بخشی از مقاله
چکیده
یکی از پارادایم های رهبری جهت بهبود عملکرد سازمان در محیط متغیر و چالش آفرین امروزی رهبری تحول آفرین است که با قابلیت بر انگیختن کارکنان و توسعه یک فرهنگ سازمانی مطلوب که رویه های اخلاقی در آن یک هنجار رفتاری تلقی شده، سعی در پیش بینی تغییرات محیطی دارد. قابلیت های رهبری تحول آفرین برای اجرای فرایند مناسب تحول آفرینی به سازمان ها جهت پاسخ سریع به شرایط رقابتی سبب شده است تا صاحبنظران عرصه مدیریت و سازمان به نقش و اهمیت این سبک رهبری در موفقیت های آتی سازمان اذعان کنند. در این مقاله به معرفی سبک رهبری تحول آفرین و ویژگی های آن پرداخته می شود.
واژه های کلیدی:رهبری، رهبران تحول آفرین، مدیریت سازمان، چشم انداز سازمان
.1 مقدمه
رهبری موضوعی است که از دیرباز نظر محققان و عموم مردم را به خود جلب کرده است. شاید علت جذابیت گسترده رهبری این باشد که رهبری، فرایندی بسیار اسرارآمیز است که در زندگی همه افراد وجود دارد. در اکثر موارد دانشمندان علوم رفتاری کوشیده اند تا بدانند بر اساس چه ویژگی ها، توانایی ها، رفتارها، منابع قدرت یا با تکیه بر چه جنبه هایی از موقعیت، توان رهبر در تاثیر بر پیروان و تحقق اهداف گروهی را می توان تعیین کرد - گری،. - 1383 بدیهی است که رهبری سنتی در هزاره سوم ادامه حیات نخواهد یافت و جهان نیازمند رهبرانی تحول آفرین خواهد بود. پیتر دراکر خاطر نشان می سازد که مدیران و رهبران، کمیاب ترین منبع اساسی همه سازمان ها هستند.
سازمان ها پیوسته در جستجوی رهبران اثر بخش هستند، ولی آنان به آسانی یافت نمی شوند. بنابراین هنگامی که از کمبود استعداد رهبری سخن رانده می شود به معنی نبودن افرادی نیست که بتوانند مشاغل مدیریتی را پر کنند، بلکه به معنی کمبود یا نبودن کسانی است که بخواهند نقش رهبری مهم را در سازمان ایفا کنند و بتوانند وظایف خود را به طور اثر بخش انجام دهند. به هر حال نکته مهم این است که رهبری برای حفظ حیات و اداره کارها اجتناب ناپذیر است. بسیاری از ناکامی ها و شکست های سازمان ها، شرکت ها و حتی پروژه های تحقیقاتی ناشی از ضعف رهبری بوده است - هرسی و بلانچارد،1375،ص. - 90
رهبری تحول آفرین1، یکی از تازه ترین رویکردهای مطرح شده نسبت به رهبری است که تحقیقات مربوط به آن در کشور انگشت شمار است. نظریه سبک رهبری تحول آفرین یکی از چارچوب های نظری در دنیا است، که از سوی برنز - 1978 - 2 و بس - 1985 - 3 مطرح شده است. در سالهای اخیر نیز توجه زیادی به آزمودن الگوی نوین مدیریتی رهبری تحول گرا شده است. به طوری که تنها در طی سالهای 1990 تا 1995 بیش از یک صد پایان نامه و تحقیق در دانشگاههای مختلف دنیا، مفهوم رهبری تحول آفرین را بررسی کرده اند. بس در سال 1990، بیان کرد که رهبران میتوانند با استفاده از ویژگیهای رفتاری رهبری تحول آفرین، پیروان خود را به سوی عملکرد بیش از انتظار، رهنمون کنند - . - Humphreys & Einstein, 2003,p:2
.2 تعاریف رهبری تحول آفرین
در دانش مدیریت، رهبری سازمان در کنار سایر وظایف مدیر یکی از وظایف اساسی و مهم تلقی میشود و نقش مهمی در اثربخشی سازمان ایفا می کند. اهمیت و ضرورت رهبری از آن جا ناشی میشود که مدیر باید نیازمندیهای روانی و اجتماعی افراد را با مقاصد سازمان وفق دهد و رسالت وی بر دو پایه تعالی و تولید استوار است و در واقع فرایند رهبری تابعی از متغیرهای رهبر، پیرو و موقعیت است. از این رو رهبری عنصر کلیدی در هدایت و مدیریت محیط است و با کمی دقت بر روی شرکت های مختلف میتوان فهمید که رهبران بزرگ تفاوت های بزرگی ایجاد می کنند؛ رهبران مؤثر کسانی هستند که نتایج را در چارچوب زمانی معینی به دست میآورند تا برای سازمان و کار خود مؤثر واقع شوند.
بر این اساس رهبری تحول آفرین اساس و شالوده ای برای تغییرات بلند مدت سازمانی است که دسترسی به اهداف بالاتری را برای نظام سازمانی میسر می سازد. رهبران تحول آفرین، اثربخشی را به کارایی ترجیح می دهند و سعی می کنند با توجه به روحیات خود و کارکنان، از منابع انسانی سازمان بهره مند شوند - بیک زاد و فلسفی،1384، ص. - 4 رهبری تحول آفرین یک فرایند آگاهانه اخلاقی و معنوی است که الگوهای مساوی روابط قدرت میان رهبران و پیروان را جهت رسیدن به یک هدف جمعی و یا تحول واقعی بنا می کند و به عبارتی فرایند ایجاد تعهد به اهداف سازمانی و توانمند ساختن پیروان جهت به تحقق رساندن آن اهداف می باشد - . - Magliocca & Christakis ,2001,p:264 در سال های اخیر عده ای از محققان، رهبری تحول گرا را نوع پیشرفته رهبری کاریزماتیک دانسته و آن را »نئوکاریزماتیک« نیز نامیده اند.
آوولیو و یامارینو از این دسته افراد هستند. تئوری های نئوکاریزماتیک برنقش رهبران کاریزماتیک که پیروان کشش احساسی قابل توجهی به آن ها دارد تاکید می کند - . - Ergenelia et al,2007,p:703 یک رهبر تحولگرا، به دنبال انگیزه های بالقوه در پیروان و ارضای نیازهای بالاتر آنان است. رهبران تحول گرا، رابطه انگیزشی متقابلی را برقرار می کنند که پیروان را به رهبران تبدیل می کند، بنابراین رهبری تحول گرا، تعاملی و دوسویه است - . - Duckett & Macfarlane,2003 عامل اول رهبری تحول آفرین کاریزما یا نفوذ آرمانی نامیده می شود و رهبرانی را شرح می دهد که به عنوان مدل هایی قوی برای پیروان عمل می کنند. آن ها مورد احترام پیروان بوده، قابل اعتمادند و پیروان را در راستای تحقق بینش و رسالت هدایت می کنند.
در اصل عامل کاریزما افرادی را توصیف می کنند که دیگران را ترغیب به پیروی از چشم انداز سازمان می کنند. رهبران تحول آفرین پیروان را پیرامون چشم انداز گردآورده و آن ها را برای پذیرش بیشتر مسئولیت، به منظور دستیابی به چشم انداز توانمند می سازند. چنین رهبرانی به پیروان خود کمک کرده و به آن ها درس می دهند. پیروان آن ها با این پیش فرض کار می کنند که تمام اعضای سازمان می بایستی تا مرحله دستیابی به ظرفیت های کامل خود توسعه یابند. در ضمن این رهبران قادر خواهند بود از طریق مشخصه حمایت های توسعه گرا به تک تک نیازهای پیروان توجه نموده و آن ها را راهنمایی و هدایت نمایند؛ از این رو، انتظار می رود این مشخصه از رهبری تحول آفرین موجبات تقویت فرهنگ حمایتی را در سازمان فراهم آورد - حسینی سرخوش،1389،ص. - 69
.3 رهبری تحول آفرین؛ متغیرها و ویژگی ها
سبک رهبری تحول آفرین برنز توسط بسیاری از محققان و تحت عناوین مختلف مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است - بس 1985، بنیس 1985، تی چی و داوانا 1986، کونگر و کانوگو 1987، کانرت و لوئیز 1987، ساشکین 1988، شامیر و هاوس 1993، هاوس . - 1997 به طور کلی این تحقیقات، رفتارها و ویژگی های رهبران تحول آفرین را بدین صورت بیان کرده اند: خونگرمی و همدلی، نیاز به قدرت، بلاغت و مهارت بیان خوب، هوش و توجه به دیگران. این رهبران قادرند پیروان را برانگیزانند، توانایی الهام بخشی دارند، تعهد پیروان را کسب میکنند، و میتوانند باورها، نگرشها و اهداف افراد و هنجارهای سازمان را تغییر دهند.
رهبران تحول آفرین این احساس را در زیردستان ایجاد میکنند که به آنان به عنوان انسان نگریسته میشود و به افراد کمک میکنند که مسایل را به روشی جدید ببینند - . - Landrum et al.,2000,p:152از نظر شامیر - - 1993 رهبران تحول آفرین کارآمدی شخص کارکنان خویش را افزایش می دهند که به عقاید افراد در قابلیت های آن ها برای سازمان دهی و اجرای کارهایی مورد درخواست برای تولید مهارت های داده شده، بر می گردد. تأثیر دلخواه فردی یک ساختار انگیزه ای مهم می باشد که روی انتخاب، اهداف، واکنش احساسی و تلاش آن ها، غلبه کردن و ثبات قدم و ایستادگی افراد اثر دارد - . - Rafferty and Griffin, 2004,p:336 به نظر می رسد که ظهور نظریه رهبری تحول آفرین، رویکرد دوباره ای است به نظریه صفات مشخص رهبری همراه با توجه به وضعیت اقتضایی؛ به عبارت دیگر نظریه صفات مشخص رهبری به نوع دیگری تبیین و مطرح شده است.
نکته مهم دیگر این است که رهبری تحول آفرین در برابر رهبری مراوده ای قرار دارد. رهبری مراوده ای بر پایه رابطه متقابل بین رهبر و پیرو است اما رهبری تحول آفرین، به طور عمده بر رهبر و تغییر دادن ارزش ها، باورها و نیازهای پیروان مبتنی است - . - Lutans,1996,p:357رهبری تحول آفرین فرآیند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه ها برای ایجاد تغییر و تحول نا پیوسته در وضع موجود و کارکردهای سازمان به عنوان یک کل است. رهبری تحول آفرین از طریق گفتار و کردارش کل جامعه را دچار تحول