بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فن آوری IT وچابک سازی سازمانی با توانمند سازی مدیران سه دوره تحصیلی ناحیه یک شهرستان ساری ،توصیفی و از نوع طرح های همبستگی است..جامعه آماری» کلیه مدیران مدارس - زن و مرد - سه دوره تحصیلی تابعه اداره آموزش و پرورش شهر ساری ناحیه یک به تعداد 239 نفرمی باشد..« حجم نمونه آماری طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 148 نفر بوده است . در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت استفاده شد. ابزار گرد آوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه ارزیابی انطباق به کارگیری فناوریهای نوین آموزشی لارسون و همکاران - 2009 - ،پرسشنامه چابکی سازمانی شریفی و ژانگ - - 2000و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا - - 1997بود..درتجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی شامل تنظیم جداول، فراوانی و درصد آن ،رسم نمودار ها ،میانگین وانحراف معیارودر آماراستنباطی از آزمون همبستگی های پیرسون و و اسپیرمن و رگرسیون خطی جهت تحلیل داده ها توسط نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین فن آوری IT وچابک سازی سازمانی با توانمند سازی مدیران سه دوره تحصیلی ناحیه یک شهرستان ساری رابطه وجود دارد.

کلمات کلیدی:آموزش فناوری ، چابکی سازمانی ، توانمندسازی

مقدمه

فناوری اطلاعات به عنوان یک رویکرد نوین ، در نقش مکمل نظام آموزشی - بهبود کیفیت تدریس ، تنوع بخشیدن به شیوه های تدریس ، فراهم ساختن آموزش مستمر وخودکار، کوتاه نمودن زمان آموزش ، کوتاه کردن دوره تحصیل، توجه به استعدادهای فردی ،انفرادی کردن آموزش و مقابله با مشکلات آموزش جمعی عمل می کند.[1] بسیاری از مشکلاتی که امروزه توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور با آن مواجه است از قبیل کمبود بستر های فرهنگی، کمبود نیروی انسانی ماهر، آشنا نبودن با زبانهای خارجی، پایین بودن انگیزه و روحیه جست وجو و کاوشگری، فقدان گرایش به کار و تلاش و عمل و در یک کلمه، کاهش توانمندی های مهارت های زندگی، ناشی از ناتوانی نظام آموزش و پرورش سنتی در پاسخگویی به نیازهای جامعه در حال تغییر و تحول است. نوآوری در روش های تدریس و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس موجب توسعه یادگیری مشارکتی دانش آموزان، تقویت روحیه جست وجوگری و پژوهش، کاربردی نمودن آموزش، فراهم نمودن زمینه آموزش و یادگیری مادام العمر می شود.[2]

امروزه هماهنگی اجزای یک سازمان، یگانه عامل جهش و درخشش و همچنین بقا در رقابت سخت جهانی است. چابکی وچابک سازی سازمان هایعنی افزایش توانایی پاسخگویی وواکنش سریع نسبت به تغییرات محیطی است.درعصرکنونی سازمان ها هرلحظه می تواند با بحران هاو شرایطی روبرو شود که با سیستم های سنتی کنونی نمی توان در مقابل اینگونه اتفاقات پاسخ مناسبی داد. لذا نیاز به تغییر به سمت سازماهای بارابلیت پاسخگویی و انعطاف پذیری بالا احساس می شود. لذاچابکی در اصطلاح عملیاتی ترکیبی است از چند شرکت، که هرکدام دارای مهارتها و شایستگی های خاص خود بوده و باهم همکاری مشترک عملیاتی دارند. این امرمؤسسات همکار - دارای حرفه مشترک - راقادربه انطباق و پاسخگویی به تغییرات مطابق نیازهای مشتری می نماید. [3]سازمان چابک یک کسب وکار با سرعت، سازگار و آگاهانه است که قابلیت سازگاری سریع در واکنش به تحولات و وقایع غیرمنتظره پیش بینی نشده، فرصت های بازار و نیازمندی های مشتری را دارد.

درچنین کسب وکاری فرایندها و ساختارهایی یافت می شودکه سرعت، انطباق و استحکام را تسهیل کرده دارای سازمان هماهنگ و منظمی است که توانایی نیل به عملکردرقابتی درمحیط
تجاری کاملاً پویا وغیرقابل پیش بینی راداردوالبته این محیط باکارکردهای کنونی سازمان بی تناسب نیست.[4]« نکته دیگر اینکه توانمند سازی کارکنان یکی از تکنیک های موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت وتوانایی های فردی و گروهی آن ها در راستای اهداف سازمانی است. توانمند سازی فرایندی است که در آن از طریق توسعه و گسترش نفوذ و قابلیت افراد وتیم ها به بهبود و بهسازی مستمر عملکرد کمک می شود. به عبارت دیگر توانمند سازی یک راهبرد توسعه وشکوفایی سازمانی است. سازمان های امروزه در محیطی کاملا رقابتی که همراه با تحولات شگفت انگیزاست، باید اداره شوند.

در چنین شرایطی مدیران فرصت چندانی برای کنترل کارکنان در اختیار ندارند وباید بیشترین وقت و نیروی خود را صرف شناسایی محیط خارجی و داخلی سازمان کنند و سایر وظایف روزمره را به عهده کارکنان بگذارند .کارکنان زمانی می توانند به خوبی ازعهده وظایف محوله برآیند که ازمهارت، دانش و توانایی لازم برخورداربوده و اهداف سازمان را به خوبی بشناسند.ابزاری که می تواند در این زمینه به کمک مدیران بشتابد، فرآیند توانمند سازی است. سبک مدیریت بر کارکنان توانمند با سایر کارکنان متفاوت بوده و در قالب هدایت و مربی گری است . توانمند سازی ضمن تغییر در از طرفی نحوه نگرش افراد و قضاوت آن ها در رابطه با مسائل مختلف فردی و سازمانی ، باعث به وجود آمدن این باوردر آنها می شود که آزادی و اختیار منابع مطمئنی برای توانا شدن است. از این رو وقتی گروهی از افراد توانمند می شوند، روابط آن ها با صاحبان قدرت تغییر می کند ودر اهداف مشترکشان سهیم خواهند شد. افراد توانمند شده در ارتباطات خود با دیگران و صاحبان قدرت مانند شرکت ها و دولت تغییر ایجاد می کنند.

در حال حاضر، سازمان ها وارد عصر جدیدی شده اند.کارکنان ، شرکای سازمان و بخشی از گروه شده اند؛ بنابر این نه تنها ضروری است که مدیران دارای خصوصیات رهبری شوند ، بلکه تمام کارمندان هم باید روش هایی که به کار می گیرند، خود رهبر باشند. این فکر مطلوب ، کاملا دمکراتیک و نشان دهنده احترام برای اشخاص و شخصیت آن ها و بسیار اخلاقی است ودر نهایت توانمند سازی روشی برای بقای سازمان های پیشرو در محیط رقابتی وبه کارگیری دانش وافزایش انگیزش کارکنان از سوی مدیریت است که در نهایت سازمان به راحتی به اهدافش می رسد.[5] از آنجایکه حیات و بقاء هر سازمان تا حد زیادی به توانایی ها، مهارت ها، آگاهی ها، دانش و تخصص های مختلف منابع انسانی، به ویژه مدیران آن سازمان بستگی دارد و هرچه افراد آمادگی بیشتری داشته باشند بهتر می توانند در ارتقای سطح کارایی و چابکی سازمان سهیم باشند .

امروزه که تمام سازمان ها به نوعی از پیشرفت سریع تکنولوژی متأثر هستند، برای حفظ و ادامه حیات خویش ناگزیرند دگرگونی هایی همسو با این پیشرفت را در همه ی ابعاد سازمان خود به وجود آورند. زیربنا و نقطه ی شروع همه ی این تغییر و تحولات، توانمندسازی  و به کارگیری صحیح منابع انسانی می باشد.[6] تحقیقات و بررسی های به عملآمده در این زمینه نیز اکثراً حاکی از روابط بین این متغیر ها بوده است به طور مثال؛ مطالعات انجام شده در منبع[7] نشان دادند عواملی نظیر قابلیت دسترسی، قابلیت مشارکت، میزان آشنایی با فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، میزان دسترسی به این فناوریهای و سن با %99 اطمینان رابطه معنیداری با متغیر توانمندسازی اعضای شرکتهای تعاونی تولید روستایی زنان استان تهران داشتند.

مطالعات انجام شده درمنبع[8] تحت عنوان بررسی نقش فناوری اطلاعات برتوانمندسازی کارکنان دانشگاه صنعتی مالک اشترنشان داد بین فناوری اطﻻعات و توانمندسازی به عنوان فرضیه اصلی و شاخص های توانمندسازی به عنوان فرضیه های فرعی که بهبود کیفیت عملکرد، استقلال و آزادی کاری، افزایش مسولیت تصمیم گیری، تنوع شغلی، توسعه حرفه ای و خودکنترلی می باشد رابطه وجود دارد و با توجه به هدف اصلی، فناوری اطلاعات بر توانمندسازی کارکنان دانشگاه صنعتی مالک اشتر تاثیر داشته است و همچنین مطالعات انجام شده در منبع[9] در تحقیقی تحت عنوان ارتباط بین به کارگیری فن آوری اطلاعات وارتباطات با توانمندسازی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران و واحد تهران مرکزبه انجام رسانده اند که نتایج نشان داد بین به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با مؤلفه های توانمند سازی کارکنان شامل بهبود عملکرد، استقلال و آزادی کاری، احساس مسؤولیت تصمیم گیری، تنوع شغلی، خود کنترلی، توان و تمایل و رشد حرفه ای کارکنان، همبستگی معناداری وجود دارد و از بین ابعاد توانمندسازی، مؤلفه بهبود عملکرد کارکنان، بیشترین رابطه و مؤلفه خود کنترلی کارکنان ، کمترین رابطه را با متغیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات داشت.

مطالعات انجام شده در منبع[10] تحت عنوان رابطه توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان به انجام رسانده اند که نتایج نشان داد بین توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی و  ابعاد آن رابطه معنی دار وجود دارد و بهترین پیش بینی کننده قابلیت های چابکی سازمانی به ترتیب کارکنان، فرایندها،
محصولات وخدمات، رهبری، شرکاء و منابع واستراتژی می باشد. مطالعات انجام شده در منبع[11] نشان داد که بین سبک رهبری تحول آفرین - که یکی از شاخص های توانمند سازی است - بر چابکی سازمانیرابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. مطالعات انجام شده در منبع[6] تحت عنوان رابطه توانمند سازی و حمایت سازمانی ادراک شده با رضایت شغلی دبیران تربیت بدنی شهر همدان نشان داد که بین حمایت سازمانی ادراک شده و توانمند سازی کلی با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنی داری وجود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید