بخشی از مقاله
چکیده:
گردشگری به عنوان صنعتی پاک در بسیاری از ممالک جهان، همچون ایران، قادر است تا با ایجاد اشتغال و افزایش درآمد ملی، نقشی موثر در توسعه پایدار جوامع انسانی ایفا نماید. مقاله حاضر، برگرفته از تحقیق توصیفی- پیمایشی است و با هدف تدوین استراتژی توسعه صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی انجام شده است. مدل مفهومی این مقاله، الگوی مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی »فرد آر. دیوید« می باشد.
این مقاله با شناسایی و معرفی مهمترین عوامل موثر بر محیط داخلی و خارجی صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی، نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای آن را بررسی و با استفاده از ماتریس SWOT و تحلیل موقعیت استراتژیک صنعت گردشگری، استراتژی گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی را مشخص می کند.
در پایان، با استفاده از ماتریس برنامه ریزی کمی QSPM، اولویت استراتژی های انتخاب شده، تعیین گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق، نمره عوامل داخلی و خارجی به ترتیب 2/358 - و - 2/36 و موقعیت استراتژیک سازمان را تدافعی - WT - نشان می دهد. در پایان تعداد 11 استراتژی برای خارج شدن از وضعیت موجود گردشگری استان آذربایجان شرقی، پیشنهاد شده است.
مقدمه
صنعت گردشگری یکی از بزرگترین و متنوع ترین صنایع در دنیا و به عنوان صنعتی پویا و با ویژگی های توسعه مدارانه برای ایجاد درآمد، توسعه اشتغال زایی، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، قانونی و تکنولوژیکی مطرح می باشد.
به تعبیر سازمان جهانی گردشگری، توسعه گردشگری، عامل موثری در مقابله با فقر و ایجاد بسترهای مناسب به منظور افزایش درآمد اقشار مختلف، رونق اقتصادی و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی مردم به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته است؛ اما، از آنجا که تغییرات شگفت آوری محیط سازمان ها را احاطه کرده، پیچیدگی های تصمیمات سازمانی و جهانی شدن، همگی لزوم بکارگیری برنامه ریزی استراتژیک را برای مواجهه با اینگونه مسائل، بیشتر از گذشته نشان می دهند.
براساس آخرین آمارهای ارائه شده توسط سازمان جهانی جهانگردی1، ایران در زمینه ورود گردشگر و همچنین درآمدهای حاصل از گردشگری در میان 50 کشور اول جهان جایگاهی ندارد. این در حالی است که بر مبنای سند چشمانداز 20 ساله در بخش گردشگری و در افق 1404، ایران باید سالانه حداقل بیست میلیون نفر گردشگر از بازار جهانی جذب کند.
سهم بسیار ناچیز ایران از صنعت گردشگری نشان دهنده آن است که صنعت گردشگری نتوانسته است نقش خود را به عنوان یک عامل توسعه اقتصادی کشور و معرفی ایران به عنوان یک کشور توریستی و فرهنگی به خوبی ایفا کند. استان آذربایجان شرقی در منطقه شمال غرب کشور ایران، با وجود قابلیت ها و جاذبه های گردشگری فراوان، همچنان برای گردشگران نا آشنا است. حتی گردشگران داخلی نیز تا اندازه ای با آن بیگانه هستند.
این استان با دارا بودن جاذبه های متعدد طبیعی مانند کوه ها، جنگل های ارسباران، دره ها و دشت های سرسبز، چشمه های آب معدنی، غارها، آبشارها، رودخانه های زیبا و همچنین با داشتن جاذبه های فرهنگی متنوع از قبیل روستاهای تاریخی، شهرهای زیبا و بناهای متعدد تاریخی و فرهنگی، همچنان از مواهب گوناگون صنعت گردشگری بی بهره مانده است. با بررسی های به عمل آمده از طرف محقق، مشخص گردید که تحقیق جامع و کاملی پیرامون تدوین استراتژی توسعه صنعت گردشگری در استان آذربایجان شرقی نیز صورت نگرفته است. بنابراین لزوم تدوین استراتژی های مناسبی که به توسعه این صنعت در استان آذربایجان شرقی بیانجامد، احساس می شود.
پیشینه تحقیق
خانم زهرا شریفی نیا و همکاران - 1392 - در مقاله ای تحت عنوان »برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری با استفاده از مدل SWOT - مطالعه موردی: شهر سوخته - « به بررسی وضعیت گردشگری در شهر سوخته واقع در استان سیستان و بلوچستان و نقش آن در توسعه ملی پرداخته اند. در این تحقیق ابتدا با استفاده از ماتریس SWOT، عوامل اصلی داخلی و عوامل موثر خارجی تاثیر گذار بر توریسم روستایی در ناحیه مورد مطالعه شامل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها شناسایی و بررسی شده است.
سپس ماتریس SWOT مورد تحلیل قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدها از دو دیدگاه - مسئولان و گردشگران - رتبه بندی و اولویت سنجی شده است. نتایج نشان می دهند که منطقه مورد مطالعه به علت برخورداری از پتانسیل بالا در جذب گردشگر، از آسیب پذیری بالاتری برخوردار است، بنابراین بازنگری در سیاست های موجود به منظور رفع محدودیت ها و استفاده از مزیت های نسبی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
آقای اصغر ضرابی و محمدرضا محبوب فر - 1392 - در مقاله ای تحت عنوان کاربرد مدل SWOT-QSPM در تدوین استراتژی توسعه گردشگری شهر کاشان به بررسی مزیت ها و محدودیت های توسعه کانون های گردشگری شهر کاشان و انتخاب استراتژی مناسب در جهت توسعه صنعت گردشگری شهر کاشان پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهند که استراتژی تاکید بر توسعه فرهنگی- تاریخی به دلیل وجود مزیت های نسبی این نوع گردشگری در منطقه کاشان، از اولویت بالاتری برخوردار است.
آقای مصطفی قدمی - 1390 - ، در مقاله ای تحت عنوان »ارزیابی و تدوین استراتژی مقصد در چارچوب توسعه پایدار گردشگری - نمونه مورد مطالعه: کلان شهر مشهد - « به ارزیابی استراتژیک و ارائه استراتژی های بهینه بخش گردشگری کلان شهر مشهد در چارچوب رویکرد توسعه پایدار گردشگری پرداخته است. در این تحقیق از ابزار تحلیلیSWOT به منظور شناسایی، طبقه بندی و تحلیل عوامل استراتژیک محیط داخلی و خارجی استفاده شده است و در نهایت از ماتریس کمی سازی برنامه ریزی استراتژیک - QSPM - ، جهت اولویت بندی استراتژی های پیشنهادی و انتخاب استراتژی بهینه تر، استفاده شده است.
نتایج نشان می دهند که موقعیت استراتژیک مشهد از نظر عوامل درون زا، با مجموعه ضعف های متعدد و روزافزون، در شرایط نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج ارزیابی استراتژیک موقعیت زمان نگارش مقاله نشان داده که مناسب ترین استراتژی های توسعه گردشگری مشهد، استراتژی WO بوده است. آقای حسن الماسی و خانم مرجان سادات دورفرد - 1390 - ، مقاله ای تحت عنوان »تدوین استراتژی گردشگری کشور بر اساس تحلیل ماتریس SWOT - مطالعه موردی:
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران - « را ارائه داده اند. محققان در این پژوهش ابتدا با بررسی و تعیین ماموریت، اهداف، استراتژی و سیاست های اجرایی و سپس بررسی عوامل محیط داخلی و خارجی سازمان گردشگری استان تهران، به تجزیه و تحلیل عوامل استراتژیک با ماتریس SWOT و تعیین موقعیت استراتژیک و انتخاب گزینه های استراتژیک آن سازمان پرداخته اند. در نهایت از بین شش استراتژی مهم سازمان گردشگری استان تهران، استراتژی مطالعات بازارهای هدف و اجرای طرح های بازاریابی و تبلیغات به همراه انجام مطالعه و شناسایی نیاز و تقاضای گردشگران و فراهم آوردن تسهیلات مسافرتی مناسب برای گردشگران، از اولویت بالایی برخوردار بوده است.
روش تحقیق
روش مورد استفاده در این مقاله از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- پیمایشی میباشد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، از نوع کتابخانه ای ومیدانی - پیمایشی - به طور همزمان می باشد. در روش کتابخانه ای، از شیوه های تحلیل محتوا و بررسی آمار و اسناد و مدارک و در روش میدانی، برای جمع آوری واکنش آزمودنی ها در مورد وضعیت گردشگری استان آذربایجان شرقی، از مصاحبه، پرسشنامه و نظرسنجی از مدیران عالی و میانی، کارشناسان گردشگری، خبرگان و صاحب نظران فعال در صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی استفاده شده است.
از آنجا که علم مدیریت، مسئولیت و وظیفه تدوین استراتژی را بر عهده مدیران عالی سازمان قرار می دهد و مدیران عالی باید دید نظام مند در مورد اهداف سازمان تحت مدیریت خود داشته باشند، بنابراین جامعه آماری در این تحقیق، شامل مدیران عالی و میانی، کارشناسان گردشگری استان آذربایجان شرقی، خبرگان و صاحب نظران فعال در صنعت گردشگری استان در سال 1393 است که تعداد آنها بر اساس گزارش شفاهی کارشناس آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی، حدود 120 نفر و تعداد نمونه آماری در این پژوهش بر اساس فرمول کوکران و با لحاظ نمودن حجم جامعه آماری، 92 نفر بر آورد گردیده است.
این مقاله چون برگرفته از مطالعه و رساله تحقیقی است، بنابراین به دنبال پاسخ به سوالات زیر می باشد:
- سوال اول: نقاط قوت صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی کدام است؟
- سوال دوم: نقاط ضعف صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی کدام است؟
- سوال سوم: ارزیابی عوامل داخلی موثر بر توسعه صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی چگونه صورت می گیرد؟
- سوال چهارم: فرصت های صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی کدام است؟
- سوال پنجم: تهدیدهای صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی کدام است؟
- سوال ششم: ارزیابی عوامل خارجی موثر بر توسعه صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی چگونه صورت می گیرد؟
- سوال هفتم: کدام استراتژی ها برای توسعه صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی مناسب هستند؟
- سوال هشتم: جذاب ترین استراتژی های توسعه صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی کدام است؟
در این تحقیق، اهداف شامل هدف اصلی و اهداف فرعی است. هدف اصلی این پژوهش، تدوین استراتژی توسعه صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی بر اساس تحلیل ماتریس SWOT می باشد. اهداف فرعی این تحقیق عبارتند از:
- تعیین فرصت های محیطی صنعت گردشگری در استان آذربایجان شرقی
- تعیین تهدیدهای محیطی صنعت گردشگری در استان آذربایجان شرقی
- تعیین نقاط قوت صنعت گردشگری در استان آذربایجان شرقی
- تعیین نقاط ضعف صنعت گردشگری در استان آذربایجان شرقی
- تعیین فاکتورهای اثربخش داخلی و خارجی موثر بر سازمان با استفاده از ماتریس SWOT
مدل مفهومی این پژوهش، الگوی مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی »فرد آر. دیوید« و مدل کاربردی تحقیق، مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM می باشد. از دیدگاه دیوید، فاز تدوین استراتژی شامل: تدوین چشمانداز و ماموریت سازمان، شناسایی فرصتها وتهدیدهای خارجی اثرگذار بر سازمان، تعین نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، هدف گذاری بلندمدت، تدوین آلترناتیوهای مختلف استراتژیک وانتخاب استراتژیهای خاص جهت اجرا است و از دیدگاه مدل SWOT، یک استراتژی مناسب، قوت ها و فرصت ها را به حداکثر و ضعف ها و تهدیدها را به حداقل ممکن می رساند.