بخشی از مقاله
معيار هاي مسکن قابل استطاعت در بافت تاريخي
چکيده
در دهه هاي اخير برنامه ريزان و مديران شهري به منظور مقابله با گسترش پراکنده وار شهرها، از يک جهت و از جهت ديگر براي احياء بافت فرسوده و قديمي مرکز شهر، پيکان رشد و توسعه شهر را به طرف اين مناطق نشانه رفته اند. اين روند بازگشتي يا توسعه ي دروني، شهرها را هرچه بيشتر به توسعه پايدار شهري نزديک ميکند. احياء مراکز شهري نيازمند ايجاد تغيير و تحول به ويژه تحول در تراکم و کاربري زمين شهري است . در سراسر کشور، زمين هاي خالي در مناطق تاريخي ديده مي شود، مسکن مقرون به صرفه به تازگي به عنوان راهي مناسب براي ارائه راه حل هاي زندگي مقرون به صرفه تر و آوردن زندگي جديد به محله هاي تاريخي پديد آمده است .
کليد واژه : توسعه دروني، مسکن قابل استطاعت ، بافت قديمي
-1 مقدمه
قرن حاضرعصري است که رشد فزاينده جمعيت ، کره زمين را مبدل به دهکده اي جهاني گردانده و با ظهور تکنولوژيهاي نوظهور شيوه هاي نويني درارتباطات جمعي و زندگي بشري پديد آورده ، اين شرايط انسان را به سمت چيزي سوق ميدهد، که بتواند تمام نيازهاي خود را تامين کند.
ازطرفي شرايط براي زندگي مطلوب انسان قرن ٢١ باعث شد که مردم اقدام به مهاجرت ازروستاها به شهر و از شهرهاي کوچک به شهرهاي بزرگ نمايند. مهاجرت به خودي خود مشکل محسوب نمي شود اما زماني که بستر مناسب و زيرساختهاي لازم و ازپيش تعيين شد براي جمعيت سرريز شده به يک منطقه وجود نداشته ، مهاجرت نتايج رضايت بخشي به همراه نخواهد داشت . اين مسئله باعث رشد بي رويه شهرها درمناطق حاشيه اي آن شده و ساکنان را با کمبود امکانات زيرساختي بهداشتي آموزشي و... مواجه خواهد ساخت که اين خود با توجه به عصر پايداري بشر موجب ظهور پديده ناپايداري درعرصه زندگي انسان خواهد بود از طرفي مسئله فرهنگ به عنوان شالوده فکري مهاجران و عدم تطبيق فرهنگ ذاتي آنان با محيط جديد مي تواند موجب آسيب هاي اجتماعي جديدي گردد. ازاين رو دولت ها بايد با برنامه ريزي ازپيش تعيين شده مانع از ايجاد جريانات ناپايدار درحوزه شهرهاي قديمي شوند. يکي از راهکارهاي پيشنهادي دولت ها ساخت مساکن قابل استطاعت البته همراه با کليه امکانات و تسهيلات مورد نياز انسان ساکن درآن به عنوان عنصري ازجامعه شهري است ، اين امر ضرورت به کارگيري تمام توان ها و ظرفيت هاي موجود شهر را بيش از پيش نمايان مي سازد. بدين منظور لازم است تا به جاي توسعه و رشد بي رويه شهر به صورت افقي، از طريق پر کردن بافت تاريخي موجود شهر، افزايش متعادل تراکم و تغيير کاربري بناهاي قديمي و آلوده کننده ، به رشد و توسعه پايدار شهر دست يافت . فراهم آوردن مسکن قابل استطاعت در بافت هاي مسکوني بخشي از مشکلات مسکن را رفع ميکند. در اين ميان طراحان و معماران به دنبال راهکارهايي مناسبند، تا بتوان در راستاي کم کردن هزينه هاي ساخت و ساز و نيز هزينه آتي ساختمان بدون کاهش کيفيت باشند. فراهم کردن مسکن قابل استطاعت نه فقط به معناي ارزان ساختن بلکه به معناي کاهش هزينه هاي آتي ساختمان از قبيل هزينه هاي تعمير و نگهداري و نيز هزينه هاي مربوط به مصرف انرژي است . به همين علت است که بعضا گفته شده مسکن قابل استطاعت ، مسکن پايدار نيز بايد باشد. در اين مقاله سعي شده است به مفاهيم ساخت مسکن در بافت هاي تاريخي و عوامل دست يابي به استطاعت پرداخته شود و نيز در آخر ضوابط کلي براي ساخت اين مسکن ها آورده شده است .
٢- تعاريف
١-٢- توسعه شهري
آنچه در چند سال اخير مورد توجه قرار گرفته و به عنوان مسائل حاد شهرهاي بزرگ مطرح مي گردد بافت هاي فرسوده شهري از يک سو و عرضه زمين جهت تأمين نياز مسکن مي باشد که با رشد سريع شهرها و شهرک هاي جديد صورت مي پذيرد. بدين ترتيب سوداگري زمين رکن اصلي و مهم ترين عامل در شکل گيري و رشد شهرهاي ايران شده است ، شهرها با رشد بي هدف و بي برنامه در هر سو گستره طبيعت ، دشت ها، تپه ماهورها و دره ها را در ميان گرفته اند، در صورتي که زمين به ويژه در موقعيت هاي جانبي بافت موجود شهر مي تواند براي توسعه آتي شهر ذخيره شود اما مستقيماً نه تنها نمي تواند عامل توسعه شهر باشد بلکه وجود زمين خالي به ويژه در درون بافت موجود شهر ناقص امر توسعه شهري است .
رويکرد انجام اين مقاله ، طراحي مسکن مناسب ، ارزان و کارا، با توجه به نياز هاي استفاده کنندگان و مشکلات بافت قديم شهر هاي سنتي مي باشد.
بهينه سازي ساخت وساز، کاهش هزينه هاي ساخت و نگهداري، معماري همساز با اقليم در طراحي اين مجموعه مورد توجه قرار مي گيرند. توجه به اصول و الگو هاي معماري سنتي ايران در مقياس شهري و همينطور بهره گيري از روش هاي نوين ساخت جهت اتخاذ تصميمات و شکل گيري نهايي اين طرح نقش اساسي ايفا مي کند.
رشد شتابان جمعيت شهرنشين ، هجوم جمعيت مهاجر به شهرهاي بزرگ و لزوم پاسخ گويي به نيازهاي جمعيت شهرنشين و نيز ارائه خدمات شهري، ضرورت به کارگيري تمام توا نها و ظرفيتهاي موجود شهر را بيش از پيش نمايان مي سازد. بدين منظور لازم است تا به جاي توسعه و رشد بي رويه شهر به صورت افقي، از طريق پر کردن بافت موجود شهر، افزايش متعادل تراکم و تغيير کاربري بناهاي قديمي و آلوده کننده ، به رشد و توسعه پايدار شهر دست يافت . از سوي ديگر اقتضاي زندگي شهرنشيني امروزي چنين است که شهرها مکاني براي زندگي، کار و تفريح باشند و الگوي سکونت در حومه ها، کار يا تحصيل در مراکز شهري، ديگر جذابيتي براي شهروندان ندارد. در پياده سازي اين توسعه انتخاب نقاط مناسب و مطلوب براي توسعه از اهميت بالايي برخوردار است و شناسايي اين نقاط مستلزم درک صحيح عوامل و مولفه هاي مرتبط و موثر در توسعه ميان افزا است . در اين مقاله سعي شده است با هدف معرفي رويکرد توسعه ميان افزا ، راهکارهايي را در جهت ساخت مسکن قابل استطاعت در بافت هاي تاريخي ارائه دهيم .
زمين هاي رهاشده املاکي هستند که تخريب و توسعه دوباره آنها در بافت شهري مي تواند سلامت اجتماعي را حفظ کند و همچنين مولد يک سري مزيت هاي اقتصادي نيز است . دکتر تورنتون زمينهاي رهاشده را به عنوان زمين يا املاکي معرفي ميکند که قبلاً مورد بهره برداري قرارگرفته ولي اکنون به طور کامل از ظرفيت موجود آنها استفاده نميشود و تنها ممکن است بخشي از آن اشغال و يا در حال استفاده باشد. همچنين بيان مي کند که اين املاک ممکن است خالي، متروکه و يا آلوده باشند. بنابراين از موقعيت و مقر زمين هاي رهاشده نمي توان به صورت فوري و بدون انجام اقدامات لازم انتظار استفاده و بهره برداري داشت .
٢-٢- مسکن
مقوله مسکن گسترده و پيچيده است ، ابعاد متنوعي دارد، و نمي توان تعريف واحدي از آن را ارائه کرد. مسکن يک مکان فيزيکي است و به عنوان سر پناه نياز اوليه و اساسي خانوار به حساب مي آيد. در آن سرپناه برخي از نيازهاي اوليه خانواده يا فرد مانند خوراک، استراحت و حفاظت در برابر شرايط جوي تامين مي شود.
مفهوم مسکن علاوه بر مکان فيزيکي، کل محيط مسکوني را نيز در بر مي گيرد که شامل کليه خدمات و تسهيلات ضروري مورد نياز براي به زيستن خانواده و طرحهاي اشتغال ، آموزش و بهداشت افراد است . در واقع تعريف و مفهوم عام مسکن يک واحد مسکوني نيست بلکه کل محيط مسکوني را شامل مي گردد. به عبارت ديگر مسکن چيزي بيش از يک سر پناه صرفاً فيزيکي است و کليه خدمات و تسهيلات عمومي لازم براي بهزيستي انسان را شامل ميشود. در دومين اجلاس اسکان بشر(١٩٩٦) که در استانبول برگزار شد مسکن مناسب چنين تعريف شده است : ((سر پناه مناسب تنها به معناي وجود يک سقف بالاي سر هر شخص نيست ، سرپناه مناسب يعني آسايش مناسب ، فضاي مناسب ، دسترسي فيزيکي و امنيت مناسب ، امنيت مالکيت ، پايداري و دوام سازه اي، روشنائي، تهويه و سيستم گرمائي مناسب ، زيرساختهاي اوليه مناسب از قبيل آبرساني، بهداشت و آموزش ، دفع زباله ، کيفيت مناسب زيست محيطي، عوامل بهداشتي مناسب ، مکان مناسب و قابل دسترسي از نظر کار و تسهيلات اوليه است ، که همه اين موارد بايد با توجه به استطاعت مردم تامين شود.
در واقع با بهترين مصالح ، طراحي و فناوري مي توان ساختماني در کوير و يا هر نقطه متروک ايجادکرد ولي محصول نهايي هنوز کالاست . چون عليرغم ارزش ذاتي و عملکردي فاقد « موقعيت » مناسب است .
٣-٢- محله هاي تاريخي
از ميان مکان هاي روزمره ، خانه و مکان هاي شخصي که داراي هويت شخصي مي باشد، گزينه مناسبي در محله هاي تاريخي مي باشد (١٩٧٦ ,Porteous) . محله هاي تاريخي (ساختمان ها ، فضاها ، و فضاي داخلي شان ) داراي چندين معنا و ارزش براي ساکنان هستند ,Mason) (٢٠٠٦. مناطق تاريخي فضاهايي را عرضه کند که مي تواند براي خانه هاي قابل استطاعت و ساکنانش به مکان هاي با ارزش تبديل گردد. بر خلاف تصور عمومي که ؛ محله هاي قديمي که نزديک به مرکز شهر ساخته شده بودند، باقيمانده از اجتماع هاي همگن هستند اما آن ها در واقع طيف وسيعي از ساکنان شهر را تشکيل مي دهند (٢٠٠٩ ,Hanlon). محله هاي قديمي در مقايسه با محله هاي جديد داراي برتري مي باشد؛
• بيش از ٦٠ درصد محله هاي قديمي داراي مدارس ابتدايي هستند اما با اين حال ٤٠ درصد کمتر از محله هاي جديد داراي مکان آموزشي هستند.
• محله هاي قديمي معمولا مسافت زيادي تا مراکز خريد ندارند.
• ٦٠ درصد از محله هاي قديمي دسترسي به وسايل حمل و نقل عمومي دارند در حالي که ٢٥ درصد محله هاي جديد اين ويژگي را دارند، به دليل اين که محله هاي قديمي راه هاي ارتباطي بيشتري دارند.
• محله هاي قديمي مي تواند مکان هايي را به منظور رويکردها و فعاليت هاي عمومي به خصوص مسکن قابل استطاعت در اختيار مردم قرار دهد. (٢٠٠٣ ,Rypkema).
با وجود اينکه محله هاي قديمي داراي ويژگي هاي مثبتي هستند اما همچنان ، مسائل بسياري اين محله ها را تهديد مي کند. از مهمترين اين تهديد ها اختلاف طبقاتي در کشور است : گروهي از رکود اقتصادي و گروهي ديگر از ثروت اقتصادي در رنج هستند. هر دو تهديد که در کالبد و هويت تاريخي به صورت افراط در اين محله ها وجود دارد نيازمند طيف وسيعي از راه حل ها و منابع براي حفظ و نگهداري بافت فيزيکي و فرهنگي فرم هاي تاريخي به منظور ساخت مسکن براي بسياري از مردم مي باشد.
٤-٢- مسکن قابل استطاعت
پرداختن به مسکن در سطوح مختلف طراحي و برنامه ريزي ميان افزا، در مسائل اقتصادي بافت تاريخي تأثير گذار است ؛ از سويي، طراحي مسکن قابل استطاعت مناسب مي تواند جاذب جمعيتي ثابت در توسعه پيشنهادي باشد، همچنين تنوع گونه هاي مسکن براي اقشار مختلف اجتماعي، شرايط خوبي را براي افراد مختلف با درآمدهاي پايين و بالا فراهم مي کند. از سوي ديگر، توسعه ميان افزا مي تواند بستر را براي زندگي در نزديکي محل کار ايجاد نمايد و بسياري موارد ديگر که پرداختن به اين موضوع را در توسعه ميان افزا توجيه مي کند.
.( Northeast _Midwest Institute & Congress for New Urbanism 2001)
فراهم کردن خانه هاي مناسب قابل استطاعت به ساخت و سازهاي جديد طبق اصول و شيوه هاي طراحي در محله هاي تاريخي نياز دارد.
توسعه دهندگان گزينه هاي مقرون به صرفه اي را به وسيله کاهش هزينه هاي ساخت و ساز خانه هاي ميان افزا به دليل وجود زير ساخت هاي حمل و نقل عمومي موجود در منطقه ارائه دادند. علاوه بر اين بسياري از محله هاي تاريخي به مراکز تجاري نزديک است . طراحي خوب اين خانه ها به گسترش محله هاي قديمي با جذب ساکنان جديد، گرفتن ماليات ، برقراري امنيت و همچنين تشويق و ترغيبت قشرهاي با سطح درآمدي مختلف براي خريد مسکن ، کمک شاياني مي کند (٢١١ .p ,٢٠٠٩ ,Friedman). طراحي يک خانه منعکس کننده ارتباط آن با محيط اطراف آن است و همچنين منجر به ايجاد وحدت اجتماعي و پذيرش در ميان ساکنان جديد و فعلي مي شود.
براي سنجش توان خريد مسکن شاخص هاي متعددي معرفي شده است . اما شاخصي که در بيشتر کشورها براي تشخيص و طبق بندي افراد نيازمند به کمک دولت در اسکان کاربرد دارد (سهم درصد از اختصاص درآمد ماهانه يک شخص براي امر مسکن ) است . براساس استاندارد تعريف شده توسط (دپارتمان مسکن و عمران شهري ايالات متحده ) مسکن زماني دست يافتني تلقي ميشود که براي اجاره آن بيش از ٢٥ درصد درآمد و يا براي بازپرداخت اقساط وام هاي رهني بيش از ٢٥ درصد درآمد و يا براي بازپرداخت اقساط وامهاي رهني بيش از ٣٠ درصد درآمد ناخالص مشخص هزينه شود.
٣- عوامل پايداري در مقياس محله
• تطابق طراحي محله با طبيعت و همگام با محيط پيرامونش ( اعم از توپوگرافي، اقليم ، پوشش گياهي )
• استفاده از زمين هاي خالي و بناهاي متروک
• استفاده از کمربند سبز در اطراف محله ها و تقويت پوشش گياهي
• طراحي کاربري زمين در محله و مرکز محله به گونه اي که افراد بتوانند بدون نياز به خودرو و از راه پياده روي نيازهاي خود را تامين کنند.
با وجود اختلاف عقيده بيشتر معماران بر اين باورند که خانه سازي پايدار بايد ويژگي هاي عمومي زير را دارا باشد:
• ايجاد کاربري هاي گوناگون و مراکز کاري در مجاورت فضاهاي مسکوني براي جلوگيري از توسعه افقي، به منظور تسهيل خدمات رساني.
• استفاده از زيبايي محيط پيرامون بدون دستکاري جدي آن ها.
• استفاده از فضاي باز مانند خيابان ها ، پارک ها و ميادين براي تسهيل تعامل اجتماعي و سلامت ارتباط با محيط زيست .
• پيوستگي طراحي حمل و نقل و بهره برداري از زمين با تاکيد بر وسايل نقليه جمعي.
• بهبود روابط اجتماعي و محلي.
• انتخاب زمين براي ساخت مسکن با توجه به مسائل توپوگرافي و زمين شناسي.
• انعطاف پذيري و قابليت تطبيق يا گسترش فضا.
• وجود آب بهداشتي و رعايت ارتقاي بهداشت .
• ارائه راهکارهايي براي جلوگيري از آلودگي ايجاد شده توسط ضايعات .
• توجه به ساخت مسکن قابل استطاعت .
• تعامل با طبيعت و طراحي با نياز کم به منابع انرژي.
• عايق کردن خانه در برابر حرارت و سرما .
• بهره برداري از منابع انرژي تجديد پذير مثل خورشيد و باد.
• مصرف کم آب .
٤- عوامل کليدي در دستيابي به استطاعت مسکن
١-٤- طراحي
در يک نقسيم بندي کلي، هزينه هاي هر پروژه مربوط به اين موارد است : هزينه هاي مربوط به طراح ، هزينه هاي مربوط به مجري، سايت طراحي و خود کالبد ساختمان ، از آن جا که طراحي مسکن قابل استطاعت به معناي کاهش کيفيت ساختمان نيست ، بنابر اين به دنبال کاهش هزينه هاي مربوط به طراح و مجري نيستيم .
ارتقا کيفيت طراحي: موفقيت در ساخت مسکن هاي مقرون به صرفه به طرز قابل توجهي به کيفيت طراحي بستگي دارد. هر دو از لحاظ پذيرش توسط جامعه و تناسب داشتن با سايت مورد نظر و به حداقل رساندن هزينه هاي طولاني مدت در تعمير و نگه داري و مديريت به هم مربوط اند. ارائه دهندگان مسکن چون مدت طولاني در اين کسب و کار هستند به ترويج پذيرش جامعه از طريق طراحي بسيار حساس مي باشند.
معماري به معنا طراحي بلوکي و شبيه هم نيست ، در طراحي مسکن قابل استطاعت براي جلوگيري از تجمع يک قشر فقير نشين و تشکيل مجدد زاغه نشيني در يک منطقه و شيوع جرم و جنايات در مناطق دنج و کور ايجاد شده ، بايد سعي بر آن شود که که طراحي هاي واحدها بصورت تکي و براساس نياز خانوار ايجاد شود. بهتر است طراحي براي قشر مرفه ، متوسط و فقير در نظر گرفته شود، زمينهاي لبه خيابان و بهتر را با متراژ بيشتر همراه با واحد هاي تجاري براي مسکن قشر مرفه و متوسط در نظر بگيريم و در متراژ کمتر سعي بر طراحي خانه هاي کوچکتر و مقرون به صرفه تر براي قشر فقيرتر در نظر بگيريم .
٢-٤- سايت
در مورد سايت طراحي، موضوع کمي پيچيده تر به نظر مي رسد. زمين ، عامل مهمي در کاهش هزينه هاست و گاهي زمين ارزان و نامناسب ، با طراحي مناسب کالبد ، مي تواند راهکاري مناسب در جهت کاهش هزينه ها باشد. به عنوان نمونه مي توان از