بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک از سبک های فرزند پروری - درگیری والدین، حمایت از خود مختاری والدین و گرمی والدین - با انگیزش تحصیلی دانش آموزان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه شهر شیروان در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل می دادند. که از بین آنها 213 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس ادراک شیوه والدین گرولینگ و همکاران - 1997 - و مقیاس انگیزش تحصیلی ولرند و همکاران - 1989 - جمع آوری شد.

نتایج تحلیل استنباطی داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین درگیری والدین با انگیزش تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد؛ اما بین حمایت از خودمختاری والدین و گرمی والدین با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج مربوط به بررسی فرضیه چندگانه پژوهش با استفاده از روش رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که فقط دو متغیر گرمی والدین و حمایت از خودمختاری والدین قدرت پیش بینی انگیزش تحصیلی را دارند. بنابراین در جلسه های مشاوره خانواده - تحصیلی - و آموزش مهارت های زندگی برای والدین می توان بر این دو سبک فرزند پروری تأکید نمود.

مقدمه

آموزش و پرورش به عنوان نهادی که عهده دار امر تحصیل و تعلیم دانش آموزان می باشد، با رشد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و توسعه علمی، صنعتی و اقتصادی جامعه ارتباط تنگاتگی دارد. آمار و ارقام حاکی از مشکلات آموزش و پرورش در وصول به اهداف رسالتی خود است. با وجود هزینه های هنگفت، افت تحصیلی به علت عدم وجود انگیزه به تحصیل، همچنان وجود دارد. در این بین در وهله اول نقش والدین در ایفای وظایف خود در فراهم کردن شرایط از اهمیّت ویژه ای برخوردار است.

باشناسایی عوامل خانوادگی مؤثّر بر علاقه و انگیزه دانش آموز به پیشرفت، اولیاء مدرسه می توانند با اعمال روش های صحیح و برقراری ارتباط صحیح از همه نیروها و امکانات در جهت رشد دانش آموزان اقدام نمایند - محمد خانی و ابراهیم زاده، . - 1391 از دید روانشناسان، انگیزش1 یکی از مفاهیم کلیدی است و برای توضیح سطوح مختلف عملکرد به کارمی رود. این مفهوم تفاوت میزان تلاش برای انجام تکالیف درسی را باز گو می کند - انتوسیتل2،1988؛ به نقل از بحرانی. - 1384 وقتی در نظام آموزشی مشکلاتی همچون افت تحصیلی رخ می دهد از انگیزه ی یادگیرنده به عنوان یکی از علل مهم آن یاد می شود و در نظریه های یادگیری، انگیزش به عنوان یک مفهوم اساسی به شمار می رود.

 به نقل از بحرانی،. - 1384 برخی از دانش آموزان مشتاقانه به تکالیف آموزشگاهی روی می آورند و در انجام تکالیف آموزشگاهی از خود تلاش و جدیّت بی شائبه ای نشان می دهند و حال آنکه بعضی دیگر از تکالیف آموزشگاهی اجتناب می کنند و یا از روی بی علاقگی به انجام آنها مبادرت می ورزند - خدیوی و همکاران، . - 1390 انگیزش مهم ترین شرط یادگیری تاس. علاقه به یادگیری محصول عواملی است که به شخصّیت و توانایی دانش آموز، ویژگی های تکالیف، مشوّق ها و سایر عوامل محیطی مربوط است. برانگیختگی به دلیل آثار بلند مدت آن در یادگیری و خود باوری دانش آموزان، برای والدین و معلمان با ارزش است. دانش آموزان با انگیخته به راحتی شناخته می شوند.

آنها به یادگیری اشتیاق داشته، علاقه مند، کنجکاو، سختکوش و جدی هستند. این دانش آموزان به راحتی موانع و مشکلات را از پیش پای خود بر می دارند. زمان بیشتری برای مطالعه و انجام تکالیف مدرسه صرف می کنند. مطالب بیشتری می آموزند و پس از پایان دوره دبیرستان به تحصیلات ادامه می دهند - اسکینر و بلمو نت4، به نقل از کدیور،. - 1379 با توجه بهارتباط موفقیّت تحصیلی با پیامد های مثبت تحولی از قبیل کاهش بزهکاری کاهش آسیب های روانی، کاهش خطر سوء مصرف مواد - ریورز5، 2008؛ به نقل از اژه ای، - 1390، به نظر می رسد شناسایی عواملمؤثّر بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان، می تواند به رفع مشکلات روحی و روانی در دوره ی نوجوانی و مشکلات و معضلات خانواده و جامعه و هدایت آنها به کانالهای اصلی پیشرفت و کمال بینجامد.

برای مدت های طولانی رابطه بین سبک های فرزند پروری و نتایج بعدی رشدی، روی کودکان و نوجوانان، موضوع مورد علاقه محققان به شمار می رفت، به نظر می رسد که شماری از خصوصیات سبک های فرزند پروری در نتایج بعدی رشدی بر روی افراد تأثیردارد - استر نبرگ و همکاران1، . - 1994 به طور خاص نشان داده شده است که رفتار والدین به طور مثبتی بر روی رشد تحصیلی و اجتماعی- روانی کودکان تاثیر گذار می باشد - استرنبرگ و همکاران، . - 1994 والدین و تجارب فرزند پروری آن ها نقش مهمی در ادراکات محیطی افراد دارد و این ادراکات به نوبه ی خود نقش مهمی در باورهای انگیزشی و خود تنظیمی افراد بر جای می گذارد.

هیل - 1988 - 2 و راتر3 و همکاران - 1976 - و هانترز - 1984 - بر این باورند که برخلاف این اندیشه که نوجوانی یک دوره اختلال و ناآرامی است اما بیشتر نوجوانان رابطه ی گرم و صمیمانه ای را در طول این دوره از زندگی با والدین خود تجربه می کنند و حتی آن ها والدین خود را منبع اولیه ی شناخت و اطلاعات می دانند - هیل، 1988؛ راتر و همکاران، 1976، هانترز، 1984، هر سه به نقل از شهرآرای، . - 1384 گرولنیک و همکاران - 1997 - بر این باور است که والدین به عنوان اولین عوامل اجتماعی کردن کودکان نقش مهمی در ارضای نیازهای روانی کودکان داشته و انگیزش تحصیلی دانش آموزان را تسهیل می کنند.

تحقیقات متعددی نشان داده اندکه پدران و مادران در طیف وسیعی از ویژگی های لازم برای فرزند پروری با هم متفاوتند، این تفاوت ها می تواند ناشی از مدت زمانی باشد که با نوجوان خود سپری می کنند، و یا در رفتار با دختران و پسران و نیز تفاوت در لحن صحبت کردن و غیره باشد. بولاندا - 2004 - 4 معتقدند پدران با دیدگاه سنتی، نسبت به پدران آزاد اندیش، کمتر در امور فرزندپروری دخالت می کنند. یا به طور کلی مادران تمایل بیشتری به گرمی و حمایت و رابطه نزدیک با فرزندان شان دارند. آنچه مسلم است سبک فرزند پروری تأثیرشگرفی بر رشد و تکامل فرزندان دارد. در این بین باید به تفاوت بین گزارش های خود والدین از سبک های فرزند پروری شان در مقابل اداراکی که نوجوانان و جوانان می توانند از شیوه اجرا شده ی فرزند پروری توسط والدین داشته باشند اشاره کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید