بخشی از مقاله
چکیده
توجه به وضعیت سلامت جسمی و روانی، اجتماعی، فرهنگی در هر جامعه و فراهم آوردن زمینه ی لازم برای تحقق یک زندگی پویا و سالم ضامن سلامتی آن جامعه برای سال های آینده می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی شادکامی و اضطراب دانشجویان انجام گرفت.
جامعه ی آماری مورد بررسی کلیه ی دانشجویان دانشگاه یزد میباشد که در سال تحصیلی 94 - 95 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 382 نفر در نظر گرفته شد و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. سپس به پرسشنامههای شادکامی آکسفورد - 1989 - ، فرم فارسی پرسشنامه ی تنظیم هیجان شناختی - CERQ - امین آبادی و همکاران - 1390 - و اضطراب بک و همکاران - 1990 - پاسخ دادند. جهت تحلیل دادههای بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتههای حاصل از این آزمون نشان داد که از میان راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، بین سرزنش خود و سرزنش دیگران و شادکامی دانشجویان رابطه ی منفی و بین کنارآمدن و مثبت اندیشی و شادکامی دانشجویان رابطه ی مثبت وجود دارد. به علاوه این راهبردها توانستند 28/9 درصد از واریانس شادکامی را تببین نمایند. همچنین یافته ها نشان داد که بین سرزنش خود و سرزنش دیگران و اضطراب دانشجویان رابطه ی مثبت و بین کنارآمدن و مثبت اندیشی و اضطراب دانشجویان رابطه ی منفی وجود دارد. همچنین این راهبردها توانستند 63/3 درصد از واریانس اضطراب را تببین نمایند.
بنابراین با توسعه ی راهبردهای مثبت شناختی در مواجهه با موقعیت ها می توان میزان شادکامی را افزایش و میزان اضطراب را کاهش داد اما در کنار همه ی این ها نباید نقش فرهنگ را در آموزش راهبردها نادیده انگاشت. افراد درون فرهنگ اجتماعی هر بوم زندگی می کنند و زندگی را درون ویژگی های آن فرهنگ یاد می گیرند.
مقدمه
گزارش سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد که اختلالات روانی حدود 10 درصد بالغین جامعه را گرفتار کرده و بروز این اختلالات روندی فزاینده دارد
در بین بالغین جامعه،اصولاً دانشجویان به دلیل شرایط خاص دانشجویی از جمله دوری از خانواده، وارد شدن به مجموعه ای بزرگ و پرتنش، مشکلات اقتصادی، حجم زیاد دروس، رقابت های فشرده و ... مستعد از دست دادن سلامت روانی بوده و به نظر می رسد این گروه بیش از سایر اقشار جامعه در خطر از دست دادن سلامت روانی هستند. برای حفظ سلامت روانی علاوه بر تاکید به جنبه های جسمانی توصیه شده است که اضطراب افراد کاهش یابد و متغیرهایی به این جامعه اضافه شود که شادی و احساس شادکامی در آنها افزایش یابد
از طرفی توجه به وضعیت سلامت جسمی و روانی، اجتماعی، فرهنگی در هر جامعه و فراهم آوردن زمینه ی لازم برای تحقق یک زندگی پویا و سالم ضامن سلامتی آن جامعه برای سال های آینده می باشد. البته این امر را نمی توان کتمان کرد که زندگی سالم و فرهنگ با هم رابطه ای دو سویه دارند که تامین سلامت روانی در گرو وجود فرهنگ سالم زیستی در آن جامعه دارد و برای دستیابی به چنین هدف ارزشمندی، پیشگیری از بروز اختلالات عاطفی، اضطرابی و افسردگی امری لازم و اساسی می باشد.
این اختلالات علاوه بر اثرات نامطلوب شخصی در جوانان، مشکلات اجتماعی عدیده ای را برای جوامع در برخواهند داشت. لذا شناخت، تشخیص، درمان و پیشگیری این مهارت ها و رشد فرهنگ جامعه در زمینه سالم زیستی از آن ها حائز اهمیت می باشد. با توجه به این دلایل، تحقیق حاضر با هدف بررسی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به عنوان پیش بینی کننده اضطراب و شادکامی دانشجویان اجرا شد.
واژه ی هیجان برای اشاره به یک احساس، فکر، حالت روانی و بیولوژیکی مختص آن احساس و دامنه ای از تمایلات شخص برای عمل کردن بر اساس آن به کار می رود
هیجان ها رابطه ی نزدیکی با انگیزه دارند؛ همچنین با محرک های درونی برانگیخته می شوند
هیجان ها پدیده هایی هستند مربوط به کل بدن و چندین چهره دارند که شامل تغییرات چندگانه در حیطه های تجارب ذهنی، رفتاری و فیزیولوژی مرکزی و پیرامونی می باشند بنابراین یکی از ارکان اصلی در تنظیم آن ها ذهن انسان یا همان بخش شناختی است. از حیث زیستی، فرض می شود افرادی در تنظیم هیجان دارای تفاوت هایی در سیستم عصبی مرکزی می باشند
بنابراین،. عاملی که بویژه اخیراً در مشکلات هیجانی دخیل دانسته شده، تنظیم هیجان4 و بخصوص راهبردهای شناختی آن است. تنظیم هیجان روش هایی را شامل می گردد که افراد به کار می برند و به وسیله ی آن روی این که کدام هیجان را در چه زمانی داشته باشند و چگونه آن را بیان کنند، تأثیر می گذارند
مفهوم تنظیم هیجان مفهومی است بسیار گسترده و فرایندهای تنظیمی بی شماری را در بر می گیرد. می تواند علاوه بر فرایندهای هشیار و یا ناهشیار شناختی، حیطه ی وسیعی از فرایند های جسمی، اجتماعی و رفتاری را هم شامل گردد
دو واژه یتنظیم شناختی هیجان و تطابق شناختی گاهاً به جای یکدیگر به کار رفته و هر دو به عنوان مسیر شناختی مدیریت اطلاعاتی که فرد را از لحاظ هیجانی برانگیخته می کنند، تعریف می شوند
تنظیم هیجان از طریق شناخت به طور جدایی ناپذیری با زندگیبشر آمیخته است و او را یاری می کند تا مثلاً زمانی که با حوادث فشار زا یا تهدید کننده روبرو شد هیجان ها را با احساساتش مدیریت یا تنظیم کرده و روی آن ها کنترل داشته باشد و در هیجان هایش غرق نشود
در بررسی اختلالات رفتاری به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از اختلالات و آسیب ها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح مسائل شخصی، عدم احساس کنترل و کفایت، جهت رویارویی با موقعیت های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد