی سند تحول بنیادین و به منزلهی نقشهی جامع یادگیری، زمینهی ایجاد تحول همه جانبه، گسترده و عمیق را در مفاهیم و محتوای آموزشی فراهم میکند نیاز است که، به تحلیل محتوایی آن بر اساس مولفههای فرهنگ عمومی که شامل مولفههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی - مذهبی میباشد، بپردازیم.

در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی مولفههای فرهنگ عمومی سند برنامه درسی ملی خواهیم پرداخت. نتایج تحلیل محتوا نشان داده است که سند برنامه درسی ملی از میان مولفههای فرهنگ عمومی بیشترین تأکید را بر مولفههای اجتماعی-فرهنگی داشته و بعد از آن بیشترین توجه به مولفههای مذهبی، و بعد از آن مولفههای اقتصادی و در نهایت مولفههای سیاسی داشته است.

مقدمه

برای ارائه تعریفی از مفهوم فرهنگ عمومی تلاشهای زیادی شده است. با وجود این، هنوز هم بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران با پیچیدگیهای زیادی درباره مفهوم، مصداق و مسائل فرهنگی عمومی رو به رو هستند که دلایلی چند دارد. یکی اینکه در کتابهای جامعه شناسی، انسانشناسی ومطالعات فرهنگی مفهوم فرهنگ از مفاهیم دیگر روشن و متمایز نیست. دیگر اینکه تلقی روشنی از مفهوم عمومی وجود ندارد.

فرهنگ عمومی حوزه ای از نظام فرهنگی جامعه است که پشتوانه آن اجبار قانونی و رسمی نیست. بلکه تداوم آن در گرو اجبار اجتماعی اعمال شده، از سوی آحاد جامعه و تشکل ها و سازمان های غیردولتی و غیر رسمی است. تحقیق در فرهنگ عمومی معادل است با تحلیل و تبیین آموخته ها وگرایشها و یافتهها و رفتارهای مردم جامعه، زیرا اصطلاح فرهنگ عمومی عمدتاٌ به ویژگی های اکتسابی - آموخته - شهروندان یک جامعه در گذر سال ها یا حتی قرن ها اطلاق میشود. به همین جهت ، تعریف جامع و مانع از فرهنگ عمومی بسیار دشوار وشاید هم غیرممکن است.

لیکن، باوجود همین دشواری، توجه به دو نکته زیر روشنگر راه شناخت فرهنگ عمومی است وآن اینکه: اولاٌ فرهنگ عمومی، اکتسابی و آموختنی است. ثانیاٌ چون آموختنی است پس تغییر پذیر است، یعنی پیوسته پویا است. با توجه به آن چه گفته شد باید خاطر نشان کرد که تعدادی از عوامل و مولفه های به طور مستقیم بر فرهنگ عمومی تأثیر میگذارند که از آن جمله میتوان به مولفه های اجتماعی، فرهنگی مولفه های مذهبی و مولفه های سیاسی و اقتصادی اشاره نمود که همگی ضمن اینکه خود از مولفه های فرهنگ عمومی میباشند و از آن متاثر میشوند، بر فرهنگ عمومی جامعه نیز سخت تأثیر میگذارند

وجه تمایز یک نظام فرهنگی از فرهنگ های دیگر و حوزه معنایی یک فرهنگ، اجباری است که از آن حمایت میکند. بر این اساس میتوان گفت، فرهنگ عمومی حوزه ای از نظام فرهنکی جامعه است که پشتوانه آن اجبار قانونی و رسمی نیست، بکله تداوم آن در گروه اجبار اجتماعی اعمال شده از سوی آحاد جامعه و تشکل ها و سازمانهای غیر دولتی - غیر رسمی - است و برخلاف حوزه فرهنگ رسمی،که در نهایت اجبار فیزیکی از آن حمایتمی کند، حوزه فزهنگ عمومی عمدتاٌ بر پذیرش اقناع استوار است و عدم پایبندی به آن مجازات به معنای حقوقی کلمه، را در پی ندارد پس میتوان نتیجه گرفت فرهنگ عمومی جزیی از نظام فرهنگی جامعه است. فرهنگ عمومی مانند نظام فرهنگی در چهار وجه درونی، نهادی، نمادی و متبلور ظاهر میشود

بنابراین فرهنگ عمومی از مباحث تعیین کننده در مدیریت کلی جوامع است. حکومت ها برای ایجاد و تثبیت فرهنگ مورد نظر خود ابزار مختلفی را در اختیار دارند که یکی از مهمترین آنها آموزش وپرورش است. آموزش و پرورش از مهم ترین نهاد-های رسمی است که عهده دار تعلیم و تربیت جامعه میباشد.

بنابراین بایستی به گونه ای عمل کند که دانش آموزان تمام توانایی هایشان را پرورش دهند و زمینه به کار گیری تمام استعدادهای آنها فراهم شود. آموزش وپرورش نهادی است که یکی از وظایف اصلی آن فرهنگ آموزی و تثبیت مولفه های مثبت فرهنگ و مبارزه با جنبه های منفی فرهنگی است

یکی از مهم ترین اسناد آموزش وپرورش سند ملی برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران است که در آذرماه 1391 توسط شورا عالی آموزش وپرورش به ثبت رسیده است. سند ملی برنامه درسی باید نقشهی راه کلیه سیاست گذاریها و تولید محتوای آموزشی و تربیتی از جمله تولید راهنمای برنامههای درسی دورهها و پایههای تحصیلی، تعیین زمان و ساعت آموزشی، تدوین و تألیف کتاب های درسی و کمک آموزشی تولید بستههای آموزشی و.. قرارگیرد.

اجرای مطلوب این برنامه نیازمند مساعدت و توجه ویژه معلمان عزیز و بهرهمندی از صلاحیتها وشایستگیهای حرفه ای و تخصصی مناسب آنان میباشد، لذا مفاد آن باید در مهندسی نیروی انسانی و در برنامه های آموزشی،جذب و توانمند سازی و باز آموزی معلمان در سطوح مختلف مورد توجه جدی قرار گیرد.

تحول بنیادین در آموزش وپرورش تحولی عمیق وریشهای است که به تحول در مفاهیم نظری، روندها و فرآیندها ، نقش ها وکارکردها و رویکرد ها منجر خواهد شد. اینک که سند تحول بنیادین آموزش وپرورش به مثابه قانون اساسی برای تحولات همه جانبه و دراز مدت به تصویب شوراء عالی انقلاب فرهنگی رسیده و در دستور کار وزارت آموزش وپرورش قرارگرفته است باید تمام زیر نظامها و مولفههای خرد وکلان نظام تعلیم وتربیت مورد بازخوانی و باز تولید قرارگیرد

از آنجا که موضوع برنامه ریزی درسی ،یک رشته نوپا در کشور می باشد ، لذا تدوین برنامه های آموزشی، تالیف کتاب های درسی،تعیین زمان و ساعت آموزش،روش های تدریس،بهره گیری از روش های متنوع یادگیری و تکنولوژی آموزشی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،از یک برنامه جامع و همه جانبه نگر مبتنی بر فرهنک اسلامی ایرانی تبعیت نمیکرده است که این امر آسیب ها و کاستی های فراوانی را به همراه داشته است با گذشت زمان و افزایش دانش فنی در زمینه طراحی و تولید برنامه های درسی و انباشت تجربیات مفید و مغتنم و انجام پژوهش ها و مطالعات داخلی و تطبیقی، ضرورت تدوین یک برنامه راهبردی و جامع برای ساماندهی بهینه برنامه درسی و تولید محتواهای آموزشی در دوره ها و سطوح مختلف یادگیری بیش از پیش احساس می شد.

از آنجایی که سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران متمرکز است و توجه به آن توجه به کل نظام آموزشی کشور میباشد برای اینکه بتوانیم بر اساس یک برنامه ریزی نسبتا دقیق فرهنگ جامعه را در حد توان به سوی ارزش های اجتماعی متعالی و مبتنی بر فرایند توسعه پایدار سوق دهیم باید بدانیم که عناصر تشکیل دهنده فرهنگ عمومی کدام اند؟ بی توجهی به فرهنگ عمومی چه پیامدهایی دارد و به چه میزان در سند برنامه درسی ملی به مولفه های فرهنگ عمومی توجه شده است؟

تعریف فرهنگ

از مفهوم فرهنگ تعاریف مختلفی ارائه شده است . با مراجعه به نوشته ها و گفته های صاحب نظران ده ها و شاید صدها تعریف از فرهنگ بتوان یافت که از ارزش ها و اعتقادات و باورها گرفته تا خصایص و هنجارها و از ادبیات و هنر معماری گرفته تا افسانه ها و اسطوره ها را در بر می گیرد . برخی دیدگاه ها آن را چنان گسترده می دانند که تمام شئون زندگی اجتماعی انسان را شامل می شود. در مقابل بعضی دیگر آنرا به یک یا چند عصر محدود تقلیل می دهند

یکی از تعاریف مهم فرهنگ تعریف تایلر است. با آنکه نقدهایی به تعریف تایلر وارد شده است،معمولاً در بیشتر کتاب ها و پژوهش ها محل ارجاع است. به نظر تایلر فرهنگ مجموعه پیچیدگی هایی است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطی است که فرد عضو جامعه، از جامعه خود فرا میگیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را بر عهده دارد

»به طور کلی مشارکت فرهنگی، بهره مندی و بهره گیری عموم مردم از منابع فرهنگی تعریف می شود .منظور از منابع فرهنگی ،در معنای وسیع کلمه،مجموع کالا و اشیای در دسترس است که انجام فعالیت های فرهنگی را ممکن یا تسهیل می کند.فعالیت های فرهنگی، فعالیت هایی هستند که اعضاء یک جامعه از طریق آن، استعدادهای خود را توسعه و شخصیت خود را گسترش می دهند.

باید دانست مشکلات تعریف یا بیان یک تلقی از » مفهوم فرهنگ عمومی« بیش از مفهوم فرهنگ است.زیرا مفهوم فرهنگ عمومی علاوه بر پیچیدگی های مفهوم فرهنگ، »قید عمومی« نیز دارد و وجود همین قید منشأ مناقشات فراوانی بوده است. برای فرهنگ و فرهنگ عمومی تعاریف گوناگون و متنوعی بیان شده است؛ حتی کتاب ها و تحقیقاتی به زبان فارسی وجود دارد که به مفهوم فرهنگ و تعریف آن پرداخته اند و تعاریف جامعه شناسان، مردم شناسان و روانشناسان از فرهنگ بیان شده. با وجود این، تعاریف موجود از فرهنگ به آنچه در این کتاب ها آمده است محدود نیست و صاحبنظران بیان کرده اند که تعاریف فرهنگظاهراٌ به دویست، سیصد و حتی بیشتر میرسد

برای دستیابی به تعریفی منطقی و نسبتاٌ جامع و مانع از فرهنگ عمومی باید گفت که :فرهنگ عمومی بخشی از فرهنگ یک جامعه یا گروه است که :

- اولاٌ مورد پذیرش اکثریت افراد گروه قرار گرفته است،

- ثانیأ غیر رسمی است - متفاوت از فرهنگ رسمی -

- ثالثأ ضمانت اجتماعی دارد

باتوجه به مطالب مطرح شده فرهنگ عمومی در چهار بعد اجتماعی فرهنگی، مذهبی، اقتصادی وسیاسی مطرح می شود.مولفه های هر یک از این ابعاد شامل :

-1 مولفه های اجتماعی فرهنگی مانند مدرسه، وسایل ارتباط جمعی نوین ،خانواده، آداب و رسوم، دوستان و مطبوعات ،کلاس ها و آموزشگاه های هنری، نمایشگاه های فرهنگی، کتاب داستان.

-2 مولفه های مذهبی مانند مساجد، روحانیون، هیئت های مذهبی، اصول دین، نماز و جلسات قرانی.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید