بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه احساس تنهایی و سبکهای دلبستگی - ایمن، اجتنابی و دوسوگرا - در دانشآموزان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن را دانشآموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل در محدوده سنی 9 تا 11 سال که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داده بودند که از بین آنها 80 دانشآموز به روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.

برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه سبکهای دلبستگی و احساس تنهایی استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و احساس تنهایی رابطه منفی معنیدار و بین سبک دلبستگی-های اجتنابی و دوسوگرا با احساس تنهایی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بنابراین بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی و کیفیت آن یک عامل بسیار مهم در رشد کودک و روابط بین فردی او میباشد.

مقدمه

احساس تنهاییٌ تجربهای مشترک میان انسانهاست که هر فردی کم و بیش آن را تجربه کرده و با آن مواجه شده است؛ تا جایی که آمارها نشان میدهد که %80 از جوانان زیر 18 سال و %40 از بزرگسالان بالای 65 سال حداقل در برخی مواقع با این احساس ناخوشایند رو به رو شدهاند - هاوکلی و کسیوپوٍ، . - 2010 دی یانگ گرولد و وان تیلبرگَ - 2010 - بیان میکنند که احساس تنهایی ارزیابی ذهنی فرد از موقعیتی است که در آن قرار دارد، به گونهای که اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش را کمتر از حد مورد انتظار خود ارزیابی کند و یا در روابط دوستانه و صمیمانه خود به آن میزان که میخواهد احساس صمیمیت نکند، دچار احساس تنهایی خواهد شد.

به این ترتیب احساس تنهایی را مترادف با انزوای اجتماعی ادراک شده و نه لزوما انزوای عینی اجتماعی میداند. از آنجا که نقش تجارب کودکی در تعیین روابط شخصی بزرگسال، رفتارهای سالم و سلامت روانی از موضوعات مورد توجه پژوهشهای مربوط به دلبستگیُ است گفته میشود که شکل پاسخهای رفتاری افراد به جدایی از نگارههای دلبستگی و پیوند پیوند مجدد با این نگارهها را تعیین میکنند. این سبکها عمدتا بر اساس تجربههای کودک با مادر - مراقب - شکل میگیرند، در مراحل مختلف زندگی نسبتا پایدار میمانند و تعاملهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهند - بالبی،1988؛ روتبارد و شیور،1994؛ گلدبرگ، 1991؛ واترز و همکاران، 2000؛ به نقل از معدنی پور،رنجبر،کاکاوند و ثنایی ذاکر ،. - 1390 اینثورث سه گروه دلبستگی را در بین کودکان مشخص کرد: گروه A - اجتنابی - رفتارهای دوریگزین دارند و نسبت به روابط نزدیک به صورت اجتنابی و تدافعی پاسخ میدهند. نحوه مراقبت مادر از آنها طردکننده، خشک و خصومت آمیز بوده است.

گروه B - ایمن - ویژگیهایی از قبیل کاوشگری فعالانه در محیط، ناراحتی هنگام جدایی از مراقب و واکنش مثبت به بازگشت مراقب دارند. مراقبین این کودکان قابل دسترس، پاسخ دهنده و صمیمی بودهاند. گروه C - دوسوگرا - رفتارهای اضطرابی معترضانه، ناراحتی شدید هنگام جدایی از مراقب و رفتار دوسوگرایانه نسبت به بازگشت مراقب نشان میدهند. نحوه مراقبت از آنها غیر حساس، مداخله گرانه و ناسازگار بوده است - اسروف و واترزِ، 1977؛ نقل از عیدی و خانجانی،. - 1385 پژوهشها در مورد سبکهای دلبستگی در کودکی - بالبی،1969؛ برترتون،1985؛ تنانت، 1988؛ نقل از معدنی پور و همکاران، - 1390 نشان داده-اند که حساسیت و پاسخدهی مراقب اولیه به حالتهای هیجانی کودک، تعیین کنندهی اصلی یادگیری روش تنظیم عواطف درماندهساز و رابطه با دیگران است.

گرچه در نظریه بالبی دلبستگی و احساس تنهایی مرتبط به یکدیگر در نظر گرفته نشدهاند، برخی از پزوهشگران معتقد هستند نظریه دلبستگی میتواند برای بررسی شکلگیری احساس تنهایی در دوران کودکی چهارچوبی فراهم کند - برین، کاسیدی و بلسکیٌ،. - 1995 بالبیٍ - 1988 - عقیده داشت چنانچه مراقبت از کودک با حساسیت همراه نباشد، دلبستگی ناایمن در کودک شکل میگیرد و الگوهای عملی درونی او از دیگران به عنوان افرادی دست نایافتنی و اعتماد ناپذیر خواهد بود. همچنین کودکی خود را شایسته دریافت مراقبت توام با حساسیت در نظر نمیگیرد. این ادراکات ناسالم مانع از شکل-گیری روابط میانفردی حمایت کننده شده، کودک را در معرض خطر برخی مشکلات عاطفی- اجتماعی قرار میدهد، که در کودکان تنها تجربه میشود.

پژوهش برلین و همکاران - 1995 - نشان داد احساس تنهایی در کودکان ناایمن اجتنابی پایین و در کودکان ایمن متوسط است، اما نتایج تحقیقات دیگر حاکی از آن است که خود-آشکارسازی در بزرگسالان ایمن بیشتر از بزرگسالان اجتنابی است - میکولینسر و ناچشونَ، - 1991 و از آن جایی که فقدان خودآشکارسازی با احساس تنهایی همبستگی دارد - استوکسُ، - 1987، پس انتظار می رود احساس تنهایی در افراد ایمن کمتر از افراد ناایمن گزارش شود. نتایج پژوهش میکولینسر و ناچشون - 1991 - نشان داد افراد دلبسته ایمن به دلیل روابط رضایت بخشی که با دیگران دارند، احساس تنهایی در آنها پایین است.

این افراد با خودآشکارسازی به دیگران پاسخ میدهند و به طور متقابل خودآشکارسازی بیشتری از دیگران دریافت میکنند. احدی - 1388 - نیز دریافت بین سبک دلبستگی ایمن و احساس تنهایی رابطه منفی، و بین سبک دلبستگی دوسوگرا و احساس تنهایی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. مبتنی بر مطالب فوق هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سبکهای دلبستگی - ایمن، اجتنابی و دوسوگرا - و احساس تنهایی بود.

روش نوع و طرح پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که در آن سبکهای دلبستگی متغیر پیشبین و احساس تنهایی متغیر ملاک بود.

جامعهی آماری، نمونه و روش نمونهگیری: جامعه آماری این پژوهش را دانشآموزان دبستانی 9 تا 11 ساله ناحیه یک شهر اردبیل که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند تشکیل داده بودند که از بین آنها 80 دانشآموز به روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید