بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف طراحی آموزشی مهارت تصمیم گیری وتاثیرآن برعزت نفس دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 5 اصفهان انجام شد.روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.
جامعه آماری این تحقیق کلیه دختران پایه ششم ابتدایی ناحیه 5 اصفهان درسال تحصیلی 94-95 به تعداد 3056 نفربود،حجم نمونه در این پژوهش 32 نفر بود که از این تعداد 16 نفر به عنوان گروه آزمایش و 16 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند.
روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و برای سنجش عزت نفس از ابزار پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد و برای آموزش گروه آزمایش از چندرسانه ای مهارت تصمیم گیری طراحی شده توسط پژوهشگر استفاده گردید.
برای بررسی فرضیه های این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید که نتایج نشان داد آموزش مهارت تصمیم گیری برعزت نفس دانش آموزان تاثیر دارد.همچنین نتایج فرضیه های فرعی نیز مورد تایید قرار گرفت؛ به عبارت دیگر، طراحی آموزشی مهارت تصمیم گیری بر عزت نفس کلی، عزت نفس اجتماعی - همسالان - ، عزت نفس خانوادگی - والدین - و عزت نفس تحصیلی - آموزشگاهی - دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 5 اصفهان تاثیر مثبت داشته است.
مقدمه:
از جمله مباحث بسیار مهمی که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روان شناسان قرار گرفته است کنارآمدن با مجموعه ای از مهارت های روانی است که عزت نفس 1از مهم ترین آن هاست که از بطن تصورات فردی ریشه می گیرد و بر قابلیت ها و توانایی های دانش آموزان در جنبه های مختلف تحصیلی تاثیر می گذارد و پایین بودن و عدم آن بسیاری از شکست های آنها را رقم می زند
عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن، عزت نفس و خودارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت دانش آموزان محسوب می شود. اهمیت و ضرورت آموزش مهارت های زندگی زمانی مشخص می شود که بدانیم آموزش مهارت های زندگی موجب ارتقای تواناییهای روانی -اجتماعی میگردداین تواناییها فردرابرای برخورد موثر با کشمکشها و موقعیت های زندگی یاری می بخشند و به او کمک می کنند تا با سایر انسانهای جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی خود را تامین نماید. بدین ترتیب، تمرین مهارت های زندگی موجب تقویت یا تغییر نگرشها، ارزشها و رفتار انسان می گردد
بنابراین با توجه به اهمیت مهارتهای زندگی با اهداف گوناگون پیشگیری و ارتقاء سطح سلامت روانی ضرورت آموزش اینگونه مهارت ها به کودکان برای ما آشکار می شود. روان شناسان معتقدند که احساس بی ارزشی عمیق یا فقدان عزت نفس ریشه ی بسیاری از نابهنجاری های روانی است که در میان افراد انسانی دیده می شود
محققان عقیده دارند عزت نفس انسان که از عوامل تعیین کنند ه ی رفتار در انسان به شمار می رود، در مراحل مختلف زندگی متأثر از چگونگی عملکرد و تصمیم گیری او در مقاطع مختلف زندگی است. یکی از مشخصه های عزت نفس بالا، استقلال در عمل و تصمیم گیری 2است؛ بنابراین باید برای استقلال و آزادی های فردی کودک احترام قائل شده و او را به مشارکت در تصمیم گیری های خانواده و استقلال در تصمیم گیری های شخصی تشویق نماییم.
به طور کلی تصمیم گیری یک فرآیند ذهنی است که تمام افراد بشر در سراسر زندگی خود با آن سرو کار دارند. فرآیند تصمیم گیری در پرتو فرهنگ، ادراکات، اعتقاد و ارزش ها، نگرش ها، شخصیت، دانش و بینش فرد صورت می گیرد و این عوامل بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. در مدیریت معاصر تصمیم گیری به عنوان فرآیند حل یک مسأله تعریف شده است و اغلب به تصمیم گیری، حل مسأله نیز گفته می شود. می توان گفت تمام فعالیت ها و اقداماتی که در همه زمینه ها توسط افراد بشر انجام می شود، حاصل فرآیند تصمیم گیری است. تصمیم گیری و گزینش از جمله مهارت های لازمی است که بشر در سراسر عمر بدان نیازمندست.
تصمیم گیری و گزینش ها تنها زندگی مادی و بیرونی ما را تحت تاثیر قرار نمی دهند بلکه بر درون ما و تصویری که از خویش ساخته ایم نیز اثری عمیق می گذارند. مثلا تفسیر ما از حاصل ناخوشایند چند گزینش ممکن است این باشد که خود را ناتوان بدانیم و سزاوار وضعی بهتر از آنچه داریم، نشناسیم. این تعبیر و تفسیر نادرست که تصور ما را نسبت به خودمان مخدوش و منحرف می کند، می تواند از این به بعد ما را به ترس و شک انداخته عزت به نفسمان را کم کرده و از قدرت عمل، ابتکار و تلاشمان بکاهد. از طرف دیگر نتیجه دلخواه چند گزینش مناسب و تفسیر مثتبی که از آن می کنیم می تواند موجب افزایش عزت نفسمان شده و بر قدرت عمل، ابتکار و تلاشمان افزوده و از ما فرد دیگری بسازد.
مازلودرسلسله مراتب نیازهاودرسطح سوم،احترام به خودیاعزت نفس راقرارمیدهدکه مشتمل برتمایل به شایستگی،چیرگی،پیشرفت،توانمندی،کفایت،اطمینان،استقلال وآزادی است. زمانیکه این نیازها ارضاء شودفرداحساس ارزشمندی،توانایی، قابلیت مثمرثمربودن واطمینان میکند وچنانچه این نیازهابرآورده نشود فرداحساس حقارت،درماندگی،ضعف ودلسردی وناامیدی میکند.
کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه ناکافی و عدم آگاهی از مهارتهای لازم از جمله آسیب پذیرترین قشر از اقشار اجتماعی هستند و به رغم انرژی و استعدادهای بالقوه و سرشار، از چگونگی بکار بردن توانمندیهای خوددر مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی آگاه نیستند.آموزش و پرورش بهترین بستر برای ارایه این آگاهی به کودکان و نوجوانان است.به نظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی می تواند توانمندی افراد را برای مقابله موفق با چالشهای زندگی افزایش دهد، عزت نفس آنها را بالا برده و به آنها یاد بدهد که چطور بتوانند در برخورد با ناکامیها روش درستی را اتخاذ نموده و با استفاده از مهارت تصمیم گیری و حل مساله تصمیمات مهم زندگی خود را گرفته و مشکلات خود را درست تحلیل نمایند.
به همین جهت و با توجه به اهمیت موضوع ، سازمان بهداشت جهانی - WHO - به منظور افزایش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی - اجتماعی، برنامه ای تحت عنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارک دیده و در سال 1993 در یونیسف "صندوق کودکان سازمان ملل متحد"پیشنهاد کرد.از آن سال به بعد این برنامه در بسیاری از کشورها مورد آزمایش و اجرا قرار گرفته است
پژوهش های مختلفی که پس از اجرای برنامه آموزش مهارت های زندگی در مدارس صورت گرفته، تاثیر این آموزش را بر ابعاد مختلف سازگاری و سلامت روانی نشان می دهد که به طور کلی آموزش مهارت های زندگی و مهارت های اجتماعی در موارد زیر تاثیر مثبت دارد :
در پژوهشی که توسط وردی - 1383 - ، انجام شد تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر ابراز وجود، عزت نفس و مسوولیت پذیری دانش آموزان دختر سال اول متوسطه ناحیه یک اهواز مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان دادکه آموزش مهارتهای زندگی برسلامت عمومی، عزت نفس وخودابرازی دانش آموزان تاثیرمثبت داشته وموجب افزایش معنی دارهرکدام ازمتغیرهاشده است.
ثمری ولعلی فاز - 1384 - ،نشان دادندکه آموزش مهارتهای زندگی در مجموع موجب بهبود نسبی شاخصهای سلامت روان - استرس خانوادگی و پذیرش اجتماعی - در گروه های شرکت کننده می شود. حقیقی و همکاران، - - 1385 نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش سلامت روان و عزت نفس دانش آموزان دختر گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه می شود.
نتایج پژوهش مؤمنی مهموئی و همکاران، - - 1390 بر روی دانش آموزان دخترپایه پنجم مقطع ابتدایی نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی سلامت روان وعزت نفس دانش آموزان را بهبود می بخشد و باعث افزایش معنا دار آن می شود.