بخشی از مقاله

چکیده:
خودناتوان سازی یکی از رفتارهای رایجی است که به دانش اموز امکان می دهد تا شکست خود را به عوامل بیرونی - بهانه - و موفقیت خود را به عوامل درونی - به منظور کسب افتخار - نسبت دهد. موفقیت در تحصیل مستلزم تلاش بسیاری است چرا که با صنعتی شدن جوامع، رقابت بیشتری در زمینه تحصیلی حکمفرما شده است. رقابت تحصیلی فرد را به سمت معیار های جمعی می کشاند که ممکن است از سطح توانایی او بیشتر باشد در نتیجه فرد هر کاری میکند تا در صورت عدم موفقیت بتواند دلیلی برای خود داشته باشد یکی از رفتار های رایجی که در این موقعیت ها اتفاق می افتاد خودناتوان سازی تحصیلی است. در مقاله حاضر پس از مروری برتعریف به بررسی بیشتر خودناتوان سازی تحصیلی پرداخته شده است.

کلید واژه:خودناتوان سازی تحصیلی، دانش آموز،خودناتوان سازی تحصیلی

خودناتوان سازی تحصیلی:

اخیراً خودناتوان سازی1 به عنوان یکی از موانع پیشرفت تحصیلی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. برگلاس و جونز - 1978 - 2 این واژه را به کار گرفتند تا فرایندی را توصیف کنند که عزّت نفس فرد را در مواجهه با خطرات بالقوه حفظ می کند. از نظرآنان خودناتوان سازی عمل یا انتخاب مجموعه عملکردهایی است که فرصت بیرونی کردن شکست و درونی کردن موفقیت را افزایش می دهد و در عین حال فرد را از پیامدهای منفی شکست حفاظت می کند. خودناتوان سازی راهبردی پیشگیرانه است که در آن فرد خودناتوان ساز در مسیر ارزیابی خود، موانعی را به وجود می آورد که بتواند شکست احتمالی خود را به آن موانع نسبت دهد و آبروی خود را حفظ نماید. - برگلاس و جونز، . - 1978

به اعتقاد اسمیت، سیندر و هندلسمن - - 1982، در شرایطی که فرد پیش بینی می کند عملکرد ضعیفی خواهد داشت و در نتیجه با زیر سؤال رفتن شایستگی و توانمندیش عزّت نفس او نیز کاهش خواهد یافت، خودناتوان سازی، رفتاری برای جلوگیری از پیامدهای منفی شکست خواهد بود. این حالت فرد ویژگی هایی را در مورد خود می پذیرد یا اعمالی را انجام می دهد تا اسنادهای واجد پیامد منفی برای عزّت نفس را بی اهمیت کند و موجب اجتناب فرد از قرار گرفتن در معرض قضاوت و تهدید ناشی از آن شود. به علاوه موجب ایجاد شرایطی شود که بازخوردهای مثبت مربوط به »خود«2 را افزایش و بازخوردهای منفی را کاهش دهد.

افراد مجموعه ای از راهبردها را به کار می گیرند تا به آنها به عنوان قربانیان شرایط و نه قربانیان ناتوانی نگریسته شود. برگلاس و جونز این راهبردها را »خودناتوان سازی« نامیدند، زیرا استفاده از آنها ممکن است به تضعیف عملکرد بینجامد. زمانی که فرد از پذیرش مسئولیت عملکرد خود اجتناب می کند، نوعی خودناتوان سازی را به کار می گیرد. - رئیسی و همکاران،. - 1383به عقیده تایلر2 - به نقل از آندرمن3 و آندرمن، - 1999 در موقعیت هایی که توانایی بالقوه افراد در حد بالا ارزیابی می شود، تمایلات خودناتوان سازی افزایش می یابد. وقتی این موقعیت ها متداول باشد، خودپنداره فرد دائماً محک می خورد، صیانت نفس یا عزّت نفس وی تهدید می شود و ساز و کارهای غلبه بر این تهدید که همان خودناتوان سازی است،فعال می گردد.

ضعف عملکرد در این موقعیت ها، شکست تلقی می شود و استرس زیاد ناشی از آن فرد را به استفاده از این راهبرد سوق می دهد.رفتارهای خودناتوان ساز شامل اقدامات و اعمال متعددی است، مثل تغییر دادن میزان یا کیفیت تمرین درسی یا ورزشی - رودوالت، سالتزمن و وایت مر4 ، 1985 - ، ایجاد مشکلات جسمی یا گزافه گویی در مورد آن ها، مثل بیماری یا آسیب یا تمرکز بر عیب های واقعی یا خیالی، بیشتر بر این عقیده اند که به کارگیری راهبردهای مقابله با خودناتوان سازی به انگیزش صیانت نفس و تعالی خود منتهی می شود - آرکین1981،5؛ آرکین و بام گاردنر،1985؛ تایس1998،. - 6تمایلات خودناتوان سازی باید در موقعیت های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گیرد، چون اصولاً موقعیت هایی که انتظار توانایی های بالقوه بالایی از فرد می رود، به شک و بلاتکلیفی در مورد موفقیت و نتایج و پیامدها منتهی و اگر شکستی اتفاق بیافتد تهدیدی برای عزّت نفس محسوب می شوند.

اصولاً در این موقعیت ها، معیارهای ارزشیابی به عملکرد دیگران وابسته است. عزّت نفس عنصر اساسی هویّت افراد است و هر وظیفه مهم، خطری برای حفظ بقاء و عزّت نفس فرد محسوب می شود و در صورت شکست، خود ادراکی فرد آسیب می بیند - رئیسی،. - 1383خودناتوان سازیدر ظاهر شباهت هایی با نظریه اسناد علَی دارد. نظریه اسناد علَی هایدر که در سال های 1944-1958 مطرح گردید به شرایطی مربوط است که در آن فرد مسؤول پیامدهای رفتاری خود شناخته می شود. بر اساس این نظریه، اسنادها تحت تأثیر خواسته ها و نیازهای فرد قرار دارند و به منظور حفظ وافزایش عزت نفس، سوگیری های اسنادی صورت می گیرد.

بر این اساس موفقیت ها به توانایی ها و شکست ها به عوامل و شرایط بیرونی نسبت داده می شود. پذیرش و بسط نظریه اسناد در طول سال های 1950 تا 1960 موجب شدBerglas  و Jonesدر سال 1978 با پژوهشی روی سوء مصرف کنندگان الکل، نشان دهند که افراد نه تنها نوعی دانش ضمنی از اصول اسنادی دارند بلکه به طور فعالانه محیط و رفتار خود را برای شکل دادن اسنادها دست کاری می کنند. آن ها با مشاهده فرآیندهای مشابه در افراد معتاد به الکل و مواد، از اصطلاح خودناتوان سازی برای این گونه رفتارها استفاده کردند.هر چند خودناتوان سازی رابطه نزدیکی با اسنادها دارد اما تفاوت مهمی نیز با آن ها دارد.

خودناتوان سازی راهبردی حفاظت کننده است که قبل از انجام اعمال و فعالیت ها رخ می دهد. خودناتوان سازی زمینه لازم برای اسناد را فراهم می کند اما خودش اسناد تلقی نمی شود. به عنوان مثال وقتی شخصی اظهار می کند که به دلیل خستگی نتوانسته در کار خود موفق باشد از اسناد استفاده می کند، در حالی که وقتی فرد شب قبل از امتحان دیر می خوابد و دیر خوابیدن شب قبل را به عنوان عذری برای کاری که در آن موفق نخواهد شد به کار می برد، از راهبرد خودناتوان سازی استفاده کرده است.چون کودکان شناختی از دیدگاه دیگران ندارند اصولاً این تمایلات از سنین نوجوانی آغاز می شود. در این سطح رشد افراد متوجه دیدگاه دیگران نسبت به توانایی هایشان می شود. تلاش پایین و عملکرد بالا به ادراک توانایی بالا و تلاش بالا و عملکرد پایین به ادراک فقدان توانایی می انجامد.

در واقع ، خودناتوان سازی تجلی یک خیال و اندیشه خودبینانه و خودپسندانه است. وقتی نوجوان احساس می کند همه چشم ها متوجه اوست، این حضور خیالی یا واقعی دیگران است که وقوع خودناتوان سازی را افزایش می دهد. بنابراین مؤثرتر و مفیدتر است که ارزیابی تمایلات خودناتوان سازی در دانش آموزان و دانشجویان دانشگاه صورت پذیرد. - ترینا،. - 2002خودناتوان سازی به دو شکل اساسی می تواند بروز کند:-1 خودناتوان سازی رفتاری: بروز رفتارهایی که شانس موفقیت را کاهش می دهد. خودناتوان سازی رفتاری، شامل ایجاد موانعی توسط خود فرد قبل از ارزیابی است. مثل استفاده از دارو یا الکل یاآمادگی ناکافی برای یک تکلیف مهم. مردان بیشتر از زنان رفتارهای خودناتوان ساز دارند - هرت3، دپ و گوردون،. - 1991

-2 خودناتوان سازی گزارش شده: ادعای وجود یک شرایط نامساعد قبل از ارزیابی است. در هر دو مورد هدف، توجیه عملکرد ضعیف با استفاده از بهانه ناتوانی می باشد - رئیسی،. - 1383زمانی فرد از راهبردهای خودناتوان سازی رفتاری بهره می گیرد، که احساس کند تلاش برای مقابله با مشکلی که موفقیت در آن تضمین شده نیست بی فایده است، لذا ترجیح می دهد در موقعیت خود اخلال ایجاد کند تا بدین ترتیب حداقل بهانه ای برای شکست خود داشته باشد.خودناتوان سازی در بعد رفتاری به اشکال مختلف دیده می شود مثل استفاده از الکل یا مواد، طفره روی یا به تعویق انداختن کارها، خودداری عمدی از تلاش و امتناع از انجام وظایف تحصیلی، تظاهر به عدم تلاش، و رفتار از هم گسیخته - رئیسی،. - 1383

وقتی افراد به راهبردهای خودناتوان سازی فوق دست می زنند، به شیوه ای رفتار نمی کنند که به طور مستقیم مزاحم عملکردشان شود، بلکه عامل تعدیل کننده ای را می یابند تا بتوانند به عنوان توجیهی برای عملکرد ضعیف خود از آن استفاده کنند.این راهبرد، ادعا و گزارش یک شرایط نامساعد قبل از ارزیابی است، یکی از راهبردهای خودناتوان سازی عنوان کرددن اختلالی است که بر روی آن هیچ کنترلی نداریم. کمرویی نیز به عنوان یک توجیه برای اجتناب از موقعیت های خاص اجتماعی استفاده می شود. - سیندر2، اسمیت، آجلی و اینگرام،. - 1985 سایر راهبردهای خودناتوان سازی عبارتند از نسبت دادن عملکرد ضعیف به مشکلات جسمی و علائم بدنی، چاقی، بدخلقی و تجارب آسیب زای گذشته.

در ضمن از علائم روانپزشکی به عنوان راهبردهای خودناتوان ساز استفاده می شود، مطالعات در مورد بیماران روانی نشان داده است که چگونه آن ها از علائم رواپزشکی خود برای امتیاز گرفتن و حفظ کنترل محیط های حفاظت شده خود استفاده می کنند - رئیسی، . - 1383از آن جائی که خودناتوان سازی به عنوان شکلی از رفتارهای اجتنابی4 به طور واضح به کاهش و تخریب عملکرد تحصیلی منجر می شود و به طور کلی تأثیر پایداری بر شخصیت و سازگاری آینده فرد داشته و مانع رشد در بزرگسالی می شود، نیاز به بررسی و توجه بیشتری دارد، اما تنها فهمیدن این مسئله که بسیاری از دانش آموزان رفتارهای اجتنابی را انجام می دهند کافی نیست، بلکه مهم این است که بدانیم چرا این رفتارها را انجام می دهند؟ و عوامل مؤثر بر بروز این راهبرد چیست؟

عوامل موثر بر خودناتوان سازی:

مطالعه بسیاری به بررسی عوامل مؤثر در خود ناتوان سازی


 
تحصیلی پرداخته و عوامل بسیاری را شناسایی کرده اند که می توان    اردن:2001 السون و همکاران2000 - ، اما در مورد هدفهای عملکرد    
از هدفهای پیشرفت فردی5، ساختار هدف کلاس درس6، هدفهای    گرا، یافته متفاوت بوده اند.    
معلم و والدین7کارآمدی تحصیلی8 و شک و بدبینی نسبت به    این هدفها گاه با پیامدهای مطلوب نظیر پیشرفت تحصیلی بالا    
مدرسه9 نام برد. هدفگرایی10 به معنا و مقصود فرد از ورود به زمینه    و گاه با پیامد های نامطلوب مانند انگیزش درونی پایین همراه بوده    
پیشرفت اشاره دارد - دوک ولگت11، - 1988 در هدف تبحری12    اند - هار کیویکز23 و همکاران، 1997؛ 1998؛ - 2000، و با استفاده    
تمرکز توجه روی لرزش درونی یادگیری است - باتلر13،. - 1978 افراد    ار راهبردهای خودناتوان سازی تحصیلی رابطه نداشته اند - میدگلی    
تبحر گرا، به رشد مهارتهای جدید ، تلاش برای فهم امور، رشد    و اردن،2001؛ السون و همکاران، - 2000، به علاوه، یافته های    
سطح شایستگی و کسب یک حس تبحری بر اساس معیارهای خود    پژهشی نشان داده اند که دانش آموزانی که ترکیبی از هدفهای    
مرجع14علاقه مندند - میس15و همکاران، . - 1988 انتظار می رود در    عملکرد گرا و تبحری را می پذیرن، نسبت به آنهایی که ترکیبی از    
چنین شرایطی، دانش آموزان در خودناتوان سازی سودی به آنها    هدفهای عملکرد گریز و تبحری را می پذیرند، کمتر در خودناتوان    
نمی رساند. با وجود این، در برخی از مطالعات بین هدفهای تبحری    سازی درگیر می شوند - میدگلی و اردن،. - 2001    
و خودناتوان سازی رابطه ای مشاهده نشده است - میدگلی16و    ساختار هدف کلاس درس و هدفهای معلم نیز، روی خود ناتوان    
همکاران، - 1996، و در برخی رابطه منفی حاصل شده است    سازی دانش آموزان اثر می گذارد. در کلاسی که ساختار هدف    
- میدگلی و اردن17،2001؛ السون18 و همکاران،. - 2000 برعکس،    تبحری غالب است و معلم روی هدفهای تبحری تاکید دارد، فهم    
هسته مرکزی هدف عملکردی19 حس خود ارزشمندی فرد است و    تکلیف، مهم تر از حفظ کردن سطحی آن است به اشتباهات به    
توجه روی خود متمرکز است - دوک، - 1986، در این هدف توانایی    عنوان بخشی از فرایند یادگیری نگریسته می شود، تحت این شرایط    
فرد بر اساس عملکرد بهتر نسبت به دیگران و بهتر بودن بر اساس    ، دانش آموزان نیازی به درگیری در خودناتوان سازی ندارند.    
معیار های هنجار مرجع - هدف عملکرد گرا - 20، و اجتناب از تایید    برهمین اساس، مید گلی و اردن - - 2001 گزارش داده اند که    
عدم شایستگی - هدف عملکرد گریز - 21 شخص می شود. گرچه در هر    بین ساختار هدف تبحری کلاس و خود ناتوان سازی رابطه منفی    
دو این هدفها توجه روی خود متمرکز است اما دانش آموزانی که    وجود دارد .اما در پژوهشی دیگر رابطه ای بین این دو متغیر یافت    
هدفگرایی عملکرد گرا دارند، هدف و مقصودشان در یک زمینه    نشد - اردن و همکاران،. - 1998    
پیشرفت اثبات با تایید شایستگی شان است و توجه روی خود    برعکس، یک ساختار هدف عملکردی که در آن دانش آموزان    
متمرکز است.    با یکدیگربه رقابت می پردازند و برحسب عملکردشان نسبت به افراد    
در حالی که دانش آموزانی که هدفگرایی عملکرد گریز دارند،    دیگر، ارزشیابی می شوند، آنها را به خود ناتوان سازی سوق می    
هدف و مقصودشان در یک زمینه پیشرفت اجتناب از تایید عدم    دهد - اردن و همکاران،1998،میدگلی و اردن،. - 2001    
شایستگی، نظیر دریافت بر چسب کودن به مظر می رسد بعد    هدفهای والدین نیز رو خودناتوان سازی اثر داشته اند. پژوهشها    
اجتناب هدفهای عملکردی نسبت به بعدگرایش آن، قدرت در پیش    گزارش داده اند که هدف تبحری والدین با رفتارهای اجتنابی نظیر    
بینی پیامد های هدفهای عملکردی داشته باشد - میدلتون22،    خودناتوان سازی و اجتناب از جستجوی کمک رابطه منفی دارد.    
- 1997 پژوهش های نشان داده اند که هدفهای عملکرد گریز با    حال آنکه،هدف عملکردی والدین با این گونه رفتارها، رابطه    
استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی همراه بوده اند - میدگلی و    مثبت دارد - فریدل،هرودا و میدگلی 24، - 2001یعقوبی    
            ممقانی - - 1374 در پژوهشی روی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی    
            شهر تهران،گزارش داد نوع جهت گیری هدفی والدین در به کار    
    6. classroom goal structure    گیری یا عدم به کار گیری راهبردهای یادگیری سطح بالا نظیر بسط    
    5. Personal achievement gols                
    7.teacher and parents goal    دهی و خودپایی25، توسط فرزندان نقش تعیین کننده ای ندارد،حال    
    8.academic efficacy    آنکه، در مورد استفاده از راهبردهای سطح پایین مانند مرور ذهنی    
    9.skepticism about schoo        
    10. goal orientaion    اثر دارد.    
    11. Dweck 7 leggett    نتایج دیگر نشان داده اند که بین جهت گیری هدفی دانش    
    12.mastery goal        
    13 . Butler    آموزان با راهبردهای یادگیری که مورد استفاده قرار می دهند،    
                    
    14. self-refernt criteria    رابطه وجود دارد.    
    15 . Meece        
    17.ordone    از عوامل دیگری که می توانند درگیری در ناتوان سازی را    
   

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید