بخشی از مقاله

چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود که بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحلهای، از میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1394-95 تعداد 364 نفر واجد ملاکهای ورود به پژوهش، انتخاب شدند. ابزارجمع آوری اطلاعات پرسشنامه سبک های یادگیری کلب و کارنامه تحصیلی دانش آموزان بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از رابطه معنادار بین سبک های یادگیری واگرا، همگرا و جذب کننده با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در سطح خطای 0/001 بود. بنابر یافتههای این پژوهش، سبک های یادگیری دانش آموزان توانسته اند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را به شکلی معنادار پیش بینی نمایند . - p<0/05 - لذا میتوان از این یافتهها در جهت ارتقا پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بهره برد.

کلمات کلیدی: سبکهای یادگیری، پیشرفت تحصیلی و دانشآموزان.

مقدمه

در دنیای امروز آموزش افراد یکی از مهمترین ضروریات زندگی به شمار می رود به طوری که بدون آموزش ادامه زندگی افراد در معرض خطر قرار می گیرد، از آنجایی که آموزش افراد نیازمند هزینه و بودجه زیادی است لذا هدف از آموزش تحصیلی دانش آموزان موفقیت تحصیلی آنان است. دولتها مبالغ هنگفتی از درآمد ملی را به آموزش و پرورش اختصاص می دهند و علاوه بر آن، خانواده ها برای اشتغال به تحصیل فرزندان خود هزینه های زیادی متحمل میشوند. پیشرفت تحصیلی به معنای تسلط بر اطلاعات و دانش های نظری در یک زمینه معین تعریف می شود. پیشرفت تحصیلی یعنی اینکه فراگیران تاچه حد در رسیدن به اهداف دوره آموزشی موفق بوده اند - سیف، . - 1382

پیشرفت در تحصیل به عوامل متعددی بستگی دارد که هنوز در مورد تنوع، تعداد و اهمیت آنها شناخت کامل حاصل نشده است. چراکه پیشرفت تحصیلی یک عنصر چندبعدی است با این حال با گذشت زمان بر دانش بشر در مورد عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی افزوده شده است - سلیمان پور، . - 1380بنابر آنچه هلر و ویکٌ - - 2000 عقیده دارند، پیش بینی دقیق از پیشرفت تحصیلی، تنها بر پایه ی ظرفیت هایی که به وسیله آزمون های هوش سنجیده می شوند، صورت نمی گیرد. بلکه باید اطلاعاتی در خصوص ویژگی های شخصیتی، انگیزشی، عاطفی و شناختی که نقش میانجی بین توانایی ها و پیشرفت در حیطه ای ویژه ایفا می کنند، نیز در اختیار داشت - ولترزٍ، . - 2004

در نگاهی کلی، عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان به دو دسته عوامل بیرونی و درونی قابل تقسیم می شوند. از میان عوامل بیرونی می توان به موقعیت یادگیری، سبک دانشآموزدر امر یادگیری، روش تدریس معلم و پاداشهای معلم اشاره کرد - فلدر و اسپارلینَ، . - 2005از مفاهیم مطرح در حوزه روان شناسی و علوم تربیتی که مورد استقبال برنامهریزان آموزشی و دیگر علمای تعلیم و تربیت قرار گرفته است سبک های یادگیریُ است. طی چند دهه اخیر، توجه ویژه ای به سبک های یادگیری دانش آموزان در طی فرآیند آموزش و نیز ارتباط این تفاوت ها با پیشرفت تحصیلی آنان شده است - رحمان پور، پالزیبان و زمانی، . - 1388 منظور ازسبک های یادگیری ویژگیهای شخصی است که بر توانایی های فراگیران جهت کسب اطلاعات، تعامل با همتایان و مربی، و مشارکت در تجارب یادگیری تأثیر می گذارند - الخاسونه و مایانِ، . - 2007

مفهوم سبک های یادگیری، مفهومی است که به عنوان مکمل رفتارهای ورودی به کار میرود و از عوامل تأثیر گذار بر یادگیری فرض شده است - دی چکو و کرافورد ّ ، . - 1385 اشاره سبک های یادگیری به چگونگی یادگیری یادگیرنده است نه به اینکه او به چه خوبی از عهده یادگیری برمی آید . در واقع، سبک های یادگیری ترجیحات فرد هستند نهتواناییهای او - زاپالسکا و بروزیکْ، . - 2006سالوارا8 و همکاران - 2006 - در پژوهش خود نشان داده اند آگاهی از سبک های یادگیری در بالا بردن کیفیت   آموزش و افزایشموفقیت و رغبت تحصیلی فراگیران موثر است. هم چنین اسکندری و صالحی - 1385 - در پژوهش خود نشان داده اند سبک های تدریس- سبکهای یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی غیبی، عارفی و دانش - 1391 - در پژوهشی نشان دادهاند که سبکهای یادگیری با خودکارآمدی تحصیلی دارای رابطهای معنادار است.

بنابراین با توجه به مطالب فوق و همچنین به دلیل اهمیت توجه به سبکهای یادگیری در دانشآموزان و اصل تفاوتهای فردی در دو مقیاس مهم و اساسی آموزش، مساله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان سبک های یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و اینکه این سبکها به چه میزان توانایی پیشبینی پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را دارند. مشخص شدن این موارد در این پژوهش، سبب پر شدن خلا پژوهشی در مورد رابطه هریک از این متغیر ها با پیشرفت تحصیلی و میزان پیش بینی آنان می گردد. چنانکه وقتی آگاهی و دانشی درباره ارتباط هریک از سبک های یادگیری با عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود نداشته باشد، فراگیرنده رهرو همان شیوه های یاددهی و یادگیری سنتی بوده و در چنین فضایی نمی توا ن انتظار تحول در امر یادگیری و به دنبال آن ترقی و پیشرفت در جامعه داشت.

روش:

روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است . جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دوره دوم متوسطه است که در سال تحصیلی 1394-95 در شهر اصفهان مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 364نفر تعیین شد، که با توجه به نسبت تقریباً برابر جنسیت ها، تعداد 182 نفر به پسران و تعداد 182 نفر به دختران اختصاص داده شد. جهت انتخاب حجم نمونه دانش آموزان جهت بررسی رابطه سبک های یادگیری دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آنا ن، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که ابتدا با مراجعه به آموزش و پرورش شهر اصفهان از بین 6 ناحیه، 2 ناحیه آموزشی - اداره آموزش و پرورش ناحیه 2 و - 3 به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با مراجعه به 2 ناحیه ی انتخابی، 20 آموزشگاه متوسطه دوره دوم به صورت تصادفی از بین 2 ناحیه انتخاب و از بین آموزشگاه های هر ناحیه آموزشی، دو کلاس به صورت تصادفی انتخاب شد - جمعا 20 آموزشگاه و 40 کلاس - . سپس از بین دانش آموزان این 40 کلاس تعداد 364 دانشآموز جهت بررسی رابطه سبک های یادگیری دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آنان به تصادف انتخاب شدند.

ابزارهای پژوهش:
پرسش نامه سبکهای یادگیری کلبٌ:

به وسیله پرسشنامه 12 سوالی کلب چهار شیوه یادگیری افراد در بعد تجربی عینی- تفکر انتزاعی و مشاهده تاملی- آزمایشگری فعال سنجیده میشود.هر جمله این پرسشنامه شامل چهار قسمت و هر قسمت معرف یک شیوه یادگیری شامل تجربه عینیٍ - CE - ، مشاهده تاملیَ - RO - ، - RO - ، مفهوم سازی انتزاعیُ - AC - و آزمایشگری فعالِ - AX - است. از جمع گزینههای الف 12 جمله، یک نمره به دست میآید که که معرف تجربه عینی است. دومین گزینه به شیوه یادگیری مشاهده تاملی؛ سومین به گزینه شیوه مفهوم سازی انتزاعی و چهارمین گزینه به شیوه یادگیری آزمایشگری فعال تعلق دارد . در مجموع، این چهار نمره معرف چهار شیوه یادگیری است . از تفریق دو به دو این شیوه ها یعنی تفریق مفهوم سازی انتزاعی از تجربه عینی و تفریق آزمایشگری فعال از مشاهده تاملی، دو نمره به دست می آید، این دو نمره بر محور مختصات قرار می گیرد و از تقاطع این دو محور، یعنی محور عمودی - تجربه عینی، مفهومسازی انتزاعی - و محور افقی - مشاهده تاملی، آزمایشگری فعال - چهار ربع به وجود می آید که در هر ربع یک سبک یادگیری همگرا، واگرا، انطباق یابنده و جذب کننده قرار میگیرد.

کلب در سال 1985 ضریب پایایی پرسش نامه اش را با استفاده از آلفای کرونباخ برای آزمایشگری فعال 0/78، مفهومسازی انتزاعی 0/83، مشاهده تاملی 0/83 و تجربه عینی 0/82 به دست آورده است . از طریق تحلیل عاملی، روایی آزمون توسط حسینی لرگانی - 1377 - تایید شده است. حسینی لرگانی اعتبار این آزمون را با آلفای کرونباخ برای آزمایشگری فعال 0/72، مفهوم سازی انتزاعی0/86 ، مشاهده تاملی 0/64 و تجربه عینی 0/68 بیان کرده است - المبوری، . - 1387 در پژوهش غیبی، عارفی و دانش - 1391 - نیز اعتبار این آزمون مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی آلفای کرونباخ برای تجربه عینی 0/65، مشاهده تاملی 0/62، مفهومسازی انتزاعی 0/72 و آزمایشگری فعال 0/78 به دست آمد.

تجزیه و تحلیل دادهها

تجزیه و تحلیل داده های خام حاصل از این پژوهش توسط نرم افزار - SPSS - ویرایش 18 در سطح آمار استنباطی با استفاده از روشهای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه صورت گرفت. بدین صورت که ابتدا به وسیله آزمون همبستگی پیرسون رابطه سبک های های یادگیری با پیشرفت تحصیلی مورد آزمون قرار گرفته و سپس به وسیله رگرسیون چندگانه سهم هریک از این متغیرها در پیش بینی پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید