بخشی از مقاله
میزان کاربست مؤلفه هاي مدیریت استراتژیک در
دانشگاه آزاد خوراسگان و دانشگاه اصفهان
چکیده
هدف از این پـژوهش بررسـی مقایـسهاي کاربـست مؤلفـههـاي مـدیریت اسـتراتژیک (راهبـردي) در دانـشگاه آزاد خوراسـگان و دانــشگاه اصـفهان اسـت. پـژوهش از نــوع توصیفی ـ پیمایشی اسـت. جامعـه آمـاري پـژوهش 755 نفـر از اعـضاي هیـأت علمـی دانشگاه آزاد خوراسگان و دانشگاه اصفهان است که با استفاده از نمونهگیري طبقـهاي متناسب با حجم تعداد 248 نفـر از اعـضاي هیـأت علمـی دانـشگاه آزاد خوراسـگان و دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 88) ـ(1387 بهعنوان نمونـه آمـاري انتخـاب شـدند.
ابزار جمعآوري اطلاعات پرسشنامه محققساخته است که مـدیریت اسـتراتژیک را در پنج بعد 1ـ توجه به امکانات، محدودیتها و پیامدهاي آموزشی 2ـ تبادل اطلاعات میـان مدیران و اعضاي هیأت علمی 3ـ توجه به فرایندها براي توانمندسازي دانشگاه بهمنظور
تشخیص و اولویتبندي راهبردها 4ـ مراقبت و اطمینان نسبت به توجـه اعـضاي هیـأت علمی به امور استراتژیک 5ـ کنترل بر اجراي راهبردهاي آموزشی با 44 گویه ارزیـابی میکند. پایایی پرسشنامه از طریق آلفاي کرونباخ به میزان 0/98 بهدست آمد. در سطح آمار توصیفی از فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمـون t تکمتغیره و یا t مستقل، t2 هتلینگ و آزمـون t زوجـی (همبـسته) و بـراي تجزیـه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که از ایـن 5 مؤلفـه میـزان توجه به مؤلفههاي اول، سوم، چهارم و پنجم بیش از حد متوسط بوده است، ولی میزان توجه به مؤلفه دوم پایینتر از حد متوسط بوده است. بـین میـزان کاربـست مؤلفـههـا از نظر اعضاي هیأت علمی دانشگاه اصفهان و دانـشگاه خوراسـگان تفـاوت وجـود دارد، یعنی دانشگاه خوراسگان توجه بیشتري به امکانات، محدودیتها و پیامـدهاي آموزشـی داشته است و همچنـین دانـشگاه خوراسـگان بـر اجـراي راهبردهـاي آموزشـی کنتـرل بیشتري داشته است. نتایج نشان داد که بین مؤلفههاي مدیریت استراتژیک از نظـر اعـضاي هیأت علمی زن و مرد و با توجه به سـابقه خـدمت تفـاوت وجـود دارد، ولـی بـین نظـرات اعضاي هیأت علمی برحسب مرتبه علمی و رشته تحصیلی آنها تفاوتی وجود ندارد.
کلید واژهها: آمـوزش عـالی، مـدیریت اسـتراتژیک، راهبردهـاي آموزشـی، اعـضاي هیأت علمی.
مقدمه
سازمانها بهطور مداوم با محیطی متلاطم و ناآرام روبهرو هستند، تهدیدهاي محیطـی از هـر سو حیات و بقاي آنها را به مخاطره میاندازد. سازمانها باید جایگاه فعلی خود را بـشناسند، تواناییها و ضعفهاي خود رادقیقاً تحلیل کنند و با تکیه بر تواناییها از فرصـتهاي محیطـی استفاده کرده و خود را براي برخورد با تهدیدها آماده کنند. این مهم در قالـب مـدیریت و برنامهریزي استراتژیک امکانپذیر است (فروزنده دهکردي، 1378، ص.(97
تأثیرات پدیدة مدیریت استراتژیک بر نظام آموزش عالی موضوعات مختلفـی را شامل میشود، اما با نگاهی جامع به ابعاد مختلف نظام آموزش عالی میتوان به اختصار به محورهایی چون محتواي درسی، توانمنـدي اسـتادان، روشـهاي تـدریس، ارزشـیابی پیشرفت تحصیلی، منابع علمی و فضاي فیزیکی دانشگاهها اشاره کرد. چنانچه دانـشگاه بخواهد در عصر مدیریت استراتژیک بهخوبی عمل کنـد، توجـه بیـشتر بـه محورهـایی چون محتواي درسی، توانمندي استادان، روشهاي تدریس، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، منابع علمی و فضاي فیزیکی دانشگاهها با نگاهی بینالمللی ضـروري اسـت. در دنیـاي متحول و متلاطم این عصر، مدیران سازمانها و مؤسسات به علـت دگرگونیهـاي سـریع جهــانی و منطقــه اي و پیــشامدهاي داخلــی بــا نــاامنی شــدید در طــرحریــزيهــا و تصمیمگیريهاي آینده مواجه بودهاند. این تحولات و تغییرات نیازهاي جدیـدي را نیـز به دنبال داشته که یکی از آثار متداول آن، نیـاز بـه بررسـیهـاي اسـتراتژیک و پیـدایش مدیریت استراتژیک بوده است. آموزش عالی جوامع مختلف نیز بهدلیل تعامل با محـیط اجتماعی، اقتصادي، سیاسی، فرهنگی از این تغییر و تحولات بینصیب نبوده و تغییرات هر چند جزئی بر آن تأثیر داشتهاند، به همین علت نیاز به مدیریت استراتژیک در نظـام آموزش عالی نیز احساس گردید.
با توجه به تغییرات سریع جهانی، الگوهاي گذشته تعلـیم و تربیـت و مـدیریت کارایی خود را از دست داده و جوابگوي نیازها و تقاضاهاي روزافزون امروزه نیست.
علـیرغـم تـلاش فـراوان دسـتانـدرکاران و توجـه بـه ایـدههـا، تجربیـات و پژوهشهاي جدید، آموزش عالی نسبت به انجام تعهـدات خـود در قبـال دانـشجویان، شهروندان و جامعه دچار مشکل شده است. اصلاحات جزئی و تدریجی براي مقابله بـا تغییرات کافی نخواهد بود و این فرایند تحول و دگرگونی که به طبع »نیازهاي جدیدي را در نظام آموزش عالی بهدنبال داشـته، مـستلزم بررسـیهـاي اسـتراتژیک و مـدیریت استراتژیک مترادف با مدیریت عالی است« (کریمی، .(1381
بوش و کلمن( 2000) 1 خاطرنشان میسازند، اگر دانشگاهها خوب اداره شـوند، در فراهم ساختن آموزش عالی خوب براي دانشجویان مـؤثرتر اسـت. تحقیـق آنهـا در مورد اثربخشی در دانشگاه نشان میدهـد کـه کیفیـت رهبـري و مـدیریت از مهمتـرین عوامل در تمایز دانشگاههاي موفق و ناموفق است.
مدیر دانشگاه عنصري اساسی در ساختار دانـشگاه بـه شـمار مـیرود (نلـسون2، .(2007 زیرا شیوههاي مدیریت وي جایگاه دانشگاه را ارتقا یا تنـزل مـیدهـد. امـروزه رهبري و مدیریت نقش بزرگی در موفقیت مؤسسات آموزش عالی ایفا می کند (کویز و پاسنر1، .(2006 فولان( 2007) 2 نیز در کتاب خود با عنوان رهبري در فرهنگ تغییر بیان میکند که رهبران و مدیران مؤثر باید در پی شیوههایی باشند که آنها را قادر به فعالیـت در شرایط پیچیده و بیثبات کند. داشتن دیدگاههاي مشترك براي دسـتیابی بـه اهـداف سازمانی و مدیریت استراتژیک بسیار مهم است. آلباخ( 2008) 3 نیز ایجـاد دیـدگاههاي مشترك براي بهکرد آموزش عـالی را ضـرورتی مهـم دانـسته اسـت. »همچنـین ایجـاد همکاري و حمایت از تصمیمگیريها در فرهنگهاي مشارکتجویانه؛ اعتمـاد، احـساس تعلق، رشد توانمنديها و بهبود مستمر را به ارمغان میآورد« (فولان، .(2007
مدیریت و طرحریزيهاي استراتژیک در برخی زمینههـا توجـه خاصـی اعمـال میکند از جمله:
ـ خلاقیت و آفرینندگی در جامعه
ـ مشارکت در بهینهسازي زندگی اجتماعی
ـ کاوشگري و پژوهندگی مستمر و مستدام
ـ سرمایهگذاري کلان در زمینههاي پژوهشی و بهبودبخش اجتماعی
ـ آمادهسازي زمینه فکري و فرهنگی در پذیرش تغییرات بنیادي
ـ تقویت نظام آموزشی در زمینههاي علوم تجربی و فناوري
ـ تأسیس مراکز مجهز و بانکهاي اطلاعاتی
ـ بهکارگیري نظام مدیریت کارساز اطلاعاتی (بیان، 1368، ص .(14
کالدول و اسپینکز( 1992) 4 استراتژي را از اجزاي مهم نقش مدیران میدانند کـه در سایه آشنایی مدیران با روشها و پیامدها، و فرصتها و تـشخیص تهدیـدهاي بـزرگ، اطلاعرسانی به دیگران، تهیه و تدارك ساختارها و فرایندهایی که دانشگاه را قادر سـازد تا استراتژيهاي خود را مشخص و اولویتها را تنظیم نمایند. مراقبت و اطمینان مـدیران آموزشی و کارکنان به موضوعات مهم استراتژیک و کنترل اجراي استراتژيها و ظهـور پیامدهاي استراتژیک اعمال میگردد.
این پژوهش میزان کاربست مؤلفـههـاي مـدیریت اسـتراتژیک در دانـشگاه آزاد خوراسگان و دانشگاه دولتی شهر اصفهان را که مبتنـی بـر 5 مؤلفـه و برگرفتـه از نظـر کالدول و اسپینکز است را بررسی میکند. این مؤلفهها عبارتاند از: 1ـ توجـه مـدیران آموزشی نسبت به امکانات، محدودیتها و پیامدها 2ـ تبادل اطلاعـات میـان مـدیران بـا اعضاي هیأت علمی 3ـ توجه مـدیران نـسبت بـه فراینـدهایی کـه دانـشگاهها را قـادر میسازد استراتژيهاي خود را مشخص و اولویتها را تنظیم نمایند. 4ـ مراقبت مدیران از توجه اعضاي هیأت علمی به امور استراتژیک 5ـ کنترل مدیران بر اجراي استراتژيهاي آموزشی و ظهور پیامدهاي اسـتراتژیک تمرکـز داشـته اسـت (کریمـی، 1381، ص .(6
اهداف و سؤالهاي تحقیق بر مبناي همین پنج مؤلفه مطرح گردیده اند.
با وجود مطالعات و بررسیهاي وسیعی که در خـصوص جمـعآوري تحقیقـات داخل و خارج از کشور صورت گرفت، پژوهشی که مشابه تحقیق حاضر باشـد، یافـت نشد. بنابراین از بین پژوهشها تعدادي که به نوعی به آن نزدیک بودهانـد تهیـه و ارائـه گردیده است.
ملکیپور (1380) تحقیقی در زمینه برنامهریزي استراتژیک در شرکت ریسندگی بافندگی کاشان انجام داده است. نتایج تحقیق نشان داد که توافق و مشارکت، تغییر در ساختارهاي سازمان، تغییر نگرشها در سازمان، تحلیل عوامل درون و برونسازمانی در نیازسنجی سازمان و فناوري اطلاعات در تحقق برنامهریزي استراتژیک تأثیر دارند.
کریمی (1381) در پایاننامه خود تحت عنوان بررسی میزان کاربست مؤلفههـاي مدیریت استراتژیک در مدارس متوسطه شهر اصفهان به این نتیجه رسید که میزان توجه اعمال هر یک از مؤلفههاي پنجگانه پژوهشی بیش از حد متوسط در مدارس متوسطه شهر اصفهان بوده است و بیشترین توجه به مؤلفه شمارة دو یعنی تبادل اطلاعات میـان مدیران و اعضاي هیأت علمی و کمترین میزان توجه به مؤلفه شمارة سـه یعنـی توجـه مدیران آموزشی به فرایندهایی که مدارس را قـادر مـی سـازد، اسـتراتژيهـاي خـود را مشخص و اولویتها را تنظیم نمایند، بوده است.
آقاسی (1382) در بررسی زمینهها و شرایط تحقق برنامـهریـزي اسـتراتژیک در آموزش و پرورش به این نتیجه رسید که در سازمان آموزش و پرورش نوعی ناآگاهی و مقاومت در مورد توافق و مشارکت وجود دارد که بین تصمیمگیرندگان، برنامهریـزان و کارشناسان آموزش و پرورش نگرش منفی نسبت بـه توافـق در مـورد برنامـهریـزي و مشارکتتصمیمداشتن افرادبرنامهنفعذي در گیري و ریزي به چشم میخورد و چون یکی از مهمترین زمینهها در تحقق برنامهریزي استراتژیک توافق و مشارکت است، در نتیجه یک تهدید جدي براي آموزش و پرورش محسوب میشود. پس مهمترین چالش در رابطـه بـا تحقق برنامهریزي استراتژیک افزایش سطح مشارکتپذیري افراد و گروهها در برنامهریـزي آموزشی است که با واگذاري اختیار به استانها میتوان به افزایش مشارکت کمک نمود.
میدل وود و لومبی( 1998) 1 بررسیهاي وسیعی در خصوص چگونگی مدیریت استراتژیک در مدارس و دانشکدهها انجام دادند و در نهایت به این نتیجه دسـت یافتنـد که مدیریت استراتژیک در دانشکدهها و مدارس دیدگاهی راجع به: (1 کل سـازمان، (2
هدف اصلی سازمان، (3 جهت سازمان، (4 جایگاه سازمان در محیط، اتخاذ مـینمایـد.
مدیریت استراتژیک بهعنوان عامل بسیار مهمی در مدیریت آموزش عالی باقی خواهد ماند.
پپاس( 2001) 2 پژوهشی در رابطـه بـا دانـش اسـتراتژیک، سـاختار اجتمـاعی و فعالیتهاي مدیریت میانی و نوسازي استراتژیک انجـام داده اسـت. ایـن پـژوهش نـشان میدهد که چگونه هم دانش استراتژیک مدیران میـانی و هـم سـاختار اجتمـاعی فعلـی سازمان براي کمک به زمینهسازي نوسازي استراتژیک تأثیر متقـابلی بـر هـم دارنـد. بـا پذیرش این نظر که مدیران میانی نقش مهمی در فرایند سـاختن اسـتراتژي دارنـد، ایـن پژوهش بر اینکه چگونه مدیران میانی به توسعه تواناییهـاي جدیـد، بـهکـار انـداختن و انجام ابتکارات استراتژیک کمک میکنند و فعالیتهاي بلندمدت شرکت را طرح میکنند، تمرکز دارد. این مطالعه بهدنبال بررسی سه سؤال پژوهشی زیر است: (1 چگونـه دانـش استراتژیک مدیران میانی به گردآوري تواناییهاي جدید در سازمانها معطوف مـیشـود؟
(2 چگونه ساختار اجتماعی بر فعالیتهاي مدیران در فرایند نوسازي اثـر مـیگـذارد؟ (3
چگونه دانش استراتژیک و ساختار اجتماعی تأثیر متقـابلی بـر اجـراي تغییـر سـازمانی دارند؟ پس از گردآوري اطلاعات و بررسی و تحلیل دادهها نتایج زیر اتخاذ گردید.
ـ دانش استراتژیک بهطور قابلتوجهی با فعالیتهاي نوسازي مدیریت میانی در ارتباط هستند.
ـ همچنین بررسی ساختار اجتماعی متداول سازمان نشان داد که همـه اجـزاي سـاختار اجتماعی تا حد زیادي به این فعالیتها مربوط بودند.
ـ در آزمایشهاي تجربی بعدي، شواهدي درخصوص اثـر متقابـل دانـش اسـتراتژیک و ساختار اجتماعی در انجام تغییر سازمانی، به وضوح یافت شد.
کلوف( 2007) 1 تحقیقی درخصوص رابطه بین سبک رهبري نظارتی و مدیریت استراتژیک، موردي راجع به دانشکدههاي چهـار سـاله در ایالـت نیویـورك انجـام داده است. در این پژوهش رهبري و مدیریت استراتژیک را با بررسی اظهارات رؤسـا و نیـز اسناد برنامهریزي مؤسسات مورد مقایسه قرار میدهد. در این مطالعه ابتـدا دو سـاختار که در ارتباط با یکدیگر هستند، تشریح میشـوند و اطلاعـاتی در مـورد شـاخصهـاي مختلف مدیریت استراتژیک و انواع رهبري جمـعآوري شـدند. ایـن دادههـا مـشخص میکند که تعیین انواع مدیریت استراتژیک و انـواع رهبـري نظـارتی پیچیـده اسـت. در نهایت پس از بررسی و تحلیل دادهها نتایجی به دست آمد، از جمله:
ـ رهبري نظارتی در فرایندهاي برنامهریزي رسمی اهمیت بسیار بالایی دارد.
ـ مدیریت استراتژیک بهعنوان عامل بسیار مهمی در مدیریت آموزش عالی باقی خواهد ماند. با توجه به اینکه در تحقیقات قبلی مؤلفههاي مدیریت استراتژیک در سازمانهاي
تأثیرگذار روي رشد و توسعه کشور مثل مؤسسات آموزشی از جمله دانـشگاهها مـورد بررسی و ارزیابی قرار نگرفتـه بـود ضـرورت بررسـی کاربـست مؤلفـههـاي مـدیریت استراتژیک در دو دانشگاه مهم اصفهان (دانشگاه آزاد خوراسـگان و دانـشگاه اصـفهان)
بهوجود آمد. کاربست این مؤلفههـا در دانـشگاهها باعـث مـیشـود برنامـهریـزيهـا و تصمیمگیريهاي استراتژیک بهصورت غیرمتمرکز صورت پذیرد و همچنین به پیشبینی فرصتها، محدودیتها و پیامدها پرداخته و متناسب با آنها برنامهریزي کنند.
اهداف پژوهش
1ـ تعیین میزان توجه مدیران نسبت به امکانات، محدودیتها و پیامدهاي آموزشی
2ـ تعیین میزان تبادل اطلاعات میان مدیران و اعضاي هیأت علمی دانشگاهها
3ـ تعیین میزان توجه مدیران نسبت بـه فراینـدهایی کـه دانـشگاهها را قـادر مـیسـازد استراتژيهاي خود را مشخص و اولویتها را تنظیم نمایند؟
4ـ تعیین میزان مراقبت مدیران دانشگاه از توجه اعضاي هیأت علمی به امور استراتژیک
5ـ تعیین میزان کنترل مـدیران دانـشگاه بـر اجـراي اسـتراتژيهـاي آموزشـی و ظهـور پیامدهاي استراتژیک
6ـ مقایسه میزان کاربست مؤلفههاي مدیریت استراتژیک در دانشگاه آزاد خوراسـگان و دانشگاه دولتی شهر اصفهان
7ـ تعیین تفـاوت بـین نظـرات اعـضاي هیـأت علمـی دانـشگاهها در زمینـه کاربـست مؤلفههاي مدیریت استراتژیک برحسب ویژگیهاي جمعیـتشـناختی (جنـسیت، سـطح تحصیلات، سنوات خدمت، رتبه دانشگاهی و رشته تخصصی).
روش تحقیق
در این پژوهش از روش توصیفیـ پیمایشی استفاده شده است. در مطالعات توصیفی هدف توصیف منظم و مدون آنچه هست میباشد. در این پژوهش هدف بررسی میزان کاربـست مؤلفههاي مدیریت استراتژیک بین دانشگاه آزاد خوراسگان و دانشگاه اصفهان بوده و روش گردآوري اطلاعات میدانی بوده است. جامعه آمـاري پـژوهش را 755 نفـر از اعـضاي هیأت علمی دانشگاه آزاد خوراسگان و دانشگاه اصفهان در سـال تحـصیلی 88 ـ1387
تشکیل میدهند و با استفاده از روش نمونهگیري طبقهاي متناسب با حجـم تعـداد 248
نفر از اعضا انتخاب شدند. ابزار اندازهگیري در این پژوهش پرسشنامه محقـقسـاختهاي است که براساس مدل کالدول و اسپینکز برحسب طیف پـنج درجـه اي لیکـرت بـا 44
سؤال تنظیم گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفاي کرونباخ0/98 1 محاسبه شد. روایی پرسشنامه مورد تأیید 10 نفر از متخصصان این رشته قرار گرفته است. تجزیه و تحلیـل دادههاي پژوهش در سطح آمار توصیفی از فراوانی، میانگین و انحراف معیار، در سـطح آمار اسـتنباطی از آزمـون t تـکمتغیـره و یـا t مـستقل t2 هتلینـگ و آزمـون t زوجـی
(همبسته) استفاده شد و از نرم افزار 1SPSS براي تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریـانس چنـد متغیـره (آنـوا) بـهمنظـور مقایـسه مؤلفهها با توجه به متغیرهـاي جمعیـتشـناختی، t تـکمتغیـره بـراي سـنجش آمـاري سؤالهاي پژوهش، آزمون t2 هتلینگ2 بهمنظور مقایسه میـانگین نمـرة انـواع مؤلفـههـا، آزمون کايدو ( (Q2 بهمنظور معنادار نمودن فراوانی پاسخها و آزمون توکی3 براي تعیین تفاوت میانگینها در بین مؤلفهها استفاده شده است.
یافتهها و تجزیه و تحلیل دادهها
سؤال اول پژوهش: تا چه اندازه مدیران دانشگاهها نـسبت بـه امکانـات، محـدودیتها و پیامدهاي آموزشی توجه دارنـد؟ مطـابق جـدول 1 کـه از t2 هتلینـگ اسـتفاده شـده، t
مشاهده شده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطاي5 درصد بزرگتـر اسـت، بنـابراین میزان توجه به امکانات، محدودیتها و پیامدهاي آموزشی بیش از حد متوسط بوده است.
سؤال دوم پژوهش: تا چه میزان مدیران دانشگاهها به تبادل اطلاعات با اعـضاي هیـأت علمی خود میپردازند. جدول 1 نشان میدهـد کـه t مـشاهده شـده از مقـدار بحرانـی جدول در سطح خطاي 5 درصد کوچکتر است، بنابراین تبادل اطلاعات میان مدیران بـا اعضاي هیأت علمی پایینتر از سطح متوسط بوده است.
سؤال سوم پژوهش: تا چه میزان مدیران دانشگاه نسبت به فرایندهایی که دانـشگاهها را قادر میسازد استراتژيهاي خود را مشخص و اولویتها را تنظـیم نمایـد توجـه دارنـد؟ مطابق جدول 1، t مشاهده شده از مقـدار بحرانـی جـدول در سـطح خطـاي 5 درصـد بزرگتر است، بنابراین میزان توجه به فرایندها بـراي توانمندسـازي دانـشگاه بـهمنظـور تشخیص و اولویتبندي راهبردهایش بیش از سطح متوسط بوده است.
سؤال چهارم پژوهش: تا چه میزان مدیران دانشگاهها از توجه اعضاي هیأت علمـی بـه امور استراتژیک مراقبت میکنند؟ مندرجات جدول 1 نشان میدهد که t مـشاهده شـده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطاي 5 درصد بزرگتر است، بنابراین میزان مراقبت و اطمینان نسبت به توجه اعضاي هیأت علمی به امور استراتژیک بیش از سـطح متوسـط بوده است.