بخشی از مقاله

چکیده

زمینه: در سالهای اخیر، گروه وسیعی از شواهد تجربی نشان دادهاند که بین رگههای شخصیتی روانرنجوری، برونگرایی و وظیفهشناسی و شیوه ترجیحی رویارویی با رخدادهای تنیدگی زا رابطه وجود دارد. با این وجود، به منظور پیشبینی شیوههای مقابله با تنیدگی، نقش ترکیبی رگهها در کانون توجه محققان نبوده است. هدف: پژوهش حاضر در صدد است تا در بین دانشجویان دختر و پسر، نقش ریختهای شخصیتی هشتگانه تماشاگر، ناایمن، شکاک، مضطرب، لذتطلب، تکانشی، کارآزموده و پیچیده را بر سبکهای مقابله مسئلهمدار، هیجانمدار و اجتنابی مطالعه کند. روش: 419 دانشجو 166 - پسر و 253 دختر - سیاهه پنج عامل - جان، دوناهو و کنتل، - 1991 و پرسشنامه مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا - اندلر و پارکر، - 1990 پاسخ دادند. به منظور مطالعه نقش ریختهای شخصیتی و جنس بر سبکهای مقابله با تنیدگی از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.

یافتهها: نتایج نشان دادند که برای پیشبینی شیوه مواجهه انطباقی با رویدادهای تنیدگیزا، ریختهای مشتمل بر روانرنجورخویی پایین و وظیفهشناسی بالا و در مقابل، برای پیشبینی شیوه مواجهه غیرانطباقی با رخدادهای تنیدگیزا، ریختهای دربردارنده روانرنجوری بالا و وظیفهشناسی پایین مؤثر بودند. همچنین، نتایج نشان داد که الگوی ترکیب رگه برونگرایی با رگههای روانرنجوری و وظیفهشناسی، کیفیت اثرگذاری رگه برونگرایی بر سبک-های مقابله با تنیدگی را تعیین میکند. در نهایت، نتایج از اثر اصلی عامل جنس بر سبکهای مقابله با تنیدگی و از عدم معنادای اثر تعاملی دو منبع تغییرپذیری ریختها و جنس برای پیشبینی شیوههای مواجهه با تجارب تنیدگیزا به طور تجربی حمایت کرد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر از از یک طرف بر نقش تفسیری و تبیینی ریختها در پیشبینی سبکهای مقابله با تنیدگی و از طرف دیگر، بر استقلال یا تعامد منابع تغییرپذیری ریختها و جنس در پیشبینی سبکهای مقابله تاکید میکند.

کلیدواژهها: شخصیت، روانرنجوری، برونگرایی، وظیفهشناسی، ریختشناسی، سبکهای مقابله، تفاوتهای جنسی

مقدمه

بر اساس نتایج پژوهشهای صورت گرفته در حوزه شخصیت و تجارب تنیدگیزا اینگونه استنباط میشود که ویژگی-های شخصیتی با شیوههای ترجیحی افراد در مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا رابطه نشان میدهد - کاردم1 و کارپیک2، 2001؛ پنلی3 و توماکا4، 2002؛ هارن5 و میچل6؛ 2003؛ کراکت7 و همکاران، 2007؛ پلاتسیدو8 و آگالیودیس9، 2008؛ اشنایدر10 وهمکاران، . - 2012 پیشتر یونگ و باینز - 1921 - ، آدلر - 1935 - و گیلفورد - 1940 - درونگرایی11 و برونگرایی12 را به عنوان دو رگه اصلی شخصیت معرفی کرده بودند اما نظریه آیزنک مورد توجه بسیاری از پژوهشگران علاقمند به بررسی موقعیتهای تنیدگیزا بوده است و پیشینه نظری و پژوهشی قابل توجهی در مورد روانرنجوری13 و برونگرایی در نظریه آیزنک - 1959 - 14 به عنوان دو رگه شخصیتی وجود دارد.

نتایج مطالعات نشان میدهد که روانرنجوری و برونگرایی پیشبینی کنندههای مهمی برای تنیدگی و سبک مقابله با موقعیتهای مختلف مانند شرایط مختلف تحصیلی و شغلی تنیدگیزا هستند - گالاگر15، 1990؛ 1990؛ گودارد16، پاتون17 و گرید18، 2004؛ گرپاد19، لاکریزاند20 و ساین21، 2007؛ وردون22، فان میشلن23 و تورلینکز24،2011؛ وردون و برانز25، 2012؛ پادهی26، . - 2013 برای مثال بلاگر27 و اسکیلینگ - 1991 - 28 خاطرنشان ساختند که افراد با ویژگی روانرنجوری بالا وقایع تنیدگیزا و افراد با ویژگی برونگرایی بالا وقایع خوشایند بیشتری را تجربه می کنند. همچنین، روانرنجوری، صرفنظر از سطوح تنیدگی، افراد را به تجربه هیجانات منفی و برونگرایی آنها را به تجربه عواطف مثبت متمایل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید