بخشی از مقاله

چکیده

بیش از یک دهه از معرفی و ترویج درسپژوهی در ایران میگذرد. کارگزاران آموزشی آن را به عنوان مدلی براي بهسازي آموزش ارزیابی میکنند. پژوهشگران آموزشی آن را به مثابه الگوي پرورش حرفهاي معلمان در مدرسه ترویج میکنند. درسپژوهی الگوي عملی بازبینی مداوم الگوهاي ذهنی و بازاندیشی مشارکتی عمل کارگزاران آموزشی و الگویی موثر براي بهبود مستمر آموزش در مدرسه محسوب میشود. درس پژوهی به مثابه روش نوین پژوهش در عمل و هستههاي کوچک تحول در آموزش، به گسترش پژوهش و تولید دانش حرفه اي در مدرسه کمک می کند.

این مقاله در ابتدا مقدمهاي از مبانی توسعهي حرفهاي معلمان و درسپژوهی به عنوان نمونهاي شاخص از آن را ارائه میدهد. سپس مراحل اجراي درسپژوهی را توصیف میکند و به بررسی پیشنه مطالعاتی درسپژوهی در کشور و خارج از کشور میپردازد. در پایان ضمن بیان ضرورتهاي اجراي طرح درسپژوهی و فواید اجراي درس پژوهی در افزایش توسعهي حرفهاي معلمان، راهکارهاي اجرایی آن در مدارس پیشنهاد شده است.

مقدمه

روند تحولات در دنیاي امروز، اصلاحات آموزشی را امري اجتناب ناپذیر و جهانی ساخته است. از چین تا آمریکا، از انگلیس تا کشورهاي حوزهي خلیج فارس و تا اقیانوسیه و از آفریقاي جنوبی تا ژاپن، همه جا، شوق تغییر و آهنگ تحول در آموزش دیده میشود. بیشترین توجه برنامههاي اصلاحات آموزشی، به توانمندسازي معلم و غنی سازي فرایند آموزش و یادگیري است. توجه به ارتباط مدرسه و جامعه و برقراري تعامل اثر بخش میان آموزش مدرسه اي و زندگی اجتماعی، مأموریت اصلی اغلب برنامه هاي اصلاحات آموزشی کشورهاي جهان است.

پژوهش هاي آموزشی براي اصلاحات، بیش از برنامه هاي درسی، به معلم و فرایند تعامل او با دانش آموزان توجه دارند و بر »غنیسازي یادگیري« تأکید می کنند تکاپوي جهانی در دست یابی به برنامه هاي راهبردي و اثر بخش براي نوسازي و تحول نظام هاي آموزشی، در جهت ایجاد مدارسی است که از طریق ترویج و غنی سازي یادگیري وصرفاًنه آموزش، به آدمی کمک کند تا یاد بگیرد و بخشی از فرایند حیات بخش هستی باشد .[1]

در آغاز قرن بیست و یکم توجه همگان، بیش از گذشته، به نظامهاي آموزشی معطوف شده است؛ توجه و تمرکز نظامهاي آموزشی نیز به بهبود یادگیري مدرسهاي افزایش یافته است. رویکردهاي اخیر در نظام آموزش و پرورش در راستاي بهبود یادگیري، حاکی از یادگیري مشارکتی در کلاس درس و تربیت دانشآموزان به عنوان نسل پژوهنده میباشد و چون معلم، کارگزار اصلی آموزش در کلاس درس است، اگر خود به درستی آموزش نبیند و پژوهشگر نباشد، چگونه میتواند نسلی پژوهنده را تعلیم دهد؟ معلم از آن جهت مورد تأکید است که کارگزار اصلی تعلیم و تربیت به شمار میرود و اهداف متعالی نظامهاي تعلیم و تربیت در ابعاد مختلف در نهایت باید به واسطهي او محقق شود.

تعامل مستمر و چهره به چهرهي معلم با دانشآموزان، وي را در موقعیت ممتاز و منحصر به فردي قرار می دهد که هیچ عنصر انسانی دیگري در این سازمان از آن برخوردار نیست .[2] بنابراین، توسعهي حرفهاي معلمان به عنوان مهمترین نیروي انسانی در نظام تعلیم وتربیت، داراي اهمیت زیادي میباشد. از جملهي مهمترین موانع در توسعهي حرفه اي معلمان، فاصلهي بین نظریه و عمل و عدم تشریک مساعی با معلمان در برگزاري دورههاي آموزش معلمان است.

بررسیهاي بین المللی اخیر در حوزهي توسعهي حرفهاي معلمان، بیانگر رویکردهاي نوینی مانند پژوهش مشارکتی در کلاس درس است که بیش از اقدامات گذشته در تلفیق نظریه و عمل توفیق یافته است .[3] یک نمونه از فعالیتهاي مربوط به توسعهي حرفه اي معلمان، روشی است که ژاپنی ها در ابداع و به کارگیري آن پیشتاز محسوب میشوند و امروزه با نام " درس پژوهی " شناخته میشود. آنچه در ژاپن و برخی از کشورهاي دیگر با نام درس پژوهی مورد استفاده قرار گرفته و هم اکنون نیز در جریان است، تلاشی در جهت بهبود فعالیت-هاي آموزشی از طریق مشارکت با همتایان و همکاران است.

درسپژوهی الگوي ژاپنی پرورش حرفهاي معلمان در مدرسه است و در عمل به گسترش فرهنگ یادگیري در مدرسه یاري میرساند، و محیطی را فراهم میسازد تا معلمان از یکدیگر بیاموزند، دانش حرفهاي خود را ارتقاء دهند ، به بازبینی و بازاندیشی در رفتار آموزشی و تربیتی خود بپردازند و بیش از پیش به نیازها و نحوه تعامل با دانش آموزان توجه کنند 6]و5و.[4 تجربه کشورهاي گوناگون از اجراي درسپژوهی در کلاسهاي درس ریاضی و علوم نشان می دهد که معلمان در فرایند درسپژوهی همراه با دانشآموزان فرصتهاي غنی براي سازماندهی تعامل اثربخش در کلاس درس، آموختن از یکدیگر و بهسازي آموزش متناسب با شرایط حرفهاي خود به ویژه از طریق بهبود تعامل میان دانشآموزان و معلم به دست میآورند 9]و8و.[7

نظریهي به سازي مدارس١، چندین سال است که توسعه یافته است، اما این ایده که مدرسهاي بسازیم که بتواند یادبگیرد، "مدارس به مثابه سازمان هاي یادگیرنده"، پس از ترویج نظریه سازمان یادگیرنده توسط پیتر سنگه٢ مورد توجه قرار گرفته است. او بر این باور است که "مدارس میتوانند از نو بازسازي شوند و در فرایندي مداوم، منظم و خود-پایدار به سازي شوند". به زعم او این مهم نه با دستور یا پیشنهاد، کنترل منابع یا نظارت و ارزشیابی نیروي انسانی، بلکه با "ترویج یادگیري" به معنی گسترش مهارت هاي بازبینی عملکردها و واکاوي پیش فرض هاي ذهنی معلمان و مشارکت آنها در تبین آرمان، کسب آگاهی و توسعهي صلاحیتهاي حرفه اي آنها ممکن است.

نظریه سازمانیادگیرنده ارزشهاي فرهنگی لازم براي فراهمسازي فرصتهاي یادگیري مشارکتی مانند مشاهده فعال، بازاندیشی، ژورنالنویسی٣ و قومنگاري٤ را در محیط مدرسه ترویج میکند. لیبرمن٥، لازمه پرورش حرفهاي مؤثر معلمان را مشارکت آنها در پژوهشهاي حین عمل، بازخورد و بازاندیشیهاي برگرفته از تجربیات همکاران در گفتوگوي چند جانبه و حرفهاي میداند. او براي این فرایند عنوان معلم- پژوهشگر٦ را پیشنهاد میدهد. به زعم او معلمان در این فرایند قادر به تفکر عمیقتر دربارهي تجربههاي آموزشی فردي و گروهی یگدیگر بوده و آموختن براي بهتر زیستن - با تاکید بر زندگی حرفهاي معلمان و مهارتهاي زندگی دانش آموزان - را از طریق تعامل با یکدیگر ترویج میکنند.

درسپژوهی مدل ژاپنی تبدیل مدارس به سازمانهاي یادگیرنده است. در دهه گذشته درسپژوهی نظر پژوهشگران آموزشی و کارگزارن بهسازي آموزش و یادگیري در سراسر جهان را به خود جلب کرده است. کنفرانس سالانه انجمن جهانی درس پژوهی در آخرین نشست خود در سنگاپور بیش از 1200 شرکتکننده از سراسر جهان داشت. درسپژوهی، پژوهش مشارکتی معلمان در مدرسه و کلاس درس است.

این مدل پژوهش معلمان با بهرهگیري از حلقههاي کیفی پژوهش، آموزش و یادگیري، تلاش میکند معلمان را در فرآیند طرح سؤال، برنامهریزي، عمل، مشاهده فعال، بازخورد و بازاندیشی، و یادگیري گردهم آورد و به تبادل نظر، تجربه، هم عملی و یادگیري از یک دیگر ترغیب سازد. این الگوي "پژوهش در آموزش و یادگیري١ "تأثیر زیادي بر پرورش حرفهاي معلمان، بهبود کیفیت تدریس، تداوم تغییر براي به سازي مدرسه، بهبود یادگیري دانشآموزان و جلب مشارکت فعال معلمان در تبین آرمان و برنامه عمل و اداره اثربخش مدرسه براي بازسازي آن به مثابه سازمان یادگیرنده دارد. "درس پژوهی در واقع روش پژوهشی مشارکتی معلمان در کلاس درس است که از آن به عنوان سودمندترین کاربردي ترین و موثرترین برنامه پرورش حرفه اي معلمان در مدارس ژاپن یاد شده است.".[11 ]

این فرایند توسعهي حرفهاي معلم از ابتدا تا انتها داراي 9 مرحله است:

گام اول: تشکیل گروه درس پژوه

در این گام اعضا مشخص شده و مسئولیتهاي هر فرد نیز تعیین میشود.

گام دوم: تشخیص مسأله و تعیین هدف

گروه درس پژوه یکی از مسائل حیطه فعالیت خود را که از اولویت بیشتري برخوردار است انتخاب میکند تا براي حل آن همیاري و مشارکت نموده و به تولید راهکارها و ایدههاي نو در فرایند آموزش و یادگیري بپردازند.

گام سوم: تهیه طرح درس

با مشخص شدن هدف معلمان موضوع درس پژوهی را با شیوههاي مختلف مورد بررسی قرار میدهند تا طرح درس مناسب را براي حل مسأله مورد نظر آماده کنند.

گام چهارم: تدریس و اجراي طرح درس و مشاهده

پس از تکمیل طرح درس، یک نفر از اعضاي گروه نسبت به اجراي آن اقدام میکند و سایر اعضا ضمن مشاهده فرایند اجرا، رفتار و عملکرد معلم مجري و دانشآموزان را در واکنش به فعالیتها ثبت مینمایند.

گام پنجم: ارزیابی تدریس

پس از اجرا، معلمان نشستی را براي بحث درباره تدریس و مشاهدات انجام گرفته برگزار میکنند. ابتدا معلم مجري کار خود را نقد و سپس سایر اعضا مشاهدات و نظرات خود را پیرامون نقاط ضعف و پیشنهادات اصلاحی مطرح مینمایند.

گام ششم: اصلاح طرح درس

گروه پس از شناسایی مشکلات در مرحله اول تدریس تغییراتی در طرح درس ایجاد میکند.

گام هفتم: اجراي دوم و تئریس طرح درس اصلاح شده

در این گام طرح درس اصلاح شده به گروه دیگري از دانشآموزان تدریس میشود. تدریس دوم توسط مجري دیگري که معلم همان کلاس است اجرا میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید