بخشی از مقاله

چکیده:

زبان و ادبیات هر ملت، انعکاسی از فرهنگ و آیین و آداب و رسوم آن ملّت است. برای شناخت هرچه بهتر تمدن و فرهنگ آن ملّت، آگاهی از ویژگیهای ادبی و زبانی آن ضروری مینماید. بدون شک، زبان و ادبیات فارسی، بهمثابه یکی از غنیترین و پرمغزترین ادبیاتهای جهان شناخته شده است؛ بنابراین آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان، برای آشنایی با فرهنگ و ادب پارسی، اجتنابناپذیر است. بررسی اینکه نقش زبان به عنوان ابزار انتقال فرهنگ چیست؟ جایگاه ادبیات در آموزش زبان کجاست؟ آموزش ادبیات در چه مرحله ای از آموزش زبان باید صورت گیرد؟ از مباحثی بوده که نگارندگان این مقاله به بررسی آن ها پرداخته اند.نتایج نشان می دهد، زبان شناسان آموزش زبان را به 5 مرحله تقسیم کرده اند:مرحله آغاز زبان آموزی، مرحله آموزش زبان نوشتاری معاصر،آشنایی با متون برگزیده ادبی، بررسی واقعیات تمدن از لابه لای متون و در پایان آشنایی با سبک های ادبی زبان صورت می پذیرد.

مقدمه:

با توجه به رابطه تنگاتنگ زبان و سنت های فرهنگی ،از قرن نوزدهم علاوه بر آموزش زبان بر آموزش فرهنگ هم تاکید شد. همان طور که می دانیم نگرش افراد جامعه از فرهنگ آن جامعه ناشی می شود؛بنابراین زبان و فرهنگ هر قوم رابطه مستقیمی با هم دارند و با مطالعه دقیق هر زبانی می توان به ژرف ساخت سخن پی برد و به آداب ،رسوم ،طرز فکر و اندیشه و خلاصه آن چه تحت عنوان فرهنگ یک قوم مورد بررسی قرار می گیرد،دسترسی پیدا کرد.

زبان هر قوم پیوندهای عمیقی با فرهنگ آن قوم دارد.به شکلی که اگر فرهنگ قومی به هر دلیل تغییر کند،در زبان آن قوم نیز تغییرات اساسی و بنیادی حاصل خواهد شد.همان گونه که در دوران اسلامی ،فرهنگ و ادب و هنر ایران چهره تازه ای به خود گرفت و بعد از سه قرن توسعه و نفوذ زبان عربی ،اعتبار دوباره خود را باز یافت.به طوری که در زمان اندکی زبان و فرهنگ ایرانی در سراسر قلمرو اسلام و حتی جنوب غربی اروپا گسترش یافت. در پی توسعه زبان و فرهنگ ایرانی انجمن های خاورشناسی و انستیتو های مطالعات شرقی تاسیس شدو نیز انجمن هایی برای مطالعه فرهنگ غنی ایرانی در کشورهای اروپایی و آمریکایی بنیان نهاده شد.

با توجه به موارد یاد شده ،بسیاری از افراد در سراسر جهان به زبان فارسی گرایش یافتند .بر این اساس و در پی رابطه متقابل زبان و فرهنگ شناخت عوامل فرهنگی در آموزش زبان مورد توجه واقع گردید. . این رابطه به قدری اهمیت دارد که روانشناسان حفظ فرهنگ و انتقال آن را از مهم ترین وظایف زبان می دانند."آلپوت" روان شناس معروف،در باره وظایف زبان گفته است: "زبان،میراث فرهنگی و آداب و رسوم را در نسل ها حفظ می کند." - شعاری نژاد، - 483: 1354 آثار متعددی که از پیشینه زبان فارسی به یادگار مانده است –اعم از کتبی و شفاهی یا عادی و ادبی- همه و همه بیانگر نگرش اهو بینش ها و نهایتاً فرهنگ مردم این مرزو بوم است.

آن چه در این پژوهش به آن پرداخته می شود بررسی اینکه نقش زبان به عنوان ابزار انتقال فرهنگ چیست؟ جایگاه ادبیات در آموزش زبان کجاست؟ آموزش ادبیات در چه مرحله ای از آموزش زبان باید صورت گیرد؟ نتایج نشان می دهد، زبان شناسان آموزش زبان را به 5 مرحله تقسیم کرده اند:مرحله آغاز زبان آموزی، مرحله آموزش زبان نوشتاری معاصر،آشنایی با متون برگزیده ادبی، بررسی واقعیات تمدن از لابه لای متون و در پایان آشنایی با سبک های ادبی زبان صورت می پذیرد. بررسی پیشینه پژوهش نشان می دهد که با توجه به کمبود پژوهش در باره آموزش زبان فارسی با فرهنگ و ادبیات تحقیق حاضر به این امر اختصاص یافته است.

زبان یک قوم مظهر فرهنگ آن قوم است. البته این سخن بدان معنا نیست که همه مظاهر و جلوه های فرهنگی تنها در زبان متجلّی می گردد بلکه نخست فرهنگ هرملتی در درون تمام رفتارهای آن ملت، شیوه زندگی ، رفتار افراد ، آداب و رسوم، شیوه مبارزه آن ملت با طبیعت و بهره برداری از عناصر طبیعی جلوه گر می شود . با این تعریف فرهنگ یک قوم، بیانگر جوانب مختلف توسعه علمی و فنی پیشرفتهای صنعتی و نیز تکامل حیات معنوی آن قوم می باشد.منظور از حیات معنوی آن قسمت از فعالیت های بشری است که خارج از گرایش های مادی زندگی است.این فعالیت ها کلیه آثار و ارزشها و خلاقیت های هنری ،مذهبی و ماوراطبیعی را شامل می شود.حال سوال این است که نقش زبان در این موارد چیست؟ نقش زبان در این موارد دارای دو جنبه است:

-1رابطه زبان با فکر به اعتباراین که فکر ایجاد کننده و خمیر مایه هستی یک اثر است. -2نقش زبان به عنوان ابزار انتقال فرهنگ. درباره نقش اول علمای روانشناس معتقدند که فکر و زبان با هم رابطه نزدیکی دارند و در این ازتباط زبان بر فکر تاثیر می گذارد. عده ای اععتقاد دارند که زبان های متفاوت ،دنیا را به شیوه های متفاوت منعکس و بازگو می کنند."انسان زبان مادری را در دوران کودکی فرا می گیرد و در نتیجه تز همان دوران کودکی دنیا را از درون منشور زبان مادری خود می بیند. - کوندراتف، - 72: 1363 ورف زبان شناس روسی طرفدار این نظریه است و می گوید "ذهنیت و رفتار افراد بستگی به زبان آن ها دارد." - همان، - 74 زبان نقش دوم - انتقال فرهنگ - را به دو طریق ایفا می کند :

- 1وسیله ای است برای آگاهی از فرهنگ گذشته فرهنگ مجموعه به هم بافته ای است از دانش ،اعتقادات ،هنر،اخلاق،آداب و هر قابلیت و عادتی که به عنوان یک عضو جامعه کسب می کنیم.فرهنگ مظهر نحوه تطبیق انسان با محیط خود است. با توجه به شباهت هایی که در طبیعت وجود دارد در فرهنگ ها نیز اشتراکات فراوانی می یابیم. زبان و ادبیات یک کشور بیگانه احتمالا از بهترین وسایل درک فرهتگ آن جامعه به شمار می رود. - فینوکیارو1، - 58 :1973 فرهنگ هر ملتی در حکم آیینه تمام نمای افکار و عقاید،اخلاق و آداب و رسوم و هم چنین تحول فکری آن ملت در طول زمان است.ایران به واسطه قدمتی که دارد ،دارای سوابق فرهنگی بسیار کهن و آثاری است که هم ارزش علمی دارند و هم از جهت فلسفی بسیار ارزشمند هستند.

- 2 انتقال فرهنگ حاضر از طرف دیگر زبان از مهمترین و اساسی ترین وسایل پیدایش و گسترش تمدن و فرهنگ می باشد زیرا به وسیله زبان است که می توان علوم و فنون وآداب و رسوم را از نسلی به نسل دیگر انتقال داد. تحصیل هرعلمی بر عامل زبان مبتنی است.به همین سبب زبان آموزی پایه آموختن علوم و فنون است. در آموزش هرگونه علم و فن ابتدا سعی می کنند که داوطلبان را با زبان آن رشته - اصطلاحات موجود در رشته خاص - آشنا کنند تا یادگیری به سرعت و سهولت انجام گیرد.

در سطح مبتدی زبان آموز ابتدا با گونه گفتاری زبان آشنایی می یابد و سپس طی مراحلی به مطالعه ویادگیری به صورت مکتوب گفتار و صورت نوشتاری متون متناسب برای سطح مبتدی می پردازد و پس از آن به تدریج با سطوح میانی ،پیشرفته و عالی زبان آشنا می شود. - ژیرار، - 82 :1365 همچنین یکی از وظایف اجتماعی که برای زبان قائل شده اند این است که "زبان میراث فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی را در نسلها حفظ می کند" از همه این ها گذشته زبان وسیله ای است که انسان خود و وضعیت فرهنگی خویش را ابزار می کند. دلایل زیادی وجود دارد که می توانیم بگوییم زبان وسیله ای برای - ابراز - شخصیت است یعنی انسان وقتی حرف می زند نه تنها جهان خارج را روشن می کند ، بلکه در ضمن محتوی وشکل کلامش خود را نیز نشان می دهد:    

تا مرد سخن نگفته باشد    عیب و هنرش نهفته باشد - سعدی -

رابطه زبان و ادبیات

آنچه در این مبحث مطرح خواهد شد پاسخ این سوالات است که جایگاه ادبیات در آموزش زبان کجاست؟ یعنی آموزش ادبیات در چه مرحله ای از آموزش زبان باید آغاز گردد؟ آموزش متون ادبی دارای چه مراحلی است؟ ویژگیهای متن های ادبی که باید برای آموزش انتخاب شود چه باید باشد؟ ادبیات یکی از شایع ترین و عام ترین وسایل انتقال فرهنگی است که به دو صورت شفاهی و مکتوب تجلی می کند؛اما تمام زبان نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید