بخشی از مقاله

مقدمه:

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دانش محتوایی اساتید، راهبردهای شناختی و فراشناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانشجویان رشته های فنی ومهندسی در تمام گرایش های دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در سال های91 و 92 و 93 و 94 این دانشگاه در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند که از این جامعه تعداد 100 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. برای سنجش داده ها از پرسشنامه راهبردهای یادگیری - راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی - ، چک لیست دانش محتوایی اساتید و پیشرفت تحصیلی استفاده شد. در این پژوهش از روش های آمارتوصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و از روش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس و ضریب همبستگی و تحلیل مسیر بهره گرفته شد.

یافته ها: با توجه به نتایج فرضیه اول پژوهش تایید شد و بین دانش محتوایی و پیشرفت تحصیلی رابطه معنیداری وجود دارد.. همچنین بین راهبردهای شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه معنیداری وجود دارد. فرضیه سوم پژوهش نیز تایید شد و بین راهبردهای فراشناختی و پیشرفت تحصیلی رابطه معنیداری وجود دارد فرضیه چهارم پژوهش نیز تایید شد و بین دانش محتوایی اساتید و راهبردهای شناختی رابطه معنیداری وجود دارد. و در نهایت فرضیه پنجم پژوهش نیز تایید شد و بین دانش محتوایی اساتید و راهبردهای فراشناختی رابطه معنیداری وجود دارد.

نتیجه گیری : یافته ها نشان داد که بین دانش محتوایی اساتید، راهبردهای شناختی و فراشناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی رابطه وجود دارد واژگان کلیدی: دانش محتوایی اساتید، راهبردهای شناختی و فراشناختی ، پیشرفت تحصیلی.

بیان مساله

همزمان با ورود به هزاره سوم دانش بشری که در کمتر از 5 سال دو برابر می شود و پیش بینی می شود که در اوایل سال 2020 میلادی دانش بشری در مدت کمتر از 73 روز دو برابر خواهد شد این افزایش کمی و پر شتاب، نظام های آموزشی درروشهای یاددهی و راهبردهای یادگیری را نیز متغیر و متحول کرده است . جهان ما اکنون از مدل جامعه صنعتی به جامعه یادگیری، از مدل علوم نیوتنی به علوم کوانتومی و از یک سیستم خطی به یک سیستم فرا پیچیده و بی نظم تغییر هویت و جهت داده است این تغییرات نیازمند تربیت افرادی است که در آنان دانش، نگرش، مهارتهای فرا شناختی و عادات ذهنی جهت یادگیری مادام العمر در جهان متنوع و پر شتاب به وجود آید تا قادر باشند شناسایی های خود را به شناسایی بکشانند - نیاز آذری،. - 1382از آنجایی که الگوهای تدریس غالب در دانشگاه های کشور روشهای سخنرانی، حل مسئله، بحث گروهی و پرسش و پاسخ می باشد در این تحقیق سعی بر این است که مشخص گردد که آیا دانش محتوایی اساتید، راهیردهای شناختی و فراشناختی یادگیری در انگیزش دانشجویان برای پیشرفت تاثیر گذار است یا خیر ؟

اهمیت مسئله

یکی از اهداف آموزش در قرن 21 ، یادگیری چگونه آموختن یعنی تدوین و ایجاد مجموعه ای از فرایندهای تفکر که می توان برای حل مساله مورد استفاده قرار داده است چون در این عصر پیچیده افراد با موقعیت هایی مواجه شوند که از طریق پاسخ های آموخته شده قبلی قادر به حل آن ها نیستند . در اینجاست که رفتار فرا شناختی و شناختی پیچیده به عنوان راهبرد به صحنه می آید و فرد را در حل مسائل و موقعیت های پیچیده کمک می کند.از طرف دیگر با توجه به وجود روش هایی جهت آموزش راهبردهای فراشناختی به اساتید و دانشجویان لازم است این راهبردها مورد تاکید تحقیقات در زمینه آموزش قرار گیرد.

هدف کلی پژوهش:

بررسی رابطه بین دانش محتوایی اساتید، راهبردهای شناختی و فراشناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد.

فرضیه های پژوهش

فرضیه کلی:

-بین دانش محتوایی اساتید، راهبردهای شناختی و فراشناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه های جزئی:

-بین دانش محتوایی اساتید و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد رابطه معناداری وجود دارد.

-بین راهبردهای شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد رابطه معناداری وجود دارد.

-بین راهبردهای فراشناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد رابطه معناداری وجود دارد.

-بین دانش محتوایی اساتید و راهبردهای شناختی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد رابطه معناداری وجود دارد.

-بین دانش محتوایی اساتید و راهبردهای فراشناختی دانشجویان رشته های فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد رابطه معناداری وجود دارد.

مبانی نظری پژوهش

تحقیقات بیانگر این است که سنین کسب راهبردهای یادگیری نسبی است و بین راهبردهای مختلف و در مورد هر راهبرد متغیر است.از این رو است که پژوهشگران راهبردهای یادگیری مختلفی را پیشنهاد کرده اند که از جمله آن می توان به راهبردهای شناختی و فراشناختی اشاره کرد. تحقیقاتی که در سالهای اخیر انجام شدهاند بیانگر اهمیت راهبردهای یادگیری در تسهیل فرایند یادگیری، یادسپاری و یادآوری است و نقش تحولشناختی در استفاده از راهبردهای یادگیری »مرور ذهنی«1، »بسطدهی«2، »سازماندهی«3 و »نظارت بر درک مطلب« را نشان میدهد - پرویز،1384؛ به نقل از طاهری، . - 1391 راهبردهای شناختی را از مناظر مختلف مورد توجه قراردادهاند: پارک - 2001 - به دو طبقه از راهبردهای شناختی اشاره کرده است که شامل: راهبردهایی که اثربخشی نیرومندی دارند و راهبردایی که اثربخشی ضعیفی دارند، می باشند. راهبردهایی که اثربخشی آنها بالاست، خلاصهسازیها، یادداشتبرداری، روش کلمه کلید، سرنخها، روش مکانها و سازماندهندههای پیشرفته را در برمیگیرند.

راهبردهایی که اثربخشی پایین دارند راهبردهای خط کشیدن و نقشههای مفهومی را در برمیگیرند.پرسیلی4 و همکاران - 2003 - به راهبردهای شناختی مختص هدف اشاره میکنند. هدف استفادهکنندگان از راهبرد، دستیابی به هدف فراتر از انجام راهبرد میباشد - مانند درک یک متن، یادگیری مطالب برای یادآوری بعدی، ایجاد ارتباط و یافتن جواب مسئله - .مایر و وینشتاین - 2006 - 5 راهبردهای شناختی که برای پردازش اطلاعات مورد استفاده واقع میشوند را در سه دسته خلاصه میکنند: 1 تکرار یا مرور ویژه تکالیف ساده و پیچیده 2 بسط ویژه تکالیف ساده و پیچیده 3 سازماندهی ویژه تکالیف ساده و پیچیده. این سه راهبرد در یادگیری اطلاعات جدید و راهبرد بسط به منظور برقراری ارتباط بیرونی بین اطلاعات جدید و دانش قبلی به صورتی که مطالب جدید جذب دانش پیشین در حافظه بلندمدت گردند، مورد استفاده واقع میشوند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید