بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری با شادکامی و صمیمت می باشد. طرح تحقیق، همبستگی می باشد. نوع مطالعه این پژوهش از نوع طرح تحقیق توصیفی و ازنوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور واحد مرودشت می باشدکه در نیمسال دوم سال95-96به تحصیل اشتغال دارند . حجم نمونه 100 زوج از دانشجویان می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش تصادفی ساده است. در دانشگاه بر اساس لیست دانشجویان، متأهلین شناسایی و 100 زوج به صورت روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.و پرسشنامه به زوج ها - زن و شوهر - ارائه شد.
برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های تاب آوری کونور و دیویدسون - - CD-RIS، شادکامی اکسفورد و صمیمیت - الکسیس جی واکر و لیندا تامپسون - استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی - میانگین، انحراف استاندارد و ... - و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. و نتایج مبین این بود که: بین تاب آوری و تمامی مولفه های آن با شادکامی و صمیمیت زوجین در سطح p<0/01 رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. و مولفه های اعتماد به غرایز شخصی و پذیرش عواطف مثبت می توانند شادکامی را پیش بینی نمایند. و مولفه های شایستگی و پذیرش عواطف مثبت نیز می توانند صمیمیت زوجین را پیش بینی نمایند.
مقدمه
روان شناسی مثبت نگر به عنوان رویکرد تازه ای در روان شناسی، بر فهم و تشریح شادمانی و احساس ذهنی بهزیستی و همچنین پیش بینی دقیق عواملی که بر آنها موثرند، تمرکز دارد. این رویکرد از منظری مثبت گرایانه با ارتقای احساس ذهنی بهزیستی و شادمانی، در عوض درمان نواقص و اختلالات سرو کار دارد. بنابراین، روان شناسی مثبت نگر تکمیل کننده روان شناسی بالینی سنتی است. فهم، درک و شفاف سازی شادمانی و احساس ذهنی بهزیستی، موضوع محوری روان شناسی مثبت نگراست - سلیگمن ، . - 2005تاب آوری در مورد کسانی بکار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلال نمی شوند از این رو شاید بتوان نتیجه گیری کرد که مواجه شدن با خطر شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست.
واژه تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد. پس تاب آوری به معنای توان موفق بودن، زندگی کردن و خود را رشد دادن در شرایط دشوار - با وجود عوامل خطر - است. این فرایند خودبه خود ایجاد نمی شوند مگر اینکه فرد در موقعیت دشوار و ناخوشایندی قرار گیرد تا برای رهایی از آن یا صدمه پذیری کمتر، حداکثر تلاش را برای کشف و بهره گیری از عوامل محافظت کننده - فردی و محیطی - در درون و بیرون خود که همواره به صورت بالقوه وجود دارد بکار گیرد - کالیو ،. - 2002
تاب آوری به قابلیت تطابق انسان در مواجهه با بلایا یا فشارهای استرس زا، غلبه یافتن وحتی تقویت شدن بوسیله آن تجارت اطلاق می شود. این خصیصه با توانایی درونی شخص و مهارت های اجتماعی و تعامل با محیط حمایت می شود، توسعه می یابد و به عنوان یک ویژگی مثبت و مطلوب است و به عنوان خصیصه ای پویا و قابل تغییر در نظر گرفته می شود که می توان آن را به روش های مختلفی از جمله: ایجاد عوامل حمایت کننده موجود یا ایجاد عوامل حمایت کننده جدید افزایش داد - کردمیرزا، - . - 1388 به نقل از احمدی، . - 1393
تاب آوری می تواند سطوح استرس و ناتوانی را و شرایط استرس زا تعدیل کند و افزایش رضایت از زندگی را باعث می شود. این امر روانشناختی به فرآیند پویای انطباق و سازگاری مثبت با تجارب و تلنم و ناگوار در زندگی گفته می شود و به عنوان اطمینان فرد به توانایی هایش برای غلبه بر استرس، داشتن توانایی های مقابله ای، عزت نفس، ثبات عاطفی ویژه گی های فردی که حمایت اجتماعی از رطف دیگران را افزایش می دهد تعریف شده است - لپینکورارت، . - 2008شادمانی ذهنی عبارتست از"ارزیابی های شناختی و هیجانی فرد از زندگی اش ". این ارزیابی از سویی واکنش های هیجانی به حوادث و در سویی دیگر قضاوت های شناختی در مورد رضایت و به سرانجام رساندن وظیفه را در برمی گیرد.
بنابراین، شادمانی ذهنی مفهوم وسیعی است که تجربه هیجانهای مطلوب، سطوح پایین هیجان های منفی و رضایت بالا از زندگی را دربرمی گیرد. شادمانی ذهنی، در ادراکات و ارزیابی های افراد از زندگی شان در ابعاد هیجانی، عملکردهای روان شناختی و اجتماعی، منعکس می شود. جزء هیجانی شادمانی ذهنی شامل دو مولفه شادکامی و رضایت از زندگی است. در پژوهش حاضر نیز به این بخش از شادمانی ذهنی پرداخته شده است - کارن ، . - 2003شادکامی چندین جزء اساسی را دربر می گیرد ؛ جزء هیجانی که فرد شادکام از نظر خلقی، شاد و خوشحال است، جزء اجتماعی، که فرد شادکام از روابط اجتماعی خوبی با دیگران برخوردار است و می تواند از آنها حمایت اجتماعی دریافت کند و سرانجام جزء شناختی، که باعث می شود فرد شادکام اطلاعات را به روش خاصی پردازش کرده، مورد تعبیر و تفسیر قرار دهد که در نهایت، باعث احساس شادی و خوش بینی در وی می گردد.
از این رو، در شادکامی، ارزشیابی افراد از خود و زندگی شان می تواند، جنبه های شناختی، مثل قضاوت در مورد خشنودی از زندگی و یا جنبه های هیجانی از جمله خلق یا عواطف،در واکنش به رویدادهای زندگی را در برگیرد - والویس 1و همکاران، . - 2004صمیمیت 2در ازدواج با ارزش است زیرا تعهد زوجین به ثبات رابطه را محکم می کند و به طور مثبتی با سازگاری رضایت زناشویی همراه است. صمیمیت اغلب به عنوان یک فرایند پویا توصیف می شود. به نظر هات فیلد - 1988 - صمیمیت شامل فرایندی است که در آن افراد تلاش می کنند به یکدیگر نزدیک شوند و شباهت ها و تفاوت هایشان در احساسات، افکار و رفتارها را کشف کنند. به نظر استرنبرگ - 1987 - صمیمیت احساسی است که نزدیکی، تعلق و تماس را ایجاد می کند. اسکنارچ - 1991 - صمیمیت را فرایند در تماس بودن، درک خود و افشای خود در حضور همسر مفهوم سازی می کند.
اسچافر و اولسون - 1981 - صمیمیت را فرایند و تجربه ای می دانند که نتیجه افشای مسائل صمیمانه و در میان گذاشتن تجارب صمیمانه است - به نقل از هلر و وود، . - 1998 صمیمیت یک نزدیکی، تشابه و روابط شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است که مستلزم شناخت و درک عمیق از فرد دیگر و همین طور بیان افکار و احساساتی است که نشانه تشابه با یکدیگر می باشد. صمیمیت یک فرایند تعاملی است. محور این فرایند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر، قدردانی یا پذیرش دیدگاه منحصر بفرد فرد دیگر از دنیاست. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی انسان است و تنها یک تعامل یا آرزو نیست - باگاروزی، . - 2001
پدیده های مهم که در تعریف صمیمیت در ادبیات تعریف می شوندعمدتاً شامل تشابه، پذیرش، خودافشایی، رابطه جنسی، استقلال، تطابق، نزدیکی هیجانی- بدنی و عقلی هستند. بینر و مورنن - 1988 - معتقدند که تشابه یک مسأله مهم در حفظ روابط صمیمانه است.اسچنایدر - - 1989 معتقد است که تشابه زوجین به آنها کمک می کند احساس کنند به وسیله همسرشان درک و فهمیده می شوند. تشابه بین همسران هم چنین مربوط به بافت روابط صمیمانه است. وقتی همسران در نیازهایشان به میزان صمیمیت و نوع خاصی از صمیمیت مشابه باشند، احساسات صمیمانه ایجاد می شود. تالماج و دابز - 1990 - خاطر نشان می کند که میزانی که همسران ادراکشان درباره خود و فرایند رابط را با یکدیگر در میان می گذارند، میزانی که می توانند صمیمانه عمل کنند را منعکس می کند. وین - 1986 - صمیمیت را به عنوان یک تجربه و ارتباط ذهنی تعریف می کند که