بخشی از مقاله

چکیده
عدالت محوری شعار اصلی و محوری نظام جمهوری اسلامی است. این شعار شاخص اصلی برای سنجش حرکت نظام و مسئولان آن در مسیر صحیح مبنی بر مبانی، اصول، آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی می باشد. ساده زیستی مسئولان و کارگزاران نظام و برخورداری آنان از بیت المال در حد متعارف، یکی از نشانه های اصلی در حرکت مبتنی بر عدالت محوری مسئولان و کارگزاران است. بدیهی است که هر نوع فاصله گرفتن از ساده زیستی و برخوردار شدن غیر متعارف از بیت المال و سوگیری به سمت یک زندگی اشرافی توأم با تجمل گرایی و عافیت طلبی، نتیجه ای جز » ذبح عدالت« به عنوان اصلی ترین شعار انقلاب و نظام اسلامی در پی نخواهد داشت.

تجمل گرایی، مصرف گرایی، و دورشدن از عدالت، بیانگر ترویج اشرافی گری در مرکز قوی ترین و کارآمدترین رسانه موجود در کشور است. بسیاری از مشکلات و معضل های اجتماعی و فرهنگی امروز جامعه ما، ریشه در سیاست های اقتصادی گذشته دارد و این مشکلات عظیم ظرف چند سال حل نخواهد شد. شیوع اشرافی گری و مصرف گرایی، و اولویت یافتن رفاه فردی بر رفاه جمعی، کمرنگ شدن ارزشها را در پی خواهد داشت. به واقع می توان از تجمل گرایی و مصرف زدگی به عنوان ام الفساد همه رذایل نام برد . لذا در بحث حاضرسعی شده است مهمترین بیماری جوامع بنام تجمل که ریشه اصلی آن نابرابری و اختلافات اجتماعی و طبقاتی است، مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.

کلمات کلیدی: اشرافی گری، فرهنگ تجمل گرایی، فساد اداری-اقتصادی، کارگزاران.

.1 مقدمه :
یکی از مهمترین معضلات جوامع بشری، بخصوص در حال حاضر و در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، از جمله ایران، رواج فرهنگ مصرف زدگی و تجمل گرایی است. که در هر برهه از زمان به نحوی نمود داشته است. در زمانهای گذشته در لباس اشرافی گری، ملوک الطوایفی، خان و خان سالاری و ... و در عصر فعلی نیز در قالب میل به فزون طلبی و تجمل گرایی و مدگرایی مشهود است. این معضل که می توان آنرا به بیماری قرن حاضر نیز تعبیر نمود، مانند یک خوره یا موریانه ضمن تلف نمودن عمر و وقت و ثروتهای جوامع، باعث ایجاد مفاسد و انحرافات زیادی نیز می شود. خشکاندن ریشه فضائل اخلاقی و انسانی، اشاعه و ترویج فرهنگهای منحطی مانند، رشوه خواری، اختلاس، رباخواری، دزدی و فساد و فحشاء و هزاران مفسده دیگر از ثمرات این علف هرز می باشد.

به واقع با ارزش شدن ثروت و در پی آن تجمل گرایی در زندگی خطرات و پیامدهای منفی بسیاری را در پی دارد که مهمترین هدف آن زخمی نمودن عدل و برابری و نهایتا فضائل اخلاقی است. لذا مهمترین هدف ادیان توحیدی و بعثت انبیاء الهی و توصیه های حکیمانه آنان و حتی فرقه های غیر توحیدی، تحقق اهدافی همچون عدل و برابری و رفع هر گونه تبعیض و نهایتا هموار نمودن مسیر دستیابی انسان به ارزشهای والا و کمالات انسانی است.به درستی که آرمانگرایی و عدالت خواهی با دنیا طلبی و تجمل گرایی رابطه معکوس داشته و به میزانی که دنیا طلبی وگرایش به مادیات و تجمل در جامعه و به خصوص در دولت مردان افزایش می یابد، به همان میزان از گرایش به آرمانهای متعالی وعدالت خواهی کاسته می شود.

بنابراین می توان از تجمل گرایی و گرایش به دنیا طلبی به عنوان یکی از آفات جوامع نام برد. ابن خلدون از دانشمندان مسلمان در این باب چنین می گوید: "تجمل خواهی که مهمترین ویژگی آن تمایل به اسراف است، مفاسد زیادی را در پی دارد و برای مردم تباهی آور است و در نهاد آدمی انواع بدیها و فرومایگی ها و عادت زشت را پدید می آورد و مردم را به ورطه سقوط می کشاند. بدین ترتیب که تجمل گرایی و اشرافی گری به تدریج سبب فقر و تهی دستی جامعه و حکومتها خواهد شد." اگر در جامعه روزی به جایی رسیدیم که برای داشتن ماشین و خانه و زر و زیور و مادیات به عنوان معیارهای تشخص و احترام افراد، بیشتر از ارزشهای والای انسانی ودینی و تقوی ارزش قایل شدیم، در آن صورت کم کم ارزش ها کم رنگ شده، و اصول و مبانی دینی مورد بی مهری واقع خواهند شد،ومصادیق و سمبلهای آن نیز طرد می شود.

در چنین جامعه ای برای رسیدن به این ارزش پوچ و تو خالی مجبوریم تن به هر کاری بدهیم تا مبادا از احترام ما کاسته شود. آنجاست که رشوه و اختلاس یا خود فروشی و تملق و ریا کاری و هزار مفسده دیگر برای رسیدن به این جایگاه مباح می گردد.با توجه به اهمیت بالای موضوع منش اشرافی گری، رهبر فرزانه انقلاب نیز در سالهای مختلف بارها در دیدارها و پیامهای خود بر ضرورت پرهیز از دنیاطلبی و تجملگرایی خصوصاً در بین مسئولان تأکید داشتهاند. ایشان در خطبههای نماز جمعه تهران در 1368 فرمودند: "اگر دلهای حکام و زمامداران به نور معرفت و حقیقت روشن شده باشد، تجمل و تشریفات و اسراف و برخورداریهای زیاد و خودرأیی و تکبر و استکبار، جزو لوازم حتمی زمامداری آنها محسوب نمیشود".

رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در اجتماع بزرگ مردم در صحن مطهر رضوی در 1368 میفرمایند: "اگر یکی از مسئولان دارای ثروتی باشد، مال و منالی داشته باشد، خانه آن چنانی داشته باشد، وضعیت آن چنانی داشته باشد، این یک امر منفی است" یا معظمله در دیدار نمایندگان شوراها با ایشان در 1381فرمودند: "کارهایی نظیر سفرهای بیهوده، تجملگرایی و حقوقهای گزاف، خلاف عدالت است و باید از آنها پرهیز کرد" و همچنین در آستانه سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و از تریبون نماز جمعه با ضمن بررسی نقاط ضعف سه دهه از انقلاب بیان کردند: "یکی از ضعفهای نظام، گرایش برخی مسئولان به دنیاطلبی، مادیگرایی، ثروت، تجمل، تشریفات و اشرافی گری است که نتیجه این گرایش نیز، گسترش این روحیه در میان مردم و جامعه است. باید تلاش شود تامصرف زدگی و حرص به دنیا کاهش پیدا کند و این نقیصه از جامعه برطرف شود".

.1-1 تجمل گرایی و اشرافی گری
زمانی که این باور غلط، پدید آید که افضلیت قشر مرفه، و احترام بیش از حد آنان به خاطر ارزشهای اشرافیشان می باشد. این امر بدلیل ساختار فرهنگی و اجتماعی جوامع، باعث می گردد که سایر اقشار نیز به زعم خود برای بدست آوردن ارزش و احترام به سمت ارزشهای ثروتمندان و هم شکلی با آنان با صرف تمام انرژی خود رو بیاورند. بدین معنی که اگر اعضای جامعه ای حس کنند که ثروت عامل برتری و احترام است در این صورت برای بدست آوردن آن ظواهر مادی، به عنوان یکی از معیارهای تشخص، سعی وافری خواهند نمود و در این میان عقب ماندن از این مسابقه مایع حقارت تلقی خواهد گردید. در آن صورت در چنین محیطی دارندگی، برازندگی و فقر مایع شرمندگی محسوب خواهد شد.

به همین دلیل مردم در یک مسابقه تمام نشدنی سعی خواهند داشت در کسب چنین ملاکهای از هم پیشی بگیرند و از اینجاست که موریانه تجمل جان خواهد گرفت و مانند خوره ای موجد مفاسدی مانند رشوه خواری، اختلاس، دزدی ، خودفروشی، سوء استفاده از امکانات دولتی و تفاخر و تکاثر و استبداد خواهد شد.یکی از عوامل فرهنگی که در ایجاد و گسترش فساد اداری نقش تعیین کننده ای دارد، رواج و غلبه فرهنگ اشرافی گری و تجمل خواهی است. وقتی کارکنان نظام اداری به اشرافی گری و تجمل خواهی و مصرف بی رویه روی می آورند زمینه و بستر مناسبی برای گسترش فساد اداری در میان آنها به وجود آمده، انواع مفاسد اداری در میان کارگزاران و کارکنان نظام اداری رواج می یابد - رضایی، . - 1390

مقام معظم رهبری دربیانات خود همیشه این موضوع را مدنظر داشته اند: " از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کند میکند، نمود اشرافیگری در مسؤولان بالای کشور است؛ از این اجتناب کنید. اشرافیگری دو عیب دارد؛ عیب دومش از عیب اولش بزرگتر است. عیب اول اشرافیگری، اسراف است - اشرافیگری حلال را میگوییم؛ یعنی آن چیزی که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده - اما عیب دوم بدتر است و آن این است که فرهنگ سازی میکند؛ یعنی چیزی برای مسابقه دادن همه درست میکند. البته در این زمینه مسؤولان درجه یک بسیار نقش دارند؛ تلویزیون بسیار نقش دارد؛ منش من و شما هم بسیار نقش دارد" - بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت، . - 1380

غلبه و گسترش فرهنگ مصرف گرایی، اشرافی گری و تجمل خواهی باعث خواهد شد هزینه های زندگی سیر صعودی یابد و به صورت تصاعدی بالا برود. بالا رفتن هزینه های زندگی از یک سو، و مشخص بودن و ثابت بودن حقوق کارکنان و کارمندان نظام اداری زمینه و بستر مناسبی را برای فساد اداری ایجاد خواهد کرد. زیرا برای جبران این تفاوت میان هزینه و درآمد به راه های مختلف متوسل میشوند و از آنجا که از راه های مشروع و قانونی به ندرت می توان این تفاوت فاحش را از بین برد و مابه التفاوت درآمد و هزینه را جبران کرد؛ از این رو ممکن است به فکر استفاده از راههای غیر قانونی و نامشروع افتند؛ به ویژه اگر بازدارنده هایی مثل ایمان و اعتقادات دینی و باورهای ارزشی و وجدان کاری در آنها ضعیف باشد.

بنابر این یکی از راههای مبارزه با فساد اداری و یکی از شیوه های پیشگیری از آن، مبارزه با این فرهنگ و جلوگیری از رواج و گسترش تجمل گرایی و اشرافی گری است. در صورتی که با این فرهنگ، مبارزه و از آن جلوگیری شود، زمینه بسیاری از مفاسد اداری مثلف اختلاس، رشوه، استیثار و بهره برداری نامشروع از بیت المال از بین رفته و از بسیاری مفاسد اداری پیشگیری خواهد شد.سیری در سیره مدیریتی رهبران دینی، به ویژه پیامبر گرامی اسلام - ص - و امیرمؤمنان علی - ع - نشانگر این نکته است که آن بزرگواران نیز یکی از عوامل اصلی بروز و گسترش مفاسد به ویژه مفاسد اداری و اقتصادی را همین روحیه و فرهنگ تجمل خواهی و اشرافی گری می دانستند و همواره می کوشیدند با این روحیه و فرهنگ مبارزه کنند تا بسترهای مناسب برای گسترش بسیاری از مفاسد اداری را از بین ببرند و از ظهور و گسترش مفاسد اداری پیشگیری کنند.

امیر مؤمنان علی - ع - تأکید ویژه ای بر این مسأله داشته و همواره تلاش می کردند کارکنان و کارگزاران خود را از ورود به مسابقه مصرف گرایی و تجمل گرایی دور سازند و از ظهور و گسترش روحیه و فرهنگ تجملات و اشرافی گری در میان آنان جلوگیری کنند. آن حضرت در بسیاری از خطبه ها و نامه های خویش به پرهیز از تجملات و اشرافیت تاکید کرده و به کارگزاران خود در مورد گرفتار شدن در این دام خطرناک، هشدار داده و آنها را از این کار باز می داشتند.آن حضرت همواره بر این اصل مهم تأکید می فرمود که کارگزاران نظام اسلامی باید سطح زندگی خود را با سطح زندگی عموم مردم به ویژه اقشار ضعیف، مستضعف و کم درآمد، تنظیم کنند و این مطلب را در مناسبت های مختلف به کارگزاران خویش گوشزد می کردندو اگر اطلاع می یافتند که یکی از عمال و کارگزاران به سوی تجمل خواهی و اشرافی گری حرکت می کند می کوشیدند تا از هر راه ممکن از این کار جلوگیری کنند.

چون گسترش روحیه مصرف گرایی و رواج فرهنگ اشرافی گری و تجملات، کارگزاران را به سوی ارتکاب مفاسد اداری سوق داده و زمینه های گسترش فساد اداری در نظام اداری را مهیا می کند.نامه ی به شریح بن حارث نمونه ای از سیره امیر مؤمنان علی - ع - در تعامل با کارگزاران خویش در این خصوص می باشد. در این نامه حضرت نخست این نکته را به کارگزار خویش یادآوری می کند که از عملکرد او اطلاع دارد و کارهای ریز و درشت آنها در پیش دید چشم های تیز بین آن حضرت است و ایشان از اعمال کارگزاران خود بی اطلاع نیست. همین نکته خود یکی از ساز و کارهای مؤثر در پیشگیری و مبارزه با فساد اداری است - نامه 3 نهج البلاغه - .

حضرت علی - ع - از آنجا که خرید خانه اشرافی را نشانه ای از رسوخ روحیه اشرافی گری و گسترش فرهنگ تجمل خواهی می داند که نتیجه قهری آن، رشد و گسترش مفاسد اداری و اقتصادی خواهد بود، از این رو بسیار زیبا و هوشمندانه، کارگزار خویش را از فرهنگ تجمل طلبی و اشرافیت دور کرده و زمینه ها و بسترهای مناسب برای رشد و گسترش فساد را در او از بین ببرد. در این نامه، مولای متقیان علی - ع - تلاش می کند تا چهره واقعی عمل شریح را برای او ترسیم کند تا وی با آگاهی از چهره زشت کاری که انجام داده، از کار خود پشیمان شود و بدین وسیله از روحیه و فرهنگ غلط و فساد انگیز اشرافیت و مصرف گرایی و تجمل گرایی دور گردد و در نتیجه، خود را از افتادن در مفاسد اداری و اقتصادی مصون نگه دارد.

در خصوص پرهیز از تجمل خواهی و اشرافی گری می توان به بیانات مقام معظم رهبری نیز اشاره ای نمود " مسؤولان اسلامی نباید در رفتار و عمل خودشان مسرفانه و متجملانه زندگی کنند. بالاتر از آن، نباید طوری زندگی کنند که روش اسرافآمیز و تجملآمیز به یک فرهنگ تبدیل شود. این هم نقطه بعدی است که اهمیتش از اولی بیشتر است، یا لااقل کمتر نیست. فرض بفرمایید اگر به وسیله یک نفر در سطح عالی و در میان صاحبان مناصب حکومت اسلامی، کیفیت آرایش محل زندگی و محل کار، کیفیت زندگی خانوادگی، چگونگی ازدواج فرزندان، مهریهها و جهیزیهها و از این قبیل، به شکل غیر اسلامی آن - به معنای مسرفانه - انجام گیرد، این به فرهنگ تبدیل می شود؛ به این معنا که بقیه نگاه می کنند و یاد می گیرند؛ مهریهها بالا می رود، ازدواجها مشکل می شود، زندگی سخت می شود و همین رفتار بتدریج آثارش در طول مدتی کوتاه یا بلند، در متن جامعه منعکس می گردد.

بنابراین مهمترین مطلب اصلی امیرالمؤمنین در باب حکومت این است: حاکم نباید حکومت را برای خود وسیله اعاشه و زندگی و کسب درآمد و اندوختن ثروت قرار دهد، بلکه باید آن را یک مسؤولیت بداند. باری است بر دوش او؛ باید همه همت خود را بگذارد که این بار را به منزل برساند." - بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران، . - 1379البته این نامه، تنها نمونه ای از سیره حضرت علی - ع - در مواجهه با چنین مسائلی است و نمونه های بسیار از این دست در منابع روایی وتاریخی ذکر شده که نشان می دهد آن حضرت از مبتلا شدن کارگزاران خویش به روحیه اشرافیت بسیار حساس بودند، تا جایی که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید