بخشی از مقاله
چکیده
دراین پژوهش مضامین عارفانه، عاشقانه و زاهدانه در شعر باباطاهر بررسی شده است، نگارندگان اعتقاد دارند که در بیشتر دوبیتیهاي او از غم، عشق، تجلی حق بر همه هستی، هجران، سوز و گداز وآشفتگی و سرگشتگی سخن به میان آمده است. در این مقاله، ابتدا برخی از تعاریف آمده، سپس به بررسی مضامینی مانند عشق و غم وحدت وجود، دوري از دنیا و تعلقات آن در دوبیتیهاي بابا پرداخته شده است؛ البته با تاکید بیشتر بر دو عنصر غم و عشق. به این منظور که نشان دهیم این عناصر تا چه حد میتواند حالات عرفانی باباطاهر را آشکار سازد. به علاوه آیا میتوان ادعا کرد باباطاهر اولین شاعري است که از این اصطلاحات براي بیان حالت عارفانه خود بهره برده؟ و آیا از این جهت جایگاهی ویژه در شعر فارسی دارد؟
مقدمه:
عرفان راهی براي معرفت است که براي کشف حقیقت برذوق و اشراق تکیه دارد،تا برعقل واستدلال. این طریقه معرفتی از زمان گذشته مورد توجه ملتها و ادیانهاي گوناگون واقع شده است. »در بین مسلمین تا حدي مخصوص صوفیه است و در نزد سایر اقوام برحسب تفاوت و به نسبت ظروف زمانی و مکانی خاص نامهاي مختلف دارد که آن را امروز تحت عنوان میستی سیسم یا معرفت یا اهل سِر می شناسند« - زرین کوب،» . - 9 :1377تصوف به تفکر و تدبر و اعمال نظر بیشتر اهمیت می دهد تا به ریاضیت هاي شاقه. چنان که ابوسعید خراز میگوید: جوع طعام مرتاضین و تفکر خوراك عرفاست« - شاه شجاع کرمانی،. - 61 :1376
ابوسعید ابوالخیر میگوید »تصوف عزتی است درذل، توانگري است دردرویشی، خداوندي است دربندگی،سیري است درگرسنگی، پوشیدگی است دربرهنگی، آزادي است در بندگی، زندگانی است در مرگ، شیرینی است در تلخی« - شفیعی کدکنی، . - 168 : 1375 »جنید را پرسیدند: که عارف کیست، گفت: ازسِر توسخن گوید وتوخاموش باشی.وهم اوگوید ما تصوف از قیل وقال نگرفتیم ازگرسنگی ]یافتیم[ و دست بداشتن آرزو وبریدن ازآن چه دوست داشتیم و اندر چشم ما آراسته بود« - قشیري،. - 51 :1381 دربارة تاریخچه تصوف »جامی«در»نفحات الانس«میگوید: اولین کسی که با نام و عنوان صوفی معروف شده، ابوهاشم صوفی 161 - ق - است.»
اول کسی که وي را صوفی خواندند وي ]ابوهاشم[ بود. و پیش از وي کسی را به این نام نخوانده بودند« - جامی، - 27 :1370 »نیمه دوم قرن سوم تا اواسط قرن چهارم از دورههاي بسیار مهم در عرفان اسلامی است و مشایخ مشهور این دوره عبارتند از سري سقطی - م253ه - یحیی معاذ رازي - م.258ه - ،بایزید بسطامی - م.261ه - ابوحفض حداد - م.264ه - .... - « - شاه شجاع کرمانی،:1376 . - 61 هرچند عرفاي قرون اولیه به شاعري شهرت نداشته، لکن در تعالیم و سخنان آنها اصطلاحات عرفانی موجود است.
گویا اولین کسی که اصطلاحات عارفانه را وارد شعر فارسی میکند سنایی غزنوي متوفی به 529ه. است، که »ازعصر سنایی به بعد،مضامین عرفانی، رایج ترین مضامین شعر فارسی بوده است و جاذبه طبیعی این گونه اندیشه ها-که ریشه در زمینههاي تاریخی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادي جامعه ما دارد-چندان بوده که هرکه خواسته است چندبیتی طبع آزمایی کند،بی اختیار به طرف این گونه مضامین رفته است، حتی اگر کوچک ترین اعتقادي به مبانی این گونه اندیشه ها نداشته باشد« با این حال باباطاهر همدانی متوفی به سال - 410ه - که از عرفا و حکما و مشایخ عهد خود بوده است. دوبیتیهاي جان سوزي دارد که حکایت ازشور وحال عارفانه او میکند. میتوان گفت قبل از سنایی دردوبیتیهاي باباطاهر مسائل عرفانی وجودداشته است. بررسی محتوا ومضمون دوبیتیهاي باباطاهر وجایگاه او در شعر عارفانه موضوع این پژوهش است که به روش کتابخانه اي و با تحلیل و توصیف اشعار اوانجام گرفته است.
پیشینه تحقیق:
درباره باباطاهر و دوبیتی اوتحقیقات فراوانی انجام گرفته از جمله مقدمههایی که در چاپهاي گوناگون از دوبیتیهاي او نگاشته شده است.که به مقدمه الهی قمشه اي، مقدمه برادران شاهرودي، مقدمه شهرام رجب زاده و ... مقاله حسین نوین درمورد وحدت وجود باباطاهر میتوان اشاره کرد،اما موضوع این پژوهش موضوعی کاملا تازه است، چرا باباطاهر دراین پژوهش به عنوان اولین کسی معرفی میشود که برخی از اصطلاحات و واژه ها را به منظور بیان حالات عارفانه به کارگرفته است.
روش تحقیق:
این تحقیق با روش کتابخانه اي با بررسی وتحلیل دوبیتیهاي باباطاهر انجام گرفته است.
بحث:
»اگراشعار فهلوي، یعنی اشعار به زبانهاي محلی بعد از اسلام را از این لحاظ ]ازلحاظ عروضی[ بررسی کنیم، به نتیجه واحدي میرسیم. شمس قیس رازي که دوبیتیهاي امثال باباطاهر و پندار رازي را به لهجه فارسی دري میخواند آنها را گاهی به مفعولاتن و گاهی فاعلاتن وگاهی مفاعیلن تقطیع می کرد، حال آن که وزن کلی مفاعیلن مفاعیلن فعولن است« - شمیسا،. - 16 :1388 دوبیتیهاي به جا مانده از باباطاهر به لهجه محلی است »که داراي مضامین زهد آمیز وعارفانه است.این دوبیتیها درایران شهرتی تمام دارد وبه غلط به نام رباعیات باباطاهر عریان معروف شده است.
دراین دوبیتیها از عشق عارفانه، از زهد وتقوي ونماز وروزه سخن به میان آمده است« - محجوب، . - 587- 588 :1345 ماجراي فکر عرفانی در شعر باباطاهر گاهی آمیخته به نوعی افسانه و خرافات است که عرفان این عارف شوریده حال را جذابتر و هیجان انگیزتر کرده است. »از همه مشهورتر این داستانها کلام "امسیت کُرد واصبحت عربیا" است،که مبناي قصه کرامت گونه اي براي باباطاهر شده است وشرح آن حکایت چنین است گویند: طاهر دراوان جوانی روزي گذارش به مدرسه طلاب علوم دینی افتاد وسخنان علمی آنان را به گوش شوق می شنید و نمی فهمید، به یکی ازطلاب گفت شما چه کرده اید که با این همه علوم ایمانی و اسرار سبحانی دانا شده اید؟ یکی ازطلاب در پاسخش به مزاح گفت: ما بسیار رنج برده ایم، از جمله در سردترین شب سال یخ حوض را شکسته و به میان آب فرورفته و تا صبح در آن مانده ایم.
چون شب شد و همه طلاب به خواب رفتند بابا که مزاح طلبه را حقیقت پنداشته ازمخفی گه خود به درآمدویخ حوض شکست و به میان آب فرورفت« - باباطاهر، 8 :1379و. - 9 و بدین ترتیب و به خاطر این ریاضت، صبح هنگام باباطاهر دیگر کُرد و عامی نبود، بلکه به کلام عربی کاملا آشنا شده بود. این افسانه هرچند از واقعیت بسیار به دور است اما میتواند حکایت از صفاي باطن انسانی شوریده کند که درقالب دوبیتی براي اولین بار در شعر فارسی مضامین عارفانه به کاربرده است. »دوبیتیهاي منسوب باباطاهر هم با سادگی وروانی که دارد غالبا مشحون است ازمعانی عرفانی، هرچند که بسیاري از آنها در اصل ازگویندگان دیگرست« - زرین کوب، . - 143: 1377 تقربیا همه کسانی که درباب باباطاهر سخن گفته اند دوبیتیهاي اورا مملو ازمضامین عارفانه دانسته اند.
راوندي در راحه الصدور درباره مقام عرفانی باباطاهرآورده است: »شنیدم که چون سلطان طغرل بک به همذان آمذ از اولیا سه پیر بوذند: باباطاهر.باباجعفروشیخ حمشا.کوهکی است بردرهمذان، آن را خضر خوانندبرآن جا ایستاده بودند. نظر سلطان برایشان آمذ.کوکبه لشکر بداشت و پیاده شد و با وزیر ابونصر الکندري پیش ایشان آمذ ودست هاشان ببوسیذ. باباطاهر پاره اي شیفته گونه بودي او را گفت: اي ترك باخلق خدا چه خواهی کرد؟سلطان گفت: آنچه تو فرمایی. بابا گفت آن کن که خذا می فرماید، آیه :ﱠان االله یامر بالعدل والاحسان.سلطان بگریست وگفت چنین کنم بابا دستش بستذ وگفت: ازمن پذیرفتی؟سلطان گفت:آري بابا سرابریقی شکسته که سال ها از آن وضو کرده بوذ درانگشت داشت،بیرون کرد درانگشت سلطان کرد وگفت مملکت عالم چنین در دست توکردم برعدل باش.سلطان پیوست آن درمیان تعویذها داشتی وچون مصافی پیش آمذي آن در انگشت کردي« - راوندي،. - 98 :1364 »درروزگارطغرل سلجوقی - نیمه قرن پنجم - باباطاهر همدانی دوبیتیهاي شورانگیز دربیان مقاصد صوفیانه سرود.مجموعه دوبیتیهاي باباطاهر معروف ترین اثري است که ازاین نوع شعر درزبان فارسی باقی مانده است.
اگرچه شعر باباطاهر به فارسی دري نیست ورنگ محلی دارد..« - محجوب، - 165 : 1345دکتر شمیسا نیز اعتقاد دارد: »باباطاهر - وفات بعداز - 447معاصر طغرل سلجوقی بود.اولین شاعري است که به دوبیتی معروف است. لهجه دوبیتیهاي او را لري نوشته اند، اما لهجه قدیم رباعیات اوبه مرور زمان عوض شد چنان که به لحاظ وزن وقافیه و امروزه زبان دوبیتیهاي بازمانده ازاونزدیک 300دوبیتی نزدیک به لهجه فارسی دري است. مضامین آنها عاشقانه وعارفانه وحکمی است.
یکی برزیگري نالون دراین دشت به چشم خون فشان آلاله می کشت
همی کشت وهمی گفت اي دریغا که باید کشتن وهشتن دراین دشت