بخشی از مقاله
مسئولیت اجتماعی شرکت: نقش کلیدی مدیریت منابع انسانی
چکیده
سازمانهای تجاری برای موفقیت در دنیای رقابتی امروز به اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت نیاز دارند .مسئولیت اجتماعی شرکت فرا تر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است. که سازمان در آن فعالیت می کند. در واقع مسئولیت اجتماعی شرکت ها ،رویکردی متعالی به کسب و کار است که تأثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مد نظر قرار می دهد .و هدف اصلی آن فراهم آوردن تمامی بخش ها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان جهت همکاری با یکدیگر است و چنین رویکردی مستلزم ایجاد یک فرهنگ قوی است که بر ارزشهای مسئولیت اجتماعی و شایستگیهایی که برای دستیابی به منافع هم افزایی مورد نیاز است تأکید کند و کارکنان سازمان یک جایگاه مرکزی در بهبود چنین فرهنگی دارا هستند.در این مقاله به مسئولیت اجتماعی شرکت و نقش کلیدی منابع انسانی پرداخته می شود. مدیریت منابع انسانی یک نقش هدایت کننده در تشویق و ترغیب فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکت در همه سطوح دارد. ترکیب این دو بر فعالیتهای مدیریت منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر می گذارد که رفتار مطلوب را تقویت کند و موجب ایجاد موفقیت بلند مدت در سازمان شود . این مقاله شامل سه بخش است بخش اول شامل ادبیات تحقیق است در بخش دوم راهکارهای عملی برای درونی کردن مسئولیت اجتماعی شرکت از طریق واحد منابع انسانی را ارائه می دهد و در بخش سوم با نتیجه گیری خاتمه می یابد .
مقدمه
بسیاری از سازمانها به نحو فزاینده ای از ارزش مستقیم اقتصادی CSR آگاهی یافته اند با ادغام آن به منزله سرمایه گذاری راهبردی با راهبرد اصلی کسب و کار و فعالیتهای مدیریتی خود، می توانند تأثیر مثبتی بر جامعه و محیط خود داشته باشند و در ضمن، شهرت اعتبار خود را نیز تقویت کنند .با پیروی از این روش، نه تنها برای امروز خود سود تولید می کنند، بلکه موقعیت آینده خود را نیز تثبیت می نمایند.
مسئولیت اجتماعی جایگاه خیلی مهمی در برنامه ها و استراتژی های سازمان در عرصه کنونی جهان دارد .مسئولیت اجتماعی شرکت یکی از روش های مهم است که سازمان می تواند خود را از رقبایش متمایز کندو موجب بهبود در فروش شود ،وفاداری مشتریان را افزایش دهد و توانایی جذب و حفظ و نگهداری کارکنان را افزایش دهد و سازمان با سرمایه گذاری در مسئولیت اجتماعی می تواند عملکرد مالیش را بهبود بخشد و ارزش های اقتصادی ممتاز کسب کند .محققان مختلف بر اهمیت حیاتی منابع انسانی برای اجرای مناسب مسئولیت های اجتماعی شرکت تأکید دارند و معتقدند که منابع انسانی می تواند با بررسی دوره ای عملکرد کارکنان ،آموزش کافی به نیروی کار ، بهبود مسیر شغلی برای کارکنان ،ایجاد انگیزش و تعهد در نیروی کار سازمان کل مزایای تجاری را بدست آورد و بطور موفقیت آمیزی موجب رضایتمندی سهامدارنش شود .
رهنمودهای قابل ملاحظه ای وجود دارد برای شرکت هایی که می خواهند جایگاه بهتری در محیط کسب وکار وجامعه داشته باشند. در این شرکت ها مدیران باید کارکنانشان را در فعالیتهای مسئولیت اجتماعی در گیر کنند .
نانسی( (2004 بحث می کند که نقش منابع انسانی در بهبود فرهنگ مسئولیت اجتماعی سازمانها، بر اهمیت رو به رشد سرمایه انسانی به عنوان عامل موفقیت سازمانهای امروزی تاکید می کند.
مشارکت کارکنان یک عامل موفقیت اساسی برای عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت است .مدیران منابع انسانی باید از ابزارها و فرصت ها استفاده کنند تا کارکنان را در استراتژی مسئولیت اجتماعی شرکت در گیر کنند .کارکنان ترجیح می دهند برای سازمانهایی کارکنند که ارزشهای آنان با ارزشهای سازمان هماهنگ است .بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکت می تواند کارکنان مستعد و شایسته را مخصوصا در بازارهای کاری سخت حفظ و نگهداری نماید .
سیستم های منابع انسانی ارتباطات را اداره می کنند و عقاید ،سیاست ها ، فرهنگ و تغییرات رفتاری را اجرا می کنند و بر اجرای اهداف سازمان تمرکز می کنند.منابع انسانی می تواند بهبود فرایندها و سیستم ها را تسهیل کند و اصول اخلاقی مسئولیت اجتماعی شرکت را ترویج کند و به فرهنگ مسئولیت اجتماعی شرکت با عملکرد بالا برسد .مسئولیت اجتماعی شرکت تاثیر مثبتی بر اصول اخلاق کارکنان،انگیزش،تعهد،وفاداری،آموزش،کارمندیابی و ... دارد .(کرونین و زاپالا،.(2002
ادبیات تحقیق
مسئولیت به معنای تعهد است و مسئولیت پذیری یعنی وجود تعهد در شـخص بـرای انجـام کاری که به او سپرده شده است و وجود آن در هر شخص برای انجام کارهای گروهـی ضـروری است
مسئولیت اجتماعی سازمانها عامل اساسی بقای هر سازمانی است. با توجه بـه اینکـه همـه سازمانها ارتباط هایی با جامعه دارند،CSR ، صرفنظر از اندازه یـا بخـش سـازمان، بـه درجـات مختلف به موضوع اجتناب ناپذیری تبدیل شده است. . CSR کل طیف اصول بنیادی را، که از سازمانها انتظار می رود آنها را بپذیرند و در اقدامات خود منعکس کنند، دربر می گیـرد. اصـول مزبور، در میان بقیه موارد، شامل احترام به حقوق انسان، رفتار منصفانه با نیروی کار، مشـتریان و تأمین کنندگان، شهروندان خوبی برای جوامعی که در آنهـا فعالیـت مـیکننـد و حفاظـت از محیط زیست می شوند. این اصـول نـه تنهـا از لحـاظ اخلاقـی اهـداف مطلـوب وپسـندیده ای هستند، عوامل کلیدی مهمی نیز در حصول اطمینان از این نکته اند. کـه جامعـه امکـان بقـای سازمان را در دراز مدت فراهم می آورد، زیرا از فعالیتها و رفتار سازمان بهره می برد.
مسئولیت اجتماعی در مفهوم نوین را میتوان به اشکال زیر تعریف کرد:
ماتن و مون( (2004تعریـف زیـر را از مسـئولیت اجتمـاعی ارائـه دادنـد"CSR مفهـومی آمیخته است که بـا مفـاهیمی همچـون اخلاقیـات کسـب و کـار ،انسـان دوسـتی سـازمان هـا ،شهروندی ،ماندگاری،ومسئولیت زیست محیطی سازمانها همپوشی دارد .مفهـومی پویـا وبحـث انگیز است که هر محیط اجتماعی،سیاسی ،اقتصادی و نهادی آن رادر بر دارد "
آرچی کارول CSR(1979) را به گونه بسیارگسترده تعریـف کـرد "مسـئولیت اجتمـاعی کسب و کار ،انتظارات اقتصادی،حقوقی،اخلاقی،و اختیاری جامعه از سازمان ها را در زمان معین دربرمی گیرد.
دولت انگلستان مسئولیت اجتمـاعی سـازمانها را بـدین گونـه تعریـف نمـود "اقـدام هـای ذاوطلبانه ای که کسب و کارها ،علاوه بر انطباق با الزامات قانونی کمینه ،به منظـور پاسـخگویی به منافع رقابتی خود و منافع جامعه انجام می دهند.
کمیسیون اروپا"مفهومی که طبق آن سازمانها مسائل اجتماعی و زیست محیطی ناشـی از عملیات کسب و کاری خود وتعامل خویش را با ذینفعانشان به صورت داوطلبانـه یکپارچـه مـی سازند2001 CSRآسیا :تعهد شرکت به روشی پایدار به لحاظ اقتصادی ،اجتماعی،و زیست محیطی که با موازنه ی منافع ذینفعان گوناگون همراه باشد.
کنفدراسیون صنایع انگلیس"پذیرش این که سازمانها باید نه تنهـا درقبـال عملکـرد مـالی خود بلکه درقبال تاثیر فعالیت هایشان در جامعه و یا محیط پاسخگو باشند.برنامه و ابزاری است برای گفتمان ...بخش اقتصاد، سیاست و جامعه با هدف ایجاد ارتقای اعتماد عمومی به سرمایه گذاران و بنگاه های اقتصادیآنان.
مسئولیت اجتماعی، روشی است در مدیریت قتصادی برای توانمند کردن بنگـاه و ایجـاد رشد و توسعه پایدار در سه بعد اقتصاد، محیط زیست و اجتماع.
گریفن و بارنی مسئولیت اجتمـاعی را چنـین تعریـف مـی کننـد؛ »مسـئولیت اجتمـاعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد.«
به طور کلی می توان گفت مسئولیت اجتماعی شرکت هابه روش هـایی مـی پـردازد کـه سازمان ها در فضاهای کسب و کار خود به آن عمل می کننـد و پاسـخگوی توقعـات جامعـه، انتظارات تجاری، قانونی و اخلاقی اجتماعی آنان می باشد .چرا که سازمان ها مسـئولیت هـای بزرگی در زمینه اجتماعی، اقتصادی و محیطی در قبال کارکنان، سهامداران، مشـتریان،دولت، تأمین کنندگان و تمامی ذی نفعان خود بر عهده دارند.
در نظرسنجی هزاره درباره مسئولیت اجتماعی شرکت ها که سپتامبر سـال 1999 .مـیلادی انجام شده، آمده است.از هر سه شهروند، دو نفر مایل هستند، شرکت ها از نقش تاریخی خـود که کسب سود، پرداخت مالیات،استخدام کارکنان و تبعیت از تمام قـوانین اسـت فراتـر رونـد، یعنی میل دارندشرکت ها در تحقق هدف های اجتماعی گسـترده تـر، نقـش بسـزایی داشـته باشند.
هر وجهی از کسب وکار دارای یک بعد اجتماعی است .مسـئولیت اجتمـاعی شـرکت هـا یعنی رویه های باز و شفاف کسب و کار، و روش هایی کـه مبتنـی بـر ارزش هـای اخلاقـی و احترام به کارکنان، جامعه و محیط زیست می باشد.
مسئولیت اجتماعی شرکت ها به این منظور برنامه ریزی می شـود کـه بـرای جامعـه بـه طورکلی و برای سهامداران، حامل ارزش پایدار باشد .حوزه مربوط به روش یا رویه کسب و کار، دربرگیرنده یکی از پویاترین و چالش پذیرترین موضوع هایی است که امروز رهبران شرکت هـا با آن روبه رو هستند .برای مـدیران امـروز کـافی نیسـت کـه وظـایفی چـون برنامـه ریـزی، سازماندهی وکنترل را انجام دهند و خود را اثربخش بنامند بلکه پاسخگویی به نیازهای جامعه و خواست شهروندان و مشتریان داخلی و خارجی سازمان هایشان از جمله وظایف با اهمیت تر آنان محسوب می شود .می توان گفت همان گونه که مدیران نحوه انجام وظایف سـنتی را مـی آموزند، باید از چگونگی انجام چنین وظایف جدیدی نیز آگاه شوند زیرا شرایط امروز جهـان و فضاهای جدید کسب وکار ایجاب می کند تا رهبران و مدیران سازمان ها و شرکت های بـزرگ که در بازارهای جهانی یا بازارهای در حال جهانی شدن نقش فعال و مؤثری دارند، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذی نفعان خود کنند و نوعی تعادل میان بخـش هـای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کارشان ایجاد نمایند.
آنچه که می تواند یک اعتماد و اطمینان دوجانبه را فراهم سازد و شرکت ها و سازمان ها را به انباشت سرمایه و سوددهی. هدایت کند، وجود فضایی پر از اعتمـاد در تجـارت و اقتصـاد است و این قدم اول است برای پاسخگویی و حساب پس دهـی شـرکت هـا در قبـال عملکـرد خویش، قدمی که اگرچه لازم است ولی برای مسئول بودن در قبال کلیه ذی نفعـان از جملـه پیمانکاران، شرکای تجاری، انجمن ها و نهادهای مدنی، سازمان های دولتـی و در نهایـت کـل جامعه کافی نیست .چرا که شرکت ها برای بقا و پایداری خود باید سوددهی و افزایش سرمایه را در فضای رقابتی باز همراه با عملکردی سالم تحقق بخشند .در نهایت پایبنـدی و عمـل بـه مسئولیت های اجتماعی نیازمند تمرین است و در این تمـرین بایـد کـه دل را بپـردازیم و بـا نابترین ویژگی های انسانی درهم آمیزیم .باید که ارزش ها را در درون باورهای کهنـه و رایـج اسیر نکنیم و در فضای تنگ و تاریک کج فهمی ها عبوسش نسازیم. مسئولیت های اجتمـاعی شرکت ها و ارزش های محوری آنها را فلسفه ها ی نو، دلی نو، هوایی نو و فضایی نو باید.
مزایایCSR
فضای سازمانها به سرعت در حال تغییر بوده و براثر روندهای جاری به سوی نشانهای تجاری جهانی و سازمانهای چند ملیتی با زنجیرههای تأمین جهانی نیز تشدید می گردد. بسیاری از سازمانها به نحو فزاینده ای از ارزش مستقیم اقتصادی CSR آگاهی یافته اند و با ادغام آن به منزله سرمایه گذاری راهبردی با راهبرد اصلی کسب و کار و فعالیتهای مدیریتی خود، می توانند تأثیر مثبتی بر جامعه و محیط خود داشته باشند و در ضمن، شهرت و اعتبار خود را نیز تقویت کنند .با پیروی از این روش، نه تنها برای امروز خود سود تولید می کنند، بلکه موقعیت آینده خود را نیز تثبیت می نمایند.
نمونههای مزایای مستقیم ناشی از این ادغام برای سازمان به شرح زیر هستند:
-افزایش ارزش تجاری ؛
-دسترسی بیشتر به منابع مالی؛
-نیروی کار سالم تر و ایمن تر؛
-مدیریت ریسک و نظارت مؤثر تر بر امور سازمان؛
-کارکنان مشتاق؛
-وفاداری مشتری؛
-ارتقای اعتماد و اطمینان طرفهای ذینفع؛
-تقویت وجهه عمومی.
طرفهای ذینفع به نحو فزاینده ای انتظار دارند که سازمانها از نظـر اجتمـاعی مسـئول باشـند و کاملاً آماده اند تا ازآن قدردانی کرده و در برابـرش امتیـازاتی بدهنـد. مؤسسـه تحقیقـاتی بـین المللی شرایط بازار و آرای عمومی MORI از طریق بررسیهای خود شواهدی حـاکی از تـأثیر CSRبر وجهه سازمان و سود خالص آن ارائه داده اسـت، یعنـی شـهروند خـوب بـودن بـرای سازمان دارای مفهوم و منطق تجاری است. طبق یکی از بررسیهای انتشار یافته توسط مؤسسـه مزبور 70» درصد مردم اروپا اظهار داشته انـد کـه هنگـام خریـد محصـول یـا خـدمات، تعهـد سازمانها به مسئولیت اجتماعی برایشان اهمیت دارد وتقریباً نیمـی از آنهـا نیـز گفتـه انـد کـه مایلند برای محصولاتی که در آنها مسئولیتهای زیست محیطـی و اجتمـاعی ملحـوظ گردیـده، بهای بیشتری بپردازند.« در ضمن، این نکته نیز درج گردیده که »نظر عمومی بر این اسـت کـه ســازمانها نســبت بــه مســئولیتهای اجتمــاعی خــود توجــه کــافی مبــذول نمــیدارنــد .
واضح است که برندگان، سازمانهایی خواهند بود که متوجه نیازهـای دراز مـدت سـازمان خـود، فناوریهای در حال ظهور و اثرات آن بر جامعـه و محـیط زیسـت، و نقشـی کـه مـی تواننـد در هماهنگی خلاقانه این نیازمندیها ایفا کنند، هستند. به علاوه، با اشاعه اصطلاح »اهمیت دیـدگاه دراز مدت« برای مثال جهت شرکای زنجیره تأمین خود، می تواننـد کمکهـای ارزشـمندی نیـز برای جامعه وسیع تر تجاری، که تشویق می شوند به سوی رشد و نوآوری پایـدار پـیش برونـد، فراهم آورند. توجه به منافع و مصالح شخصی به نحو آگاهانه و روشن بینانـه بـه صـرفه خواهـد بود !به این ترتیب، CSR مزایای دوجانبه ای خواهد داشت، به این معنی که سازمان از رویکرد اخلاقی تر و منسجم تر خود نفع می برد و جامعه و طرفهای ذینفع نیز نظر و برداشت بهتری از عملکرد و نقاط قوت سازمان خواهند داشت.
مدیریت منابع انسانی
مدیریت منا بع انسانی برای سازمانها به مثا به یک عامـل حیـاتی قلمـداد مـی شـود ،زیـرا مولفه اصلی تشکیل دهنده سازمانها مردم می باشند و مـدیریت اثـربخش آنـان ،وظیفـه اصـلی مدیریت منابع انسانی میباشد. امروزه اهمیت عامل انسانی ونقش منحصر به فرد او به منزله یک منبع استراتژیک و طراح ومجری نظامها و فرا گرد های سـازمانی از اهمیـت و جایگـاه والاتـر از گذشته داشته بطوریکه در تفکر سازمانی پیشرفته از انسان به مثا به مهمترین منبع و دارائی یـا به تعبیری مهمترین منبع تولید هر سازمان یاد می شـود .اغـراق و گزافـه نیسـت اگـر بگـوییم ،امروزه و در حال حاضر سازما نها برای بقاء، انتظام وبالندگی خود تلاش می کننـد تـا از طریـق منابع انسانی فرهیخته و آگـاه در گسـتره جهـانی بـه رشـدی سـریع،بهبود مسـتمر،کارآمدی ، انعطاف وانطباق پذیری و آمادگی برای آینده (چا لشهای آتی) از جایگاه ممتاز در عرصه فعالیت خود نایل شوند
مدیریت منابع انسانی، عبارت است از فرایند کار کردن با افراد، به طوری کـه ایـن افـراد و سازمانشان به توانمندی کاملی دست یابند، حتی زمانی که تغییر، نیـاز بـه کسـب مهـارتهـای جدید، تقبل مسئولیت های جدید و شکل جدیدی از روابط را ملزم باشد. در واقع مدیریت منابع انسانی استفاده از نیروی انسانی در جهت اهـداف سـازمان اسـت و شـامل فعالیـت هـایی نظیـر کارمندیابی و جذب، آموزش، حقوق و دستمزد و روابط سازمانی میشود. (گلی بلسینگر،(1383
مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پـرورش نیـروی انسـانی بـه منظــــور نیــــل بــــه اهــــداف ســــازمان تعریــــف کــــرده انــــد. (ســــعادت، ص (1
مدیریت منابع انسانی معطوف به سیاست ها، اقدامات و سیستمهایی است کـه رفتـار، طـرز فکر و عملکرد کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهند (نو و دیگران 2000،ص(4
مدیریت منابع انسانی عبارتست از رویکردی استراتژیک به جذب، توسعه، مـدیریت، ایجـاد انگیزش و دست یابی به تعهد منابع کلیدی سازمان؛ یعنی افـرادی کـه در آن یـا بـرای آن کـار میکنند (آرمسترانگ 1993، .(34-33
مدیریت منابع انسـانی فراینـدی شـامل چهـار وظیفـه جـذب، توسـعه، ایجـاد انگیـزش و نگهداشت منابع انسانی است (دی سنزورابینز 1988،ص(4
مدیریت منابع انسانی یعنی مدیریت کارکنان سازمان (اسکارپلو و لدوینکا 1988، .(4 مقصود از مدیریت منابع انسانی سیاست ها و اقـدامات مـورد نیـاز بـرای اجـرای بخشـی از
وظیفه مدیریت است که با جنبه هایی از فعالیت کارکنان بستگی دارد، به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارکنان، ارزیابی عملکرد، دادن پاداش و ایجاد محیطی سالم و منصـفانه بـرای کارکنان سازمان. برای مثال این سیاستها و اقدامات دربرگیرنده موارد زیر میشود:
❖ تجزیه و تحلیل شغل (تعیین ماهیت شغل هر یک از کارکنان
❖ برنامه ریزی منابع انسانی و کارمندیابی
❖ گزینش داوطلبان واجد شرایط
❖ توجیه و آموزش دادن به کارکنان تازه استخدام
❖ مدیریت حقوق و دستمزد (چگونگی جبران خدمت کارکنان)
❖ ایجاد انگیزه ومزایا
❖ ارزیابی عملکرد
❖ برقراری ارتباط با کارکنان (مصاحبه، مشاوره و اجرای مقررات انضباطی
❖ توسعه نیروی انسانی و آموزش
❖ متعهد نمودن کارکنان به سازمان (دسلر 1381، .(2
نقش منابع انسانی در فرهنگ مسئولیت پذیری
❖ با اهمیت رو به رشد سرمایه انسـانی بـه عنـوان عامـل موفقیـت بـرای سـازمانهای امروزی و نقش رهبران منابع انسانی در هدایت و آموزش می توان گفـت کـه منـابع انسـانی در بهبود فرهنگ ،CSR نقش حیاتی ایفا می کنند در این نگرش منابع انسانی باید آگاه باشند که ابزار ،CSR اثربخش به فرهنگ وبهبود احترام می گـذارد ودر رابطـه بـا ارزش هـا ،ایـده هـا و اعتقادات حساس است زمانیکه سیاستهای منابع انسانی جهانی و برنامه هـا تعیـین مـی گردنـد
.(ریدیگتون ،(2005 بیان می کندنقش حرفه های منابع انسانی در اداره کـردن تغییـرات مـورد نیاز برای اینکه فعالیتهای،CSR موفق شوند حیاتی است.
❖ محققان در نقاط مختلف جهان بـر اهمیـت حیـاتی منـابع انسـانی بـرای اجـرای مناسب ،CSR تاکید دارند و نقشی که منابع انسانی می توانـد در بهبـود فراینـدها جـایی کـه اهداف تجاری تخمین زده مـی شـوند و بـا انتظـارات کارکنـان تطـابق داده مـی شـوند بسـیار حائزاهمیت است (کراپانزانو ،(2001معتقد است که نگرش کارکنان و رفتار آنان به طور شـدید تحت تاثیر اقدامات سازمان در رابطه با آنها می باشد. بهبود رفتار خوب با کارکنـان بـه شـرکت اجازه می دهد تا مزایای اضافی شـامل تصـور عمـومی آنهـا ،افـزایش اصـول اخلاقـی کارکنـان ،وحمایت از ارتباطات (کرونین و زاپالا، (2002به وجود آید. مسئولیت اجتماعی شـرکت ایفـاگر نقش تـرویج روابـط اجتمـاعی مثبـت بـین ارتباطـات و سـازمانها مـی باشـد کارکنـانی کـه از سازمانشان راضی هستند و خود را متعهد به شرکت می دانند بر روی رشد و اثر بخشی و بهـره وری سازمان بسیار اثر گذار هستند و تعهدات آنها به 86 درصد می رسد. اما زمانیکه نگرش آنها نسبت به سازمان منفی است فقط 27 درصد به سازمان تعهد دارند (مورای و همکاران، (2008 بیان کردند که تشکیلات منابع انسانی به طور بالقوه نقش قابل ملاحظه ای در بهبود فعالیتهای،
CSRدر داخل سازمان دارد. اگر شرکتها کارکنان را در فعالیتهای مختلف،CSR درگیر کننـد (متا،(2003 معتقد است که فقط 13 درصد شرکتها کارکنان را در این فرایند درگیر می کننـد
.
❖ ارتباط »مسئولیت اجتماعی« با »مدیریت منابع انسانی« می تواند موجب اشتهار و خوشنامی سازمان شود. خوشنامی سازمان و محصولات آن سبب مـی شـود فرآینـدهای منـابع انسانی ازجمله جذب، نگهداری و انگیـزش بـا سـهولت بیشـتری اجـرا شـود. بـه عنـوان مثـال، خوشنامی شرکت در استخدام افراد شایسته و توانمند بسیار مؤثر است. از اینروست کـه امـروزه واحدهای منابع انسانی را »معمار اخلاقیات و ارزش های سازمانی« می خوانند.
❖ طبق گزارشی که در سپتامبر 2005 توسـط دولـت اسـترالیا منتشـر شـده، رشـد اقتصــادی ایــن کشـــور از سال 1998 تا 2005 به رقم متوسط سالانه 3/6 درصد رسیده که بیشتر از بسیاری از کشورهای توسعه یافته، مانند امریکـا، آلمـان، ژاپـن و انگلسـتان اسـت. بـر اساس این گزارش، عوامل رشد این کشور، نگرش مثبت به تغییر و نیــــروی انســانی آمـوزش دیده با اخلاق کار بسیار قوی اعلام شـده اسـت. براسـاس گـزارش مجلـه فورچـون، 63 درصـد مدیران عالی شرکتهای برتر بر این باورند که رعـایت اخلاقیات، موجب افزایش تصـویر مثبـت و شــهرت ســازمان شــده، منبعــی بــرای مزیــت رقــابتی بــه شــمار مــیآیــد . بــه عــلاوه تحقیــق سوینی((1999 در اسـترالیا نشـان داد کـه 90 درصـد اسـترالیایی هـا علاقـهمنـد بـه خریـد از شرکتهایی هستند که رفتارهای آنها اخلاقی است. این تحقیق مشخص کرد هرچه اعتمـاد بـین اعضـــای یـــک ســـازمان بیشـــتر باشـــد نیـــاز بـــه