بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان عوامل بافتی و درگیری تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای تاب آوری تحصیلی، به روش تحلیل مسیر بود. به این منظور 150 دانشآموز دختر پایه دوم و سوم هنرستانهای شهر قم با میانگین سنی 16/5 به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سرمایههای تحولی، مقیاس تابآوری تحصیلی و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. نتایج حاکی از یرازش خوب مدل بود.
بر اساس نتایج این تحلیل، متغیر مستقل عوامل بافتی -بعد خانواده و بعد محیط زندگی- دارای اثر مستقیم بر درگیری تحصیلی- بعد رفتاری- بود. متغیر عوامل بافتی-همه ابعاد- اثر مستقیم معنادار بر تابآوری تحصیلی داشته و به واسطه تابآوری تحصیلی اثرغیر مستقیم بر همه ابعاد درگیری تحصیلی می گذارد. بین تابآوری تحصیلی و درگیری تحصیلی-در همه ابعاد- ارتباط معنادارو مثبت وجود دارد. به طور کلی نتایج بیانگر نقش واسطهای متغیر تابآوری تحصیلی در رابطه با عوامل بافتی و درگیری تحصیلی است.
مقدمه
یکی از مسائل اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظامهای آموزشی هر کشور پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش-آموزان آن کشور است. بر همین اساس در سالهای اخیر پژوهشگران در صدد شناسایی متغیرهایی بودهاند که بتوان آنها را به کمک آموزش و بهبود شرایط محیطی، دستکاری کرده و بدین ترتیب عملکرد تحصیلی و آموزشی یادگیرندگان را ارتقاء بخشید. درگیری تحصیلی از جمله این متغیرهاست، یک ساختار انگیزشی که میزان تعهد دانشآموز در امر آموزش را نشان میدهد.
- فردریکز1و همکاران 2004،لی2 و شات3 ،2010 به نقل از اسکلنکر4 ،. - 2013 ریچاردسون5،لانگ6 و وودلی2003 - 7 به نقل از حجازی ،رستگار و لواسانی - 1388 درگیری تحصیلی را به عنوان کیفیت تلاشی که دانشآموزان صرف فعالیتهای هدفمند آموزشی می کنند تا بهصورت مستقیم در دستیابی به نتایج مطلوب نقش داشته باشند تعریف کرده اند. درگیری تحصیلی را می توان نوعی مشارکت خودآغازگرانه و هدفمند در فعالیتهای تحصیلی تعریف کرد، که نشاندهنده نوعی سرمایهگذاری روانشناختی پایدار و تسهیلکننده در امر یادگیری است، که به همراه حالات هیجانی مثبت و کوشش های فردی به دنبال ارتقاء درک، یا تسلط فرد بر دانش، مهارت ها و یا حرفه هایی است که در آن آموزش هدف اصلی برنامه های تحصیلی می باشد.
نقطه مقابل درگیری تحصیلی، عدم درگیری16 یا بیتفاوتی است که بر عدم تلاش و پایداری دلالت دارد و به صورت انفعال، فقدان ابتکار، کاستی تلاشها و رهاکردن کار بروز میکند و نمایانگر هیجاناتی منفی از قبیل هیجانات تضعیف کننده - خستگی، غمگینی، ملالت - ، هیجانات بیگانگی - ناکامی، عصبانیت - و احساس فشار در فعالیت - اضطراب - است - اسکینر، کیندرمن، فورر. - 2009 افراد درگیر از طریق نشان دادن هدفمندی، تمرکز، اشتیاق، پایداری و علاقهمندی، مشارکت فعال خود را در تکالیف نشان می دهند. در مقابل، انفعال افراد غیردرگیر، در بیتفاوتی، پریشانی، دل شکستگی و درماندگی و افت تحصیلی آنان نمایان می شود - ریو17 و همکاران، 2004 - .الگوهای متفاوتی در مورد درگیری تحصیلی ارائه شده است.
در مدل فین - - 1997درگیری تحصیلی دارای دوبعد رفتاری و عاطفی است در حالی که لینن برینک و پینتریچ - - 2003 درگیری تحصیلی را متشکل از سه بعد رفتاری،شناختی و هیجانی می دانند.بطورکلی بعد رفتاری درگیری تحصیلی معرف رفتارهای مثبت دانشآموز نظیرپیروی از قوانین کلاس و عدم بروز رفتارهای مخرب در مدرسه است - فین21 و راک22 ،1997 به نقل از اسبروکو23، - 2009و با شاخصهایی چون شرکت در فعالیت های مدرسه،پرسیدن سوال ،توجه به مطالب و انجام فعالیتهای کلاسی - بیرچ24 و لاد25 ، - 1997 و مدیریت توجه و پایداری در امر یادگیری - فین و همکاران 1995،اسکینرو بلمونت26 ،1993به نقل از اسبروکو - 2009 قابل تشخیص است.
درگیری شناختی نیز به عنوان سرمایهگذاری دانشآموز در امر یادگیری و میزان تعهد او به کار سخت و پیشبرد انتظارات مفهوم سازی شده است - گرین27 و میلر28 ،. - 1996 درگیری شناختی با نمرات بالا در آزمونهای پیشرفت تحصیلی و احتمال کمتر مدرسه گریزی، ترک تحصیل و رفتارهای مخرب مرتبط است - گرین و میلر، . - 1996 درگیری هیجانی به احساس دانش آموز مبنی بر تعلق و دلبستگی به مدرسه و پذیرش ارزشهای مدرسه و نیز احساسهایی چون اضطراب،کسالت و یا هیجان در کلاس - اسکینر و بلمونت ، - 1993 اشاره دارد.از نظر اپلتون و همکاران 2006 - ، به نقل از غلامعلی لواسانی، اژهای و افشاری، - 1389 درگیری تحصیلی دارای چهاربعد تحصیلی، رفتاری، شناختی و روان شناختی است.
هر کدام از این مؤلفه ها دارای نشانگرهای متعددی است. به عنوان مثال مؤلفه تحصیلی شامل زمان صرف شده روی تکالیف، اعتبار دریافت درجات تحصیلی از نظر فرد و تکمیل کردن تکلیف منزل، مؤلفه رفتاری از توجه، شرکت داوطلبانه در کلاس و شرکت در کلاس های فوق برنامه، مؤلفه شناختی از خود-تنظیمی، ارزش یادگیری، اهداف شخصی و خودکارآمدی و مؤلفه روانشناختی از احساس تعلق یا ارتباط و روابط با معلمان و همسالان تشکیل می شود.
ریو - - 2012 در چارچوب نظریه خود تعیین گری ،درگیری تحصیلی را به عنوان میزان درگیر شدن فعال دانش آموز در فرایند یادگیری تعریف کرده است و معتقد است که مفهوم سازی درگیری تحصیلی با سه بعد شناختی، رفتاری و عاطفی ،بدرستی بیانگر مفهوم آن نیست.براساس دیدگاه ریو تعریف معمول از درگیری تحصیلی فعالیت های آموزشی را به صورت یک جریان تک جهتی از طرف معلم به دانش آموز نشان میدهد و نقش دانشآموز در فرایند یادگیری را نادیده میگیرد. برهمین اساس ریو و تسنگ - 2011 - بعد دیگری به نام عاملیت1 را به عنوان بعد چهارم به درگیری تحصیلی اضافه نمودهاند. بعد عاملیت به صورت شرکت نظامند دانشآموز در جریان فعالیت آموزشی تعریف شده است.
از نظر ریو - 2012 - عاملیت فرایندی است که در آن دانشآموزان تلاش می کنند تا شرایط یادگیری را ایجاد کرده، بهبود بخشند و فردی سازی کنند. به عنوان مثال در خلال جریان آموزش، دانش آموز ممکن است راه حلی به معلم پیشنهاد دهد، ، سوالی بپرسد، منابع لازم برای فرصت های یادگیری را درخواست کند، در مورد چگونگی حل مسائل سوال کند، به دنبال دسته بندی مطالب برآید، و یا یاری در خواست نماید. الگوی ریو - - 2012 مبتنی بر نظریه خودتعیینگری است وبه بررسی رابطه بین عوامل موثر بر درگیری تحصیلی می پردازد.
نظریه خود تعیین گری29 یک نظریه انگیزشی است که بیان می دارد همه دانش آموزان فارغ از سن، جنسیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، ملیت یا پیشینه فرهنگی دارای تمایلات ذاتی رشدی هستند - مانند انگیزش درونی30، کنجکاوی31 و نیازهای روانی32 - که مبنای انگیزشی لازم جهت درگیرشدن سطح بالای کلاسی و عملکرد تحصیلی مثبت آنها میباشد. این نظریه بر نقش کلیدی منابع انگیزشی درونی دانش آموز و عوامل بافتی در تسهیل درگیری تحصیلی با کیفیت بالا تاکید دارد.
نظریه خود تعیینگری شامل پنج زیر نظریه میباشد: نظریه نیازهای اساسی33، نظریه یکپارچگی ارگانیسمی34، نظریه محتوای هدف35، نظریه ارزیابی شناختی36و نظریه جهتگیری علیت37 - ریان38و دسی39 ،2002؛وانستینکیست40، نیمیک41، 2010؛ به نقل از ریو ،. - 2012 الگوی ریو - - 2012 تعامل دانشآموز و محیط یادگیری را تحت عنوان چارچوب ارتباطی معلم-دانش آموز ترسیم کرده است. در این الگو دانشآموزان دارای منابع انگیزشی درونی قادر هستند با محیط یادگیری به طور توانمندی درگیر شوند. به طور متقابل محیط یادگیری نیز از لحظه ورود دانشآموز به کلاس منابع انگیزشی او را تحت تاثیر قرار داده و موجب دریافت، درونیسازی، بهبود و یا کاهش آنها میگردد.
پیامد این تعامل، خودمختاری ، درگیری تحصیلی و بهزیستی بیشتر دانشآموز است. منابع انگیزشی درونی که در تمام فرهنگ ها ، و پیشینه ها مشترک است شامل انگیزش درونی و سه نیاز روانی اساسی: خودمختاری، شایستگی، و ارتباط و منابع انگیزشی اکتسابی: شامل ارزشهای درونیشده، اهداف درونی و انتظارات شخصی و تفاوت های فردی در جهتگیری موجب درگیر شدن دانشآموز در فعالیت یادگیری می گردد.