بخشی از مقاله
کاربرد آینده پژوهی در شناسایی فرصت های شغلی و کارآفرینانه
چکیده :
هدف از ارائه این مقاله تبیین جایگاه کاربرد آینده پژوهی در شناسایی فرصت های شغلی و کارآفرینانه می باشد.
آیندهپژوهی یکی از علوم استراتژیک میباشد که متاسفانه حتی برای اکثر اساتید و پژوهشگران داخلی نیز ناشناخته است. آیندهپژوهی دانش و معرفتی است که سازمان را نسبت به رویدادها، فرصتها و مخاطرات احتمالی آینده آگاه نموده؛ ابهامات، تردیدها، و دغدغههای فرساینده آن را کاسته و توانایی انتخابهای هوشمندانه سازمان را افزایش می دهد. در یک کلام، آیندهپژوهی ابزاری برای" مهندسی هوشمندانه آینده" است.
عدم توانایی در پیش بینی دقیق آینده و همچنین پیچیدگی های ناشی از تغییرات روزافزون باعث شد تا محققان از قابلیت های دانش نوظهور آینده پژوهی بهره برده و آینده نگاری را وارد بطن فعالیت های برنامه ریزی و پیش بینی تحولات علمی و تکنولوژی بکنند. این رویکرد در عرصه مطالعات آینده به سرعت در میان کشورها گسترش یافت و با گذشت کمتر از دو دهه، عرصه های مختلف علوم را نیز در نوردید.آینده پژوهی و ورود به همه حوزه های آن کمک به توسعه و رشد اشتغال کشور خواهد کرد.عدم آشنایی جوانان با مقوله آینده پژوهی از جمله دلایل ضعف در اشتغالزایی دانشجویان است.آینده پژوهی یک دانش فراگیر است که با توجه به مشکلاتی از جمله بیکاری وآینده شغلی نامشخص برای دانشجویان با حوزه ای که در آن تحصیل کردهاند، بسیار ضروری است.در حال حاضر در کشورهای غربی، آینده پژوهی یک درس است و در کشور ما نیز با یک اولویت در بسیاری از حوزه ها میتواند ورود پیدا کند.متاسفانه در کشور به دلیل اینکه آینده پژوهی دیده نمی شود، در مقایسه با سایر کشورها خیلی ضعیف هستیم.در عرصه کار، شغل به وفور یافت می شود که تنها با آینده نگری میسر است.
کارآفرینی و اشتغال به عنوان فرآیند شناسایی، ارزیابی و بهره برداری از فرصت مفروض شده است. با عنایت به اهمیت مفهوم فرصت در کارآفرینی، لذا مقوله شناسایی فرصت که گام نخستین در فرآیند کارآفرینی، بایستی به درستی شناسایی و تبیین گردد. یکی از ابعاد مهم، به کارگیری ابزارهای علمی جهت تسهیل و تسریع در شناسایی فرصت می باشد. استفاده از فنون و روش های آینده پژوهی می تواند از بهترین این مصادیق باشد، تا با توان بالاتری به شناسایی فرصتهای شغلی و کارآفرینانه پرداخته شود.
کلیدواژه ها: آینده پژوهی، کارآفرینی، فرصت کارآفرینانه، مهارت آموزی، آینده نگاری، فرآیند برنامه ریزی، اشتغال
مقدمه
عصر جدید، عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصه اند بهره وری از منابع و سرمایه ها را در سرلوحه کار خود قرار داده اند و در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت در آورده اند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند .دسترسی به این نوآوری ها که اقتصاد کشورهای توسعه یافته را از نو زنده کرده است منوط به کارآفرینی است.(شان،(2003 کارآفرینی را به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی میشود و همچنین چون کارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل می کند حایز اهمیت است. سالازار((1383 نیز بر این اعتقاد است که کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری از منابع ملی میشود. کارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است که در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است. در حال حاضر که اقتصاد کشور ما گرفتار نارسایی ها، کمبودها، و سوء مدیریت هایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی و بیماریهایی از این قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور می کشاند که رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه، با فرهنگ، امکانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست (دهقانپور، .(1381 با توجه به دلایلی که در زمینه اهمیت کارآفرینی وجود دارد ضروری است برنامه ریزان و کارگزاران دولتی با حمایت همه جانبه از فرایند کارآفرینی و برنامه ریزی جامع، زمینه رشد و ترویج فرهنگ کارآفرینی را فراهم کنند. امروزه شواهد موجود نشان می دهد که کارآفرینی می تواند در نتیجه برنامه های آموزشی، پرورش یابد (سالازار، .(1383 نظریهپردازان علم مدیریت که بعد فنی کارآفرینی را بررسی می کنند بر این اعتقاد هستند که کارآفرینان می توانند در کلاس درس آموزش ببینند و بالنده شوند(عابدی، .(1381 بنابراین کارآفرینی امروزه به یکی از مهم ترین و گسترده ترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است (احمدپور،.(1378 دانشگاهها ملزمند برای ترقی و ترویج آموزش کارآفرینی بیندیشند، چون نسل جوان نیاز داردکه بداند چطور در برابر محیطهای ناامن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازار کار بطور انعطاف پذیر عمل کند. ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گرددکه فارغ التحصیلان بتوانند در آینده بصورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند (اوسامان، .(1998
از طرفی ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخصهای سخت افزاری و داراییهای مشهود که دیروز در بنگاه اقتصادی نقشی تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و داراییهای نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروزه ثروتمندترین مردم دنیا، افراد صاحب دانش و کارآفرین هستند. از این رو توسعه اقتصادی در دنیای امروز برپایه نوآوری، خلاقیت، استفاده از دانش و کارآفرینی استوار است. اهمیت کارآفرینی و نقش کلیدی آن در پیشرفت جوامع، موجب شده است که بسیاری از دانشگاههای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، بهره گیری از کارآفرینی را مورد توجه قرار دهند و در این مسیر با تدوین
استراتژی ها، سیاست ها و برنامه های علمی، در جهت بسط و تقویت روحیه و رفتار کارآفرینی بکوشند. پرورش ویژگیهایی نظیر خلاقیت، خوش بینی به آینده، خطرپذیری، آینده نگری، مهارتهای رهبری، استقلال طلبی و کسب مهارتهای مختلف، می تواند فرصتهای کارآفرینی را افزایش دهد. (فیض و صفائی، .(1386
تعریف مفهوم آینده پژوهی
آینده پژوهی: عبارت است از توانایی ایجاد و حفظ یک چشم انداز جامع و علمی از آینده و استفاده از این چشمانداز برای اتخاذ برنامههای مفید در حوزههای مورد نظر (دی تور، ص 101 ـ (103 چالشها: مسایلی هستند که زمینه تبدیل شدن به فرصت و تهدید را دارند. در حقیقت، مسایل در چالشها دیده میشود و جامعهای که چالش ندارد مسأله ندارد. در واقع، چالشها را میتوان همان مسایل در نظر گرفت. چالشها تبدیل به فرصت و یا تهدید میشوند و حاصل چالشها تحول است.
فرصت: وضعیتی است که در آن، سیستم اجتماعی، چالش به وجود آمده را حل کرده و توان هدایت آن را در راستای منافع خود دارد. به عبارت دیگر، فرصتها بستر هدایت چالشهای پیش رو به سمت جلب منافع و دستاوردها برای آن است .
تهدید: بستر چالشی است که حل نشده باقی مانده و امکان تبدیل به آسیب یا ایجاد محیط بحران را دارد. (عیوضی ،(1388
بحران: بستر زمانی قبل از آسیب است و در پی بحران، آسیب را به دنبال خواهیم داشت.
آینده پژوهان از برنامه ریزان انتظار دارند به جای آنکه تنها به تغییرات حال یا گذشته توجه کنند، بر احتمالات آینده متمرکز شوند. آینده پژوهان برای مطالعه این احتمالات متغیرهای گوناگونی را در نظر می گیرند که می توانند بر آینده سازمان ها تأثیر داشته باشند . تغییرات احتمالی ممکن است از نوع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فناوری، جمعیتی، و یا زیست محیطی باشند. آینده پژوهان می توانند با استفاده از دانش خود نرم افزارهای پیشرفت جامعه را توسعه بدهند و با پیش بینی شرایط تحولی پیش رو، زمینه را برای بهبود ویژگی های فردی فراهم سازند. (منطقی،:1390ص (57 آینده پژوهی ابزاری است برای حساس ساختن مدیران سازمان ها درباره موضوعات خارج از سازمان و در حال پیدایش، پیش از آنکه سازمان ها مغلوب آن حوادث شوند. در واقع این ابزار، مدیران سازمان ها را قادر می سازد که متناسب با نسل های متفاوت بشری، مسائل مشترک را شناسایی و برنامه سازمان و جامعه را برای رویارویی با آنها آماده کنند. آینده پژوهی دانشی عمل گراست یعنی درصدد است که زمینه را برای رفتارهای آتی شناسایی کرده، راهکار ارائه دهد. از این رو، در میانه دهه نود میلادی، رو یکرد انتقادی مطالعات آینده پژوهی((CFS نضج گرفت. در این دوران مطالعات آینده پژوهی با سرعت به سمت نظریه پردازی های ذهنی و فارغ از دنیای عمل پیش می رفت. اما رو یکرد انتقادی تحولی جدید در نظریه های آینده پژوهی را به دنبال داشت. این انتقاد گویای این بود که اقدامات و رفتارهای آینده پژوهی از مطالعات آینده پژوهی فاصله گرفته است. این موضوع باعث شد که دگرگونی اساسی در دانش آینده پژوهی رخ بدهد و این دانش به صحنه عمل بیشتر نزدیک گردد و از فضایکاملاً نظری فاصله بگیرد . آینده پژوهی در عرصه های متعدد زندگی بشر اثرگذار خواهد بود. به بیان دیگر، آینده پژوهی بر لایه های مختلف زندگی بشر مانند فنآوری، جمعیت، اقتصاد، سیاست، جامعه، فرهنگ، و زیست محیطی تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم می گذارد. بنابراین، آینده پژوهی شیوه ای است ک ه می تواند توانایی مدیران سازمان ها را در اثرگذاری بر آینده تخمین بزند؛ چنان که می تواند زمینه ای فراهم آورد که مدیران با پیش بینی وقایع، توانایی خود را در واکنش نشان دادن به فرصت های در حال پیدایش افزایش دهد. (منطقی،:1390ص (57
ماهیت علوم انسانی، به ویژه علوم اجتماعی به دلیل سروکار داشتن با انسان و رفتارهای او و نیز چندلایه بودن واقعیت اجتماعی، به گونه ای است که اندیشمندان این عرصه را برای ارائه تعاریف یکسان درباره مفاهیم مورد بحث، دچار حیرت و سرگردان می سازد. برای مثال، جامعه شناسان تاکنون پیرامون تعریف مفاهیمی چون فرهنگ، کجروی، نهاد و... به اتفاق نظر نرسیده اند . از این رو، تلاش می شود تا ویژگی های اساسی مفاهیم مورد توجه و تأکید باشد. در حوزه مطالعات آینده از واژگان متعددی استفاده می شود که عدم رعایت مرزبندی مفهومی بین آن ها، از مهم ترین نقاط ضعف این مباحث است.
مهم ترین واژگانی که در حوزه مطالعات آینده به کار می رود عبارت است از: آینده نگری، پیش گویی، آینده پژوهی، پیش بینی و آینده نگاری.
اهداف آینده پژوهی
آینده پژوهی سه وظیفه برای خود در نظر گرفته ک ه در قالب آن، اهداف متعدد ی تأمین می گردد:
.1 رویارویی آگاهانه با روندهای آتی به منظور کاهش خسارت های ناشی از غافل گیری
2. تصحیح روندهای موجود با نگاه به آینده؛
3. تلاش برای شکل گیری آینده مطلوب.
بر اساس این وظایف، می توان اهداف ذیل را برای آینده پژوهی تعریف کرد:
1. تهیه چشم انداز و اولویت بندی مسائل؛ این امر موجب می گردد تا درک روشنی نسبت به فرصت ها و چالش های آینده به دست آوریم و در برابر رویدادهای آینده برخورد فعال داشته باشیم. برای مثال می توان برای کنترل بسیاری از تحولات آینده قابل پیش بینی چاره جویی نمود یا برای تسریع برخی روندها برنامه ریزی کرد.
2. تبیین، ارزیابی و تدوین معیارهای اجتماعی؛ بر این اساس، افراد جامعه می توانند آینده های گوناگون را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند. ارزش ها جزء سازوکارهایی هستند که جوامع را در گزینش روش زندگی، راهنمایی و هدایت می کنند. و آینده پژوهان این هدف را با کاوش های منظم برای کشف انتخاب های مختلف برای آینده دنبال می کنند. آنها خواهان تفکر معطوف به آینده هستند و می کوشند تا تصویرهای تازه ای از آینده بیافرینند .
اسلاتر، برخی از ارزش های مورد آینده پژوهان را چنین بیان نموده است:
- توجه به آزادی و رفاه بشر، رضایت از زندگی و شادکامی در سطح فردی
- وفاق اجتماعی، صلح، آرامش و عدالت اجتماعی
- ظرفیت های ادامه زندگی بر روی زمین
3. تعهد و التزام نسبت به نسل های آینده؛ چنین احساس مسئولیتی، آینده پژوهان را وا دار می کند تا به دفاع از آزادی و سعادت نسل ها ی آینده، یعنی انسان هایی که هنوز به دنیا نیامده اند بپردازند.
4. شناخت عوامل تغییر و دگرگونی در جامعه؛ آینده پژوهان، علت اصلی پیشرفت ها ی فناورانه و نیز دگرگونی نظم های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را شناسایی نموده و می کوشند تا تحولات غیرمنتظره و خارج از کنترل انسان را که چاره ای جز تسلیم در برابر آن ها نیست، مشخص کنند. البته، تلاش می کنند تا تحولات قابل انتظار ی را که در کنترل آدمی قرار می گیرند نیز معلوم نمایند.
.5 پرداختن به زمان حال؛ تفکر درباره آینده، برای شناخت تکلیف زمان حاضر است تا با توجه به اوضاع و احوال فعلی و امیدهای آینده، آیند ه مطلوب و دلخواه را ایجاد کرد . نتایج آینده پژوهی به افراد و جوامع این امکان را می دهد که خواسته فعلی خود را با خواسته آتی سنجیده و با هم مقایسه کنند. گاهی افراد بر اساس برنامه ریزی ، خود را از بعضی چیزها محروم می کنند و در مقابل، به انتظار تحقق آرزوهایی والاتر در آینده می نشینند.(قانع::1388ص(52
6. شناخت و درک صحیح از مسائل نوظهور و جدید و نحوه برخورد و یا مقابله با آنها
7. انجام برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت و پیشگیری از نتایج زیانبار رویدادهای پیش بینی نشده
8. تهیه و تنظیم قواعدی برای تحولاتی که در آینده اتفاق می افتاد و بر اساس آینده شناسی قابل پیش بینی هستند.
9. پرهیز از گام نهادن در محیط پرخطر و ناشناخته آینده.
.10 تقویت ملتها برای انتخاب و انجام پذیرفتن مسئولیت در حال حاضر برای خلق آینده. در این خصوص باید افراد دریابند که آنها در حال ایجاد آینده ای می باشند که در آن زندگی و کار می کنند.
.11 پذیرش و درک اهمیت ایده ها، ارزشها و نگرش های مثبت گذشته و حال در خلق و ایجاد آینده در جهان برتر.
.12 ایجاد آینده ای برتر و مطلوب که احتمال وقو ع آن بیشتر است.
.13 پدیدآوردن نگرشی سیستماتیک و منظم و منطقی به تحولات آتی که در زندگی انسانها اثر مستقیم دارد
.( مرادی پور ،:1384ص(46
اهمیت وجایگاه آینده پژوهی
آینده پژوهی به فرایند برنامه ریزی جهت می دهد و آنرا هماهنگ میکند. بنابراین، مطا لعه سازمان یافته و مستمر گذشته و برآورد امکانات آینده درک روشنی از شرایط دنیای امروز می دهد و منجر به تصمیم گیری با اطلاعات و اطمینان بیشتر میشود. این رویکرد توانایی پیش بینی و تطابق با نیروهای خارج از کنترل، بهبود می بخشد و آنهایی را که در مهار هستند تحت تأثیر قرار می دهد. با به کارگیری روشهای آینده پژوهی در تحلیل پدیدهها و رویدادهای سیاسی، به دید مناسبی از نحوه شکل گیری دنیای فردا دست مییابیم. با این باور که جایگاه مناسب در آینده، برای حفظ ارزشها و آرمانها، ممکن است. بایستی موضعی انتقادی نسبت به همه نظریهها در فرهنگ داشت. انسان نیازهایی دارد که تاکنون پاسخهای متعددی برای رفع آن داده شده است؛ تمدن معاصر غربی همت خود را مصروف برآوردن نیازهای مادی انسان کرده است و به همین دلیل به بحرانهای گوناگونی دچار شده است. در آستانه چنین بحرانهایی تمدن اسلامی بار دیگر سربرافراشته تا با استفاده از عناصر مثبت تمدن غرب و عناصر الهی و تاریخی خود مسیر نوینی را، برای نیل به کمال و سعادت، پیش روی جهانیان قرار دهد، اما اینکه در تحقق چنین خواسته ای تا چه حد توفیق یابد موضوعی است که آینده و آیندگان درباره آن قضاوت خواهند کرد. (مطلبی ، :1388ص(159
علاقه وافر بشر برای آگاهی از آینده، سابقهای به اندازه عمر بشر دارد. به عنوان مثال، پیشگویان و کاهنها همواره تلاش داشتند به نحوی پاسخگوی این اشتیاق در نزد خاص و عام باشند. اگرچه همیشه آیندهپژوهانی وجود داشتهاند که به آینده و شیوه های بهتر درک تغییر میاندیشدهاند، ولی زمان شکلگیری رشته »آیندهپژوهی« که ماهیتی »کاملاًبینرشته ای« دارد، در خلال جنگ جهانی دوم و دوران پس از آن بود. آیندهپژوهی از دهه شصت آغاز شد و بهعنوان یکی از رشتههای جدید علوم، پایهریزی شد. (عیوضی ،(1388 در سال 1999 طرحی بی سابقه از سوی فدراسیون جهانی آیندهپژوهی به اجرا درآمد و طی آن از گروهی از اندیشمندان فعال در عرصه آینده پژوهی دعوت شد تا علاوه بر تعریف استانداردهای حرفهای آیندهپژوهی، مشخص کنند چه کسانی را میتوان آیندهپژوه نامید. در این کوشش، آینده پژوهان مشهوری مانند: »وندل بل« و »ریچارد اسلاوتر« مشارکت داشتند. (اسلاتر، ص 11 و (12 در تعریف آینده پژوهی میتوان به اختصار چنین گفت: »شناسایی موقعیتهای ناسازگار، تدوین سیاستها، شکل دهی راهبردها و مطالعه و بررسی بازارها، محصولات و خدمات جدید.«
به طور کلی برای مطالعه در مورد آینده، اهداف مختلفی ذکر کردهاند که برخی از آنها به طور خلاصه عبارتند از:
1. تهیه و تنظیم قواعدی برای تحولاتی که در آینده اتفاق میافتد و بر اساس آیندهشناسی قابل پیش بینی هستند.
2. شناخت و درک صحیح از مسایل نوظهور و جدید و نحوه برخورد و یا مقابله با آنها.
3. انجام برنامهریزی بلند مدت و کوتاه مدت و پیشگیری از نتایج زیان بار رویدادهای پیش بینی نشده.
4. پرهیز از گام نهادن در محیط پرخطر و ناشناخته آینده.
5. پذیرش و درک اهمیت ایدهها، ارزشها و نگرشهای مثبت گذشته و حال در خلق و ایجاد آینده در جهان برتر.
6. پدید آوردن نگرشی سیستماتیک و منظم و منطقی به تحولات آتی که در زندگی انسانها اثر مستقیم دارد.
روش های آینده پژوهی
همان گونه که اندیشمندان فعال در حوز ه آینده پژوه ی، دارای گرایش ها ی بسیار گوناگون هستند، دانش آینده پژوهی از جهت روش نیز، شامل طیف گسترده از تحلیل های سیاسی اجتماعی تا تحلیل های رایانه ای و آماری است که روش های علوم طبیعی و اجتماعی تا الگوپردازی های ساده را در بر می گیرد. اما جملگی مترصد نوعی تصمیم سازی هوشمندانه و آگاهانه در برابر آینده هستند که به طور کلی دو نوع بررسی را در دستور کار خود قرار می دهند:
1. آنچه در آینده اتفاق می افتد و اهمیت پیدا می کند
2. آنچه باید در آینده اتفاق بیفتد و مسائلی که باید اهمیت پیدا کند.
در یک بررسی گسترده بین المللی، بیش از 17 رویکرد روش شناسانه، کهغالباً با تلفیقی از یکدیگر به کار می روند، شناسایی شده است. در این جا، چند نمونه از رایج ترین و مهم ترین فنون و ابزارهای آینده پژوهی را به اختصار معرفی می کنیم(قانع ،:1388ص(53
.1 دید ه بانی:
دیده بانی به معنای پایش مستمر تغییرات جهان ی، در زمینه ها ی مختلف، توسط یک اندیشکده یا گروه علاقمند به آینده پژوهی است . دیده بانی از مؤثرترین روش ها ی آینده پژوهی است نوعاً بر پایه بررسی نظام مند محتوایمطالبِروزنامه ها، مجله ها، پایگاه ها ی اینترنتی و سایر رسانه ها به منظور کشف سیگنال های تغییر انجام می شود. دیده بانان به جا ی پایش رویدادها بر پایش روندها یعنی تغییرات مستمر در طول زمان تمرکز می کنند. داده هایی که از طریق دیده بانی نظام مند به دست می آید، به سیاست گذاران و برنامه ریزان در عرصه های گوناگون کمک می کند تا همواره آماده بوده، و به اصطلاح غافل گیر نشوند.
.2 سناریوسازی: هدف سناریوسازی، گسترش تفکر درباره آینده و عریض تر کردن طیف آینده های جایگزین است که می تواند مورد نظر ما باشد. سناریوها برای فهم نتایج و پیامدها ی احتمالی تصمیم ما به ما کمک می کنند ؟ سناریو به ما می آموزد که دربار ه نامعلومی ها ، بیندیشیم و فرض های دست و پاگیر امروزی را از دست و پای ذهن خویش باز کنیم تا بتوانیم گسست هایی را که ممکن استجهانِ ما را دگرگون سازند شناسایی کنیم . در آیندهپژوهی معمولاًچندین سناریو وجود دارند تا تصمیم گیران بدانند ممکن است برخی رویدادها ی آینده، سناریوی بسیار محتملی را که مبنای برنامه ریزی آن ها بوده، از اعتبار ساقط کند . روشن است که آن چه مورد توجه سیاست گذاران است، مخرج مشترکی است، که از این سناریوهای متعدد و چندگانه به دست می آید و مبنای تدوین استراتژی آنان خواهد بود. (قانع،:1388ص(54
.3 تکنیک دلفی: