بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت دانشآموزان دختر و پسر از لحاظ سبک های دلبستگی و خودکارآمدی تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل364 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان 169 - پسر و 195 دختر - در سال تحصیلی 94-95 بودند که بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازان و شاور و پرسشنامه خود کارآمدی تحصیلی جریجینگ و بکی مورگان توسط شرکت کنندگان تکمیل شدند.

برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مسقل با استفاده از نرم SPSS استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که بین دانشآموزان دختر و پسر از لحاظ خود کارآمدی تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد و همچنین بین دانشآموزان دختر و پسر از لحاظ سبک های دلبستگی تفاوت معناداری وجود دارد. این پژوهش تلویحاتی برای معلمین و مشاوران مدارس دارد که از یافته های آن می توانند در بهبود سلامت روانی دانشآموزان بهره گیرند.

مقدمه

در جوامع امروز، همهی ملتها با هر نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته و در حال پیشرفت، به مساله آموزش و پرورش توجه دارند و نسبت به دیگر فعالیتهای اجتماعی برآن اهمیت بیشتری قائل هستند. زیرا امروزه تربیت فرزندان را از مهمترین نیازهای زندگی اجتماعی میشناسند. یکی از عوامل شخصیت که در کنترل و سازماندهی رفتار فرد موثر است خود کارآمدی است و یکی از مهم-ترین عوامل تنظیم رفتار انسان است. خود کارآمدی "به این باور فرد که میتواند کاری را با موفقیت انجام دهد گفته میشود

قضاوتهای ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیشتر از کیفیتها و ویژگیهای خود موقعیت فشارها را به وجود میآورند. خود کارآمدی در موقعیتهای مختلف زندگی نقش مهمی در موفقیت یا شکست افراد باز میکند. یکی از این موقعیتها، امر تحصیل میباشد؛ به طوری که دانشآموز دارای خود کارآمدی سطح پایین ممکن است حتی برای یک امتحان خودش را آماده نکند، زیرا فکر میکند هر اندازه زحمت بکشد فایدهای نخواهد داشت. در مقابل، شخص برخوردار از خود کارآمدی سطح بالا در انجام کارها امیدوارتر و موفقتر است.

اینکه فرد در موقعیتهای مختلف چگونه فکر میکند و هنگام مواجهه با مسائل مختلف روزمره کدام راهبرد را انتخاب میکند خود برخواسته از خود کارآمدی افراد است. اینکه پدر و مادر از کدام روش تربیتی برای فرزندان خود استفاده میکنند، میتواند تاثیر بسزایی در خود کارآمدی تحصیلی افراد داشته باشد. رابطهی بین کودک و سایر اعضای خانواده میتوان به عنوان نظام یا شبکهای دانست که در کنش متقابل با یکدیگر هستند.

نوع دلبستگی که در دوران کودکی شکل میگیرد با توجه به محیطی که فرد در آن رشد میکند تا سنین بعدی نیز ادامه مییابد. تاثیر نوع دلبستگی در دوران کودکی بر وضعیت رفتاری، هیجانی و اجتماعی فرد در سالهای بعدی و اینکه چگونه کسب دلبستگی در طول زمان باقیمانده و بر تحول بعدی تاثیر میگذارد همواره مورد بحث متخصصان بوده است و پژوهشهای بسیاری معناداری رابطهی بین سبکهای دلبستگی و خود کارآمدی تحصیلی را تایید کردهاند.

نوع دلبستگی که در دوران کودکی فرد شکل گرفته است و با توجه به محیطی که در آن رشد کردهاند تا سنین بعدی نیز ادامه می-یابد. سبکهای دلبستگی چهارچوبی را برای راهنمایی اینکه چگونه مردم درک میکنند، تفسیر میکنند و به تعاملات اجتماعی پاسخ میدهند، معرفی میکند که از چهار سبک دلبستگی ایمن، منفصل، بیتوجه و ترسو - ایمن- ناایمن-اجتنابی- ناایمن دوسوگرا- ناایمن سازمان یافته - تشکیل شده است - بریتاکی و مارلازا2،. - 2006

یافتههای کوبک و سکری - 1988 - 1 حاکی از آن است که افراد دارای سبک دلبستگی ایمن، در موقعیتهای درماندگی کمتر مضطرب بوده و احساسات منفی خود را به شیوهی سازندهتری نسبت به ناایمنها و اجتنابیها، تنظیم میکردند. ناایمنها بیشتر احساسات منفی پنهان شده داشتند احساسات منفی خود را بیشتر از طریق خود اتکایی وسواسی و تاکید بر خودمختاری و بیاهمیت بودن روابط دلبستگی تعدیل کنند. نتایج این پژوهش بر ارتباط بین الگوهای عملی چهره با سازگاری بعدی در سنین بزرگسالی تاکید میکند.

نتایج پژوهشهای ورسچرن و اسکاف - 1996 - 2 در رابطه با الگوهای علمی دلبستگی نیز نشان داد، ارتباط مثبت و معنیداری بین اطمینان از خود با شایستگی و پذیرش اجتماعی، سازگاری رفتاری با مدرسه و تظاهرات رفتاری مربوط به اعتماد به نفس وجود دارد.

خود کارآمدی به باورها و قضاوتهای فرد در مورد تواناییهای خود اشاره دارد که میتواند با ایجاد انگیزه در فرد، موجبات پیشرفت او را فراهم سازد. شناخت مفهوم خودباوری و خود کارآمدی در دانشآموزان در برخورد با مسائل و مشکلات، میتواند موجب پیشرفت و موفقیت آنها در تمام امور به ویژه در امر تحصیل شود. بنابراین با توجه به اینکه قشر وسیعی از جمعیت کشور را جوانان و به ویژه دانشآموزان تشکیل میدهند و پژوهش در این رابطه خیلی مورد بیتوجهی قرار گرفته، ضرورت انجام چنین پژوهشی برای شناخت رابطهی بین سبکهای دلبستگی با خود کارآمدی امری لازم و ضروری است.

از آنجا که خود کارآمدی تحت تاثیر نوع نگرش و تفکر فرد میباشد توجه به سبکهای دلبستگی که منجر به تفاوت در خود کارآمدی تحصیلی دانشآموزان میشود، میتواند کمک شایانی در بهبود خود کارآمدی مثبت در دانشآموزان گردد.

بنابراین این پژوهش درصدد آن است تا مشخص گردد که بین دانشآموزان دختر و پسر از لحاظ سبکهای دلبستگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت وجود دارد

روش نوع و طرح پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی میباشد.

جامعهی آماری، نمونه و روش نمونهگیری: جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دوره اول متوسطه شهرستان اسکو در سال تحصیلی 94-95 میباشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 364 نفر برآورد شد که از این تعداد 169 نفر پسر، 195 نفر دختر میباشد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. بدین ترتیب که از بین مدارس شهرستان 12 مدرسه به تصادف انتخاب و در گام بعدی از هر مدرسه یک کلاس انتخاب گردید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید