بخشی از مقاله

خلاصه

هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی، هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی معلمان تربیت بدنی شهرستان اراک بود. بدین منظور تعداد 152 نفر از معلمان تربیت بدنی - 37 زن و 115 مرد - مدارس شهر اراک به پرسشنامه های »شایستگی و مهارتهای هیجانی - ESCQ - « - آوسک و تکشیک، - 2007، بهزیستی روانشناختی ریف - - 1989 و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت پاسخ دادند .نتایج نشان داد ویژگیهای شخصیتی تقریبا با تمام ابعاد بهزیستی روانشناختی - بجز بعد استقلال با وظیفه شناسی - ، همبستگی متوسطی داشت. بین ویژگیهای شخصیتی و هوش هیجانی نیز نتایج مشابهی ، یعنی همبستگیهای کم تا متوسط بدست آمد. همبستگیهای بین ابعاد هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی نیز عمدتا پایین تا متوسط بود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد ویژگیهای شخصیتی بین 22 تا 43 درصد واریانس ابعاد بهزیستی روانشناختی را تبیین کردند. علیرغم همبستگی نسبتا بالای ابعاد هوش هیجانی با ابعاد بهزیستی، اما در تحلیل رگرسیون، با کنترل ویژگیهای شخصیتی، سهم ابعاد هوش هیجانی پایین و عملا ناچیز بود.

کلمات کلیدی: ویژگیهای شخصیتی، بهزیستی روانشناختی، هوش هیجانی، معلمان تربیت بدنی

مقدمه

در مقایسه با سازه کلاسیک هوش، مزیت عمده هوش هیجانی - - EI روایی پیش بین بهتر آن در رابطه با کامیابی در زندگی واقعی است - مایر، . - 1999 یکی از جنبه های زندگی کامیاب و موفق، رضایت ذهنی از زندگی و همچنین عملکرد مثبت در حیطه های خاصی از زندگی فرد است. سازه کلاسیک هوش، مناسبترین پیش بین چنین جنبه هایی از عملکرد فرد در زندگی نیست. از سوی دیگر، تحقیقات متعددی وجود دارد که نشان دهنده رابطه معنادار هوش هیجانی با رضایت از زندگی است - مثل کالاقر و ولابردریک، 2008؛ گانن و رانزیجن، 205؛ پالمر، دونالدسون و استوف، . - 2002 یکی از اهداف این تحقیق، کشف روابط ذکرشده در مورد نمونه ای از معلمان تربیت بدنی است، زیرا تعامل دائمی آنان با دانش آموزان مستلزم سطح بالایی از هوش بین فردی است. تحقیقات قبلی بر روی معلمان، نشان داده است که هوش هیجانی برای فعالیتهای تدریسی از اهمیت برخوردار است - چان، 2008؛ دی فابیو و پالازچی، 2008؛ لاندا، لوپز زافرا، دی آنتونانا و پولیدو، 2006؛ پری و بال، . - 2007 بر مبنای چارچوب نظری پیشنهادی سالووی و مایر - - 1990

می توان فرض کرد که هوش هیجانی بالا می تواند منجر به بهبود بهزیستی روانشناختی شود. افرادی که هوش هیجانی بالاتر از متوسط دارند نسبت به هیجانات خود و دیگران آگاهتر بوده و قادرند هیجانات خود را به نحو مؤثر کنترل کنند. چنین رفتارهایی احتمال تلاش بیشتر برای خودشکوفایی و رشد شخصی و چشم پوشی از لذات کوتاه مدت، که منجر به حالات نامطلوب ناشی از اسیر هیجانات شدن می شود، را بوجود آورد. همچنین افراد با هوش هیجانی بالاتر از متوسط، احتمالا از بهزیستی روانشناختی بالاتری - به ویژه در ابعاد رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، و پذیرش خود - برخوردارند. از آنجا که این افراد قادر به درک و کنترل هیجانات خود هستند، معمولا در مواجهه با مشکلات، رفتار معقول تری از خود بروز می دهند، از کانون کنترل درونی برخوردارند، مصائب و دشواریهای روزمره را کمتر استرس زا می دانند، بیشتر احساس مثبت دارند تا احساس منفی، و حمایت اجتماعی بیشتری از جانب نزدیکان خود و نیز از جانب اعضای غریبه تر خود در شبکه های اجتماعی دریافت می کنند - بارآن، . - 2000

تحقیقات چندی به بررسی رابطه هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی پرداخته اند. بارآن - - 2000 همبستگی بالایی - - r =0/76 بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی گزارش کرده است و نتیجه گرفته است که تواناییهای مربوط به درک و پذیرش هیجانات خود، تعیین هدف برای توسعه ظرفیتهای خود، و نگاه درست به وقایع، از عوامل مهم بهزیستی روانشناختی است. سایر تحقیقات مشابه، همبستگیهای پایین تر اما در هر صورت معناداری را گزارش کرده اند - باستاین، برنز و نتل بک، 2005؛ دی، ترین و کارول، 2005؛ اکستریمرا و فرناندز بروکال، 2005؛ کالاقر و ولابرودریک، 2008، گانن و رانزیجن، 2005؛ پالمر و همکاران، . - 2002

در حالیکه جنبه لذت گرایانه - - Hedonic بهزیستی بر بروندادهایی همچون شادکامی یا لذت معطوف است، اما جنبه های معنوی آن بر »خوب زندگی کردن« و محتوای زندگی فرد تاکید دارد - رایان، هوتا و دی، . - 2008 ریف - - 1989 بهزیستی روانشناختی را به عنوان تلاش - تقلی - برای کمال می داند که معرف شکوفایی ظرفیتهای فرد است. شولمن و همنوور - - 2006 تحقیق گسترده ای انجام دادند و در آن رابطه بین هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی را نیز بررسی کردند. آنها همبستگی کم تا متوسطی بین هوش هیجانی و ابعاد مختلف بهزیستی روانشناختی بدست آوردند. بالاترین همبستگی بین بهزیستی روانشناختی با سطح چهارم هوش هیجانی - یعنی کنترل هیجانات - و پس از آن با بعد »شناخت هیجانات« و نهایتا با » درک هیجانات« بدست آمد.

یکی از عمده ترین نقدهای وارد بر سازه هوش هیجانی، روایی تمیز آن در رابطه با ویژگیهای شخصیتی است - مایر، . - 1999 شواهد بسیاری دال بر ارتباط بالای بین هوش هیجانی و سازه های مختلف شخصیت وجود دارد. داودا و هارت - - 2000 همبستگی معناداری بین نمره کل هوش هیجانی - با پرسشنامه EQ-I بارآن، - 1997 و همه پنج بعد شخصیتی بدست آوردند. دی و همکاران - - 2005 نیز نشان دادند که همبستگی بالایی بین نمره هوش هیجانی - پرسشنامه - EQ-I با برونگرایی و وظیفه شناسی وجود دارد. برخی تحقیقات دیگر - همچون شات و همکاران، 1998؛ سالووی، مایر، گلدمن، توروی و پالفای، - 1995 با استفاده از پرسشنامه های متفاوت - EIS، - TMMS شواهدی دال بر روایی تمیز بهتر کشف کردند. شات و همکاران، همبستگی معناداری بین هوش هیجانی - پرسشنامه - EIS و بعد »استقبال از تجربه« بدست آوردند، درحالیکه همبستگی با سایر ابعاد پنجگانه شخصیت، غیرمعنادار بود. همچنین تحقیقاتی که از پرسشنامه TMMS استفاده کردند، روایی تمیز رضایتبخشی را در مورد بعد »روان نژندی« یعنی همان بعدی که معمولا بالاترین همبستگی را با هوش هیجانی دارد، گزارش کردند. شولمن و همنوور - - 2006 بالاترین همبستگی منفی بین روان نژندی و »پذیرش خود - «از ابعاد بهزیستی روانشناختی - را گزارش کردند.

همبستگی با »برونگرایی«، »وظیفه شناسی « و »توافق« کمتر بود و کمترین همبستگی با بعد »استقبال از تجربه « بدست آمد. آوسک و سوکان - - 2011 بالاترین همبستگی را بین ابعاد بهزیستی روانشناختی با »استقبال از تجربه«، »توافق« و تا حد کمتری با »وظیفه شناسی« و کمترین همبستگی را با »برونگرایی« و »روان نژندی« بدست آوردند. ذکر این نکته با ارزش است که این یافته ها با یافته های شولمن و همنوور در تضاد است، چرا که در تحیقق آنها بالاترین همبستگی بین هوش هیجانی با برونگرایی و روان نژندی بدست آمد. در هر دو تحقیق مذکور، بعد شخصیتی » استقبال از تجربه«، بالاترین رابطه را با بعد بهزیستی » رشد شخصی« داشت. شات و ریف - - 1997 گزارش کردند که ابعاد »پذیرش خود«، »تسلط بر محیط«، و » داشتن هدف در زندگی« با برونگرایی، وظیفه شناسی و روان نژندی، همبستگی معنادار دارند. همچنین بعد رشد شخصی با استقبال از تجربه، بعد روابط مثبت با بعد توافق و برونگرایی، و بعد استقلال با روان نژندی رابطه معنادار دارند.
روایی پیش بین هوش هیجانی برای بهزیستی روانشناختی، در صورت کنترل اثر متغیر ویژگیهای شخصیتی تا حدودی کاهش می یابد، اما در این مورد خاص، هوش هیجانی همچنان بخش قابل توجهی از واریانس بهزیستی را تبیین می کند - گانن و رانزیجن، 2005؛ سالکوفسکه، آوستین و مینسکی، . - 2003

در رابطه با پیش بینی بهزیستی روانشناختی، شولمن و همنوور - - 2006 دریافتند که پس از کنترل واریانس تبیین شده بهزیستی توسط ویژگیهای شخصیتی، میزان تبیین واریانس بهزیستی توسط هوش هیجانی بسیار ناچیز - بین 1 تا 6 درصد - بود. البته محققان در این تحقیق از پرسشنامه TMMS استفاده کرده بودند که ابتدائا برای سنجش هوش هیجانی طراحی نشده است و این واقعیت، یافته های آنها را مورد تردید قرار می دهد. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی روایی پیش بین پرسشنامه - ESCQتکشیک، - 2001 برای سنجش هوش هیجانی است. فرض بر این بود که هوش هیجانی یکی از پیش بینی کننده های مهم بهزیستی روانشناختی است، زیرا درک هیجانات خود و دیگران برای رشد موفق شخصی و رسیدن به استقلال ضروری است. برای کنترل موفق بر محیط خود و نیز حفظ روابط مثبت بین فردی نیز، فرد باید دارای توانایی کنترل هیجانات باشد. همچنین برای معنادار بودن زندگی و پذیرش خود نیز، فرد باید هیجانات خود را بپذیرد. بخاطر نقد مذکور در رابطه با همپوشانی هوش هیجانی و شخصیت، در این تحقیق برای بررسی روایی پیش بین هوش هیجانی در مورد بهزیستی، تاثیر ویژگیهای شخصیتی مورد کنترل قرار گرفت.

روش شناسی پژوهش

نمونه آماری 152 نفر از معلمان تربیت بدنی - 37 زن و 115 مرد - مدارس شهر اراک در این تحقیق شرکت کردند. سن آزمودنیها بین 23 تا 51 سال - میانگین 36 سال - بود. اغلب آزمودنیها دارای تحصیلات دانشگاهی بودند.

ابزار پژوهش

برای سنجش هوش هیجانی از پرسشنامه 45 سؤالی موسوم به شایستگی و مهارتهای هیجانی - - ESCQ استفاده شد که درواقع، نسخه کوتاه شده پرسشنامه 136 سؤالی ESCQ - آوسک و تکشیک، - 2007 است. این پرسشنامه دارای سه بعد »توانایی شناخت و درک هیجانات16 - « سؤال - ، »توانایی ابراز و دسته بندی هیجانات13 - « سؤال - و »توانایی مدیریت و تنظیم هیجانات16 - « گزینه - است. پایایی درونی بدست آمده برای هرکدام از ابعاد پرسشنامه مذکور در تحقیق حاضر در حد قابل قبول - 0/74-0/88 - و پایایی کلی هم 0/87 بدست آمد. پاسخها بر روی طیف 5 ارزشی لیکرت قرار گرفته بود. برای سنجش بهزیستی روانشناختی نیز از نسخه کوتاه مقیاس ریف - - 1989 استفاده شد که شامل 27 سؤال و 5 بعد مشتمل بر »پذیرش خود«، »روابط مثبت«، »هدفمندی در زندگی - «هرکدام 4 سؤال - ، »رشد شخصی5 - « سؤال - و »استقلال6 - « سؤال - می باشد. پاسخها بر روی طیف 6 ارزشی لیکرت مطرح شده بود. پایایی درونی ابعاد مختلف این پرسشنامه بین 0/71-0/80 و پایایی درونی کل 0/79 بدست آمد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید