بخشی از مقاله

چکیده:

در جهان امروزی که نیاز به سرپناه، بهداشت، امنیت و آموزش جزو نیازهای اساسی و حقوق انسانی تمام افراد محسوب میشود، بسیاری از ساکنین شهرهای بزرگ در مناطق حاشیهای با شرایط نامناسب زیستی به سر میبرند. امروزه پدیده حاشیهنشینی نه تنها در شهرهای بزرگ؛ بلکه در شهرهای میانی نیز مشکلات مدیران شهری را دو چندان کرده است. ادامه این روند و همچنین افزایش روز افزون جمعیت حاشیهنشین باعث میشود که در آیندهای نه چندان دور، حاشیه و متن شهر از هر لحاظ برابر شوند. هدف از این پژوهش بیان ویژگیها و علت بروز این پدیده در شهرها به طور عام و بررسی مورد مطالعاتی محله عباس آباد سنندج به طور خاص میباشد، تا بر این اساس پیشنهادات لازم برای خودیاری حاشیهنشینها و بهبود شرایط زندگیشان و همچنین جلوگیری از گسترش این مناطق در پیرامون شهرها ارائه شود.

روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی و تشریحی بوده و شیوه جمعآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانهای، مشاهدات میدانی و بهرهگیری از پرسشنامه و مصاحبه بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده، اولین عامل حاشیهنشینی در کشورهای در حال توسعه، اقتصاد و بعد از آن دلایل فرهنگی و اجتماعی میباشد، که این خود بیش از هر چیز نیازمند تغییر در برنامهریزی و سیاستهای کلان ملی و منطقهای برای برقراری عدالت اجتماعی و کاهش نابرابریها در سطح جامعه است. از جمله آن که بخش عمده ساختار جمعیتی حاشیهنشینان را مهاجران روستایی تشکیل میدهند، از اینرو تامین امکانات و شرایط مساعد زندگی در مبدا سفر یعنی در روستاها، انگیزه برای حاشیهنشینی در اطراف شهرها و روند مهاجرت از روستاها به شهرها را کاهش میدهد.

اما در سطح محلی نیز تدابیری برای حل معضلات سکونتگاههای فقیرنشین و غیررسمی امکانپذیر است که از مهمترین اقدامات تدابیری برای ایجاد فرصتهای شغلی و کسب درآمد مناسب است که در کنار آن امر آموزش و آگاهی رسانی نیز نقش عمدهای را ایفا میکند. برای تحقق این مهم مشارکت دادن ساکنین به هر طریقی در امر بهبود وضعیت زندگیشان امری اساسی بوده که همگام با مساعدتهای دولتی و غیر دولتی و هدایتگری و جهتمند نمودن پتانسیلهای بستر موجود، توسعه تدریجی و مدوام سکونتگاه، جامه عمل به خود میپوشاند.

واژگان کلیدی: سکونتگاه غیر رسمی، حاشیهنشینی، خودیاری، محله عباس آباد سنندج

.1 مقدمه:

در مناطق مرکزی شهرهای بزرگ کشورهای توسعه یافته، شرایط نامساعدی برای اقشار کم درآمد وجود دارد که به مرور زمان بر تعداد آنها افزوده میشود - موحد و دیگران، . - 4 :1390 براساس گزارشی از سازمان جهانی اسکان بشر، 43 درصد از جمعیت شهری مناطق در حال توسعه و 78 درصد از جمعیت شهری مناطق کمتر توسعه یافته در محلههای فقیرنشین زندگی میکنند - ایراندوست و دیگران، . - 44 :1393 براساس برآوردهای سازمانهای بینالمللی فعال در زمینه اسکان بشر، حدود یک میلیارد نفر از جمعیت جهان اکنون در زاغهها و حاشیههای شهری یا به صورت اسکان غیررسمی زندگی میکنند - فدایی، . - 28 :1388 بدون تغییر در سیاستهای برخورد و مواجهه با زاغهها، تخمین زده میشود تا سال 2020، 1 میلیارد و 400 میلیون نفر در این گونه زاغهها زندگی کنند - ایراندوست و دیگران، . - 44 :1393

در اصل بخش مهمی از ساکنان شهرهای بزرگ جهان که در مناطق حاشیهای، زاغهها، گتوها و امثال آنها به سر میبرند با شرایط نامساعدی مواجه هستند. گزارشی از سازمان ملل متحد اعلام نموده است که در مناطق شهری پرتراکم، در سال 1998 هر ساله 10 میلیون نفر به دلیل اوضاع و شرایط نابسامان زندگی، نظیر مسکن غیراستاندارد و بهداشت نامناسب، جان میسپارند - موحد و دیگران، . - 4 :1390امروزه پدیده حاشیهنشینی نه تنها در شهرهای بزرگ مشکل آفرین شده بلکه در سطح شهرهای میانی مشکلات برنامهریزی شهری و امنیت اجتماعی شهرها را دو چندان کرده است. طی50 سال گذشته اغلب کلان شهرهای ایران از نظر سطح جمعیتی از جمله تهران، اصفهان، تبریز، کرج و همچنین شهرهای میانی مانند سنندج، زاهدان، بندرعباس با پدیده حاشیه-نشینی مواجه بودهاند.

هم اکنون 34 درصد از جمعیت حاشیهنشین کل کشور در حاشیه کلان شهرها استقرار یافتهاند که روز به روز بر تعداد آنها اضافه میشود، عدم پویایی مدیریت شهری در کلان شهرهای ایران نیز مزید بر علت شده تا حاشیه شهرها همانند متن شهر ارتقای عمرانی پیدا نکند. به همین دلیل هم اکنون از لحاظ عمرانی بعضی از نقاط کلان شهرها هیچ فرقی با حاشیه خود ندارند و از لحاظ جمعیتی نیز، افزایش روز افزون جمعیت حاشیهنشین باعث میشود که در آیندهای نه چندان دور حاشیه و متن از هر لحاظ برابر شوند - بهرامی، . - 60-70 :1387هدف از این پژوهش بیان ویژگیها و علت بروز این پدیده در شهرها به طور عام و بررسی مورد مطالعاتی محله عباس آباد سنندج به طور خاص میباشد، تا بر این اساس پیشنهادات لازم برای خودیاری حاشیهنشینها و بهبود شرایط زندگیشان و همچنین جلوگیری از گسترش این مناطق در پیرامون شهرها ارائه شود.

طبق مطالعات حدود 80 درصد حاشیهنشینان شهرها را مهاجران روستایی تشکیل میدهند. منشاء اصلی مهاجرتهای داخلی در همه کشورها بالا بودن میزان رشد جمعیت مازاد نیروی فعال اقتصادی و عدم وجود عدالت اجتماعی و یا ضعف آن در جامعه است - موحد و دیگران، . - 5 -4 :1390 بنا به گفته مانوئل کستلز حاشیهنشینی مولد نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی و شهرنشینی ناهمگون و انتقال فقر روستایی به فقر شهری است - رضایی و دیگران، . - 181 :1393جامعه روستایی ایران به دو دلیل، یکی ساختار سنتی و نوع بهرهبرداری که عمده خانواری است و دلیل دوم عدم سرمایه-گذاری درآمد جامعه روستایی در جامعه یاد شده، قادر به تحولی گسترده نیست.

در نتیجه نیروی انسانی که از چندین دهه قبل در پرتو استفاده از دستاوردهای بهداشت و سلامتیشدیداً رو به رشد نهاده است، در روستاهای کشور قادر به یافتن شغلی مناسب نیست. از آن سو شهرها نوید درآمدی به مراتب بیشتر را میدهند لذا بخش عمده نیروی انسانی نظام ارضی، از زندگی دهنشینی کنده و به رکن سوم جامعه ایران یعنی شهر و زندگی شهری وارد میگردد - پیران: . - 2 آنچه کهکاملاً روشن میباشد آن است که آهنگ مهاجرت از روستا به شهر از آهنگ ایجاد مشاغل شهری فزونی یافته و تا حدود زیادی از توانمندیهای صنایع و خدمات شهری در جذب مؤثر کارگران فراتر رفته است - مروتی، . - 124- 123 :1391

مهاجران کم در آمد روستایی، در کنار تهیدستان شهری، ناامید از برنامهریزی کالبدی رسمی که با سختگیری در مورد ضوابط و معیار آرمانی، حق »شهروندی« را از آ نها سلب میکند با روی آوردن به پهنههایی از مناطق شهری که ضوابط و معیارهای آن چنانی برایشان وضع نشده یا مسئولان شهری قادر به دفاع از آن ها نیستند - کهمعمولاً بیرون از حریم شهرها قرار دارد - خود برای خود برنامهریزی کرده و به طور پنهان »مسکن غیررسمی« میسازند - مروتی، . - 124 :1391 پیران به نقل از جان اف ترنر بیان میکند که مسکن خودساخته تهیدستان شهری نوعی برنامهریزی خودجوش مردمی در جوامعی است که برای مسکن اقشار فقیر و کم درآمد برنامهای ندارند - پیران: . - 4

همچنین وی مهمترین دلایل شکست برنامههای اسکان غیررسمی را نگاه از بالا، فقدان اعتقاد به بهسازی علیرغم اقدام ظاهری در آن باب، در نظر نگرفتن واقعیت و لذا عدم انطباق امکانات و ابزار با واقعیتها، فقدان نیروی انسانی آگاه و کارآمد که موضوع بهسازی را به خوبی بشناسد و بدان اعتقاد داشته باشد، عدم اختصاص منابع مالی لازم، فقدان قوانین ضروری و بالاخره وجود بازار مسکن و زمین به شدت احتکاری به همراه گروههای مشترک منافع قدرتمند میداند؛ که در آنها دولتهای ملی و سازمانهای عمومی محلی بیشتر نقش دارند. در این میان دلایلی که به ساکنان اجتماعات غیررسمی مربوطاند و سبب شکست برنامههای بهسازی شدهاند عبارتند از، عدم اعتماد به دستگاههای دولتی و عمومی یا پایین بودن سرمایه اجتماعی - پیران، . - 11 :1388

از دیدگاه مظفر صرافی، سکونتگاههای غیررسمی به عنوان واقعیتی اساسی و قابل ساماندهی در شهرها است و امنیت سکونت به عنوان کلید اصلی این ساماندهی میباشد - صرافی، . - 3 :1381 فرآیند یادگیری اجتماعی همراه با همبستگی جمعی و تعلق خاطر مکانی، میتواند امنیت در سکونت و امید به آینده را بپروراند - پورموسوی و دیگران، . - 32 :1389از آنجایی که دولت به تنهایی قادر به توسعه جامعه نیست بلکه میتواند جامعه را در رسیدن به توسعه یاری کند، بنابراین ضروری است توسعه بیشتر به خودکفایی بیانجامد، نه اینکه بر خدمات و تدارکات دولتی متکی باشد - عبدی و دیگران، :1388 . - 72

از اینرو مسئله فقر شهری نه در چارچوب دستگیری از مستمندان و صدقه دادن، بلکه بنا بر انکشاف منابع نهفته آنها و توانمندسازی برای مشارکت موثر در توسعه اجتماعات محلی راهگشایی میشود - صرافی، . - 8 :1387 بنابراین همگام با مساعدتهای دولتی و غیر دولتی و هدایتگری و جهتمند نمودن پتانسیلهای بستر موجود، توسعه تدریجی و مدوام سکونتگاه، جامه عمل به خود میپوشاند.هنگامی که بهبود زندگی اجتماعات، برآمده از گنج ناشی از رنج جمعی آنها باشد، دیگر نه از گداپروری و نه از باجخواهی خبری است. در این صورت، حاشیهنشینان در فرآیند توانمندسازی به شهرنشینان نوینی بدل میشوند که از نگرش جامعه مدنی، فعالتر از شهرنشینان موجود خواهند بود - صرافی، . - 7 :1381

.2 مبانی نظری

.2,1 تعریف موضوع

از حاشیهنشینی تعاریف گوناگونی شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
پدیده حاشیهنشینی را برای اولین بار در جهان غرب روبروت ا.سی. پارک2 آمریکایی از سردمداران جامعهشناسی شیکاگو، شاگرد جرج زیمل3 و نیز ایورت استونگویست4، شاگرد پارک تحت عنوان مهاجرت انسانی و منازل حاشیهنشین مورد مطالعه قرار دادند. از نظر آنها، انسان حاشیهنشین شخصیتی است که از حاصل برخورد یا پیوند دو نظام فرهنگی متفاوت احیاناً متخاصم ظهور مییابد. به نظر آنها حاشیهنشین آشنای بیگانهای است که نسبت به دو نظام فرهنگی احساس بستگی و تعلق دارد ولی در عین حال خود را نسبت به هیچکدامکاملاً متعلق و متمایل نمیداند. حاشیهنشینان که متشکل از مهاجران روستایی هستند که از روستا به شهر روی آوردهاند حامل خصلتهای »اشتراکی5« هستند که با خصایص» اجتماعی6« شهر هیچ سنخیتی ندارد - بهرامی، . - 60 -59 :1387

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید