بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله رهیافت های نظری قدرت و رفتار سیاسی در سازمان های رسانه ای که از مقوله های اصلی رفتار سازمانی در این سازمان می باشد را مورد بررسی قرار می دهد آن چه مورد توجه بسیاری از اندیشمندان در حوزه رفتار سازمانی قرار دارد، این است که رفتار سیاسی و وجود قدرت نه تنها به گونه ای ذاتی منفی نیست بلکه می تواند برای اعضای یک سازمان یا خود سازمان مفید نیز باشد. در این مقاله پیش زمینه های وقوع رفتار سیاسی و قدرت در سازمان های رسانه ای، ماهیت رفتار سیاسی، مهارت های سیاسی و تاکتیک های رفتار سیاسی که از مقوله های اصلی رفتار سازمانی در سازمان ها می باشند مورد بررسی قرار می گیرد.

-1 مقدمه

در بررسی وسایل ارتباط جمعی معاصر نظیرمطبوعات ، رادیو و تلویزیون وخبرگزاریها، می توان آنها را به عنوان مهمترین وسیله ارتباط سیاسی به شمار آورد. رسانه ها وبویژه مطبوعات، گزارشگران وقایع سیاسی و منعکس کننده مذاکرات مجامع سیاسی و نهادهای قانونگذار محسوب می شوند . از سوی دیگر می توان گفت مطبوعات نگهبان و ناظر برعملکرد حکومتها و از همه مهمتر وسیله ای برای آگاه کردن مردم از مسائل مملکتی و اعمال قدرت درجوامع بوده اند .

رابطه نزدیک بین سیاست و رسانه ها را می توان از امتیازاتی برشمرد که درجوامع مختلف از سوی حکومتها برای آنها منظور شده است. البته این امتیازات در مواردی تبدیل به انحصارهایی نیز می شود و بسته به نوع نظام حاکم برجوامع متفاوت است. نقش انتقادی و بسیج گر رسانه ها بویژه مطبوعات درانقلابهای آمریکا، فرانسه، اروپای مرکزی و روسیه برهیچکس پوشیده نیست. بنابراین رسانه ها همواره بخش غیرقابل تفکیک در امر نشر اندیشه ها و ایده ها در مناقشات بین طرفین دعوا بر سر قدرت سیاسی، ایدئولوژی های سیاسی، دولت و اپوزیسیون[1] و مردم بوده اند.

روش تحقیق

این مقاله از نوع پژوهش های کیفی، نظری و توصیفی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای مبادرت به جمع آوری داده ها و اطلاعات بصورت فیش برداری شده است.

-2 تعریف قدرت

قدرت عبارت است از توان بالقوه ای که الف دارد تا بر رفتار ب اثر گذارد به گونه ای که ب را وا می دارد تا کاری را انجام دهد - که اگر غیر از این بود چنین نمی کرد - . چنین تعریفی از قدرت شامل:

1.    توان بالقوه ای می گردد که الزاما نباید بالفعل شود،

2.    نوعی وابستگی است و

3.    وجود این فرض که ب در رفتار خود نوعی اختیار یا آزادی عمل دارد.

ما می کوشیم تا این سه نکته را روشن کنیم. امکان دارد قدرت وجود داشته باشد ولی از آن استفاده نشود، بنابراین قدرت یک توان بالقوه است. یک نفر می تواند قدرت داشته باشد ولی آن را اعمال نکند. شاید مهمترین جنبه قدرت این باشد که آن یک تابع وابسته است. هر قدر ب بیشتر به الف وابسته باشد - در این رابطه - الف از قدرت بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر، این وابستگی به پنداشتهای ب هم بستگی دارد، یعنی پنداشت وی بر میزان قدرت الف در امر کنترل کردن چیزی که مورد خواست ب است. اگر دانشجویی برای گرفتن یک مدرک دانشگاهی باید درس یا واحد خاصی بگذراند و استاد کنونی او تنها کسی باشد که در آن دانشکده درس مزبور را می دهد، وی بر این دانشجو قدرت دارد.

دانشجوی مزبور راه چندان زیادی ندارد. از این رو به گرفتن نمره و گذرانیدن درس مزبور اهمیت زیادی می دهد. به همین شیوه، اگر هزینه تحصیلات یک دانشجو بر عهده پدر یا مادر او باشد، در آن صورت پدر و مادرش می توانند قدرت بسیار زیادی بر او اعمال کنند، زیرا از او حمایت مالی می کنند و از نظر مالی وی به آنها وابسته است. ولی بس از پایان تحصیلات و گرفتن شغل، چون دارای نوعی درآمد می شود، قدرت بدر و مادر به میزان زیادی کاهش می یابد. بارها شنیده می شود که یک عضو ثروتمند از خانواده ای یک یا چند عضو خانواده خود را تهدید به محروم کردن از ارث می کند؛ یعنی تهدید به اعمال قدرت می کند - رابینز[2]،. - 244: 1374

-1-2 قدرت در گروهها - ائتلافها - [3]

ائتلافها گروه هایی از افراد هستند کهموقتاً در کنار هم قرار می گیرند تا به یک هدف خاص برسند - Prentice Hall - Inc, 2007 ائتلاف می تواند به اشکال گوناگونی صورت گیرد. از جمله:

-    ممکن است یک گروه - حزب، دولت، گروه و... - بزرگ تر به منظور دستیابی به اکثریت با چند گروه کوچکتر ائتلاف کند.

-    ممکن است چند گروه کوچک با هم ائتلاف کنند تا گروهی بزرگتر را از کسب توان سیاسی بازدارند. بایستی میان ائتلاف و اتحاد تفاوت قائل شد به این صورت کهغالباًًائتلاف در مقایسه با اتحاد موقتیتر و محدودتر و غیررسمیتر است. - باقر پرهام و همکاران، - 1375

-2-2 قدرت در سازمان های رسانه ای - خصوصی -
 
درسازمان های رسانه ای به خصوص سازمانهای رسانه ای خصوصی - خبرگزاری و نشریات.. - کارکنانی که دارای مهارت و تخصص رسانه ای باشند نسبت به دیگر کارکنان از قدرت بیشتری برخوردارند و همچنین اعمال تنبیه های مالی و کسر حقوق و یا افزایش آن توسط مدیران از جمله قدرت های رایجی است که در این سازمان ها قابل مشاهده است. ولی در سازمان های دولتی قدرت قانونی و به نسبت قدرت مهارت،قدرت مرجع و قدرت پاداش و زور به کار می رود.

-3 رابطه قدرت و سیاست

اگر افراد گرد هم آیند و گروه تشکیل دهند صاحب قدرت می شوند. مردم همواره در پی یک منبع قدرت هستند تا بتوانند از مجرای آن اعمال نفوذ نمایند، به مزایا و پاداشهایی برسند و به مقامات بالاتر ارتقا یابند. زمانی که اعضای سازمان به قدرت خود جامه عمل بپوشانند، گفته می شود که سیاستمدار شده اند. آنان که از مهارتهای سیاسی خوبی برخوردارند می توانند از پایگاه های قدرت خود به شیوه ای موثر استفاده کنند - رابینز،. - 1374

-4 تعریف »رفتار سیاسی[4]«

آن دسته از فعالیت هایی که به عنوان بخشی از نقش رسمی در سازمان ضرورت ندارند ، ولی در امر توزیع مزایا و کاستی های درون سازمانی اعمال نفوذ می نمایند - دفت، - 1377 سیاستهای سازمانی از نظر تعریف، هیچ کسر و کمبودی ندارند. ولی اصولا این تعریفها حول محور موارد کاربردی قدرت، در جهت اثر گذاری بر فرآیند تصمیم گیری در سازمان - یا رفتار اعضایی که در خدمت خود هستند و با اعضای سازمان آمیزش ندارند - می گردند.

با توجه به مقصود و هدفی که ما داریم رفتار سیاسی در سازمان را به این صورت تعریف می کنیم: آن دسته از فعالیتهایی که به عنوان بخشی از نقش رسمی در سازمان ضرورت ندارد ولی در امر توزیع مزایا و کاستیهای درون سازمانی اعمال نفوذ می نمایند - یا در صدد اعمال نفوذ کردن بر می آیند - . این تعریف در بر گیرنده ارکان یا عوامل اصلی می شود که مورد نظر بیشتر کسانی است که درباره سیاستهای سازمانی صحبت می کننند. رفتار سیاسی در خارج از شرایط کار خاصی که باید انجام شود، قرار می گیرد.

این رفتار مستلزم نوعی تلاش در جهت استفاده نمودن از پایگاههای قدرت فرد می شود. فراتر اینکه، تعریف مزبور در برگیرنده تلاشهایی می شود که به هنگام تصمیم گیری، بر هدفها، شاخصها و ملاکها یا فرآیندها اثر می گذارند، البته هنگامی که گفته می شود سیاست مربوط به "توزیع مزایا و کاستیهای درون سازمانی است ". دامنه تعریف مزبور بدان حد گسترده است که شامل رفتارهای مختلف سیاسی زیر می شود:

.    ندادن اطلاعات اساسی به تصمیم گیرندگان

.    شایعه پراکنی

.    لا ابا لیگری به هنگام کار - مثل سوت زدن -

.    نشت اطلاعات محرمانه درباره فعالیتهای سازمان و افتادن آن به دست رسانه های گروهی

.    پارتی بازی یا داد و ستدهای درون سازمانی که به نفع طرفین صورت می گیرد

.    به نفع یا علیه شخص خاصی رای دادن یا میانجیگری - رابینز،. - 1374

نقش دانشمندان علوم سیاسی در زمینه درک رفتار سازمانی اهمیت زیادی دارد اگر چه تاکنون به آن توجه نشده است. دانشمندان علوم سیاسی رفتار افراد و گروهها را حول محور سیاسی مورد مطالعه قرار می دهند. موضوعهای ویژه ای که در این زمینه مورد مطالعه قرار می گیرد عبارتند از: شالوده و زیربنای تعارض، توزیع قدرت و شیوه ای که افراد از قدرت به نفع فردی خود استفاده میکنند. در رفتار سازمانی اصولی فراگیر وجود ندارد.

رفتار افراد مختلف در شرایط یکسان متفاوت است حتی یک فرد در شرایط متفاوت رفتارهای مختلفی را از خود نشان می دهد. برای مثال، پول موجب تحریک همه کس نمی شود و رفتار یک فرد در یک مراسم مذهبی و در یک جشن متفاوت است ولی این بدان معنی نیست که از پیش بینی ها عاجز بمانیم. این بدان معنی است که مفاهیم رفتار سازمانی باید منعکس کننده اوضاع یا شرایط احتمالی باشد. مدیران باید در هر مقطع با توجه به موقعیت تصمیم بگیرند و اطلاعات را در تصمیم خود دخالت دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید