بخشی از مقاله


تربیت جنسی در اسلام

 

مقدمه

”لان یودب احدکم ولده خیرله من ان یتصدق بنصف صاع کل یوم:1 حضرت رسول (ص) ”اگر کسی از شما آداب را به فرزندش بیاموزد، بهتر است براي او، از اینکه هر روز از عمرش مقداري صدقه بدهد.” تربیت جنسی بخصوص در نوجوانان مسئله پر اهمیتی است، زیرا دنیاي روحی جوانان روز بروز همراه با رشد علمی و اقتصادي و موفقیتهاي فرهنگی دنیاي امروز سختتر میشود.

برخی می پندارند که اگر کودكتقریباً خود را اداره کند، رشد جنسی او نیز عادي است ولی این اشتباه است. چون حتی بروز و قابلیت تحریک جنسی فوق العاده، تکوین خط مشی نادرست آن در کودك، کمتر دلیل بر عدم سلامت اوست. انحراف آن از معیار معمولی در کودکان تحریک شده ممکن است تغییر یافته و پوشیده باشد و براي بروز آن مراعات و مراقبتهاي دقیق والدین لازم است.

احساسات شهوانی ممکن است در سنین خیلی کم، بسته به بلوغ جنسی و رشد و شدت آن ظهور کند و اشکال ظهور آن اغلب متنوع است. بنابراین تربیت جنسی یکی از مشکل ترین مسائل تربیتی است که فقط بهنگام بررسی جداگانه مسائل تربیتی مطرح می شود. یعنی اصل مسئله، تربیت کودکان براي آینده و متفکر ساختن آنها و تلطیف احساسات عمیق انسانی است که بر پایه تربیت جنسی قرار دارد. یک رشته سؤالات زنده و قابل بحث و در عین حال


پیچیده همه روزه در خانواده ها و مدارس مطرح میشود ولی هیچ یک از دستورات علمی و کتابهاي مربوط نمیتواند پاسخ صحیحی به تمام مسائل مورد بحث بدهد. در کتابهاي پزشکی همگانی، تربیت جنسی اغلب در مفهوم آموزش جنسی است، ولی تربیت جنسی مفهوم وسیعتر دارد. تربیت نه تنها احساس جنسی را دربر دارد، بلکه داراي خصوصیت رشد شخصیت اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی است.

در میان نوجوانان در دوره بلوغ جنسی رفتار ناشی از فساد اخلاق مشاهده میشود که بر پایه مسائل جنسی استوار است، براي تربیت جنسی موفقیت آمیز، دانستن نقش و موفقیت جوانان در اجتماع کنونی کافی نیست بلکه درك آشکار دنیاي تأثیرات درونی و اضطراب آلود آنان که بصورت ناگسستنی مربوط به خصوصیات فیزیولوژي فردي دوره بلوغ است لازم میباشد.

بنابراین حل ثمربخش مسائل تربیت جنسی، زمانی امکان دارد که به موازات علل اجتماعی، عوامل بیولوژیک هم مورد بررسی قرار گیرد، بعنوان مثال علت اصلی بیولوژیکی گسترش استمناء را درمیان جوانان میتوان عدم یک تربیت جنسی صحیح دانست. به این صورت که در دورهاي که نوجوان تمایل شدید به ارضاء شهوت دارد و هنگامیکه تمایل جنسی بشدت توسعه مییابد و هنوز قادر به ایستادگی در برابر تمایلات باطنی نیست و هیچ راهی را براي مقابله با آن نمیداند و هیچکس را یار خود نمیداند که به او پناه ببرد؛ راه استفاده از تنهایی را برمیگزیند.

لازمست که بموازات بیداري جنسی نوجوانان، والدین باید رفتار مساعد عوامل محرك را تغییر داده و بدقت وضع روحی آنها را دنبال نمایند. خشونت و تندخوئی، عصبانیت، بیحوصلگی، لجبازي بیهوده را باید جزو اولین نشانههاي اختلالات عصبی بشمار آورد که بدنبال آن میتواند عادت نادرست جنسی و در برخی موارد رفتار خلاف اخلاق ظهور کند.

صرفنظر از عادات خوبی که در جریان تربیت بوجود میآید از ضروریات تربیت جنسی است که نوجوانان را نباید با رویدادهاي جنسیشان تنها گذاشت. لازم است بموقع به کودك دوره انتقالی را توضیح داده، او را روشن کرد و راه جلوگیري از احساس جنسی فوق العاده را که در وي بیدار می شود به او آموخت و کمک کرد تا جاي خود را در جریان جالب و زیباي مشغولیاتی که میتواند کمک به جلوگیري از تحریکات جنسی نماید پیدا کند. پدران و مادران و معلمان باید بدقت تظاهر جنسی کودکان و نوجوانان را دنبال کنند تا بموقع تدابیر لازم را اتخاذ کرده و اگر لازم باشد از کمکهاي پزشکی نیز استفاده نمایند.

با مهم دانستن تربیت جنسی که مستلزم توانایی فوقالعاده و نزاکت خاص و تیزهوشی و دلسوزي زیادي می باشد. میتواند نقش اساسی در پیشگیري از انحراف جنسی نوجوانان ایفا کرد. چون مسئله جنس و جنسیت از همان سالهاي اولیه کودکی براي کودك مطرح می شود ضرورت تربیت جنسی نیز از همان دوران کودکی الزامی است. بعنوان مثال در 3-4 سالگی نوعی کنجکاوي در فرد بوجود میآید که گذشته از دنیاي معمولی بدنبال دنیائی از اعمال شرمآمیز و رسوایی بار میرود و در مقوله منزه و نامنزه، پاك و ناپاك در این بین شکل میگیرد و جالب این که بعضی نظر دارند که این انتخاب پاك و یا ناپاك در سراسر عمر یک فرد به جاي میماند که یا منزه و یا نامنزه بر خود چیره میشود. کینزي(1954) 1 نشان داده است که اگر تمایلات جنسی حتی در کودك 6 سالهاي تثبیت شود امکان اصلاح او بسیار اندك است.

اینها همه انگیزه اي قوي می باشد که به مسائل جنسی کودکان از همان سنین اولیه توجهی خاص مبذول شود، که تثبیت آن، کار را براي به کانال صحیح انداختن آن، دشوار میسازد. و با توجه به آنکه بررسیهاي علمی نشان می دهد که از حدود سنین 3-5 بخشی از نیروي کاوشی کودك متوجه امور جنسی و مسائل مربوط به آن میشود

٣

که هدفش سر درآوردن از روابط آمیزشی و اسرار و رموز مربوط به آن در نزد دیگران است. و دیگر اینکه حدود سن 7 سالگی مشاهده شده است که کودك به جنس مخالف ابراز تمایل نشان میدهد، و گاهی حتی در حدي به او عشق ورزیده است.اینکه در حدود سنین 10-11 کنجکاوي هاي جنسی وسیعتر می شود از آن بابت که کودك خواستار آشنایی با حقایق وسیعتري است، همگی اینها، انسان را بر این ضرورت راهنمایی میکند براي سلامتی و تعادل کودکان و نوجوانان بایستی امر تربیت جنسی آنها را از همان مراحل اولیه حیات زیرنظر داشت. و بقول ژان ژاك روسو (1760) کودك، شرور بدنیا نمی آید و اگر تا 20 سالگی معصومیت اولیه خود را از حفظ نماید، بهترین سخاوتمندترین و دوست داشتنی ترین و مهربانترین انسان خواهد بود. بهمین جهت است که از ابتداي زندگی کودك او را بایستی در امر تربیت جنسی زیر نظر داشت.

بیتوجهی در تمایلات جنسی کودك میتواند اثرات مهلک از جنبههاي فیزیولوژي و روانی بر جاي گذارد. آگاهی از مسائل بهداشتی می تواند خود به تنهایی دلیلی بر ضرورت تربیت جنسی باشد، چرا که بسیاري از
بیماریهاست که بر اثر عدم آگاهی رعایت اصول بهداشت آلت تناسلی بروز میکند، و بخصوص در دختران، کسانیکه بهداشت آلت تناسلی را مراعات نمیکنند به ناراحتیهاي مختلفی برخورد میکنند، پس چقدر بهتر است تا قبل از گرفتاري به این انواع بیماري با آگاهی و تربیت جنسی صحیح از آنها جلوگیري کرد و لذحتماًا پسر و دختر باید کلیه اطلاعات لازم راجع به مسائل و امور جنسی و ساختمان بدن و بهداشت را بدانند. و هنگامی که جوانان خوب و پاك به تأثرات و اضطرابات جنسی متمایل شده اند، نسبت به اطرافیان، کینه جو، عصبانی، و بیعاطفه میشوند و این ممکن است در نتیجه عدم آگاهی نسبت به برخورد صحیح در رابطه با فشارهاي جنسی باشد که این جوان بعلت عدم تربیتی صحیح از لحاظ جنسی و ندانستن این موضوع که در اینگونه مواقع چگونه میتوان بوسیله رادعهائی و ایجاد موانعی از شر این اضطرابات جنسی رهایی یافت این جوان مظلوم گریبانگیر این تأثیرات تنهائی، تنها بایستی خود، مشکلاتش را بر هر طریق درست یا نادرست حل کند. و آنوقت است که در نتیجه تصادف ما بین تحریکات جنسی شدید و جلوگیري اجباري آن یعنی ”میخواهیم“ و ”نمیشود“ حال به هر علتی که میخواهد باشد، باعث می شود که خصوصیات اخلاقی عصبی شدت یابد. پس وجود کسی که او را دریابد و راههاي مختلف کاهش این نوع تضادهاي بین میخواهم و نمیشود را در تربیت جنسی به او یادآور شود ضروري است.

از سوي دیگر ممکن است بعلت فقدان تربیت جنسی صحیح در خانواده بعنوان نتیجه عدم حیا و نگه نداشتن حرمت خانواده احساسات کودکان بیدار شود و بزودي احساس جنسی زودرس در آنان بوجود آید. که گرفتاريهاي بلوغ زودرس خود بحثی جداگانه میطلبد. اگر ضرورت تربیت جنسی احساس شد آنموقع است که حساسیتهائی از این قبیل برانگیخته میشود که بایستی مواظب بود دختران و پسران چطور لباس میپوشند و چگونه صحبت میکنند، چطور مینشینند و چطور با دوستانشان مراوده می کنند. و آنموقع است که اگر بزرگترها شاهد تصاویر خلاف ادب و بازیهائی که خصوصیت جنسی دارند، یا سایر امور مشابه باشند، باید بدانند که عامل چنین رفتار کودکان اتفاقی نیست بایستی علتی داشته باشد که با مهم شمردن تربیت جنسی میتوان از بعضی معلولها جلوگیري کرد و لااقل پیشبینی بعضی از رفتارها را کرد که با چشمی باز مراقب کودکان بود. تا براي هر عمل آنان عکسالعمل مناسبی اتخاذ شود.

معنی و مفهوم تربیت جنسی

از تربیت تعاریف بسیار مختلفی شده است که عمده این تعاریف کلی را میتوان در رابطه با تربیت جنسی که یک جزء از تربیت به معنی اعم است صادق دانست.

٤

طبق تعریفی که از (بارتر1، (1965 از تربیت دارد میتوان تربیت جنسی را فعالیت یا کوششی دانست که در آن افراد مسن تر اجتماعی انسانی یا آنهائی که بیشتر در رابطه با مسائل جنسی اطلاعات و معلومات دارند، با افرادي که کمتر یااصلاً در این رابطه رشدي ندارند، برخورد می کنند. تا رشد بیشتري در آنها بوجود آورند و از این راه به پیشرفت زندگی انسانی از نظر مسائل و برخوردهاي جنسی کمک کنند.
و طبق تعریفی دیگر از کانر(1957) 2 میتوان تربیت جنسی را از امور زیر دانست.

الف) یک دسته تکنیک یا روش در انتقال معلومات (جنسی) به مهارتها و گرایشهاي (جنسی). ب) یک دسته تئوريها که اجراي روشها را تأیید کنند.
ج) یک دسته ارزشها یا آرمانهائی که در هدف هاي انتقال معلومات، مهارتها و گرایشها منعکس شدهاند.
طبق تعریفی که برودي (1965) از تربیت دارد، میتوان گفت منظور از تربیت جنسی آنست که راههاي یادگیري مسائل جنسی کنترل شود.
همچنین اگر معنی تربیت جنسی رشد قوه قضاوت صحیح در امور جنسی دانسته شود دور از اهداف تربیت جنسی نمی باشد.

در اینجا یادآوري این مطلب ضروریست که در کل تعاریف منظور از تربیت جنسی، آموزش آمیزش جنسی نیست، بلکه کلیه مسائل و سؤالات و مباحثی که مربوط به جنس و جنسیت میشود مطرح است. و بهمین جهت است که تربیت جنسی یکی از مشکل ترین مسائل تربیتی است که فقط بهنگام بررسی جداگانه مسائل تربیتی مطرح میشود.
با اینکه تربیت جنسی یک جزء از کل مسائل تربیتی است. لیکن بنا به اهمیتی که داردمستقلاً بایستی در مورد آن برنامهریزي و دقت نظر شود و بصورت کلی نمیتوان با این مسئله برخورد داشت و تربیت جنسی بطور خاص به معنی مبارزه در قبال کسب سلامت نسل خردسال و عفت و اخلاق و روابط متقابل بطرز صحیح است.
یا شاید منظور از تربیت جنسی یاد دادن زیبائی معاشرت دوستانه به کودکان و پاکی و عفت روابط آنهاست. آري تربیت جنسی مفهوم وسیعتري از آموزش جنسی دربر دارد. تربیت نه تنها احساس جنسی را دربر دارد بلکه

داراي خصوصیات رشد شخصیت اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی است.

و در این نوشته تربیت جنسی به مفهوم، چگونگی برخورد با کودکان، نوجوانان و جوانان از لحاظ جنسی میباشد که شامل سؤالات جنسی، رفتارهاي جنسی، انحرافات جنسی و راههاي جلوگیري از انحرافات میباشد.

تربیت جنسی از دیدگاه مکاتب

در جوامع و مکاتب مختلف، برخوردهاي مختلفی به مسائل جنسی میشود، آداب و رسوم هر اجتماع میتواند نمایانگر رشد اخلاقی، اجتماعی و اعتقادات آن قوم و مکتب باشد ملاًث آداب و رسوم اجتماعات اولیه در زمینه روابط جنسی (ملاًث ازدواج دستهجمعی) نشان دهنده سطح اعتقادي کم رشد آنهاست. و یا اینکه در بعضی از قبایل آفریقائی و آمریکاي جنوبی زنان از برهنگی خجالت نمی کشند. اما اگر آنها را به هنگام غذا خوردن بیابند و یا بدون تکه اي پارچه که بر سرشان میاندازند، تماشا کنند بیاندازه خجالت میکشند (کوچتکف، (1363 به هر صورت نظرات و عقاید مختلفی در رابطه با جنس و جنسیت مطرح است از سوئی، گروهی هستند که منع بسیار قوي را می پسندند، و مسأله جنسی را با شرم یاد میکنند، بعنوان مثال، پیروان افکار مانی هر نوع آمیزش جنسی را گناه می دانستند، زیرا که بشر راطبیعتاً گناهکار می دانستند، فکر می کردند، بدین ترتیب، انساندائماً گامهاي تازهاي در


٥

خدمت این گناهکاري می نهد، تولستوي (لن) و مهاتما گاندي (مهاتما) نیز در اواخر عمر، معتقد بودند هر نوع آمیزش جنسی شرارتبار است، حتی ازدواج.

از سمت دیگر در آغاز قرن بیستم، نظریهاي معروفیت و گسترش زیادي پیدا نمود، مبنی بر اینکه هر گونه، روابط جنسیکاملاً امري مشخص است و اجتماع حق کنترل آن را ندارد، در مکتب فروید، باید جلوي تمام تحریمهاي جنسی گرفته شده و آزادي جنسی در مدارس و اجتماع مطرح باشد و معتقدند که منعها باعث عقدهسازي در جوامع می شود، و همین عقده ها باعث نابسامانی و جرم خواهد شد. پس در رابطه با تربیت جنسی، به تعداد مکاتب میتوان به انواع تربیت اشاره کرد و بعد از آن به انواع عقاید تربیتی در رابطه با جنس و جنسیت رسید.

آدلر(1917) 1 در رابطه با تربیت جنسی می گوید: تربیت جنسی کودك در اختیار خانواده است، و در این مسئله تربیت جنسی، اساس یک ایجاد آمادگی دقیق در کودك، در جریان زندگی بنا نهاده است، و این ایجاد آمادگی، امري عادي است که از طریقی ساده باید انجام پذیرد، ملاًث در بدو امر به پالودگی پدر و مادر از وجود جسمی خویش، غلبه آنها بر شرم و حیا از بدن عریان، خود نوعی توجیه جنسی است، پیش از آنکه کودك، با این مسئله و کلمات مربوط به آن براي سؤال یا تعریف آشنا شود. طبیعی است، که بعدها، به نسبت قدرت درك کودك باید کلاسی صریح و بدون هیچ شرح انحرافی و اطلاعات غیرواقع، آگاهی هاي زندگی زیستی (بیولوژیک) و مخصوص روانشناختی از روابط جنسی، در اختیار کودك قرار گیرد.

تربیت جنسی از دیدگاه اسلام

براي اسلام آموختن ادب هر کاري مهم است، آنچنانکه حدیث فوق به روشنی بیان میدارد، که آموختن آداب از مرتبه بالائی برخوردار است و اگر تردیدي بر این باشد که این آداب شامل آداب جنسی نمیشود، پس به بیراهه رفتن است، چرا که اسلام در رابطه با مسائل بسیار جزئی ادبی را آموخته است، هنگامیکه اسلام براي مسافر، آدابی دارد و هنگامیکه جهت عافیت و سلامتی دعائی و ذکري نقل شده و براي هر دردي منجمله گوش درد و سر درد و ناراحتی وضع حمل کردن خانمها، ترتیبی و آدابی را قائل است، و ظریفتر از این مسائل موقعیکه آدابی براي ایمنی از سوختن و حتی رام شدن اسب سرکش دستورالعملی وجود دارد. چطور ممکن است شکی وجود داشته باشد، که اسلام در رابطه با آداب جنسی روش و تربیت خاصی را دنبال نکند. بعضی مسائل جنسی را بزرگترین دام در راه انسان نامیده اند و غریزه جنسی را نافرمانبرترین غرایز در برابر عقل شمردهاند، آیا ممکن است اسلام توصیه و قوانین و دستوراتی در این رابطه نداشته باشد. تا اینکه این مهم از طریقی و کانالهائی، بخوبی و درستی هدایت شود غریزه جنسی که بسیاري از مشکلات و مسایل تاریخی از بیتربیتی او حاصل شده است و پسگرفتاريهاي امروزي که باز به جهت نداشتن برنامه اي منظم براي این غریزه بوجود آمده است، آیا در عین حال میتوان تصور کرد این مسئله مهم موجود در انسانها از نظر اسلام دور مانده باشد و در این رابطه ضرورت تربیت حس نشود.

و از سوي دیگر حضرت علی2 علیهالسلام اصرار دارند که راهنمائی هاي لازم که افراد میشوند بایستی دوش بدوش علم و معرفت پیش رود. لذا تربیت جنسی نیز بایستی با پیشرفت علم غنیتر شود و ضمن نگهداري از معیارهاي اصلی اسلام، پیشرفتهاي جدید در این علم نیز ملحوظ شود، و در این رابطه بکار گرفته شود.
در تربیت جنسی اسلام است، مراقبتهاي اولیهاي که بتواند از تبدیل عواطف عالیه فطري و یا موروثی نوجوان یا علاقه پاك و مهر و محبت انسانی او به امیال غریزي و تمایلات جنسی خارج از کنترل جلوگیري نماید، در رأس و از اهم وظائف هر مربی است تا با آماده کردن نوجوان او را از خطر انحراف و سقوط مصون دارد. و دادن توانائی


٦

نگهداري از میل جنسی به نوجوانان و جوانان و تحت عقل درآوردن میل جنسی نیز در تربیت جنسی اسلام میگنجد.
دادن این احساس به فرد که تو میتوانی با میل جنسی به نحو صحیح مقابله کنی و پیروز شوي. از ضروریاتی است که به جوان و نوجوان انتقال آن ضروري است.

همچنین نوجوانان را در پرورش احساس عشق کمک کرد، این پرورش عامل بسیار مهمی است که دیگران را دوست بدارد و به او معرفی کرد بالاترین الگوي عشق واقعی را که پدر و مادرست.

بطور خلاصه اینکه در اسلام با توجه به آیات و روایات و احکام مختلف که مستقیم و غیرمسمتقیم در رابطه با مسائل جنسی و ارضاء و تعدیل آن سخن به میان رفته، میتوان نتیجه گرفت که تربیت جنسی در اسلام از ضروریات است و نمیتوان اجازه داد که خودبخود این مسئله با مرور زمان بر فرد، حل شود و آنجائیکه اسلام از نگهداري چشم براي تعدیل میل جنسی و از ازدواج براي ارضاي جنسی صحبت میکند، همه و همه نشان دهنده وجود تربیت جنسی، آنهم بصورت مفصل و داراي جزئیات در اسلام است.

هنگامیکه نگاه به احکام می شود ملاحظه میشود با مسائل جنس و جنسیت و تعدیل و ارضاء این غریزه و حتی بهداشت جنسی هر کدام حکمی جداگانه وجود دارد.

وجود احکامی چون احکام تخلی منجمله استبراء خود نشانگر دید باز اسلام نسبت به مسائل جنسی آن میباشد
آنگاه که صحبت از احکام جنابت می شود، منجمله به چه کسی جنب گفته میشود؟ و شرایط مختلف این حالت و نحوههاي مختلف برخورد با این مسئله خود تربیت جنسی است که در اسلام مطرح است.

چون تمامی مسائل اسلام به هم مربوط است و نمی توان قسمتی از آن را عمل کرد و قسمتی دیگر را رها کرد مسائل جنسی و رعایت آداب آن نیز جنبه هاي دیگري را نیز دربر میگیرد بعنوان مثال کسی که بر او از نظر جنسی غسل واجب میشود، اگر بخواهد پول حمامی را ندهد و یا اینکه به هر صورت آن آب غصبی باشد، آن غسل حرام است و این چگونگی ارتباط احکام را بهم میرساند و دقت اسلام به جنبههاي مختلف انسانی را گوشزد میکند و در مورد مسائل زنان که خود بحثی مفصل در احکام وجود دارد که خواننده می تواند با مراجعه به کتب احکام دقت اسلام را در جزء، جزء مسائل بخصوص مسائل جنسی را متوجه شود.
آنجائیکه اسلام مسائلی را بر جنب حرام کرد و یا اعمالی را که بر او مکروه میداند خود نشانگر آموزش و تربیت جنسی است و اینکه انسان در اسلام در هیچ مورد و منجمله مسائل جنسی رها نیست. بعنوان مثال براي شخص جنب خوردن و آشامیدن مکروه است و غیره که خود گواهی بر کنترل اسلام بر انسان در اینگونه مسائل است.

نحوه تربیت براي جماع، از تربیت جنسی در اسلام است. در چه شرایطی جماع نبایستی انجام گیرد و در کدام شرایط مکروه می باشد، و اعمال قبل و بعد از آن چگونه باید باشد و هنگامیکه اسلام در مورد استمناء دستورالعمل صادر میکند و این عمل را حرام میداند، ود توجه این مکتب به مسائل جنسی انسان را میرساند.
در مقابل احکامی مانند احکام عقد دائم- عقد موقت و شرایط هر کدام آنها شرایطی که میتوان عقد را بهم زد، یا زنانی که ازدواج با آنها حرام است و مسائل متفرقه زناشوئی و از طرف دیگر طلاق و احکام آن که بسیار مفصل و صریح در آنها احکام جداگانه وجود دارد و نشانهاي از توجه اسلام (اصرار) این مکتب به تربیت جنسی و رعایت اصول اسلامی در این زمینه میباشد.

پس آنچه که ضروري زندگی سعادتمند میباشد، اسلام فرموده است و بایستی این اوامر به افراد بشر منتقل شود.

احادیثی که در زمینه مسائل جنسی وجود دارد و رعایتهائی که در اینگونه موارد بایستی انجام شود نیز خود

٧

نشانگر توجه اسلام به مسئله تربیت جنسی میباشد که در ذیل چند مورد اشاره میشود.

قال النبی (ص) فرقوا بین اولادکم فیالمضاجع اذابلغوا سبع سنین (علامه مجلسی، (1376 (حسنبن فصل طبرسی بیتا).

بین بچه هایتان در محلهاي خوابشان وقتیکه هفت ساله میشوند، فرق بگذارید. حدیث فوقدقیقاً تربیتی است که در رابطه با مسائل جنسی انجام میگیرد و عنایت اسلام به این مسئله است که در چندین حدیث دیگر این موضوع تأکید شده است، منجمله حدیث 65 صفحه 98 جلد 104 بحار الانوار حضرت علی (ع) اذا اراد احدکم ان یاتی اهله فلایعایجلها و المیکث یکن منها مثل الذي یکون منه. (ملافتح ا...، .(1387

هرگاه کسی از شما خواست که با همسرش جمع شود، در معاشرت با او عجله نکند و صبر نماید تا از طرف همسرش همان حال و آمادگی لازم پدید آید که براي خودش پدید می آید. و همچنین ایشان میفرمایند، هنگامیکه کسی از شما خواست با همسرش مجامعت کند، سخن گفتن را اندك کند، زیرا سخن گفتن در آن حال بسا موجب گرفتاري شخص شود.

رعایت جزئی ترین مسائل جنسی در اسلام انجام می گیرد، شاید که انسانها قدر بدانند و در زندگی خداپسندانه قدم بگذارند.

توجه به بهداشت جنسی چیزي است که در احادیث مختلف اشاره به آن دیده میشود علیبن یقطین: قال: اردت ان اکتب الیه اساله یتنور الرجل و هو جنب؟ قال: فکتب الی ابتداء النوره تزید الجنب نظافته (علامه مجلسی، 1376 ه . ق).

اهداف تربیت جنسی

هدفهاي تربیت جنسی بطور کلی جداي از اهداف تربیت به معنی عام نیست. هدف اساسی تربیتی مکتب اسلام پرستش خداي یگانه است ”و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون“ و عبادت و پرستش خدا یعنی خود را تسلیم حق نمودن و از او اطاعت کردن آنکه خدا را می پرستد با تمام وجود از او تبعیت میکند و در مسیر خداشناسی حرکت می کند و آنکه در برابر خداوند حکیم و عادل و مهربان تسلیم میشود و بندگی او را میپذیرد، عالیترین انگیزههاي انسانی را بر وجود خود حاکم ساخته است.

تقوا و تزکیه، خدادوستی و عدالتخواهی، ایثار و از خودگذشتگی براساس خداشناسی عالیترین هدفهائی هستند که نه تنها موجبات رشد و کمال انسان را در حیات فردي فراهم می سازند، بلکه باعث رشد حیات جمعی نیز می شوند از سوي دیگر خداشناسی و پرستش خدا بنیان استواري است که نه تنها حرکت دائمی انسان را به سوي کمال و رشد تضمین میکند بلکه بصورتی اطمینانبخش جلوي انحرافات فرد و جمع را نیز میگیرد.

بنابراین پرستش خدا یعنی قدم در راه کمال گذاشتن در مسیر حق حرکت کردن، حرکتی دائمی مطمئن داشتن حرکتی به سوي ابدیت جریان دارد، حرکتی که تا بینهایت رشد فرد و جمع را تضمین میکند، حرکتی که نفی پلیدیها و تثبیت ارزشهاي حقیقی و اساسی را دربر دارد. حرکتی که در آن عدالت و ایثار در مناسبات انسانی به نحو کامل تحقق می پذیرد و بالاخره حرکتی که انسان را براي سعادت ابدي و ملاقات پروردگار آماده میسازد و تربیت جنسی هدف دیگر را دنبال نمی کند جز اینکه رشد فرد و جمع در جامعه اسلامی تضمین کند و زشتیها و پلیدیها را از فرد و جمع دور کند و مناسبات انسانی در رابطه با مسائل به نحو کامل تحقق پذیرد، و تلاش براي رسیدن انسان به سعادت در دنیا و آخرت را دنبال می کند بعضی هدف تربیت را این دانستهاند که فرد با محیط واقعی خود سازگار شود (هلن دوج، (1335طبیعتاً یک محیط نادرست و گمراه طبق این هدف الگوئی میشود براي فرد که خود را سازگار با آن محیط، دور تربیت جنسی در چنین محیطی، افراد سوق داده میشوند به اینکه در رابطه با مسائل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید