بخشی از مقاله

چکیده

حفظ دانش امروزه برای سازمانها به یک دغدغه اساسی و غیر قابل چشم پوشی تبدیل شده است. افرادی که سازمان را پس از مدتها کار و فعالیت رها می کنند و یا به هر دلیلی کنار گذاشته میشوند، دانش، تجربه و تخصص گرانقدری را با خود از سازمان خارج می کنند که اکتساب مجدد آن نه تنها هزینه بسیاری را برای سازمان در بر خواهد داشت، بلکه مستلزم صرف سالها زمان است. بخش دولتی نیز از این قاعده مستثنی نیست و خروج افراد از سازمان گاهی به معنای خروج بیش از دو دهه دانش و تجربه است.  جذب دانش این افراد در قالب استراتژیهای حفظ دانش و با رویکردی سیستمی میسر است.

لذا لازم است که تسهیم و حفظ دانش در قالب روشها و فرآیندهایی سیستماتیک - سیستمی - صورت پذیرند تا بتوان شاهد اثربخشی آنها بوده و با شناخت بهتری از اجزا و روابط آنها سیستم حفظ دانش را استقرار داد.  هدف این مقاله آنست که ضمن بررسی چالشهای حفظ دانش در سازمانهای دولتی و با اشاره به کهنسالی و بازنشستگی کارکنان دولت و همچنین نیاز به نگاهی سیستمی به حفظ دانش، اجزاء تاثیرگذار در حفظ دانش در این بخش را معرفی و بررسی نماید. در نگاه سیستمی به حفظ دانش در دولت، سعی شده است مهمترین اجزای یک سیستم حفظ دانش شناسایی شده و ارتباط آنها مورد بررسی قرار بگیرد.

1  مقدمه

در ادبیات مدیریت و اقتصاد، امروزه به دفعات می بینیم که بر نقش دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری تاکید شده است . - 1 - بشر امروزی در دنیایی زندگی می کند که دچار تغییرات و تحولات سریع ناشی از دانش است. پاین1 و گیلمور2 در سال 1998 گذر اقتصاد از اقتصاد صنعت محور به اقتصاد دانش محور را وعده دادند 2 - و - طبیعتاً دولتها که پایهریزی اقتصاد بر عهده آنهاست نقش کلیدی در این حوزه دارند.

از اینرو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی3 بنا به چند دلیل حرکت به سمت مدیریت دانش را برای سازمان ها دولتی ضروری می داند: -1 جهانی شدن، -2 خط مشی گذاری، -3 کوچک سازی و حرکت از تصدی گری به سمت نقش حاکمیتی، -4 کم کردن فاصله میان بخش خصوصی و دولتی ، -5 افزایش شهروندان دانشی و در نهایت -6 خروج نیروهای دانشی از سازمانهای دولتی - به نقل از . - - 3 - مدیریت در دنیای امروز نیز به دانش وابسته است. هنری سایمون مدیریت را هنر تصمیمگیری و مهمترین کار مدیران را مقوله تصمیم گیری می داند.

- 4 - اگر چه تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارائه شده و تصمیم گیری تنها کار، و به عقیده برخی دیگر مهم ترین کار مدیران نیست، اما نمی توان اهمیت تصمیمات در اداره سازمان را نادیده گرفت. بایا4 و گالیوان5 عقیده دارند از آنجا که کیفیت تصمیم گیری ها به کیفیت دانشی بستگی دارد که از آن استفاده میشود، لذا دانش در اتخاذ تصمیمها بسیار حائز اهمیت است . - 5 - تجربه اثبات کرده که مباحث مدیریت دانش در بخش خصوصی جایگاه خود را یافته است و یک مد زودگذر نیست.

- 6 - اما به نظر می رسد در بخش دولتی به دلایلی که در ادامه ذکر خواهد شد، هنوز مباحث مدیریت دانش - و در نتیجه حفظ دانش- جایگاه خود را نیافته است. سازمانهای بخش دولتی با توجه به تغییرات دنیای پیرامون، تغییر چندانی پیدا نکرده اند. فاصله سازمان های دولتی و خصوصی در کسب دانش به دلیل دسترسی آسان به اعتبارات دولتی برای سازمانهای دولتی هر روز بیشتر میشود . - 7 - حفظ دانش یکی از فرآیندهای مدیریت دانش است که نقش مهمی در ماندگاری دانش در سازمانها دارد و هزینه به دست آوردن دانش و زمان آن را کاهش می دهد. در این مقاله سعی بر آن است که با نگاهی به چالش حفظ دانش در سازمانهای دولتی و ضرورت آن، با رویکردی سیستمی، اجزا و فرآیندهای یک سیستم حفظ دانش را مورد بررسی قرار دهیم.

1-2  چالش حفظ دانش در سازمانهای دولتی

شرکت تی.وی.ای1 بزرگترین شرکت صنعت برق آمریکا در سال 1998 اقدام به کوچک سازی سازمان خود نمود. پس از این اقدام وسیع، این شرکت دولتی متوجه شد که متوسط سن 13000 کارمند باقیمانده 48 سال است و این یعنی تا حدود 12 سال دیگر - یعنی سال - 2010 تعداد بسیار زیادی از کارکنان باتجربه سازمان خود که در نیروگاه های هسته ای، سوخت فسیلی و آبی تجربه مهمی در زمینه راندمان و ایمنی داشتند بازنشسته خواهند شد. مدیران تی.وی.ای به این موضوع واقف بودند که جایگزینی این دانش بسیار دشوار خواهد بود . - 8 -

در تحقیقی از5000 مدیر اجرایی، %46 عنوان کردند که طی 2 الی 5 سال آینده قصد ترک منصب فعلی خود را دارند . - 9 - این آمار ترکیب اطلاعات بخش دولتی و خصوصی است. از سوی دیگر تحقیقات نشان داده که کارکنان دانش محور یا دانشوران2 در بخش خصوصی نرخ بالایی از نقل و انتقال بین سازمان ها دارند که این موضوع از ابعاد مالی و غیر مالی قابل تامل است . - 10 - در بخش دولتی مباحثی همانند انتقال کارکنان به سازمان های دولتی دیگر، انتقال به بخش خصوصی و بازنشستگی و از این قبیل منجر میشود دانش سازمان در معرض خطر قرار بگیرد.

چارچوب مدیریت دانش برای بخش دولتی دو تفاوت عمده با چارچوبهای ارائه شده برای بخش خصوصی دارد. اولاً بخش دولتی به ذینفعان عمومی تعلق دارد. در حالی که بخش خصوصی متعلق به شرکا و سهامداران است. وجود ذینفعان در بخش دولتی مستلزم وجود بخشهای گوناگون و متعدد در فرایند است و از این رو کار در این زمینه با مشکلات بیشتری مواجه است. اما تنها چیزی که در بخش خصوصی اهمیت دارد بازدهی خوب سرمایه است. دومین وجه تمایز چارچوبهای مدیریت دانش در بخشهای خصوصی و دولتی در رقابت پذیری آنها است. بخش خصوصی برپایه رقابت بنا شده و اصولاً رقابت پذیر است.

در حالی که بخش دولتی مبتنی بر فاکتورهایی مانند ارائه خدمات، تهیه اطلاعات، شناسایی دانش ، تسهیم و استفاده از آن است. با توجه به فاکتور رقابتپذیری، اساس کار شرکتهای خصوصی بر هوشیاری جهت کسب مزیت رقابتی در کسب و کار است. اما در مقابل چنین روندی در بخش دولتی نیست و انگیزه چندانی برای ایجاد تغییر در نحوه ارائه خدمات وجود ندارد. هرچند انحصارات موجود در بخش دولتی تا حدی در مقابل جهانی شدن اطلاعات و افزایش تعداد کاربران وسرمایه با چالش مواجه شده است . - 3 - باتوجه به چنین امری بخش دولتی باید توجه بیشتری به شناسایی، تسهیم و بهره برداری از دانش داشته باشد.

2-2  کهنسالی منابع انسانی سازمانهای دولتی و ضرورت حفظ دانش خبرگان در شرف بازنشستگی سال های کاری زیادی در یک سازمان صرف این میشود تا یک کارمند شبکه اجتماعی خود را با سایرین ایجاد کند و بتواند مسایل پیچیده و بین واحدی را رفع نماید . - 11 - به عبارت دیگر، دانش شبکه اجتماعی هر فرد شخصی و مبتنی بر تجربه سالها کار است و لذا از دست دادن آن هزینه بسیار داشته و جایگزینی آن نیز بسیار دشوار است. دی لانگ و داونپورت معتقدند عواملی همچون تغییرات بافت جمعیتی، کهنسال تر شدن نیروهای کاری، فضای رقابتی تر در استخدام ها و گردش بیشتر نیروهای کاری جوان در مشاغل، بسیاری از صنایع را با مسئله حفظ دانش مواجه کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید