بخشی از مقاله

چکیده :

تربیت کامل انسان ، بدون توجّه متولیّان تربیتی جامعه به تربیت جنسی او ، به هیچ وجه شکل نخواهد گرفت ؛ در عین حالی که بی توجهی به تربیت جنسی و کاربرد شیوه های مناسب برای آن ، باعث شکل گیری انواع انحرافات جنسی و اجتماعی خواهد گردید .

تربیت جنسی انسان اصولاً بر دو پایه خویشتن داری و ازدواج بنا نهاده میشود؛ لذا در این مقاله با بهره گیری از آموزه های دینی و روانشناختی ، تربیت جنسی از ابعاد شناختی ، عاطفی و رفتاری در دوره های پیش و پس از ازدواج مورد توجّه قرار گرفته است که بصورت مستقیم و غیر مستقیم در ×دوره های فوق مؤثر بوده و قابل پیگیری اند .

در دوره کودکی آموزش نقش و پرورش هویت جنسی ، پیشگیری از زمینه های تحریک ، پاسخ به پرسشها ؛ و در دوران نوجوانی آگاه نمودن به تغییرات جسمی بلوغ ، طبیعی بودن تحولات ، تعدیل و پرورش هویت جنسی و جهت دهی مطلوب آن حائز اهمیت می باشند. این امور با همراهی شیوه های غیر مستقیم مانند توجه به نیازهای روانی و عاطفی ، دعا، تأدیب ،آموزش اعمال دینی و پرورش فضایل اخلاقی؛ نقش خود را کامل می سازند .

در دوره پس از ازدواج نیز شناسایی عوامل اثر گذار مستقیم مانند شرایط ارتباط جنسی و فرآیند رابطه جنسی ؛ با همراهی عوامل تأثیر گذار غیر مستقیم مثل بیان اهداف ازدواج ، انتخاب شریک جنسی و ارتقای شناختی همسران ؛ تربیت جنسی را تقریباً کامل می سازند .

مقدمه:

شیوه های آموزش و تربیت صحیح ، همواره یکی از مسائل مورد نیاز خانواده و مربیان کودکان ونوجوانان است . با توجّه به زمینه های وسیع انحراف - به ویژه انحراف جنسی - از طریق عواملی مانند انواع فیلم ها ، ماهواره و اینترنت ، و شدّت تأثیرپذیری کودکان ، نوجوانان و جوانان از این عوامل ؛ ضرورت توجّه به شیوه های کاربردی تربیت جنسی و عوامل پیشگیری از انحراف ، کاملاً احساس می شود .

تربیت جنسی ، اصولاً بر دو پایه خویشتن داری و ازدواج استوار است . این مقاله با بهره گیری از آموزه های دینی و روانشناختی ، به جوانب شناختی ، عاطفی و رفتار آدمی در دروه های مختلف رشد توجّه نموده ، به تبیین شیوه یا راهبردهای تربیت جنسی در دو دوره پیش از ازدواج و پس از ازدواج پرداخته اس

تربیت جنسی پیش از ازدواج

یکی از مراحل مهم در تربیت جنسی ، مرحله"پیش از ازدواج" است که شاخصه اصلی و گرانیگاه آن "خویشتن داری" است ، که در صورت تحقق آن ، ارضای نیاز جنسی در دوره ی ازدواج ، با سالم ترین شکل ممکن انجام می یابد . شیوه های تربیت و آموزش جنسی بیش از ازدواج ، در دو دسته ی مستقیم و غیر مستقیم صورت می گیرد.

اول - شیوه های مستقیم

تربیت جنسی مستقیم ، شامل مسائل و اموریاست که مستقیماً به نقش جنسی دختر و پسر و وظایف ، تمایلات و رفتارهای جنسی آنها مربوط می شود . مانند هویت پذیری جنسی ، الگو یابی جنسیتی ، آشنایی با وظایف هر جنس ، آمادگی برای انجام دادن وظایف مادری و پدری و پرهیز از تحریکات جنسی .

شیوه های مستقیم در دو دوره کودکی و نوجوانی کاربرد دارند .

الف - دوره کودکی

1آموزش جنسیّت ، نقش جنسی و پرورش هویت جنسی

برای یادگیری نقش جنسی و تحقق یافتن هویت مطلوب جنسی ، والدین باید به عوامل و زمینه های مؤثر در ایجاد ایننقش و هویّت ، توجه کنند . منظور از هویّت جنسی ، پذیرش ویژگی های زیستی ، شناختی ، عاطفی و اجتماعی دختر یا پسر است که بصورت متفاوت ، در دو جنس ، ظاهر می شود .

والدین نه تنها باید از تبعیض جنسیتی بین دختر و پسر خودداری کنند ، بلکه باید احساس ارزشمندی جنسی را به آنها منتقل کنند تا به راحتی و بدون آرزوی جنسیّت مخالف ، به هویت جنسی خود دست یابند و در آینده با اعتماد به نفس به ایفای نقش زن و مرد کامل بپردازند .

والدین با آموزش نقش جنسیتی به فرزند دختریا پسر ، هویّت جنسی آنهارا تقویت می کنند . مثلاً دختر یا پسر باید بداند که جامعه ، از آنها چه انتظاری دارد و هر کدام از نظر رفتاری ، گفتاری ، پوشاک چه نقشی را باید ایفا کند و از اجرای نقش های جنس دیگر ، خوداری نماید .

طبق نظریه روانکاوی ، کودکان الگویابی جنسیتی را از طریق فرآیند همانند سازی با پدر یا مادر ، از چهار پنج سالگی آغاز می کنند .آنها ویژگی شخصیتی زنانه یا مردانه والدین را درونی می کنند و بسیاری از ارزش ها و ویزگی های آنان را کسب می کنند .

طبیعی است که چگونگی برخورد والدین با هم و نگرش آنان نسبت به نقش جنسیتی خودشان ، بر نظرات کودکان اثر می گذارد . والدین با شیوه هایی چون انتخاب اسباب بازی ، تشویق فعالیت های معیّن ، و واکنش نشان دادن به رفتارهای مناسب یا نامناسب با جنس کودک ، رفتار الگویابی کودک را شکل می دهند

نظریه پردازان یادگیری اجتماعی نیز در باب همانند سازی ، معتقدند که بزرگسالانی که دارای روحیه گرم و نوازشگری هستند ، بیشتر از کسانی که فاقد این ویژگی ها هستند ، مورد تقلید قرار می گیرند .

خلاصه اینکه ، نقش دهی جنسی به کودکان ، باید دارای ویژگی های زیر باشد :

اعتدال در محبت به فرزندان و پرهیز از محبت بیش از اندازه والد جنسی مخالف ، به کودک ؛

-   پرهیز از تبعیض و تفاوت رفتاری نسبت به دختر و پسر در خانواده ؛ هماهنگی پوشش کودک با جنسیّت او؛

-    ایجاد تنوع و جهت دهی به بازی کودکان ، براساس جنسیت آنان ؛

-    پرهیز از تحمیل ویژگی ها و رفتارهای یک جنس ، بر جنس دیگر ؛

-    توجه به رفتارها ، نگرش ها و موضع گیری های کودکان و ایجاد نگرش صحیح ، نسبت به خود و جنس مخالف ، از دوران خردسالی ؛

-   واگذاری مسئولیت های متناسب با جنسیت کودکان ، در خانه و بیرون از خانه ؛

-    واگذاری مسئولیت هر کدام از والدین ، نسبت به همجنس خود در برابر فرزندان ؛

-    بیان طبیعی بودن تفاوت های دو جنس و لزوم وجود این تفاوت ها برای ادامه حیات ، و در نتیجه ، ضرورت احترام گذاشتن به این تفاوت ها

2 پیشگیری از زمینه های تحریک جنسی

برای پیشگیری از بلوغ زودرس یا رشد تمایلات جنسی زود هنگام در کودکان ، کاربرد شیوه های زیر ضروری می باشند :

-    خوداری والدین و محارم جنسی مخالف ، از ظاهر شدن در برابر کودک به صورت عریان ،باباسل نیمه عریان و یا زننده و مهیّج .

-    خودداری از دستمالی آلت تناسلی کودک و یا حتّی تنبیه کردن ، به صورت زدن بر پشت و ران های کودک .

-    جدا کردن اتاق کودک از اتاق خواب والدین از سنی که کودک ، قادر به تشخیص رفتارهای جنسی است .

-    جلوگیری از خوابیدن کودک با کودکان یا بزرگسالان دیگر .

-    خودداری والدین از انجام دادن عمل زناشویی و یا دیگر رفتارهای آمیزشی در برابر کودکان - حتی نوزادان -

-    خودداری از قرار دادن کودکان در معرض صحنه ها ، عکس ها و یا فیلم های مستهجن و خودداری از شرکت دادن آنها در مجالس مختلط و پارتی ها و ایجاد محدودیت در استفاده از برنامه های سکسی در اینترنت و ماهواره .

-    پاسخ دادن به سؤالات جنسی کودکان ، به طور واقع بینانه و به دور از تهییج جنسی آنها

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید