بخشی از مقاله
چکیده
مدیریت مؤثر و فرهنگ سازمانی دو عاملی هستند که تأثیر بسزایی بر رضایت شغلی کارکنان دارند و رضایت شغلی بهعنوان اساس موفقیت سازمان در نظر گرفته شده است. لذا هدف پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین سبکهای مدیریت و فرهنگ سازمانی و میزان رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در سال 1391 میپردازد. بدین منظور نمونهای متشکل از 153 نفر کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان انتخاب شده و پرسشنامههای سبک مدیریت، شاخص توصیف شغلی و پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد برای جمعآوری اطلاعات استفاده شدند. آلفای کرونباخ برای پرسشنامههای فوق به ترتیب برابر 0.835، 0.785 و 0.889 بدست آمد که نشان دهنده پایایی خوب در پرسشنامههای فوق است.
نتایج حاصل از آزمونهای همبستگی، رابطه بین سبک مدیریت، فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی را تأیید کردند. بدین ترتیب که سبک مدیریت رابطهمدار و وظیفهمدار، رابطه معناداری با رضایت شغلی داشتهاند، اما رابطه اول به صورت مثبت با %18 تأثیر و رابطه دوم به صورت منفی با %-113 تأثیر بوده است. همچنین متغیرهای فاصله قدرت -15 - % - ، امتناع از خطر - % -12 - ، فردگرایی - % -11 - و مردگرایی - %-21 - به طور منفی با رضایت شغلی رابطه داشتهاند. در کل نتیجه شده است که بین سبک مدیریت و فرهنگ سازمانی رابطه معنادار وجود دارد. با توجه به یافتههای حاضر لازم است اقداماتی در جهت ارتقاء سطح رضایت شغلی در این واحد انجام گیرد. استفاده بیشتر از تفویض اختیارات، گسترش حدود آزادی عمل و استقلال کارکنان، استفاده از انگیزههای شغلی همچون پاداشهای مادی و غیرمادی میتواند از جمله اقدامات مهم باشد.
واژگان کلیدی: سبک مدیریت، فرهنگ سازمانی، رضایت شغلی، دانشگاه آزاد اسلامی
مقدمه
جهان امروز بیتردید از ویژگیهای خاصی برخوردار است. یکی از ویژگیهای عصر حاضر، تغییر و تحولات شگرفی است که در طرز فکر، ایدئولوژی، ارزشهای اجتماعی و روشهای انجام کار به چشم میخورد. از جمله پدیدههایی که به شدت تحت تأثیر این تغییرات قرار میگیرند، سازمانها میباشند. بیشتر تغییراتی که سازمانها با آن مواجه هستند از چنان شتاب و نیرویی برخوردار است که در دنیای رقابتافزای کنونی، هر نوع مقاومتی را در هم کوبیده و همه را با خود به جلو میبرد.نقش سازمانها در دستیابی به هدفهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، آنچنان برجسته است که سازمانهای هر جامعه را گردونههای تحقق اهداف آن جامعه مینامند - خنیفر و وکیلی، . - 1387یکی از موضوعهای مهم و مورد توجه در مدیریت نیروی انسانی در سازمانها، تأمین نیازهای افراد و ایجاد انگیزه برای بالا بردن کیفیت کاری آنهاست.
توجه به این عامل اساسی، بیانگر اهمیتی است که مدیران برای نیروی انسانی به عنوان یکی از سرمایههای با ارزش قائل هستند. از آنجایی که کارآیی نیروی انسانی همواره بر اساس محاسبات اقتصادی قابل پیشبینی نیست، عاملهای متعدد دیگری در این زمینه دخیل هستند که برخاسته از نیازهای برتر انسان در ابعاد اجتماعی، احترام و خودیابی است - حسینزاده و صائمیان، . - 1381در نتیجه اگر بخواهیم نیروی انسانی سازمانها کارآمد و کارآیی بهرهوری شغلی در سطح مطلوب باشد، باید از یافتهها و اصول روانشناسی در محیط کار استفاده کنیم - کاووسی، . - 1377سازمانها به عنوان رکن اصلی اجتماعات کنونی، نقش تعیینکنندهای در برآوردن انتظارات جوامع دارند و نیروی انسانی باارزشترین منبع برای سازمانها به شمار میآید.
از این رو به منظور افزایش بهرهوری و کارآیی سازمانها، توجه به نیازهای کارکنان و تأمین سلامت روانی و جسمانی و جلب رضایت آنها اهمیت ویژهای مییابد. مدیریت بعنوان مهمترین عامل در حیات، رشد و یا مرگ سازمانها مطرح بوده است و روند حرکت از وضع موجود به سوی وضع مطلوب بوسیله مدیر هدایت میشود. انسان دارای شخصیتی چندبعدی و تواناییهای متعدد بوده از یکسری باورها، اعتقادات، تمایلات، انتظارات و احساسات برخوردار میباشد که به تبع شخصیت متنوع وی، اثرات محیطی بر روی رفتار و انگیزههای او، دارای پیامد و نتایج خاصی میباشد - زمینی و حسینینسب، . - 1388بدیهی است که مدیران سازمان می توانند از طریق فرهنگ قوی و با سبکهای مختلف اعمال و رفتار شغلی و اجتماعی کارکنان را کنترل کرده و همچنین موجبات رضایت شغلی آنان را فراهم سازند - رابینز، . - 1386
ضرورت و اهمیت پژوهش
یکی از موضوعات مطرح در ادبیات سازمانی مربوط به »رضایت شغلی« است. رضایت شغلی، یکی از مهمترین و شایعترین موضوعات تحقیقاتی در زمینهی مطالعات رفتار سازمانی است - اسپکترٌ، . - 1997بررسی رضایت شغلی، به عنوان یک ابزار جمعآوری اطلاعات اصلی در سازمانها عمل میکند و مدیران را قادر میسازد تا از این طریقاولاً بخشها یا گروههای کاری را با یکدیگر مقایسه نمایند وثانیاً مسایل و مشکلات را اولویتبندی کرده وثالثاً ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی نمایند تا بدینوسیله بتوانند موجب بهبود شکاف بین وضع موجود و وضع ایدهآل شوند.در تمامی سطوح مدیریت و منابع انسانی سازمانها، اهمیت خاصی به رضایت شغلی داده میشود؛ چرا که این مفهوم در پیشرفت و بهبود سازمانی و نیز سلامت نیروی کار نقش قابل توجهی دارد و از سوی دیگر، حوزههای مختلف علوم انسانی - برای مثال روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و مدیریت - بدان پرداختهاند.
عامل مهمی که ممکن است در رضایت شغلی کارکنان اثر داشته باشد، سبک مدیریت است. بدون تردید، مدیریت موتور توسعه است و کلید رستگاری، رفاه و استقلال سازمان است - طیبی، . - 1376 مدیران برای موفقیت باید دارای ویژگیهای رهبری باشند تا کارکنان از حضورشان به خوبی استقبال نمایند. داشتن ویژگیها و تواناییهای رهبری سبب میشود که حضور او در محیط کار و میان همکارانش مورد پذیرش قرار بگیرد. در حقیقت داشتن سبکهای مدیریت مناسب و ویژگیها و تواناییهای رهبری از تحمیلی و تحکمی بودن مدیریت میکاهد و بر طبیعی و عادی به نظر رسیدن وجود او میافزاید - میرکمالی، . - 1384
مدیر باید برای انجام دادن صحیح وظایف خود و پیشبرد اهداف سازمان، در رفع نیازها و برقراری روابط انسانی مطلوب میان آنها بکوشد. هرگاه مدیران در انجام وظایف، هدایت و رهبری نتوانند سبک مناسبی برگزینند، موجب ایجاد جو نامطلوب و به طبع آن، رفتار سازمانی نامطلوب در سازمان میشوند و بر رفتار اعضای سازمان تأثیری مخرب میگذارند و سبب نارضایتی، عدم کارآیی و پایین آمدن اثربخشی سازمان میشوند. با این اوصاف و بدون شک، مدیریت و سبکهای آن بر تمامی اجزای سازمان و از جمله منابع انسانی تأثیرگذار است و این سرمایههای اصلی سازمان میتوانند بیشترین تأثیرگذاری را در سازمان داشته باشند، بویژه در آموزش عالی که اکثریت منابع آن انسانی میباشد. این عامل اساسی یعنی سبکهای مدیریت بر کارکنان تأثیر بسیاری خواهد داشت. سبکهای مدیریت مقولههایی هستند که از دیرباز مورد توجه صاحبنظران قرار داشته و در این زمینه تحقیقاتی به صورت مجزا صورت پذیرفته است.
با عنایت به این مسئله که برای توسعه هر کشوی، تأمین سلامت روانی نیروی انسانی از اهمیت ویژهای برخوردار است و در این میان دانشگاهها به عنوان رکن مهم توسعهیافتگی هر کشوری از جایگاه ویژهای برخوردار است، لذا پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن شناسایی سبکهای راهبری و نگرشهای فرهنگی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان، میزان رضایت شغلی کارکنان آن و رابطه بین این متغیرها را مورد بررسی قرار دهد.ما در این پژوهش برآنیم تا با نشان دادن عوامل مؤثر در ایجاد و افزایش رضایت در کارکنان جامعه موردنظر، به مدیران این مجموعه و دیگر سازمانها کمک نماییم تا بتوانند با تلاش در رفع موانع و تقویت نقاط قوت، به افزایش بهرهوری در سازمان خود از طریق افزایش رضایت شغلی اقدام ورزند.