بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی مبانی، بستر، نوع، گستره، محتوا، غایت و عمق حقوق شهروندي، در نهجالبلاغه بپردازد. نتایج بررسیها بیانگرآن است نهجالبلاغه نگاه فراگیري درباره حقوق شهروندي ارائه میدهد و مفاهیم مختلفی در جاهاي گوناگون از جمله در خطبهها ونامهها و حکمتها، به کار برده شده اند که ناظر به » حقوق شهروندي« در جامعه اسلامیاند. از دیدگاه حضرت علی - ع - در میان حقوق الهی، بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم وحقﱢ مردم بر رهبر است. آن حضرت در جاهاي مختلف نهجالبلاغه راجع به توحید و آیات و نشانههاي خدا سخن گفته و هستی شناسی مبتنی بر توحید خود را به نمایش گذاشته است و نگرش آن حضرت به شهروندي و حقوق و تعهدات مربوط به آن نیز ناشی از مبانی مذکور و نگرش توحیدي مبتنی بر دین است. از نظر علی - ع - دریک جامعهي اسلامی امکان استفاده و برخورداري از حقوق شهروندي براي تمام شهروندان وجود دارد. حضرت علی - ع - به مشارکت فعال شهروندان در عرصهي سیاسی جامعه معتقد است و به نقش تعیین کنندهي خواست و ارادهي مردم در تعیین نوع حکومت و حاکمیت باور دارد. امیر مومنان چهارهدف و غایت مهم از شهروندي مد نظر دارد: برقراري عدالت، تأمین امنیت، تأمین رفاه شهروندان و جامعه و تربیت براي زمینه سازي رشد و تعالی انسانها.
کلمات کلیدي: حق و تکلیف، حقوق شهروندي، علی - ع - وحقوق و تکالیف شهروندان.
مقدمه
از جمله باورهاي جهانشمول این است که انسان حقوقی دارد که دانستن، رعایت و اجراي آنها میتواند زندگی موفق و سعادتآمیزي براي او در پی داشته باشد. با نگاهی اجمالی به تاریخ زندگی بشر، مشخص میشود که انسانها همواره به دنبال حقوق خود بودهاند و هستند، هرچند که این جهانشمولی هنگام تعریف و تشریح حقوق دچار پراکندگی گستردهاي میگردد که نمیتوانیم در حیطه حقوق شهروندي از یک واژهنامه یکسان استفاده کنیم. شهروندي1 از مهمترین ایدههاي اجتماعی است که به منظور کمک به شناخت بهتر جامعه، روابط درونی آن، و هدایت کنشها و رفتارها پدید آمده است. شهروندي اصلی است که بر روابط دولت و اعضاي جامعه نظارت میکند؛ یعنی، ازیکسو، بهامتیازات دولت و حقوق افراد و، ازدیگرسو، به مناسبات و فرایندهاي تاریخی مربوط میشود - پور طهماسبی،. - 2:1390 براي رعایت حقوق شهروندي لازم است که ازموارد و مصادیق این حقوق آگاهی داشته باشیم؛
یکی از بهترین و مطمئنترین راهها براي دستیابی به موارد ومصادیق حقوق شهروندي، مراجعه به کلام معصومان علیهم السلام است که با علم لدنی، انسان شناس بوده و جز به امر خداي حکیم سخن نمیگویند و امر خطیر هدایت انسانها را برعهده دارند. باید گفت که شاید طرح بحث شهروندي از دیدگاه نهجالبلاغه و نظرهاي حضرت علی - ع - بهترین شیوه در دستیابی به این حوزه است؛ زیرا نهجالبلاغه درحکم برادر قرآن کریم و حضرت علی - ع - از آگاهترین شخصیتها به اسلام بعد از پیامبر است. ازطرف دیگر، وي براي مدتی زمامداري حکومت اسلامی را در دست داشته است و بیش از سایر دورهها زمامداري آن حضرت با تنوع نژادها، زبانها، رنگها، دینها، و سرزمینها روبهرو شده است و در این دوره گروههاي سیاسی، عقیدتی، و کلامی نیز رشد کرده بودند - همان:. - 1 امیرمؤمنانعلیعلیهالسلام با کلامی فصیح و بلیغ، به ابعاد مختلف این مفهوم بنیادین پرداخته و بر رعایت اصول آن که از مفاهیم کلیدي اسلام است، تأکید ورزیده است. در پژوهش حاضر به این سوالات پاسخ داده می شود:-1 شهروندي چیست؟ -2 مبانی شهروندي در نهج البلاغه کدام است؟ -3 محتوا و نوع شهروندي درنهج البلاغه به چه صورت است؟ گستره، عمق، بستر و غایت شهروندي در نهج البلاغه چگونه است؟
پیشینه بحث در مورد حقوق شهروندي
در لغتنامه دهخدا شهروند »اهل یک شهر و یا یک کشور« تعریف شده است و درادامه توضیح داده است که پسوند »وند« در این واژه در گذشته »بند« بوده است و درواقع اینواژه »شهربند« بوده - بهمعناى کسی که به شهرى بند است - و با گذشت زمان »بند« به»وند« تبدیل شده است و معادل انگلیسی شهروند2 است. در اصطلاح شهروند عضو جامعهاى سیاسی است که حقوق و وظایف مرتبط با اینعضویت را دارد و از وجود رابطه و پیوند متقابل فرد و جامعه سیاسی حکایت میکند. . - همان: - 5حقوق جمع حق به معنی بهره، نصیب، ثابت و یقین که در آن جاي تردید نباشد، آمده است - مسعود،. - 689:1386 اگرچه اصطلاح شهروندي،واژهي جدیدي است،اما مفهوم آن،یعنی نحوهي بهرهمندي اشخاص مختلف در یک جامعه از حقوق،برحسب نوع وابستگی و پیوند با حکومت،به قدمت تاریخ سابقه دارد - پروین، . - 95:1387 زیرا افراد جامعه در کنار یکدیگر زندگی می کنند و براي ایجاد یک نظم اجتماعی به ناچار وظایفی بر عهده می گیرند، که موجب استحقاق حقوقی براي ایشان میگردد. مطالعه تاریخ حاکی از آن است که انسانها همیشه به صورت دستهجمعی زندگی و نیازهاي یکدیگر را بر طرف نموده اند - حسینی، . - 1:1392 اصطلاح
»حقوق بشر و شهروند« نخستین بار در اعلامیه 26 اوت 1789 فرانسه به کار رفت. این اعلامیه مشتمل بر یک مقدمه و17 باب بود. در مقدمه اعلامیه آمده بود که تنها علت بدبختی هاي عمومی و فساد دولت ها انکار یا فراموشی یا تحقیر حقوق انسانی مردم است. اگر با دید کلی به هدف ها و فعالیت هاي مربوط به حقوق بشر و تعلیمات و پیام هاي اصلی ادیان الهی نگاه کنیم، خواهیم دید تعلیمات ادیان الهی خود نقش بسیار موثري در ترویج حقوق بشر داشته است. لذا در سیر تاریخی مباحث حقوق بشر باید بزرگ ترین سهم را به ادیان الهی داد. زیرا اصوًلا ادیان الهی همواره در برابر ستمکاران و قدرتمندان غاصب و ناقض حقوق انسان ظهور کرده اند، در بعد تعلیمات اجتماعی نیز براي عدالت وتساوي حقوق انسان ها و رفع تبعیضات نژادي و امتیازات طبقاتی مبارزه نموده اند. بنابراین تردیدي نیست که مفاهیم عالی انسانی از قبیل کرامت، شخصیت انسان، آزادي، مساوات وغیره، ریشه در تعالیم انبیاي الهی دارد، و ادیان آسمانی کمک بزرگی به پیشرفت حقوق بشر کردهاند - مهرپور، . - 305:1377
خداوند سبحان حقوق شهروندي را در محور تشریع خود قرار داده است و آنچه به عنوان حقالناس در حقوق اسلام مطرح است ناظر به همین امر است. شهروندي مقولهاي است که با مفهوم فرهنگ هر جامعه گره خورده و از آنجا که فرهنگ هر مرز و بوم ناشی از سه قلمرو اساسی فعالیتهاي اجتماعی، فضاي سیاسی و وضعیت اقتصادي آن جامعه است فرهنگ هر جامعه اي کاملا منحصر به فرد و هر فرهنگی نیز شهروند ویژه خود را میطلبد. در تعریف شهروند میتوان گفت که شهروند کسی است که حقوق فردي و جمعی خود را می شناسد و از آنها دفاع می کند قانون را می شناسد و به آن عمل می کند و از طریق آن مطالبه میکند، از حقوق معینی برخوردار است؛ می داند که فرد دیگري هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع از حقوق خودش و فردي که در امور شهر مشارکت دارد.پس شهروندي نه تنها به معناي سکونت در یک شهر به مدت مشخص که به معناي مجموعه اي از آگاهیهاي حقوقی فردي و اجتماعی است. - برگرفته از سایت:
مفاهیم ناظر به شهروندي در نهجالبلاغه
نهجالبلاغه نگاه فراگیري درباره حقوق شهروندي ارائه میدهد که نه از روي عاطفه، که از قوه عقل بهره میگیرد و تنوع را رسمیت میبخشد. در نهجالبلاغه مفاهیم مختلفی در جاهاي گوناگون از جمله در خطبهها ونامهها و حکمتها، به کار برده شدهاند که ناظر به » حقوق شهروندي« در جامعه اسلامیاند. بعضی از این مفاهیم در هر جا که به کار برده شدهاند، منظور حضرت از آنها » شهروندان« بوده است، از جمله مفهوم» الرّعیه« و کلمات همخانواده با آن. و بعضی از این مفاهیم در برخی جاهایی که به کار رفته اند در معناي » شهروند و شهروندي « و در بعضی جاها به معانی دیگر و عامتري به کار رفتهاند، مانند واژههاي » النّاس « و » ألأهل « و هم خانوادههاي آنها. - عربیفر، - 74:1389
حقوق شهروندي از دیدگاه حضرت علی - ع -
امیرمومنان حقوق متقابل رهبري و مردم را بزرگترین حق ذکر کرده و فرمودهاند:» پس، خداي سبحان برخی از حقوق خود را براي بعضی از مردم واجب کرد، و آن حقوق را در برابر هم گذاشت، که برخی از حقوق، برخی دیگر را واجب گرداند، و حقّی بر کسی واجب نمیشود مگر همانند آن را انجام دهد. و در میان حقوق الهی، بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم وحقﱢ مردم بر رهبر است؛ حقﱢ واجبی که خداي سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد، و آن راعامل پایداري پیوند ملّت و رهبر، و عزّت دین قرار داد. پس رعیت اصلاح نمیشود جز آن که زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستکاري رعیت. و آن گاه که مردم حقﱢ رهبري را اداء کنند، وزمامدار حقﱢ مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزّت یابد، و راههاي دین پدیدار و نشانههاي عدالت برقرار، و سنّت پیامبر - ص - پایدار گردد.
پس، روزگار اصلاح شودو مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمنان در آرزوهایش مأیوس میگردد. اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند، یا زمام دار بر رعیت ستم کند، وحدت کلمه از بین می رود، نشانه هاي ستم آشکار، ونیرنگ بازي در دین فراوان میگردد، و راه گسترده ي پیامبر - ص - متروك، هواپرستی فراوان، احکام دین تعطیل و بیماريهاي دل فراوان شود.مردم از این که حقّ بزرگی فراموش میشود، یا باطل خطرناکی در جامعه رواج مییابد، احساس نگرانی نمیکنند! پس در آن زمان نیکان خوار و بدان قدرتمند میشوند و کیفر الهی بر بندگان بزرگ ودردناك خواهد بود.
پس بر شماست که یکدیگر را نصیحت کنید ونیکو همکاري نمایید. - دشتی، - 315:1386
بستر شهروندي در نهجالبلاغه
مراد از این شاخصه، فضاي شکل گیري ایده ي شهروندي است. امیرالمومنین - ع - یکی از محور ها و ملاك هاي اعمال خود را، قرآن معرفی میکند چرا که او خود حامل و حافظ کلام وحی بوده و به عبارتی قرآن ناطق است، وبر این مسئله شیعه و سنی اذعان دارند - عربی فر، . - 74:1389 همچنین امام علی - ع - ، بار ها در نهج البلاغه در باره ي پیروي محض خویش از سنت پیامبر اکرم - ص - - علاوه بر قرآن - نیز سخن گفته اند:»ستایش می کنم خدارا، براي تکمیل نعمت هاي او و تسلیم بودن در برابر بزرگی او وایمن ماندن از نافرمانی او. ودر رفع نیاز ها از او یاري می طلبم؛ زیرا آن کس را که خدا هدایت کند، هرگز گمراه نگردد، وآن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نیابد و هر آن کس را که خداوند بی نیاز گرداند، نیاز مند نخواهد شد. پس ستایش خداوند گران سنگ ترین چیز است، و برترین گنجی است که ارزش ذخیره شدن دارد.شهادت می دهم که محمد - ص - بنده ي خدا و فرستاده ي اوست. خداوند او را با دینی آشکار ونشانه اي پایدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوري درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکار کننده فرستاد تا شک و تردید ها را نابود سازد و با دلایل روشن استدلال کند و با آیات الهی مردم را پرهیز دهد و از کیفر هاي الهی بترساند - «دشتی، . - 27:1386 امام - ع - درباره ي از قرآن نیز فرموده اند:» آگاه باشید! همانا این قرآن پند دهنده اي است که نمی فریبد و هدایت کننده اي است که گمراه نمی سازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی گوید. کسی با قرآن همنشین نشد، مگر آنکه بر او افزود یا از او کاست، در هدایت او افزود و از کور دلی و گمرا هی اش کاست. آگاه باشید!